مدح حضرت علی(ع) در شعر فارسی از چه زمانی شروع شد؟

مدح حضرت علی(ع) در شعر فارسی از چه زمانی شروع شد؟

ویژه برنامه «مدح حضرت علی علیه السلام در آیینه ادب پارسی» با حضور شعرای کشورهای مختلف حوزه ی ایران فرهنگی شامگاه جمعه ۱۶ تیرماه برگزار و به تاریخچه مدیحه‌سرایی شعر فارسی برای حضرت علی(ع) اشاره شد.

به‌گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، ویژه‌برنامه «مدح حضرت علی(ع) در آیینه ادب پارسی» با حضور شعرای کشورهای مختلف حوزه ایران فرهنگی شامگاه جمعه 16 تیرماه، با مدیریت علیرضا قزوه و اجرای سیدمسعود علوی‌تبار به میزبانی گروه بین‌المللی هندیران به صورت مجازی برگزار شد.

رضا اسماعیلی شاعر؛ در ابتدای مجلس در فرازی از سخنان خود در رابطه با آغاز سنت «غدیریه» سرایی  بیان داشت: شهادت «کلمه» و «کلام» به ولایت امام علی(ع)، از روز غدیر آغاز شده است. در ادب عرب، «حسان بن ثابت» اولین شاعری است که پس از شنیدن خطبه پیامبر اکرم(ص)، به سرودن قصیده‌ای باشکوه درباره واقعه تاریخ ساز غدیر پرداخت. این شعر در کتاب «سلیم بن قیس هلالی» که با عنوان «اسرار آل محمد» به فارسی ترجمه شده، برای اولین بار به ثبت رسیده است. با عنایت به این دقیقه، باید گفت سنت غدیریه سرایی از همان روز غدیر آغاز شده است.

اسماعیلی در ادامه افزود: خداوند در قرآن کریم بزرگان دینی را «اسوه حسنه» معرفی کرده است. با عنایت به این توصیه قرآنی، شایسته‌تر آن است که ما نیز در شعر خود بزرگان دینی را به عنوان «اسوه» معرفی کنیم، تا انسان نسل اکنون بتواند شخصیت‌هایی همچون امام علی(ع) را الگوی زندگی خود قرار دهد. چنان که خداوند در آیه 110 سوره «کهف» خطاب به پیامبر(ص) می‌فرماید: «قُلْ اِنَّمآ اَنَا بَشّرٌ مِثْلُکُمْ یوحَی اِلَی اِنَّمآ الهْکُمْ اِلهٌ واحِدْ … ای پیامبر! به امت بگو که من هم بشری همانند شما هستم»، بشری که مثل بقیه انسان‌ها در کوچه و خیابان راه می‌رود، با مردم نشست و برخاست می‌کند، از بازار خرید می‌کند، در مزرعه بیل می‌زند، در خانه، همسرداری می‌کند، لباس می‌پوشد، غذا می‌خورد و… و همه این مسائل، یعنی پیامبر(ص) انسانی است که می‌تواند، برای انسان خاکی و زمینی «الگو» قرار گیرد.

وی گفت:‌ با عنایت به این دقیقه، شایسته است شاعران آئینی در شعر خویش - پیش و بیش - از وجوه «افتراق»، به وجوه «اشتراک» پیامبر و معصومین(ع) بپردازند و این ذوات مقدس را آن‌گونه توصیف کنند که برای مردم، محسوس و ملموس باشد.

سیدمسعود علوی‌تبار شاعر و کارشناس تاریخ و تمدن ملل اسلامی در رابطه با آغاز مدیحه‌سرایی در شأن مولا علی علیه السلام علی‌الخصوص در ادبیات پارسی اظهار کرد: ناصرخسرو علوی قبادیانی مروزی شاعر، حکیم و جهانگرد پرآوازه ایرانی در ایستگاه پرتردد اندیشه و تفکر خراسانی در قرن پنجم هجری در بیتی می‌سراید: «جان را ز بهر مدحت آل رسول/ گه رودکی و گاهی حسان کنم». در این بیت می‌بینیم که از حسان‌بن ثابت و رودکی‌سمرقندی به عنوان مدحتگران آل رسول یاد شده است. حسان اولین شاعری است که اولین اشعار غدیری را با کسب اجازه از پیامبر(ص) در مدح و منقبت علی(ع) به زبان عربی، بعد از اتمام خطبه غدیر پیامبر سروده است.  رودکی نیز که به پدر شعر پارسی ملقب است در اندک اشعار باقی مانده از خود بیت‌های «مهر حیدر» و «ای شاه نبی سیرت»  را دارد. همچنین در قرن سوم هجری علاوه بر رودکی،  شهید بلخی نیز در مصرع «برق همانند ذوالفقار علی» تلویحا در این‌باره داد سخن داده است.

علوی‌تبار ادامه داد: در قرن چهارم هجری بر خلاف قرن سوم شاعرانی همچون حکیم میسری، فردوسی طوسی و کسایی مروزی به صراحت و به صورت مستقیم در مدح حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام اشعاری را سروده‌اند.

«مثنوی دانشنامه میسری» اثر حکیم میسری، که یک دانشنامه کهن پزشکی به زبان فارسی است توسط زبان‌شناس بزرگ فرانسوی ژیلبرت زالان به جامعه علمی اروپا معرفی شد. در این دانشنامه که قبل از سال 370 هجری قمری نگارش یافته با اشعاری صریح در مدح اهل بیت و امام علی(ع)  به زبان فارسی روبرو هستیم. در سال 370 هجری قمری، حکیم ابوالقاسم فردوسی طوسی سرودن شاهنامه را آغاز کرد که در آن در مدح مولی‌الموحدین علی علیه السلام با اشعاری همچون «خاک پی حیدرم» مواجه هستیم. حکیم مروزی نیز قصیده مشهور خود را در سال 380 انشاد کرده است که از آن به عنوان نخستین قصیده در مدح امیرالمؤمنان علی علیه السلام به زبان فارسی یاد می‌شود.

وی در انتها عنوان کرد: از این گفتار می‌توان نتیجه گرفت که از آغاز تولد شعر پارسی در قرن سوم هجری قمری، تلویحا به مقام  مولا امیرالمؤمنان اشاره رفته است و در قرن بعد یعنی سده چهارم، شاهد اولین سرایش‌های صریح شاعرانی چون میسری، فردوسی و کسائی مروزی در ستایش مقام ملکوتی حضرت علی علیه السلام هستیم. این چشمه زاینده همچون رودی خروشان بعد از طی نمودن قرن‌های متمادی همچنان و بدون وقفه تا دشت‌های هنر و ادب شعر امروز با شتابی مضاعف در جریان است.

 شعرخوانی شاعران در «آیینه غدیر»؛ شد غدیر و شهر از شور و شعف سرشار شد

در ادامه تعدادی از اشعار قرائت شده در این نشست را با هم مرور می‌کنیم:

علیرضا قزوه:

کاروان از هفت شهر عشق و عرفان بگذرد
راه بیت‌الله اگر از هند و ایران بگذرد
مهربانا یک دو جامی بیشتر از خود برآ
مست‌تر شو تا غدیر از عید قربان بگذرد
«خون نمی‌خوابد» چنین گفتند رندان پیش از این
کیست می‌خواهد که از خون شهیدان بگذرد؟
نغمه‌اش در عین کثرت، جوش وحدت می‌زند
هر که از مجموع آن زلف پریشان بگذرد
پردة عشّاق حاشا بی‌ترنّم گل کند
شام دلتنگان مبادا در غم نان بگذرد
وای روز ما که در اندوه و حرمان سر شود
حیف عمر ما که در دعوا و بهتان بگذرد
خون سهراب و سیاوش سنگفرش کوچه‌هاست
رستمی باید که از این آخرین خوان بگذرد
کاشکی این روزها بر ما نمی‌آمد فرود
حسرت این روزها بر ما فراوان بگذرد
کافر از کافر گذشت و گبر یار گبر شد
کاش می‌شد تا مسلمان از مسلمان بگذرد
حال و روز عاشقان امروز بارانی‌تر است
نازنینا اندکی بنشین که باران بگذرد
از شراب مشرق توحید خواهد مست شد
گر نسیم هند از خاک خراسان بگذرد

امیر عاملی

از آن روزی که رو ،بر قبله ی توحید آوردم
نمیدانم به دور کعبه ،یا دور تو میگردم ؟
سحر گه رهروی بامن ؛ حدیثی گفت و دانستم
که بی هِمَت اگر نام "علی"را برده ،نامَردم
چه غم دارم ز انواع بلا ؛زیرا به لطف او
"علی میگویم و هر دَم ؛مُداوا میشود دَردَم
اگر عشق علیکفر است ، ما کافر جهان مومِن
مسلمانم مخوان "زاهد" اگر زین کُفر بر گردم
کدامین معجزه بهتر از این حالی که من دارم ؟
شده چون کوره ی آتَش؛ ز نام او ، دَم سَردَم

سید مسعود علوی تبار

او جلوه تابناک رب ازلی است
آیینه ذات هستی لم یزلی است
از نور ولای ولی اله دانم
دل محو ولایت خداوند علی است
من تابش خورشید جلی را دارم
من جلوه نور ازلی را دارم
برکون و مکان فخر و مباهات کنم
در سینه محبت علی را دارم

نغمه مستشار نظامی

امیر قافله‌ عشق تخت و تاج نداشت
خیال داشتن تخت و برج عاج نداشت
نخواست گرد زمین روی دامانش باشد
که مالکیت باغ خدا خراج نداشت
سکوت کرد که فریادهای پنهانش
میان حنجره‌ی چاه هم علاج نداشت
بهای قصر بهشت است ذکر او هر چند
میان کوفه‌دلان سکه‌اش رواج نداشت
به زیر سایه‌ی نخلش رطب چه شیرین است
که برکت شجرش را درخت کاج نداشت
پل قیامتشان بود در سقیفه شکست
علی به بیعت نااهل احتیاج نداشت

زهرا آراسته نیا

از ادب سر خَم نموده پیش نورش آفتاب
حضرت حیدر، عمود الدین، اسد، عالیجناب
جبرئیل آمد به دستش نامه اکمال دین
زد به روی سکه میکائیل نام بوتراب
نور و نور و نور و نور و نور بارید و سپس
خانه ظلمت شد از نوری که باریده خراب
از غدیر خم حقیقت می تراوید و جهان
مست می‌شد بی‌حضور هرچه انگور و شراب
گرچه «بَخِّن بَخِّنِ» یک عده پر بود از غضب
شکر حق اینک نصیب ما شده این عشق ناب
«لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار»
می‌شود اوصاف اعلای علی جان صدکتاب
خوش به حال هر کسی که شیعه بودن رسم اوست
در مدار حیدر است و می شود در او مذاب
ما که «أبناء الدلیلیم» و پی حق مبین
در علی دیدیم و می‌بینیم حق را بی نقاب
می رسد هرچند این شادی به داغ میخ در
عاقبت او «دابة الارض» است از وی رو‌ متاب
با علی یعنی که طعم آتش و دست عقیل
خیر بی‌حدی که آید بعد رنج بی‌حساب
رنج دنیا گو بیاید یاعلی ذکر من است
پیش عشقش رنج ها مثل حبابی روی آب
پای حیدر  مانده ایم و پای عدل و داد او
گرچه از خون شهادت چهره مان گردد خضاب

صبا فیروزی

در دشت غدیر خم عطر گل و ریحان بود
خورشید و مه تابان آنروز گل افشان بود
تاج شرف و دین بود بر روی سر مولا
آنروز علی مولا با ختم رسولان بود
تا دست علی(ع) حلقه در دست محمد(ص) بود
مُلک و ملکوت حق شادان و چراغان بود
جشن ولیِ اعظم در فرش مهیا بود
هاتف به نوای خوش در عرش غزل خوان بود
ای دوست مبارک باد برساحت تو این عید
عیدی که در آن احمد با حیدر دیّان بود

عاطفه جعفری (افغانستان)

ای فاتح غدیر که رایت به دست توست
سرچشمه ی هرآنچه کرامت به دست توست
بالا گرفت دست تو را شهر علم و گفت
تا هست حق، کلید سعادت به دست توست
در انما ولیکم الله دیده‌ام
انگشتر عقیق ولایت به دست توست
تو فاتحی و علت آن ذوالفقار نیست
در کارزار تیغ شهامت به دست توست
هم خود کتاب ناطق و هم کاتبی علی
قرآن تویی و کار کتابت به دست توست
من بیگناه نیستم اما به لطف حق
در دادگاه حشر قضاوت به دست توست

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
triboon
گوشتیران