پورناظری: اتحاد و آشتی ملی برای ایران ضروری است / قمصری: هم قسم با سهراب آمدهایم
سهراب پورناظری و علی قمصری در نشست خبری کنسرت «در هوای بی چگونگی» به تشریح ابعاد مختلف این کنسرت پرداختند و دیدگاههایشان درباره مسائل مختلف موسیقی را بیان کردند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نشست خبری کنسرت «در هوای بی چگونگی» که اجرای مشترکی است از سهراب پورناظری و علی قمصری با حضور این دو هنرمند، رضا موسوی مدیر هنری پروژه و رضا امامی مدیر مارکتینگ داریا در کاخ سعدآباد برگزار شد.
در ابتدای این نشست توضیحاتی درباره کلیت این اجرا ارائه شد و در ادامه بخش پرسش و پاسخ با مطرح شدنِ پرسشهای بسیاری ادامه یافت. نکته مهم در این نشست حضور نمایندگان رسانههای رسمی کشور و خبرنگاران تخصصی حوزه موسیقی بود که تلاش کردند با پرسشهایشان، به ابعاد مختلف این اجرا بپردازند. هر کدام از پرسشهای مطرح شده از سوی خبرنگاران باعث بیان مطالبی جذاب شد.
پورناظری، قمصری و موسوی به عنوان ارکانِ هنری این رویداد، تمام پرسشها را پاسخ داده و توضیحات لازم را ارائه کردند.
در ادامه متن صحبتهای هر کدام از حاضران در نشست را میخوانید:
لزوم ارتباط مستقیم با اهالی رسانه
سهراب پورناظری: خیلی خوشحالم در جمع اهالی رسانه هستم؛ بهنظرم رسم نشست خبری کنسرتها باید همیشه بهجا آورده شود چون برای هنرمند و اهالی رسانه سازنده است و موجب ارتباطی مستقیم و دوسویه بین ما و اهالی رسانه میشود. همچنین خیلی خوشحالم که در این پروژه با علی قمصری همکاری میکنم و حضور او برای من باعث افتخار است. همچنین از مجموعه داریا تشکر میکنم که با صمیمت بسیار در کنار ما هستند تا از فرهنگ و هنر ایرانزمین حمایت کنند.
هم قسم با سهراب آمدهایم
علی قمصری: من هم خیلی خوشحالم که زمانی ایجاد شده تا بدون واسطههایی مثل فضایمجازی بتوانیم گفتوگو کنیم و صدای نبضهای یکدیگر را بشنویم و سخن بگوییم.
همراه با سهراب پورناظری همدل و همقسم آمدهایم تا بتوانیم روی صحنه برویم و با همراهی رضا موسوی که سال گذشته تجربهی خیلی خوبی با او داشتیم بتوانیم در مقابل مردم رو سفید شویم که در چندروز گذشته به خاطر استقبالشان ما را شرمنده کردهاند.
خون دلها خوردهایم
رضا موسوی: زمان بسیاری گذشته و دورههای بسیاری را طی کردهایم تا در نهایت بخش بصریِ صحنه در کنسرتها پذیرفته شود و به اینجا برسیم که افرادی مثل بنده بهعنوان عضوی از گروه در مقابل شما خبرنگاران و در جمع هنرمندان قرار بگیرم. نمیخواهم بگویم خیلی خوندل خوردهایم اما درک صحنه بهعنوان اتفاقی بصری وجود نداشت و خوشحالیم که امروز برای آن ارزش قائل میشویم و این نشان دهنده هوشیاری عزیزان این گروه است؛ معتقدم یک اجرا موسیقی ضلع سومی(بخش بصری) دارد که اگر نباشد خیلی چیزها دفع میشود و از بین میرود.
سربلندی ایران
رضا امامی: شعار ما در مجموعه داریا کار برای سربلندی ایران است. خوشحالیم که در کنار استادان پورناظری و قمصری هستیم؛ قطعأ پروژههای ما منحصربهفرد است و در موسیقی بهدنبال کارهایی هستیم که نظیر آنها کم اجرا میشود. برایمان افتخار است که در حوزه فرهنگ و هنر رد و پایی از خودمان برجا بگذاریم. این کنسرت نیز یکی از فعالیتهایی است که تمام قد پشت آن ایستادهایم و به آن افتخار میکنیم.
دیدار پس از 15 سال / کنسرتی استوار بر موسیقی دستگاهی و بداهه
علی قمصری: من و سهرابجان 15 سال قبل بهطور مداوم همکاری میکردیم و فعالیتهایی داشتیم که با اقبال مواجه میشد؛ ما با همایون شجریان، محمد معتمدی و علیرضا قربانی همکاری داشتیم که تجربههای دلچسبی را رقم زد و در ادامه سالها به خاطر اختلافنظر و اختلاف نگاه به موسیقی از یکدیگر دور بودیم. خیلی خوشحالم که بعد از 15 سال این ارتباط مجدد در دورهی خاصی شکل گرفته است. من به خودم گفتم اگر بخواهم به چیزی برای تغییر فکر کنم باید از صنف و خانواده خودم شروع کنم؛ به همین دلیل تغییر را در خانواده خودم با توجه و محبت بیشتر و همگرایی در صنف را شروع کردم.
خلأ موسیقی ملی در فضای هنری کشور جدی است. امیدوارم اهالی هنر و صنف موسیقی در اعتلای فرهنگ ایران همدل و همقسم باشند چراکه در زمینه موسیقی ملی این خلأ را احساس میکنیم؛ کنسرتهای پاپ همواره برگزار میشود درحالی که نوازندگان سازهای ایرانی کنار کشیدهاند و در سکوت هستند.
کنسرت «در هوای بیچگونگی» مبتنی بر موسیقی دستگاهی و بداههنوازی است. درخصوص این کنسرت انگار فکر سهراب و من یکی شده است و در شکلگیری اجرا و قطعات ما با همدیگر عمل کردیم که قشنگ است و این درهم تنیدگی در آهنگسازی و بداهه نوازی کمتر در یک کنسرت اتفاق افتاده است.
من و سهراب در سنی دوباره با هم کار میکنیم که جان در بدن داریم و میتوانیم برای کشورمان مفید باشیم؛ درحالی که گاهی آشتی بین هنرمندان زمانی شکل میگیرد که دیگر فرصتی برای همکاری نیست. ما امروز در زمینه اجرای کنسرت و آموزش در شهرهای مختلفِ ایران فعالیتهایی را آغاز خواهیم کرد تا برای کشور و موسیقی مفید باشیم.
اتحاد و آشتی ملی و سرزمینی برای ایران ضروری است
سهراب پورناظری: اتحاد و آشتی ملی و سرزمینی برای تمام ایران ضروری است. یک روز پدرم به طنز و طعنه به من و تهمورس گفت: «شماها حتمأ این سرزمین را آباد میکنید چون هنوز خودتان را آباد نکردهاید.» پدرم این را به طنز گفت چون ما هنوز خودمان را آباد نکرده بودیم و معتقد است که باید ابتدا خودمان را آباد کنیم تا بعد بتوانیم در مسیر آبادی سرزمین گام برداریم. من و علی قمصری سعی کردیم از خودمان شروع کنیم که به نظرم ازخودگذشتگی میطلبید که در این برهه زمانی در من و علی وجود داشت.
امروز انگیزهای مضاعف وجود دارد و فکر میکنیم بخشی از رسالت و بار حفظ موسیقی دستگاهی و مقامی بر دوش من و علی قمصری است و در این خصوص یک حجم از تفاهم داریم که اگر بتوانیم آن را ادامه دهیم حتمأ درسی برای نسلهای بعدی خواهد بود.
گذشتگان موسیقی درس آشتی به ما ندادهاند، درحالی که نقش پیشکسوتان در این زمینه میتوانست مهم و پررنگ باشد و این کار راه را به ما نشان میداد و ما امروز تلاش میکنیم ضعفهای روابط انسانی را برای برطرف شدن تمرین کنیم.
سالهایی که ما نوجوان بودیم گروههای زیادی در زمینه موسیقی ایرانی کار میکردند و این موسیقی مخاطب زیادی داشت و امروز چیزی از آنها نمانده است درحالی که باید چراغ این موسیقی فروزان بماند.
کنسرت «در هوای بیچگونگی» در سه بخش روی صحنه میرود؛ ابتدا دونوازی سهتار با فضای بداهه، در ادامه دونوازی دیوان و تنبور که سازهای مقامی است با اجرای تصانیف و در بخش سوم موسیقی با تار و کمانچه به پایان خواهد رسید که البته سازهای دیگری مثل عود، چنگ و سازهای کوبهای ما را همراهی میکنند. همچنین در حین اجرا پرفورمنس هم خواهیم داشت.
در چندوقت گذشته حوادث تلخی در سرزمینمان شکل گرفت که هر عاشق سرزمینی را زجر داد؛ تکتک انسانهایی که در این ماجراها از دست رفتند اندوهی برای انسانهایی شدند که درد سرزمین دارند. در آن شرایط که در سرزمینمان این اتفاقات شکل گرفت نمیشد به کار و موسیقی فکر کرد و کاری که ما انجام میدهیم از روز اول از جنس راهگشایی بوده است.
از حمل ساز با مجوز تا برگزاری 200 کنسرت در تهران
سهراب پورناظری: وقتی من کودک بودم پدرم برای اینکه بتواند در خیابان ساز حمل کند مجوز حمل ساز بههمراه داشت. ما از فضای آن روزها، امروز به جایگاهی رسیدهایم که 200 کنسرت در تهران برگزار میشود و حضور زنان در موسیقی و بر صحنه چشمگیر و یک دستاورد بزرگ است.
اگر گروهها کنسرت برگزار نکنند قطعأ دود آن به چشم سرزمینمان میرود؛ موسیقی مثل شریان حیاطی و بخشی از هویت این سرزمین است که سکوت در راه آن خیانت است. نقش زنان در پروژههای سی و سیصد نقش پررنگی بوده است و همواره زنان را بهعنوان سوپراستارهای کارهایمان دانستهایم.
موسیقی تنبور و کردی در خون من جاری است؛ در پروژهای که علی قمصری در سراسر کشور داشت او یک اتفاق درجه یک بهعنوان «تار ایرانی» رقم زد که تحسینبرانگیز بود چون پیوند با موسیقی کل ایران داشت و از این پتانسیل نیز در کنسرت در هوای بیچگونگی استفاده میکنیم.
تار ایرانی برایم مانند سلوک بود
علی قمصری: من در پروژهی «تار ایرانی» که بهموجب آن به سراسر کشور سفر کردم با چالشهای موزیسینها و استعدادهایشان روبرو شدم که با دست خالی و عشق تلاش میکردند و جلو میرفتند. در این مدت کلا تار ایرانی برای من مثل یک سلوک بود که معتقدم باید در هر شرایطی رسالت خودم را نسبت به آن ادا کنم چون خودم را بدهکار موسیقی ایرانی میدانم. من در سفرهایی که به مناطق ایران داشتم بیشتر درحال یادگیری هستم.
رقابتی با علیرضا قربانی نداریم / رونق اجراهای موسیقی به نفع همه است
سهراب پورناظری: ما از سال 1386 پروژه سی و سیصد را در سعدآباد اجرا کردیم و فکر میکنیم اینجا حق آب و گل داریم و به خاطر انسی که با این مکان داشتیم اینجا را انتخاب کردیم.
من از صمیم قلب برای کنسرت علیرضا قربانی خوشحالم و امیدوارم پرفروغتر باشند چراکه ما در توفیق و شکست هم سهیم هستیم و امروز به این حداقل از تحلیل رسیدهام که اگر بازار موسیقی رونق بگیرد به نفع همه است.
این کنسرت بیکلام نیست
سهراب پورناظری: کنسرت «در هوای بی چگونگی» بیکلام نیست چراکه همراه با دکلمه متون کهن است؛ در بخشهایی آواز علی قمصری و خودم وجود دارد هرچند تمرکز کنسرت بر ساز است. خوشبختانه تا کنون استقبال خوبی از این کنسرت شده و این میزان استقبال خبر خوشی برای موسیقی است.
غافلگیری برای مخاطبان
علی قمصری: درباره قوانین حضور بانوان در موسیقی مقررات و شرایط یکسانی در شهرهای مختلف وجود ندارد؛ در تهران تا حدی این امکان وجود دارد ولی مثلا در اصفهان این امکان وجود ندارد. از آنجایی که ما یک ارکستر را با حضور استعدادهای درخشان شهرهای مختلف ایجاد کردهایم، قصد داریم کنسرتی را در تمام شهرها روی صحنه ببریم که بانوان هنرمند هم در آن حضور داشته باشند.
در کنسرت در هوای بیچگونگی غافلگیریهایی را در زمینه همآوایی خواهیم داشت که برای مخاطب جذاب خواهد بود و سعی داریم در این پروژه یکسری تغییرات بهسمت مثبت انجام دهیم.
ما در طول تاریخ به زنان بدهکاریم
سهراب پورناظری: شاید آنچهکه ما امروز بتوانیم درخصوص حمایت از هنر زنان کشورمان داشته باشیم در جایگاه جاده صاف کنی باشد ولی ما آن را هم وظیفه میدانیم چون ما در طول تاریخ به زنان ایران بدهکاریم که امیدواریم ما در حرفه خودمان بتوانیم، جبران کنیم.
بهدلیل شرایط حساس موسیقی در کشورمان کسی ریسک نمیکند تا مسئولیت موسیقی را برعهده بگیرد و وضعیت موسیقی بهتر شود درحالی که ما موظفیم درباره حفظ فرهنگ ملی کوشا باشیم.
کنسرت در هوای بیچگونگی مربوط به هیچ جریانی نیست بلکه این کنسرت نماینده انسانهایی است که منافع سرزمینمان را دنبال میکنند.
استاندارد مورد نظرمان را در موسیقی پاپ پیدا نکردیم
رضا امامی: مجموعه داریا استانداردی را برای کارهایش قائل است که آن استاندارد را در کنسرتهای پاپ پیدا نکرده و سعی میکنیم گونهای از موسیقی را حمایت کنیم که درحال کمرنگ شدن است.
ارتقاع سطح زندگی و بالندگی نام ایران مهمترین هدف ماست. ما دنبال این هستیم که کاری برای ایران انجام دهیم؛ ما در هنر و موسیقی نزدیکترین سلیقه به خودمان را در کنار پورناظری و قمصری پیدا کردیم.
سهراب پورناظری: عنوان «در هوای بی چگونگی» از نثرهای بایزید بستامی گرفته شده است؛ ما فرازهایی از نثرهای کهن را در این برنامه داریم.
آنچه در هوای بی چگونگی خواهد گذشت
علی قمصری: ساز تخصصی من سهتار نیست، ولی به این ساز عشق دارم و سازی بوده که با آن درد دل میکردم. در دیدار اولِ من با سهراب ابتدا سهتار زدیم و سپس اجرای بداهه کردیم و ارتباطی را شکل دادیم و من نظیر این همنوازیها را تجربه نکردهام و چقدر خوشحالم این اتفاق امروز رقم میخورد.
ما در این کنسرت ناخودگاه به سراغ سازهایی رفتهایم که برخی کشورها سعی داشتهاند هویت آنها را تغییر و به نام خودشان ثبت کنند. دیوان، بربت(عود) و چنگ که ما درخصوص آن ریشه تاریخی در سرزمینمان داریم و با هویت ملی ما همراستا و گره خورده است در این کنسرت حضور خواهند داشت.
در بخش ابتداییِ اجرا تمرکز بر سهتار است و با خلاقیتهای بصری قطعاتی را پشت سر هم قرار دادهایم و یک تصنیف اجرا میکنیم که نیمه اول آن با صدای من و نیمه دوم تصنیف با شعر حافظ و صدای سهراب است. بخش دوم، متمرکز بر ساز تنبور و دیوان است و کمی به موسیقی کردی ورود خواهیم داشت و قطعه پریشان از ساختههای سهراب را اجرا میکنیم و در بخش سوم بر تار و کمانچه متمرکز میشویم و کار را با تصنیف ایران به پایان خواهیم رساند.
نیمی از اجرا بداهه است
سهراب پورناظری: ما قابهایی را طراحی میکنیم که از پیش تعیین شده است و در دل هر قاب طرحهای هر شب را پیش میبریم و شاید بتوان گفت حدود 50 درصد از این اجرا بداهه باشد لذا کار در این قالبها قرار میگیرد و کارها شروع و پایان خواهند داشت و بداهههای این اجرا در دل یک ساختار از پیش تعیین شده است.
بداهه اوج هنر است
علی قمصری: موسیقی بداهه در شرق به رسمیت شناخته شده است و اوج هنر است و هر کسی که بداهه نوازی کند به فرم و ردیف دستگاهی تسلط دارد پس هنر بداهه هنر مهمی است و اینگونه نیست که یک موسیقی بیبرنامه تلقی شود.
فرهنگ نیازمند هدایت کلان و درازمدت است؛ اگر بخواهیم فرهنگ در ریل درست حرکت کند باید کاری کنیم کودکان از مدارس با موسیقی ملی آشنا شوند.
بلیتهای واقعا ارزان / 100 تا 450 هزار تومان
رضا امامی: قیمت بلیتهای این کنسرت برای بهرهگیری اقشار متوسط جامعه طراحی شده است لذا مبلغ بلیتهای کنسرت از 100 تا 450 هزار تومان قیمتگذاری شده است تا افراد و خانوادهها با هر سطح اجتماعی بتوانند بلیت این اجرا را تهیه کنند.
ما آمادگی داریم اجراهایی با ظرفیت هرسانس 1500 تا 2000 نفر را به صورت رایگان برای کسانی که امکان تهیه بلیت ندارند را پوشش دهیم که البته نیاز است دستگاههای متولی مقدمات آن را فراهم کنند.
بناهای تاریخی بدون توجه مردم مردهاند
رضا موسوی: ما در فضای سعدآباد امکاناتی مانند امکانات سالن را در اختیار نداریم اما با کمک مجموعه سعدآباد سعی شده مشکلات حل شود؛ لذا طراحی صحنه ما کاربردی است و با همه محدودیت تلاش کردیم تاثیرگذاری موسیقی با نور را روان کنیم. همچنین همه ما دغدغه آسیب نزدن به آثار تاریخی را داریم، از این رو تلاش شده تا هیچ کدام از اسپیکرها به سمتِ بناها نباشند و در این اجرا برای حفظ بناهای تاریخی صدا به سمت این اماکن نیست.
سهراب پورناظری: حفظ آثار باستانی و کهن دغدغه همه ماست. این مکانها بدون توجه مردم مردهاند و به واسطه فعالیتهای فرهنگی و هنری میتوان این اماکن را محبوب کرد که بهنظرم باید در این خصوص میراث فرهنگی را کمک کرد.
سهراب پورناظری و علی قمصری از هنرمندان تاثیرگذار موسیقی ایران هستند که هر کدام با سالها تجربه در عرصه موسیقی صاحب آثاری ماندنی در موسیقی ایران هستند. اجرای مشترک این دو هنرمند از 30 خرداد در فضای باز کاخ سعدآباد روی صحنه میرود. تا این لحظه بلیتهای هفت سانس از این اجرا به طور کامل به فروش رفته و احتمال تمدید آن به شدت زیاد است.
انتهای پیام/