واکاوی یک اتهامِ عجیب به پرستیوی در بریتانیا
بخش غالب جریانسازیها و دشمنیهایی که نسبت به شبکه پرستیوی در بریتانیا ابراز میشود، صرفاً به این دلیل است که این شبکه در چارچوب برنامههای تحلیلی خود دست روی نکاتی میگذارد که در بریتانیا به نوعی، خط قرمز محسوب میشوند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، اخیراً و در ادامه اقدامات و فعالیتهای منفی و مخرب علیه شبکه پرستیوی در بریتانیا که پیشتر با قطع پخش این شبکه تلویزیونی در این کشور و البته لغو برخی امتیازاتِ "کریس ویلیامسون"، نماینده سابق پارلمان بریتانیا (از سوی مجلس این کشور جهت دسترسی ویلیامسون به پارلمان و دیگر نهادهای قانونی در بریتانیا) به دلیل آنچه همکاری وی با شبکه انگلیسیزبانِ صداوسیما به عنوان مجری برنامه "فلسطین؛ محرمانهزدایی" این شبکه عنوان شده، نشریه تلگراف نیز در گزارشی به این نکته اشاره کرده که پرستیوی پس از قطع پخش این شبکه در بریتانیا به نحو فعالی از شبکههای اجتماعی نظیر فیسبوک و توئیتر جهت رساندن پیام خود به مردم بریتانیا استفاده میکند و از این رو در این پلتفرمها نیز باید هدفِ اقدامات تقابلی قرار گیرد.
جالب اینکه اندکی بعد، نشریات تایمز و ساندی تایمز بریتانیا نیز در گزارشهایی جداگانه، از فیسبوک و توئیتر درخواست کردهاند تا هرچه سریعتر اَکانتهای پرستیوی را در این شبکههای اجتماعی حذف کرده و مانع از فعالیتهای آن شود. در این میان، نکته قابل تأمل این است که جریانهای مخالف با فعالیتهای شبکه پرستیوی در بریتانیا که عمدتاً وابسته به شبکهها و نهادها و شخصیتهای متنفذ صهیونیستی هستند، یک اتهام را علیه این شبکه مطرح میسازند و آن را متهم به "ترویج تئوریهای توطئه" میکنند. اتهامی که حداقل از 3 منظر بیپایه و اساس به نظر میرسد.
اولاً، شبکه پرستیوی در قالب برنامههای مختلف تولیدی خود نظیر "فلسطین محرمانهزدایی"، "اینسایت" و دیگر برنامهها، به افشاگری و واکاوی موضوعاتی میپردازد که کمتر جریانهای سیاسی و رسانهای بریتانیا به آنها میپردازند. در این میان نکته مهم این است که پرستیوی در قالبی کارشناسانه و با حضور ناظران و تحلیلگرانِ آگاه به مسئله، به بررسی موضوعات میپردازد. در این فضا، دو نکته مهم مطرح میشود: اول اینکه اگر به راستی جریانهای مخالف با پرستیوی معتقدند که این شبکه به ترویج تئوریهای توطئه و نفرت میپردازد، چرا آنها نیز با زبان منطق و استدلال با آن مواجه نمیشوند و راهِ برخوردهای قهری نظیر قطع کامل این شبکه و مسدودسازی اکانتهای آن را در شبکههای اجتماعی دنبال میکنند؟
دوم اینکه به نظر میرسد بخش قابل توجه جریانسازیها و دشمنیهایی که نسبت به شبکه پرستیوی در بریتانیا ابراز میشود، صرفاً به این دلیل است که این شبکه در قالب برنامههای تحلیلی خود دست روی نکاتی میگذارد که در بریتانیا به نوعی خط قرمز محسوب میشوند و جریانهای به ویژه سیاسی در بریتانیا به هیچ عنوان مایل نیستند که کسی در مورد آنها سخن بگوید و افکار عمومی در بریتانیا در مورد آنها آگاهی کسب کنند. در این رابطه به طور خاص میتوان به افشاگریهای گسترده پرستیوی از فعالیتهای مخرب لابیها و جریانهای حامی رژیم صهیونیستی در بریتانیا اشاره کرد.
ثانیاً، پرستیوی در قالب برنامههای تحلیلی خود، موضوعاتی را هدفِ افشاگری قرار داده که افکار عمومی غربی کمتر در مورد آنها اطلاع دارند. به عنوان مثال این شبکه از تحرکات جدّی لابیهای حامی رژیم اشغالگر قدس جهت نفوذ به مدارس بریتانیا و اثرگذاری بر اذهان کودکان و نوجوانان بریتانیایی افشاگری کرده است. در نمونهای دیگر، این شبکه به افشاگری از روابط پرتنش میان آمریکا و رژیم اشغالگر قدس علیرغم ژستهای ظاهری و دوستانه آنها پرداخته است.
در این رابطه نکته قابل تأمل این است که درستیِ تحلیل و تفسیرهای ارائه شده در شبکه پرستیوی در مورد موضوعات مذکور را اسنادی که اخیراٌ توسط پنتاگون افشا شدهاند نیز تأیید میکنند. از این رو، تا حد زیادی اینکه گفته شود پرستیوی نسبت به ترویج تئوریهای توطئه اقدام میکند، نوعی ادعا را در ذهن تداعی میکند که به دنبال تسهیل برخورد با شبکه پرستیوی است.
ثالثاً، اینکه نهادهای رسانهای و البته قانونی در بریتانیا به خود اجازه دهند بدون اینکه فرصتی را در اختیار پرستیوی قرار دهند تا این شبکه نیز به دفاع از عملکرد خود در برابر سیلی از اتهاماتی که روانه آن میشوند بپردازد، حاکی از این مسئله است که اساساً دولتهای غربی به عنوان مدعیان اصلی دموکراسی و آزادی در جهان در عمل هیچ اعتقادی به این مفاهیم ندارند و صرفاً استفاده ابزاری از آنها را در دستورکار قرار دادهاند. در این راستا، اساساً مشخص نیست که منظور بریتانیا در مورد ترویج نفرت و یا تئوریهای توطئه توسط شبکه پرستیوی چیست؟ اساساً دلیل وجود ابهام قانونی در این رابطه چیست؟
آیا هر فرد دیگری در بریتانیا میتواند رسانههای حامی رژیم اشغالگر قدس را نیز آن هم در شرایطی که اسناد مختلفی علیه آنها ارائه میشود، متهم به نفرتپراکنی و در پیش گرفتن رویههای منفی در خاک بریتانیا کند؟ یا خیر، پیوندهای سیاسی و نفوذ صهیونیستها در بریتانیا به قدری قویاند که آنها با صِرف ادعا، می توانند اهداف و منافع خود را با کمترین هزینه ای علیه رقبایشان به پیش برند.
انتهای پیام/