جایگاه اصحاب و دشمنان امام حسین (ع) در آیینه قرآن (۱)
کوفیصفتان گاه به امام حسن مجتبی (ع) ایراد میگرفتند چرا با معاویه مصالحه کردی و گاه به امیرالمؤمنین (ع) ایراد میگرفتند چرا از حق خود برابر پیمانشکنان غدیر دفاع نکردی و به طور حتم اگر امام حسین (ع) با یزید بیعت میکرد، مقابل رأی امام میایستادند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، اصحاب امام حسین علیهالسلام همان یاوران با وفایی بودند که در اوج بیوفاییها و عهدشکنیهای مسلمانانِ عصر خویش، در رکاب برترین معلم عالم یعنی امام حسین علیهالسلام تا آخرین قطره خون مبارزه کردند. ارزش اصحاب امام از این جهت زیاد بود که جامعه آن دوران پس از سقیفه طی مدت 50 سال به شدت از ارزشها فاصله گرفته بود تا حدی که به واسطه تبلیغات منفیِ چهره منحوسی چون معاویه، در منبرها به سبّ امیرالمؤمنین و خلیفه برحق رسول خدا صلی الله علیه و آله میپرداختند، مضاف بر اینکه تا پیش از معاویه، به دلیل سیاست منع نقل و نگارش روایات نبوی، بسیاری از فضائل عترت که از زبان رسول الله صلی الله علیه و آله بیان شده بود، از خاطر مسلمانان رفت؛ در صورت کلی، کارنامه امت رسول الله صلی الله علیه و آله پس از وفات آن حضرت، مهر ارتدادی بود که خداوند در قرآن پای آن زد، آنجا که فرمود «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ ...» یعنی ای مؤمنان (عصر نبوی) هرکه از شما مرتد شود، خداوند به زودی قومی میآورد که آنها را دوست دارد و آنها نیز خدا را دوست دارند.» امام باقر علیهالسلام فرمود «ارْتَدَّ النَّاسُ بَعْدَ النَّبِیِّ ص إِلَّا ثَلَاثَةَ نَفَرٍ الْمِقْدَادُ بْنُ الْأَسْوَدِ وَ أَبُو ذَرٍّ الْغِفَارِیُّ وَ سَلْمَانُ الْفَارِسِی»؛ یعنی بعد از پیامبر جز سه نفر، همگی مرتد شدند که عبارتند از مقداد بن اسود، ابوذر غفاری و سلمان فارسی. (الإختصاص، ص6)
در چنین شرایطی، پاسخ دادن به ندای امام حسین علیهالسلام همان پاسخ به ندای خداوند و رسول الله صلی الله علیه و آله در قرآن بود، آنجا که فرمود «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اسْتَجیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاکُمْ لِما یُحْییکُمْ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ وَ أَنَّهُ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ»؛ یعنی اى کسانى که ایمان آوردهاید، چون خدا و پیامبر، شما را به چیزى فرا خواندند که به شما حیات میبخشد، آنان را اجابت کنید و بدانید که خدا میان آدمى و دلش حایل میشود و هم در نزد او محشور خواهید شد. (24 انفال) امام حسین علیهالسلام از سال 60 هجری که کاروان را حرکت داد تا آخرین لحظات شهادتشان مدام مسلمانان را به یاری خویش میطلبید تا سعادت را نصیب آنها کند. بنابراین طبق این آیه، عدهای به ندای هَل مِن ناصِر امام پاسخ مثبت دادند و عدهای نیز با قلبی قساوتگرفته با امام همراه نشدند و یا برابر امام صف کشیدند.
امام صادق علیهالسلام ذیل این بخش از آیه: «أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ» فرمود منظور از ایجاد حائل بین انسان و قلب او توسط خداوند، این است که باطل را حق فرض کنند؛ یَحُولَ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ أَنْ یَعْلَمَ أَنَّ الْبَاطِلَ حَقٌّ.» یعنی تصور کردند یزید ملعون و شرابخوار، خلیفه برحقی است که باید به فرامین او گوش فرا دهند و این گیجی و گنگی، یا به سبب اموال حرامی بود که شکم خود را با آن پر کرده بودند و یا به دلیل آلودگیهای فکری بود که دچار آن شده بودند و با اجتهادهای شخصی خود تصور میکردند امام باید با یزید مذاکره کند و تن به ذلت دهد تا اوضاع مسلمانان سامان یابد دریغ از آنکه یزید و یزیدیان که در حزب شیطان قرار داشتند، اصل دین را نشانه گرفته بودند و بنا بر برنامهریزی بلندمدتی که داشتند، به دنبال وجاهت دادن به حکومت باطل خویش یا مهر و امضای امام حسین علیهالسلام بودند. اینها همان کوفیصفتانی بودند که گاه به امام حسن مجتبی علیهالسلام ایراد میگرفتند چرا با معاویه مصالحه کردی و گاه به امیرالمؤمنین علیهالسلام ایراد میگرفتند چرا از حق خود برابر پیمانشکنان غدیر دفاع نکردی و به طور حتم اگر امام حسین علیهالسلام با یزید بیعت میکرد، همان کوفیان عهدشکن بر سر امام هجمه میکردند با چه اجازهای با فرزند معاویه مصالحه کردی؛ تمام اینها در سایه عدم معرفت به جایگاه خاندان وحی بود، چرا که باید میدانستند امام معصوم جز با مشیت خدا رفتار نمیکند و رفتار آنها منطبق با خواست خداوند است، همچنان که طبق حدیث امام صادق علیهالسلام، رسول خدا صلی الله علیه و آله در رؤیا به امام حسین علیهالسلام فرمود «اُخْرُجْ فَإِنَّ اللّهَ قَدْ شاءَ اَنْ یَراکَ قَتیلا»؛ یعنی خروج کن که خداوند مشیت کرده تو را کشته شده ببیند.
انتهایپیام/