گریزهای عاشورایی زائران در مکه و مدینه

گریزهای عاشورایی زائران در مکه و مدینه

مگر ممکن است امروز که آخرین گروه زائران بیت الله الحرام وارد کشور میشوند،خاطرات شیرین ومعنوی این سفررا به این زودی‌ها از یاد ببرند؛آن هم سفری که در گوشه گوشه‌اش برای حسین فاطمه اشک میریختند و هنگام انجام مناسک حج به یاد مصیبتهای روز عاشورا میافتادند؟

امروز دوم مرداد، آخرین گروه از زائران بیت الله به کشور بازمی گردند و پرونده حج امسال بسته می شود ولی نه! قرار نیست پرونده حج بسته شود. اصلا چرا حج را در قالب یک پرونده ببینیم و بگوییم کی باز شد و کی بسته می شود! شاید بتوان گفت نخستین مرحله حج همان زمانی است که قصد ثبت نام می کنید یا زمانی که سازمان حج نام شما را برای اعزام اعلام می کند ولی چطور دلتان می آید که بگویید با پایان مناسک حج یا نشستن هواپیما به تهران یا حتی بعد از ولیمه و سفره اطعام، پرونده حج هم بسته شد؟

ممکن است از نگاه حاج آقا یا حاج خانمی که این سفر را پشت سر گذاشته، آخرین مراحل اجرایی و عملیاتی این مناسک، دادن سوغاتی و پهن کردن سفره احسان باشد ولی خاطره این سفر به قدری شیرین و دلچسب است که هر زائری تمامی سختی ها و مشکلات آن از گرمای بالای 50 درجه مکه و مدینه گرفته تا پیاده روی های طاقت فرسا را فراموش می کند و شیرینی های نماز خواندن در مسجدالحرام و تلاوت قرآن در مسجدالنبی یا رمی جمرات و بیتوته در عرفات و مشعر و خاطرات همسفران همچنان در دل و جانش زنده می شود، به گونه ای که گاهی اشک می ریزد و آرزو می کند که الهی! دورت بگردم، آیا دوباره چنین سفری قسمت و روزی ام می شود؟

اوایل تیر ماه امسال و صبح یک پنج شنبه ای بود که حاج خانم های کاروان آقای خوش بیان فیلشان یاد هندوستان کرده بود و با دیدن صحنه هایی از لبیک زائران در بیت الله الحرام که مصادف با دهه اول ذیحجه بود، آرام و قرار نداشتند و از طریق یک گروه ایتایی با هم قرار گذاشته بودند تا به یاد آن روزها و شب های فراموش نشدنی حج، در جوار حرم حضرت عبدالعظیم دور هم جمع شوند تا هم دیداری تازه کنند و هم خاطرات شیرین حج را با هم مرور کنند.

آرزوی برخی زائران برای آرام گرفتن در حرم بقیع

وقتی همسران این حاج خانم ها از برپایی این جلسه خبردار شدند، آنها هم از این برنامه استقبال کرده و هر کدام که فرصت داشتند به این محفل پیوستند. در لابلای صحبت با یکی از زائران شنیدم که یکی از همین حاج خانم های کاروان خوش بیان مثل خیلی از دیگر زائران، هنگام دیدن حاجی هایی که به گرد خانه خدا می گردند و اعمال خود را به جا می آورند، شب و روز ندارد و مقابل تلویزیون می نشیند و با دیدن فیلم های خانه خدا و حرم نبوی اشک می ریزد و حسرت آن روزها را می خورد. شاید بگویید مناسک حج برای برخی با غم و خاطرات ناراحت کننده همراه است، چون در حدود 50 زائر در این سفر راهی خانه آخرت شدند ولی شاید باور نکنید برخی زائران آرزو می کنند که سفر حج، آخرین سفرشان باشد و جسمشان در کنار حرم رسول خدا (ص) و ائمه بقیه یا در قبرستان ابوطالب در مکه آرام بگیرد.

به هر حال قرار است اعمال و مناسک زائران در این یک ماه یا 40 روز، نقشه راهی باشد برای ادامه زندگی شان. شاید بگویید کسی که 50 سال یا 60 بهار از عمر خود را پشت سر گذاشته و اعمال و رفتارش در خانه وجودش نهادینه شده، چه نیازی به نقشه راه دارد و چه کسی می تواند در رفتار این حاجی ها تغییر ایجاد کند و چگونه می توان با جهاد تبیین در سبک زندگی آنان تحول آفرید. بیایید از طرف دیگر به این مسأله نگاه کنیم. یعنی اگر قرار است یک ماه در سفر حج همواره نمازهایمان را اول وقت بخوانیم و تلاوت روزی دست کم یک جزء از قرآن نصیبمان شود و همچنین با مُحرم شدن و به تن کردن لباس احرام، از هر جدال و دعوایی با دیگران بپرهیزم و حتی آزارمان به مورچه ای نرسد، پس تکلیف پس از این یک ماه چه می شود؟

ببین یار کجاست

به عبارت دیگر اگر بعد از سفر حج، قرآن را ببوسیم و کنار بگذاریم و نماز اول وقت و آخر وقت برای ما فرقی نداشته باشد و در کسب و کار و زندگی بخواهیم زیرآبی برویم و دین و قانون را دور بزنیم و وجدان خود را توجیه کنیم، پس چه فرقی با کسانی داریم که حج نرفته اند ولی دیندارتر و باخداتر هستند؟ برخی زائران در یک سال گذشته می گفتند در سفرنامه خود بنویس که چرا سازمان حج و زیارت، زائران را بعد از حج رها می کند و خیلی هنر کند، در مناسبت های دینی فقط به یک پیامک اکتفا می کند و اگر زائران بتوانند حال و هوای ایام حج را در خود زنده نگه دارند، شاید بسیاری از مشکلات خانوادگی و اجتماعی، اقتصادی و حتی مشکلات سیاسی حل شود. شاید اینجا باید گفت کعبه یک سنگ نشان است که ره گم نشود، «حاجی» احرام دگر بند ببین یار کجاست.

یکی از زائران پیشنهاد می داد که سازمان حج سالی یک بار مراسمی برای زائران سال های گذشته برگزار کند ولی مگر چنین کاری ممکن است؟ چون سالیانه حدود 90 هزار حاجی داریم و برپایی چنین محافلی برای سازمان حج یا بعثه مشکلات بسیاری دارد. اگر باور نمی کنید از مدیران کاروان ها و کسانی بپرسید که موهای خود را در این راه سفید کرده اند ولی شاید بهترین کار این باشد که خود حاجی ها آستین ها را بالا بزنند و سالی یک بار به مناسبتی گرد هم آیند و خاطرات و نکات جدید را مرور کنند. مثل همین کاری که سید گزارشگر کاروان خوش بیان کرد و همسفران خود را به مناسبت عید غدیر به ناهار دعوت کرد.

بگذریم. امروز که مکه و مدینه از حضور زائران ایرانی خالی می شود، ششمین روزی است که شیعیان و عاشقان حسینی لباس مشکی به تن کرده و در خیمه عزای سیدالشهدا مرثیه سرایی می کنند و شال عزا به گردن دارند. روال سال های گذشته معمولا اینگونه بود که همه زائران تا قبل از شروع ماه محرم به ایران برمی گشتند ولی امسال این چند روز هم فرصتی دیگر به دلدادگان عاشورایی داد تا هم در استقبال از کاروان های حاجی ها، یادی از کاروان حسینی کنند و دل های آماده را روانه دشت کربلا.

خدا به ذاکر اهل بیت، غلامرضا سازگار سلامتی بدهد که در وصف عزیمت کاروان امام حسین(ع) از مکه اینگونه سرود:

خوشا آن‌کس که امشب در کنار کعبه جا دارد، به سر شور و به دل نور و به لب ذکر خدا دارد

همه در مکّه جمع و کاروانی خارج از مکّه، ره صحرا گرفته، کیست این، عزم کجا دارد

امیر کاروان، فرزند زهرا با جوانانش، برای حجّ خون عزم دیار کربلا دارد...

ذبیح اکبر این کاروان باشد علی‌اصغر، که حلقی تشنه اما تشنۀ تیر بلا دارد...

حسین بن علی حجّی رود یاران که در این حج، چهل منزل به روی نیزه‌ها سعی و صفا دارد

چو حاجی می‌شود محرم بپوشد حلّه‌ای بر تن، عزیز فاطمه بر تن لباس از بوریا دارد

تنش در موج خون افتاده با خواهر سخن گوید، سرش ذکر خدا از نیزه تا تشت طلا دارد...

گریزهای هنرمندانه ذاکران اهل بیت(ع)

کافی است از خود حاجی ها بپرسید که در این روزهای نخستین ماه محرم چه حس و حالی دارند تا بگویند فقط این روزها را با مصیبت های امام حسین (ع) سر نمی کنند که تمام سفر حجشان رنگ و بوی حسینی داشته است. اگر باور نمی کنید، از روحانی یا مداح کاروان ها بپرسید که در کجای مکه و مدینه و چه زمانی ذکر مصیبت سیدالشهدا را می خواندند که شواهد نشان می دهد از قبل سفر تا بعد از سفر دل های زائران صدها بار از مدینه و مکه به کربلا می رفته. البته نقش روحانیون و مداحان را هم نباید دست کم گرفت که هنرمندانه این ارتباط را برقرار می کنند و به قول خودشان گریز می زنند. مثلاً هنگام بدرقه کاروان، سخن از یک کاروان به میان می آورند که همه مردان آن ها را کشتند و زنان و فرزندانشان را از این شهر به آن شهر به اسارت بردند و همین چند جمله کافی بود تا در دل های زائران آشوبی به پا کند و با اشک های متبرک خود کشور را ترک کنند و اگر کسی در این میان اعتراض می کرد که چرا اوقات مسافران خانه خدا و بدرقه کنندگان را تلخ می کنید، همان مداح هنرمند، گریزی به مدینه می زد و می گفت مسافری را می شناسد که هنگام سفر به خراسان از اهل و عیالش خواست تا برایش گریه کنند و بقیه ماجرای امام رضا(ع) که خودتان بهتر می دانید.

ورود زائران به مدینه و زیارت مسجدالنبی هم مصیبت های خودش را دارد. چون از همان ابتدا برخی در میان مسجد و بقیع به دنبال مزار یک بانو می گردند که بعد از هزار و 400 سال همچنان مخفی مانده و همین بهانه کافی است تا بانوان در مقابل نرده های حرم بقیع، یک دل سیر گریه کنند. مصیبت مردان هم در بقیع خود یک مصیبت است. چون دیدن چهار مزار بی قبر و حرم در این قبرستان آن هم در ظل گرما، دل هر انسانی را به درد می آورد؛ چه رسد به شیعیانی که یک عمر در حسرت بقیع سوختند و در انتظار این لحظه بودند که با چهار امام غریب خود به نجوا بنشینند ولی چه باید کرد که مجبورند همچون امام حسن و امام حسین که در مراسم تشییع شبانه مادر خود در مدینه آستین به دندان می گرفتند تا کسی صدای گریه آن ها را نشنود، آن ها هم باید در این حرم بی سرپناه آرام بگریند.

مداحان معمولاً از روضه حضرت زهرا به کربلا اینگونه گریز می زنند و زبان می گیرند که یک شب امام حسین بعد از شهادت حضرت زهرا بهانه مادر گرفت و آرام و قرار نداشت تا این که امیرمومنان، فرزندان خود را مخفیانه بر سر مزار دردانه پیامبر برد و هر یک از فرزندان با سوگ و گداز با مادر سخن گفتند. سالار شهیدان در آن شب دست به سینه گذاشت و به مادر سلام داد ولی هر سلامی پاسخی دارد و فاطمه زهرا در عصر عاشورا آن هنگام که شمر وارد قتلگاه شد...

اگرچه امسال عربستان چراغ سبزی نشان داد و از آن سخت گیری های بی منطق در کنار حرم رسول خدا و بقیع کمتر دیده می شد ولی مگر می توان در چند دقیقه مصیبت های امام حسن مجتبی (ع) را مرور کرد، همان امامی که هنگام شهادت به سیدالشهدا فرمود لایوم کیومک یا ابا عبدالله و همین یک جمله کافی است تا خود به خود به صحنه عاشورا قدم بگذاری و ببینی کدام داغ امام حسین سنگین تر از مصیبت های امام حسن است، همان امام حسنی که با تیرهای زهر و کین پیکرش با تابوت به هم دوختند و همان امامی که سفارش یاری امام حسین را به دو فرزندش یعنی عبدالله و قاسم کرد تا جان نثار برادرش در کربلا باشند.

یا حسن بن علی! الهی دورت بگردم. مگر نشنیده اید که حضرت قاسم در روز عاشورا از عموی خود سیدالشهدا اجازه میدان خواست ولی امام به یادگار برادرش اجازه نداد و آن زمان بود که بازوبند خود را که وصیت پدرش بود، به امام حسین نشان داد تا اذن میدان بگیرد و شهادتی شیرین تر از عسل را در تاریخ ماندگار کند. حالا شما بگویید با این همه مصیبت، مگر می توان از بقیع خارج شد. یک طرف قبر ام البنین، همان مادری که چهار دسته گل خود را تقدیم امام حسین (ع) کرد و بعد از عاشورا می گفت دیگر مرا ام البنبن نخوانید... همین یک بیت کافی است تا آتشی در خرمن دل های عاشورایی بزند و زائران را تا علقمه بکشاند. خدا رحمت کند ذاکر با اخلاص احمد دلجو را که می گفت «همه جا کربلا، همه جا نینوا» و انسان را به یاد این عبارت معروف می انداخت که کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا.

به سمت قبور ائمه بقیع می رویم. نمی دانم از کدام مصیبت های کربلا بگویم؛ یا علی بن الحسین! الهی دورت بگردم. من به فدای آن گریه هایی که 40 سال برای مصیبت های پدر و برادر و عموی خود داشتی و هر بار که از آن حضرت علت گریه را سوال می کردند، به حادثه عاشورا اشاره می کرد. تصور کنید هر بار که نگاه امام به آب می افتاد، گریه سر می داد، هر وقت گوسفندی را می دید که قصد ذبح آن را داشتند، سوال می کرد آیا به این حیوان آب داده اید یا نه و وقتی می گفتند بله، اشک هایش روان می شد و می گفت ولی پدر مرا با لب های تشنه... اگرچه بسیاری از مورخان معتقدند گریه های امام سجاد (ع) بیشتر جنبه سیاسی و مبارزه با دستگاه ظالم زمانه بوده ولی عواطف مردم مدینه را هم تحریک می کرد تا یاد و نام امام حسین را فراموش نکنند.

با محمد بن علی! الهی دورت بگردم. مصیبت های امام باقر(ع) هم که جای خود دارد، به ویژه چون ایام شهادتش مصادف با عزیمت زائران به مکه و خالی شدن مدینه است، حزن و اندوه خاصی بر دل های شیعیان حاکم می شود، امامی که بسیاری از واعظان و مداحان، آن حضرت را آخرین یادگار کربلا می نامند، چون در کربلا فقط چهار سال داشت و شاهد جنایت های یزیدیان و امویان بود و از همین جا گریز به کربلا آغاز می شد تا زائران همسفر کاروان اهل بیت (ع) را در مسیر کوفه و شام شوند.

یا جعفر بن محمد! الهی دورت بگردم. اگرچه آخرین امام مدفون در بقیع، به عنوان شیخ الائمه معروف است ولی مداحان هنگام بیان مصیبت های آن حضرت، گریزی به کربلا می زنند و می گویند اگر برای تشییع امام صادق (ع) هزاران شاگرد حاضر شدند ولی دل ها بسوزد بر امامی که پیکرش سه شب و دو روز در صحرای سوزان کربلا بود و کسی آن حضرت را تشییع نکرد که حتی 10 زنازاده شقی بر اسب های خود نعل تازه زدند و بر پیکر حسین...

از حرم ائمه بقیع خارج می شویم ولی مگر می توان از کربلا خارج شد؟ چون در هر گوشه ای از مدینه می توان گریزی به عاشورای حسینی زد. به کوه احد و مقبرة الشهدای جنگ احد می روید، مداحان از مظلومیت حضرت حمزه می خوانند و هنگامی که به انداختن ردای پیامبر بر پیکر حمزه اشاره می کنند، مصیبت گریه رسول خدا (ص) بر مظلومیت عموی خود را یادآوری می کنند و آنگاه به کربلا گریزی می زنند که امام سجاد (ع) چگونه پیکر پدر خود را بدون غسل و کفن و با تکه ای از بوریا...

قرائت کلام وحی از نگاهی دیگر

قرآن خواندن زائران در مدینه یا مکه هم یادآور مصیبتی دیگر است که سخنرانان و مداحان به زائران یادآوری می کنند و هنگامی که از اجر و ثواب قرائت قرآن سخن می گویند به جایگاه قاری هم اشاره می کنند که باید بر لب های قاریان قرآن بوسه زد ولی در تاریخ، فقط از یک قاری یاد شده که هنگام تلاوت قرآن به جای بوسه بر آن لب ها، چوب خیزران می زدند درحالی که رسول خدا(ص) بر این لب ها بوسه زده بود.

هنگامی هم که از مدینه خارج می شویم، برخی مداحان یادی از نحوه خروج امام از مدینه می کنند که چگونه با کاروانی به همراه اهل و عیال و یارانش به سمت مکه و کوفه رفت ولی وقتی این کاروان به مدینه بازگشت نه علی اکبر و ابوالفضل با آن ها بود و نه علی اصغر و رقیه. حضرت ام کلثوم هم هنگام ورود کاروان بدون برادر به مدینه این شعر را زمزمه می کرد مدینة جدنا لاتقبلینا ... ای مدینه‌ پیامبر! مارا قبول‌ نکن‌! ما با حسرت‌ و اندوه ها آمده‌ ایم‌. پیامبررا از حال‌ ما با خبر کن‌...

هنگام انجام مناسک حج هم اینگونه است که مصیبت های عاشورا و کربلا، دل های زائران را زیر و رو می کند. یعنی از مُحرم شدن و لبیک گفتن و سعی صفا و مروه بگیرید تا صحرای عرفات و قربانی در منا. نمی دانم از کجا شروع کنم؟ قبلا گفتم برخی زائران هنگام سعی صفا و مروه زیر لب زمزمه می کردند گرد حرم دویده ام، صفا و مروه دیده ام، هیچ کجا برای من کرب و بلا نمی شود. بگذریم از شاعرانی که شعرهایی طولانی در مقایسه کربلا و خانه خدا سروده و کعبه و کربلا، فضیلت های خود را بیان می کنند. شاید به همین دلیل است که برخی می گویند بوی بهشت می‌وزد از کربلای تو، ای کشته‌ای که جان دو عالم فدای تو.

امید زائران برای ملاقات با صاحب الزمان(عج)

گاهی هنگام طواف زمزمه هایی آشنا از زائران ایرانی به گوش می رسید و آن هم زیارت عاشورا بود که مصیبت های سیدالشهدا را سربسته به تصویر می کشد اما اوج مصیبت های امام حسین (ع) را باید در صحرای عرفات دید. چرا که در هر خیمه و چادری مصیبت های حضرت ابوالفضل با گریه زائران درهم می پیچد و نگاه بسیاری از زائران به ورودی چادر است که آیا امام زمان (عج) به مجلس آنان می آید یا نه. چون بر اساس برخی روایات، حضرت ولی عصر(عج) در زمان غیبت بین مردم حضور دارند اما کسی آن حضرت را نمی‌شناسد و امام صادق (ع) فرمود یکی از مکان‌ها و زمان‌هایی که امام حضور دارند در صحرای عرفات و در موسم حج است. از طرف دیگر برخی نقل کرده اند که امام زمان (عج) در صحرای عرفات، هر جایی که ذکر مصیبت حضرت عباس(ع) باشد، حضور پیدا می کند. به همین دلیل سال هاست که شیعیان به امید دیدار آن حضرت با توسل به علمدار کربلا و ذکر مصیبت های آن حضرت، امید ملاقات با امام زمان خود را دارند.

دعای امام حسین (ع) در کنار جبل الرحمه در صحرای عرفات هم یکی از دعاهایی است که زائران بی برو برگرد به قرائت آن مشغول می شوند و مداحان در لابلای این دعای عارفانه و عاشقانه سیدالشهدا(ع) به جملات و واژه های آن حضرت استناد می کنند و روایتگر مصیبت های امام حسین (ع) می شوند. مثلا وقتی آن حضرت به نعمت سلامتی اعضای بدن مانند رگ های گردن، قفسه سینه، شاهرگ، غضروف دنده ها، استخوان و انگشتان اشاره می کند، موجی از مصیبت های سیدالشهدا(ع) در ذهن شیعیان ایجاد می شود و نمی دانند به یاد کدام مصیبت گریه کنند؛ به یاد انگشتی که برای بردن انگشتر، آن را بریدند یا قفسه سینه که و الشمر جالس علی صدره...

آیا امام حسین (ع) حج ناتمام داشتند؟

در اینجا دو پرانتز باز می کنم تا خوانندگان به آن توجه داشته باشند. یکی حج ناتمام امام حسین(ع) و دیگری زمانی است که امام حسین دعای عرفه را قرائت کردند. برخی تصور می کنند که امام حسین در مکه مشغول مناسک حج بودند و حج خود را ناتمام گذاشته و به سوی کوفه و کربلا حرکت کردند، در حالی که آن حضرت در آن سال به قصد حج در مکه حضور پیدا نکرده بود. به عبارت دیگر امام حسین (ع) در روز هشتم ذی حجه از مکّه خارج شد، در حالی‏ که اعمال حج از شب نهم ذی حجه آغاز می‏ شود.

 

منبع:ایرنا

پربیننده‌ترین اخبار ویژه نامه‌ها
اخبار روز ویژه نامه‌ها
آخرین خبرهای روز
مدیران