مقام "رضا" و وساطت مقام رضوان امام رضا علیهالسلام
رئیس کمیته فرهنگی و آموزشی ستاد اربعین نوشت: او صاحب مقام رضاست، چون جان و دل و وجود او سرشار از خشنودی به اراده و مقدرات الهی بود و هر آنجه محبوب او مقدر ساخته بود، جمیل و زیبا یافت و بر آن به نهایت خشنود و شادمان بود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، حجت الاسلامحمید احمدی رئیس کمیته فرهنگی و آموزشی ستاد اربعین طی یادداشتی با عنوان «مقام "رضا" و وساطت مقام رضوان امام رضا علیهالسلام» نوشت:
● از آثار و شئون معارف الهی مقام "رضا"ست که نهایت مقام سالک و مقام واصلان باشد.
واصل کوی دوست و صاحب مقام رضا، کسی است که دلش به نور یقین روشن و دیده بصیرتش با مشاهده تدبیر الهی نورانی است.
رهاورد مقام رضایت دلخوشی و خشنودی و فرحناکی در همه حالات چه در مصائب و چه در آسایش و تنعم به نعمت هاست!
امیر مؤمنان علیهالسلام در بیان فضائل اهل تقوی میفرماید: "نُزِّلَتْ أَنْفُسُهُمْ مِنْهُمْ فِی الْبَلَاءِ کَالَّتِی نُزِّلَتْ فِی الرَّخَاءِ" (نهج البلاغه خطبه 193) "در روزگار سختى و گشایش، حالشان یکسان است."
صاحب مقام رضا هر آنچه را حضرت حق مقدر دارد جز لطف و محبت نبیند، چنانچه امیر سخن سلام الله علیه فرمود: "مَن جلس علی بساط الرضا لم ینله مکروه" "هرکه بر سفره رضا نشیند ( راضی به رضای خداوند باشد) امر ناخوشایندی به او نرسد."
اهل معنا مقام رضا را نهایت مقام سالک و مقام واصلان دانند، پس رضا مقام سالک نبود بلکه نهایت سلوک باشد که سالک بعد طی منازل و مقامات بدان واصل شود. بدین سبب است که مرتبه رضا را ارفع از زهد و توکل دانند. بر همین معنا عارفی در پاسخ به پرسشی در برتری زهد یا رضا گفته است: "رضا برتر است، زیرا زاهد در راه است و راضی واصل!"
و رضا افضل از توکل است، چون متوکل طالب خیر و صلاح خود است. چون حق تعالی را فاعل خیر داند، وکیل کند در تحصیل خیر و صلاح. اما صاحب مقام رضا فانی کرده است اراده خود را در اراده حق و از برای خود اختیاری نکند!
اگر غایت سلوک مقام رضا باشد نقطه آغازین آن کجاست؟
اهل عرفان مطلع رضا را معرفت سالک به جمیل بودن حضرت حق دانند. (امام خمینی شرح حدیث عقل و جهل)
مرتبه بعد آن وصول این علم به قلب است و ایمان قلبی به جمیل بودن خداوند است که ثمره آن خوشبینی و خشنودی به اوست!
مرتبت بالاتر، اذعان به جمیل بودن خداوند سبحان با تمام وجود است. در این مرتبت است که مخاطب کلام حق خواهد شد:
"یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِی إِلى رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً" لازمه وصول به این مقام ترد غبار کثرت و انصراف قلب از عالم کثرت و ظلمت است. اگر قلبی چنین شد آماده تجلی خداوند جمیل است و مهیای مشاهده روح رضا که حقیقت محبت و جذبه حق است!
انسان رهیده از حجاب های ظلمانی با کسب معرفت حضوری به خالق، تمام تجلیات حق و مظاهر حق را کامل و زیبا میبیند و جمال و کمال حق تعالی را در همه موجودات جاری مییابد و خود را فانی در اراده محبوب و فاعل مایشاء کرده است. "وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ یَشَاءَ اللَّهُ"
سالک در این وادی از خود خشنودی و رضایتی ندارد و رضایت و شادی او تابع رضای حضرت حق است. با این مرتبت به مقام قرب نوافل راه یابد و هر آنچه انجام میدهد فقط برای حق و به امر حق و خشنود از آن است. و بدین منزلت میرسد : "فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ کُنْتُ سَمْعَهُ الَّذِی یَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذِی یُبْصِرُ بِهِ وَ لِسَانَهُ الَّذِی یَنْطِقُ بِهِ "(حدیث قدسی) یعنی " اگر بندهای را دوست بدارم گوش او میشوم که میشنود و چشمش که میبیند و زبانش میشوم که سخن میگوید! "
به این سبب است که مقام رضا با مقام محبت سنخیت مییابد و محب هر حکمی که از جانب محبوب باشد به جان میخرد.چون " کل ما یفعل المحبوب محبوب"
از این رو آوردهاند که محبت و رضا دو مقام مخلد و دائمیاند چه در دنیا و چه در عقبی. نه همانند خوف و رجا که خاص این عالم باشند. به جهت خداوند سبحان ولی خود علی بن موسی را به " رضا" خوانده است. چنانچه امام جواد علیهالسلام فرمود: "حق تعالی او را رضا نامید، چرا که راضی بود به خداوند بزرگ و به آنچه او تقدیر فرمود"
▪️ اما وجه دیگری هم این نام و عنوان حضرت داراست؛ در روایتی از امام صادق علیهالسلام امام علی بن موسی غوث و غیاث نامیده شد: " یُخْرِجُ اللَّهُ مِنْهُ غَوْثَ هَذِهِ الْأُمَّهِ وَ غِیَاثَهَ"خداوند فریادرس وپناهدهنده این امت (امام رضا ) را از امام موسی کاظم به وجود میآورد.
از جلوههای کمک و اعانه و فریاد رسی او به امت که تجلیاش در مقام رضای اوست که خاص حَضرتش باشد؛ یعنی واسطه در فیض رضایت و خشنودی برای مومنان از حق تعالی! از این روست که گفتهاند در عالم خشنودی و رضایتی واقع نخواهد شد جز به واسطه مقام رضایت و رضوان امام علی بن موسی الرضا علیهما السلام. چنانچه حکیم الهی و عالم صمدانی حضرت آیه الله جوادی آملی حفظه الله تعالی بیان داشته است: هیچ موجودی از هیچ موجود دیگری راضی نمیشود، مگر به وساطت مقام امام هشتم؛ هیچ انسانی به هیچ توفیقی دست نمی یابد و خوشحال نمیشود، مگر به وساطت مقام رضوان رضا (سلام الله علیه)؛ و هیچ نفس مطمئنهای به مقام راضی و مَرضی بار نمییابد، مگر به وساطت مقام امام رضا! چون دیگران را به این مقام میرساند، ملقّب به رضا شد.
بنابراین او صاحب مقام رضاست، چون جان و دل و وجود او سرشار از خشنودی به اراده و مقدرات الهی بود و هر آنجه محبوب او مقدر ساخته بود، جمیل و زیبا یافت و بر آن به نهایت خشنود و شادمان بود و همه عمرش در سایه سار آن با اطمینان زیست تا به بارگاه قدس احدیت با خطاب ارجعی بار یافت و بال کشید. از این رو هم رضاست به تمام وجود و جان و روح و جسمش به تقدیر خداوند، چون محبوب اوست و از محبوب جز امر محبوب نشاید. این از تجلی جمال و کمال حضرت حق بر دل و جان آن ولی خداست. از این رو حضرتش را نور خداوند در زمین نامیده اند: "السَّلامُ عَلَیْکَ یَا نُورَ اللّٰهِ فِى ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ" از دیگر سو "رضا" خوانندش چون هیچ انسان بار یافته به مقام اطمینان توفیقی در ادراک خشنودی از حق تعالی نخواهد داشت الا به وساطت و کمک آن غیاث امت، امام علی بن موسی الرضا علیهالسلام.
انتهایپیام/