راز غیبت «بن زاید» در اجلاس جده/ مقاومت یمن نسخه ائتلاف عربستان و امارات را درهم پیچید
برخی نشانهها درباره تنش در روابط ریاض و ابوظبی از جمله غیبت محمد بن زاید در اجلاسهای عربی که اخیرا در عربستان برگزار شده و نشست جده بارزترین آنها بود، بار دیگر اختلافات میان دو طرف در پروندههای مهمی چون جنگ یمن را یادآوری میکند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، عربستان سعودی و امارات متحده عربی به عنوان دو همپیمان بزرگ در منطقه از گذشته رابطه متعادلی با یکدیگر داشته و به شکل مشترک و البته با رعایت سلسله مراتب در پروندههای مختلف منطقه ورود میکردند. مهمترین پرونده مشترک دو طرف در این میان، جنگ یمن بود که به سرکردگی ابوظبی و ریاض تحت هدایت مستقیم آمریکا آغاز و به دنبال آن منشاء بروز و تشدید اختلافات میان عربستان و امارات شد. این دو کشور از 9 سال گذشته در جنگ یمن نقشهای مختلفی داشتند و گاه این نقشها میان دو طرف رد و بدل میشد. اما به تدریج دو کشوری که ابتدا برای تحقق هدف واحدی میجنگیدند، دو مسیر غالبا جدای از هم را ترسیم کردند.
درگیری عربستان و امارات در جنوب یمن
اختلاف میان عربستان و امارات در جنوب یمن ابتدا در قالب درگیری میان نیروهای نیابتی دو طرف ( نیروهای دولت مستعفی تحت هدایت سعودیها و شورای انتقالی جنوب تحت حمایت امارات) بروز پیدا کرد؛ درگیریهای خونینی که آرامش را از ساکنان جنوب یمن گرفته و عملا این منطقه را تبدیل به میدان جنگ کرده است.
اما درحالی که جنگ یمن در مارس گذشته وارد نهمین سال خود شد، شاهد تغییرات بارزی در سیاست و رفتارهای منطقهای و بینالمللی عربستان سعودی و تلاشهای این کشور برای خروج از بنبست جنگ یمن بودیم؛ تغییراتی که البته از حدود 3 سال قبل و بعد از تغییر دولت آمریکا آغاز شده بود و در مرحله کنونی گسترش یافت. در سال 2020 و به فاصله کمی از روی کار آمدن «جو بایدن» در کاخ سفید، عربستان شروع به تجدید نظر در برخی سیاستهای خود کرد که عمدتا باب میل امارات نبود.
پایان ائتلاف آمریکاییِ عربستان و امارات در منطقه
کارشناسان معتقدند علت تغییر یکباره رویکردهای عربستان در قبال پروندههای منطقه به دلیل نگرانی این کشور از سیاستهای دولت جدید آمریکا به ریاست «جو بایدن» در قبال ریاض بود. درواقع عربستان و امارات دو قطب ائتلافی بودند که 8 سال قبل برای اجرای پروژههای آمریکایی در منطقه همچون جنگ ویرانگر یمن و پیشبرد طرحهای ضد فلسطینی مانند معامله قرن و عادیسازی اعراب با رژیم صهیونیستی تشکیل شد. اما در دوره اخیر با تضاد منافع عربستان و امارات، دو طرف مجبور شدند در مسیرهای جداگانه گام بردارند که لازمه آن پایان دادن به ائتلاف خودخوانده تحت حمایت آمریکا بود.
آشتی ریاض با قطر بدون اطلاع امارات، مشکلات دو کشور در توافق درباره کاهش تولید نفت اوپک و خروج امارات از چتر عربستان در اوپک در کنار وخامت روابط امارات با ترکیه همزمان با تلاش ریاض برای بهبود رابطه با آنکارا، عواملی بود که موجب تشدید اختلاف میان ریاض و ابوظبی طی 3 سال گذشته شد؛ آن هم درحالی که دو طرف در پرونده یمن به یک تنش و بنبست بزرگ خورده بودند و از اواسط 2019 امارات رسما اعلام کرد که قصد خروج از جنگ یمن را دارد.
بعد از آن امارات که نمیخواست بازنده تغییر سیاستهای عربستان باشد و از قافله عقب بماند، شروع به ایجاد تحولات سریع در روابط خارجی خود کرد و بعد از آشتی با ترکیه و امضای قراردادهای تجاری هنگفت با این کشور، در صدد همگرایی با ایران و سوریه برآمد و به عنوان اولین کشور عربی که بعد از یک دهه روابط خود را با دولت دمشق از سرگرفت، معرفی شد.
چرا بن زاید در اجلاس جده غایب بود؟
روابط میان عربستان و امارات طی این مدت در وضعیت رقابت تا اختلاف در نوسان بوده و دو طرف در اظهارات رسمی تلاش کردند تا بحثی از بروز اختلاف و تنش بین آنها به میان نیاید. اما غیبت «محمد بن زاید» رئیس امارات در اجلاس مهم سران عربی که چند روز قبل در جده برگزار شد و حضور «بشار اسد» رئیس جمهوری سوریه در آن یکی از اتفاقات قابل توجه این نشست بود، موجب شد تا بار دیگر زمزمههای اختلاف میان ریاض و ابوظبی به گوش برسد.
برخی ناظران در تحلیل علت غیبت محمد بن زاید در اجلاس جده، معتقدند که این امر ناشی از تنش در روابط وی با «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی در نتیجه تعمیق اختلافات بین عربستان و امارات در پروندههای مختلف از جمله جنگ یمن است.
بر این اساس ارزیابی شماری از کارشناسان امور منطقه نشان میدهد، همان عاملی که موجب تقویت ائتلاف بین عربستان و امارات شد میتواند موجب قرار گرفتن مناسبات دو طرف در مسیر واگرایی شود؛ یعنی جنگ یمن.
همانطور که اشاره شد عربستان و امارات اهداف مختلفی در یمن داشتند. امارات به دنبال سیطره بر سواحل یمن و جزیره راهبردی «سقطری» بود و از شورای انتقالی جنوب حمایت میکرد و اواسط 2019 اعلام کرد که قصد ادامه جنگ را ندارد. اما عربستان به دنبال روی کار آوردن دولت مورد نظر خود در یمن و سپس اشغال این کشور بود. دو طرف همچنین در نوع روابط با دولت مستعفی یمن و احزاب جداییطلب در این کشور نیز اختلاف داشتند.
درحالی که عربستان از دولت مستعفی یمن به ریاست «عبد ربه منصور هادی» حمایت میکرد، امارات مخالف این دولت بود و حمایت از جداییطلبان جنوب یمن موسوم به شورای انتقالی را بر عهده گرفت. ابوظبی همچنین از سایر نیروهای یمنی که خارج از کنترل دولت مستعفی عمل میکنند، و عمدتاً در امتداد سواحل دریای سرخ یمن و عدن قرار دارند، پشتیبانی میکند که این امر در تضاد با اهداف و خواستههای ریاض بود.
تنشهای ابوظبی و ریاض در حضرموت
در این میان استان راهبردی و نفتخیز «حضرموت» که از ابتدا مورد توجه عربستان و امارات قرار داشت، در مرحله اخیر یکی از عوامل اصلی تشدید اختلافات بین آنها در یمن بوده است. درگیری میان نیروهای نیابتی عربستان و امارات در حضرموت همچنان ادامه دارد و هفته گذشته گروههای مسلح وابسته به شورای انتقالی جنوب (تحت حمایت امارات) به شهر «مکلا» در مرکز این استان حمله کردند.
منابع آگاه در این زمینه گزارش دادند که فرماندهی شورای انتقالی جنوب در چارچوب تلاشهای امارات برای سیطره بر حضرموت، اواخر هفته گذشته گروههای مسلحی را از شهر عدن به مکلا فرستاده و اعلام کرده که این گروهها مسئول تامین امنیت مرکز استان حضرموت هستند.
علاوه بر آن ابوظبی و ریاض در حوزه نفتی و اقتصادی و جذب سرمایهگذاریها و شرکتهای خارجی نیز اختلافات فزایندهای با یکدیگر دارند.
تنش در روابط عربستان و امارات در میان محافل صهیونیستی نیز بازتاب داشت و «تسیفی برئیل» تحلیلگر سیاسی این رژیم در روزنامه عبری هآرتص با انتشار مقالهای اعلام کرد، غیبت محمد بن زاید در نشست جده دلیلی بر تنش در مناسبات وی با محمد بن سلمان است. جنگ یمن یکی از موضوعات تنش در روابط بین بن زاید و بن سلمان میباشد، زیرا ابوظبی شریک اصلی ریاض در جنگی بود که 8 سال طول کشیده است. در سال 2019 امارات شروع به خروج نیروهای خود از یمن کرد و سپس در اوایل سال 2020 رسما اعلام کرد که نیروهایش از یمن بازخواهند گشت.
بن سلمان و بن زاید با هم اختلاف دارند؟
چندی قبل نیز روزنامه وال استریت ژورنال به نقل از مقامات کشورهای حاشیه خلیج فارس نوشت که « محمد بن زاید» رئیس امارات و « «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی عامدانه از حضور در مراسمهایی به میزبانی یکدیگر خودداری کردند که این اقدام نشان دهنده تشدید اختلافات میان عربستان سعودی و امارات متحده عربی است. این روزنامه به عدم حضور مقامات امارات در نشست چین-جهان عرب در ریاض و عدم حضور محمد بن سلمان در اجلاس ابوظبی در ماه ژانویه اشاره کرد.
در این گزارش آمده است که اختلافات امارات و عربستان سعودی بر سر 3 پرونده از جمله رقابت برای سرمایه گذاری خارجی ، نفوذ در بازارهای جهانی نفت و روند جنگ یمن به طور فزایندهای تشدید شده است. منابع آگاه اعلام کردند که «شیخ طحنون بنزاید آل نهیان»، مشاور امنیت ملی امارات که از مقامهای نزدیک به رئیس این کشور به شمار میرود بارها برای دیدار با محمد بن سلمان به عربستان سفر کرده اما در کاهش این اختلافات موفق عمل نکرده است . وی حتی نتوانست بعد از نشست ماه ژانویه در ابوظبی، با محمد بن سلمان صحبت کند.
منابع آگاه از فضای پرونده یمن گزارش دادند که هدف امارات متحده عربی حفظ جایگاه راهبردی خود در سواحل جنوبی یمن و قدرتافکنی در دریای سرخ است تا خطوط دریایی را از بنادرش به سایر نقاط جهان ایمن کند. علاوه بر این امارات به دنبال ایجاد یک پایگاه نظامی و باند فرودگاه در جزیرهای در تنگه بابالمندب در انتهای جنوبی دریای سرخ است. اما مقامات سعودی به طور مخفیانه به طرح ساخت پایگاه نظامی امارات اعتراض کرده و معتقدند که امارات بر خلاف اهداف ریاض در یمن برای ایمنکردن مرزها و جلوگیری از حملات پهپادی و موشکی انصارالله عمل میکند.
اختلافات ریاض و ابوظبی به کدام سو میرود؟
در همین چارچوب دکتر «رضا میرابیان» تحلیلگر سیاسی امور منطقه در گفتگو با خبرنگار تسنیم در پاسخ به این سوال که چرا محمد بن زاید در اجلاس جده حاضر نشد گفت: این نخستین بار نیست که رئیس امارات در نشستهای عربستان مشارکت نمیکند. محمد بن زاید در نشست قبلی شورای همکاری خلیج فارس که در منطقه «العلا» عربستان برگزار شد و نیز اجلاس این شورا که چند ماه قبل با حضور «شی جین پینگ» رئیس جمهوری چین انجام شد حضور نداشت. این مسئله همچنین ارتباطی به پرونده ایران یا رژیم صهیونیستی ندارد؛ چرا که اماراتیها زودتر از عربستان برای ارتباط با این رژیم پیش قدم شدند. همچنین به گفته وزیر بازرگانی امارات روابط تجاری این کشور با ایران، چندبرابر شده و این موضوع مربوط به قبل از توافق ریاض و تهران است. امارات همچنین پیش از این توافق سفیر خود را به ایران فرستاده بود.
میرابیان در ادامه این گفتگو اظهار داشت: بنابراین عمده مشکل عربستان و امارات بر سر پرونده یمن است؛ زیرا عربستان به شکل جداگانه با جنبش انصارالله یمن وارد مذاکره و توافق شده و عملا امارات را در این پرونده دور زده است؛ درحالی که ریاض و ابوظبی پیشتر در یمن با هم ائتلاف داشتند. به عبارت دیگر عربستان، امارات را وارد گفتگوهای خود با انصارالله نکرد. علت امر آن است که اهداف و منافع دو طرف در یمن متفاوت است. اولویت عربستان در یمن ایجاد امنیت در مرزهای جنوبی خود بود نه منافع امارات. اما اماراتیها به دنبال سیطره بر جنوب یمن و چه بسا تجزیه این کشور بودند.
این تحلیلگر امور منطقه در پاسخ به این سوال که در جنگ یمن کدام طرفها واقعا به دنبال توقف درگیری و برقراری صلح هستند گفت: همه طرفها به دنبال منافع خود هستند اما اینجا بحث درباره اولویتهاست. اولویت عربستان در شرایط فعلی پایان جنگ یمن یا دست کم توقف آن است. البته با وجود اینکه هنوز آتشبس رسمی در جنگ یمن اعلام نشده، میتوان گفت که درگیریها متوقف شده است و عربستان میخواهد امنیت خود را در مرزهای شمالی یمن حفظ کند و تقریبا به این هدف رسیده است. اما اماراتیها کاری به این مرزها ندارند و به دنبال کسب امتیازات اقتصادی در جنوب یمن هستند و میخواهند بنادر این مناطق را در اختیار بگیرند.
میرابیان با اشاره به حضور نیروهای نیابتی امارات در یمن تصریح کرد: اماراتیها نیروهای نظامی خود را از یمن بیرون کشیدهاند و تنها نیروهای نیابتی ابوظبی در جنوب یمن حضور دارند. اما در مجموع روابط کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به گونهای است که اختلافات خود را کمتر علنی میکنند و سعی دارند مشکلات خود را با روش «کدخدامنشی» حل کنند و وارد جنجال رسانهای نشوند. همچنین کشورهای عربی نیز در مقابل عربستان نمیایستند و طبیعتا امارات نیز همینگونه است.
انتهای پیام/