چرا ماجرای «سوران» هنوز هم در رگهای حیاتی انقلاب اسلامی جریان دارد؟/ تداوم تروریسم کریسکان در عصر حاضر
سریال «سوران» تلاش میکند با استنادات تاریخی دقیق، چهره منحوس، خطرناک و رذل گروهکهای نژادپرست تجزیهطلب را تبیین کند؛ این جماعت سالهاست به اسم کرُد، استقلال، آزادی، ایراندوستی و وطنپرستی، سودای تجزیهطلبی و پاره پاره کردن ایران را درسر دارند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، این روزها شاهد پخش سریالی از تلویزیون هستیم که دارای چند ویژگی مهم است، اول اینکه دومین و شاید مهمترین اثر مرکز سریال سازمان سینمایی سوره است، دوم اینکه این سازمان به طور رسمی و جدّیتر از آثار تولیدی مکتوب خود بهره برده و یک اقتباس ادبی مهم را برای سوژه خود برگزیده است که در کنار آن کتابش نیز مورد توجه قرار میگیرد.
سوم اینکه دست روی یک سوژه به شدت حساس و مهم اقلیمی و قومیتی گذاشته که تبیین روایی آن در زمان فعلی کاری بشدت جسورانه و پُراهمیتی است. چهارمین ویژگی آن این است که این سریال با توجه به سوژه، موضوعیت، ژانر و ترکیب عواملش میتواند تلویزیون را از رکود مخاطب نجات دهد.
همه اینهایی که گفتم درباره «سوران» بود، سریالی در ژانر بیوگرافی – امنیتی – پرتره که اقتباسی دارد از کتاب «عصرهای کریسکان» که روایتی از «امیر سعیدزاده» است؛ یکی از خاصترین رزمندگان دفاع مقدس که سرنوشت عجیب و غم بار او و روایت برشی پُرتلاطم از زندگیاش بسیار آموزنده و تامل برانگیز است.
سریال به زندگی «سعید سردشتی» میپردازد و با برداشتی از دل کتاب و خوانشی از زندگینامه او، داستان «سوران» را پیش میبرد. «سوران» روایت زندگی منحصر به فرد یک رزمنده سنی کُرد است که رسماً عضو هیچ نیرو و سازمانی نیست، اما در جهت پیش برد اهداف و منافع انقلاب اسلامی در پُرریسکترین ماموریتهای اطلاعاتی و عملیاتی داخل و خارج از کشور داوطلبانه و مشتاقانه حاضر میشود و با وجود اینکه در شهر و محل خود خیلی از دوستان و نزدیکانش عضو کوموله و دموکرات هستند و میشوند، اما او تحت تاثیر قرار نگرفته و راه خود را از میان آنها پیدا میکند.
روایت «سوران» کاملاً در امروز حاضر نیز مشهود است و در تمامی ادوار و زمانها قابل فهم و لمس، چرا که وجود یک نیروی انقلابی داوطلب فراسازمانی که نماد یک ایرانی خالص است و مجاهدت او در مسیر تحقق، حق، عدالت و آرمانها در مقابل مشی تروریستی و فاشیستی گروهکهای سازمان یافته تا بن دندان مسلح از سلاح و پول یک دوگانه کاملا خیر و شر ساخته و این موضوع در رگهای حیاتی کالبد این جهان همچنان جاری است.
شاید عدهای که سریال را میبینند و یا پیشتر و بعدتر کتابش را خوانده و میخوانند با خود بگویند، خب این یک رخداد تراژیک تاریخی بوده و تمام شده و دیگر در زمان فعلی محلی از اعراب ندارد، اما باید گفت در کمال تعجب و از یکسو بدیهیات تکرار و تداوم تاریخ، درست در زمانی که قسمتهای سوم و چهارم سریال در حال بازپخش بود، در درگیری سپاه مریوان با اشرار ضد انقلاب یکی از پاسداران امنیت بومی کُرد به شهادت رسید.
دقت کردید؟ دوباره پاراگراف بالا را بخوانید و بدانید سردشتیها و سورانها هنوز هستند و در مقابل کوموله، پژاک، دموکرات و همه عناصر و گروهکهای تجزیه طلب نیز بقا دارند و هر لحظه در کمیناند تا ضربهای به جان، مال و امنیت مردم بزنند.
این سریال و پرداختن به همچین سوژه و داستانی و نیز همزمانی رخداد چنین واقعهای در دل کردستان کاملا موضوعیت عینی، زمانی و مکانی در گذشته و پیوستی در حال دارد، که اگر واقعاً نبودند چنین نیروهای داوطلب و جان برکف بومی، این انقلاب و این ایران مشخص نبود سر از کجا در خواهد آورد.
سریال «سوران» تلاش میکند به خوبی و با استنادات تاریخی دقیق، چهره منحوس، خطرناک و رذل گروهکهایِ نژادپرستِ تجزیهطلب را تبیین کند و به همگان به ویژه نسل جدید دورافتاده از کتاب و تاریخ بفهماند، این جماعت سالهاست به اسم کرُد، استقلال، آزادی، ایران دوستی و وطنپرستی، سودای تجزیهطلبی و پاره پاره کردن ایران را در سر دارند و با وجود زیست عادی در دل مردم مظلوم و مقتدر کُرد، اما منتظر کوچکتترین لحظهاند تا سر هم اقلیم خود را که تا دیروز با او مراوده داشته ببرند و با یک عملیات تروریستی جان هزاران کودک و زن کُرد و جای جای ایران را بگیرند، و اگر نبود جانفدایی و درایت افرادی همچون سعید سردشتی یا همان «سوران» قصه سریال، هر روز باید شاهد خسارات فراوانی از سوی این ریز غدههای سرطانی میبودیم. تودههای بدخیمی که به جان اقلیم ناب و پاره تن ایران یعنی کردستان افتاده، از منابع جمهوری اسلامی انگلوار تغذیه کرده و علیه آن اقدام میکنند.
«سوران» در عصر حاضر براستی و درستی قصه عشق، تردید و مبارزه است، عشق به وطن، تردید در دل غبار فتنه و جنگ و تبیین روایتها و مبارزه برای آزادی و آزادگی مام میهن از نکبت تروریسم تجزیه طلبی که در هر رنگ و لباس میخواهد این ایران، مقتدر نباشد و نماند، اما سورانها هرگز اجازه چنین خیال واهی را به آنها نخواهند داد. سریال را با تمام وجود ببینید و فهم کنید که تلنگری تاریخی است برای نشان دادن حال فعلی وطن، در مبارزه همیشگی با بدخواهان این مُلک و در نهایت صلابت ابدی ایران جان.
انتهای پیام/