وصیت شهید علیرضا محود دانش| ما راهمان را با اختیار انتخاب کردیم
راهی را که در آن گام نهاده ایم که همانا راه حسین (ع) است با اختیار انتخاب کرده و تا آخرین نفس و آخرین رمقی که به تن داریم در سنگر رضای خدا خواهیم ماند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی تسنیم، علیرضا موحد دانش از فرماندهان موثر سپاه در دفاع مقدس، خصوصاً منطقه غرب کشور بود.شهید موحددانش مدتی فرماندهی تیپ 10 سیدالشهدا را برعهده گرفت و سرانجام در 13 مرداد سال 62 منطقه حاج عمران، در حالی به شهادت رسید که برادر کوچکترش محمدرضا نیز پیش از او شهید شده بود. علیرضا در عملیات بازی دراز سال 60 جزو نیروهای اثرگذار بود که یک دست خود را نیز در همین عملیات از دست داد. آنچه می خوانید وصیتنامه این شهید عزیز است که می نویسد:
وصیتشهدا | دردهایم کو؟ چرا من بیخیال شدهام؟
بسم الله الرحمن الرحیم
اشهد ان لا اله الا الله اشهد ان محمد رسول الله (ص) اشهد ان علیا ولی الله
سلام علیکم
در زمانی قلم به نیت وصیت بر کاغذ می لغزانم که هیچگونه لیاقت شهادت را در خود نمی بینم. وقتی به قلبم رجوع می کنم غیر از سیاهی و تباهی چیزی نمی یابم و به همین دلیل است که از پروردگار توانا عاجزانه می خواهم که تا مرا نیامرزیده است از دنیا نبرد.
پروردگارا با گناهی زیاد از تو که لطف و کرامتت را نهایتی نیست، تقاضای عفو و بخشش دارم و الهی بنده ای که تحمل از دست دادن یک دست را ندارد چگونه بر آتش دوزخت توان دارد.
خدایا توبه ام را بپذیر و ازگناهانم درگذر که غیر از تو کسی را ندارم و غیر از تو امیدی ندارم.
مردم بدانید راهی را که در آن گام نهاده ایم که همانا راه حسین (ع) است با اختیار انتخاب کرده و تا آخرین نفس و آخرین رمقی که به تن داریم در سنگر رضای خدا خواهیم ماند و به دشمن زبون کافر خواهیم فهماند که ملتی که پشتیبانش خداست و پیشاپیش امام زمان، فی سبیل ا.. در مقابل تمامی متحدان کفر خواهد ایستاد و انشاء الله پیروز خواهد شد.
پدر و مادر عزیزم همانگونه که در شهادت برادرم صبر کردید و استقامت ورزیدید اکنون نیز صبر پیشه کنید در حدیث است که هرگاه پدر و مادری در مرگ دو فرزندشان استقامت کنند خداوند کریم اجری عظیم (بهشت) نصیبشان می کند.
شما خوب می دانید که شهید عزادار نمی خواهد رهرو می خواهد، من ادامه دهنده راه برادرم بودم و شما هم با قلم و قدم و زبانتان پشتیبان انقلاب و امام عزیز باشید.
مادر عزیزم به مادران بگو همانطور که من رهرو خون مبادا از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگیری کنید که فردا در محضر خدا نمی توانید جواب زینب (س) را بدهید که تحمل 72 تن شهید نمود.
پدر و مادر عزیزم بخاطر تمام بدیها و ناسپاسی هایی که به شما کردم مرا ببخشید و حلالم کنید و از همه برای من حلالیت بخواهید از همسرم که امانتی است از من نزد شما خوب حفاظت کنید که مونس آخرین روزهایم بود.
برادران عزیزم! برادری داشتم که در راه خدا فدا شد قبلاً در وصیت نامه ام با او صحبت و درد دل می کردم اکنون به شما توصیه می کنم که نکند در رختخواب ذلت بمیرید که حسین (ع) در میدان نبرد شهید شد .
مبادا در غفلت بمیرید که علی (ع) در محراب عبادت شهید شد و مبادا در بی تفاوتی بمیرید که علی اکبر حسین در راه حسین (ع) و با هدف شهید شد.
پدر و مادر و همسر عزیزم مراقبت کنید آنان که پیرو خط سرخ امام خمینی نیستند و به ولایت او اعتقاد ندارند بر من نگریند و بر جنازه من حاضر نشوند در زنده بودنمان که نتوانستیم درشان اثری بگذاریم شاید در مرگمان فرجی باشد و بر وجدان بی انصافشان اثر گذارد.
والسلام
علیرضا موحد دانش
61/11/17