همزبانان جدا افتاده وطن فارسی
نویسنده کتاب "ادبیات کودک و نوجوان تاجیکستان" معتقد است، ادبیات کودک ایران با وجود ظرفیتهای قابل توجه در حوزه تالیف و تصویرگری، جایگاه مشخصی در بازار نشر تاجیکستان ندارد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، ایران و تاجیکستان اگرچه همزبان، اما در حوزههای فرهنگی چون دو شاخه جدا از یک درختاند. این جدایی و فاصله تنها در برگزاری برنامههای مشترک خلاصه نمیشود، عجیبتر آن است که فعالان فرهنگی و مردم دو کشور چندان از فعالیتهای فرهنگی یکدیگر خبر و اطلاعی ندارند. شاید اندک افرادی در ایران یا تاجیکستان باشند که بدانند ادبیات دو کشور چه مسیری را این سالها طی میکند، چه نویسندگان و شاعرانی دارد و آینده آن چگونه رقم خواهد خورد.
با در نظر گرفتن این موضوع، انتخاب تاجیکستان به عنوان میهمان ویژه سی و چهارمین دوره نمایشگاه کتاب تهران، اتفاق مبارک و فرصت مغتنمی برای فعالان فرهنگی دو کشور است که از نزدیک با یکدیگر آشنا شوند. در سالهای گذشته با توجه به خلأهای یاد شده، تلاشهایی در جهت ایجاد شناخت و برقراری یک پل فرهنگی میان فعالان فرهنگی دو کشور صورت گرفته است؛ بارقههایی از امید برای برقراری ارتباطات بیشتر که عمدتاً متکی بر تلاشهای فردی بوده است.
زیبا علیخانی از جمله نویسندگانی است که تلاش کرده در سالهای اخیر با ترجمه، تالیف و تحقیق ادبیات کودک و نوجوان تاجیکستان را به ایرانیها معرفی کند. کتاب "ادبیات کودک و نوجوان تاجیکستان" که چندی پیش از سوی نشر گویا به کوشش علیخانی منتشر شده، کتابی است که تلاش دارد ضمن معرفی جریانهای ادبی تاجیکستان، چهرهها و نویسندگان تاثیرگذار این کشور در حوزه ادبیات کودک را به ایرانیها معرفی کند. او در گفتوگویی با تسنیم، ضمن اشاره به تاریخچه ادبیات کودک و نوجوان تاجیکستان، از تلاش نویسندگان این کشور برای حفظ هویت خود بعد از تسلط شوروی سخن گفت. مشروح این گفتوگو را میتوانید در ادامه بخوانید:
*تسنیم: شناخت ایرانیها از ادبیات معاصر تاجیکستان، به ویژه ادبیات کودک و نوجوان آن، بسیار محدود و اندک است؛ این حالی است که دو کشور هم از نظر زبانی و هم از نظر تاریخ و فرهنگ اشتراکات بسیاری دارند. از این منظر کتاب "ادبیات کودک و نوجوان تاجیکستان" که به همت شما منتشر شده، جزو نخستین کوششها برای معرفی این حوزه است. برای شروع بفرمایید که این کتاب با چه دغدغهای نوشته شد؟
در کشور ما در مورد ادبیات معاصر تاجیکستان به خصوص درحوزه شعر و بعد داستان، نسبت به ادبیات کودک و نوجوان، تا اندازهای شناخت وجود دارد. گزیده اشعار شاعران تاجیکی بارها چاپ شده و در تاجیکستان هم چه شعر کلاسیک که نقطه مشترک ما و آنهاست و چه شعر معاصر ایران تا حدود زیادی شناخته شده است. خیلی از ما ایرانیها نام بزرگانی چون صدرالدین عینی، گلرخسار صفیهاوا، لایق شیرعلی، گلنظر کلدی، رستم وهاب زاده، مهمان بختی و... را شنیده ایم اما اطلاعات چندانی درباره آثار آنها نداریم یا تنها کسانی که در این زمینه فعالیت و پژوهش دارند به ادبیات تاجیکستان آشنا هستند. اتفاق خوبی که رخ داده در این چند سال اخیر حتی برخی از ناشران نیز با علاقه در حوزه ادبیات تاجیکستان اثار خوبی را نشر کردهاند.
نکتهای که به آن اشاره کردید و اهمیت هم دارد، میزان شناخت ایرانیها از ادبیات کودک و نوجوان تاجیکستان و برعکس آشنایی آنها با ادبیات کودک و نوجوان ایران است. در این زمینه نیاز به فعالیت و اتفاقات خوب بیشتری داریم.
دغدغه من در مورد ادبیات تاجیکستان از جایی شروع شد که متوجه شدم سالهای پیش در کتاب «چشمه روشن» از عبید رجب، شاعر تاجیک، و شعر زیبای او «تا هست آدمی، تا هست عالمی» سخن به میان رفته بود و با اینکه سالها پیش من این کتاب را دیده بودم اما متوجه این موضوع نشده بودم. این باعث شد درباره عبید رجب در اینترنت جستوجو و اطلاعات بیشتری کسب کنم. برای من عجیب بود که خیلی کم درباره ایشان و آثارشان مطلب بود و همه مطالب شبیه به هم و در حد اشاره به شعر ایشان بود که در وصف زبان فارسی سروده شده و در کتاب درسی دبیرستان ذکر شده است. کمی بعد متوجه شدم ایشان یکی از بهترین شاعران کودک و نوجوان تاجیکستان است. این اتفاق در دوران کرونا افتاد و نقطه شروعی شد که علاقهمند بشوم به مطالعه ادبیات کودک و نوجوان تاجیکستان. اما هر چه بیشتر میگشتم، ناامیدتر میشدم. منبعی پیدا نکردم. باور کردنی نبود که تنها چند مقاله انگشتشمار پیدا کردم.
درست است که کتابی به عنوان منبع پیدا نکردم اما توانستم اطلاعاتی درباره ادبیات معاصر تاجیکستان و تاریخ تاجیکستان پیدا کنم. مطالعاتی انجام دادم و این موارد علاقه مرا بیشتر کرد؛ به طوری که سعی کردم خط سریلیک را خودآموز یاد بگیرم. کمی بعد با یک دوست تاجیک آشنا شدم و ایشان نسخه الکترونیکیِ دو یا سه کتاب شعر و داستان کودکانه را که به خط سریلیک بود برای من فرستاد و همین شد که با برگردان آن دو سه کتاب علاقهمند شدم این کار را ادامه بدهم. در این مدت از دوستانی که تحصیلاتشان را در تاجیکستان ادامه داده و با این حوزه آشنا بودند، در مورد ادبیات کودک تاجیکستان سوال کردم و متوجه شدم در ایران کتابی در مورد تاریخ ادبیات کودکان و نوجوانان تاجیکستان و حتی گزیدهای از اشعار شاعران یا مجموعه داستان کودکانه چاپ نشده است. برای اولینبار کتاب «آلوچه گل بادام» را از عبید رجب در انتشارات ارون به خط فارسی نویسه گردانی کردم. در اینجا از کسانی که مرا در نشر این کتاب و کتابهای بعدی یاری رساندند و باعث شدند با علاقه بیشتر کار را ادامه بدهم، تشکر میکنم.
خلاصه اینکه وقتی متوجه شدم درباره شعر، داستان، شاعران و نویسندگان کودک و نوجوان تاجیکستان کتابی نیست، خیلی دوست داشتم که دیگر پژوهشگران علاقهمند به این حوزه، بتوانند مسیر آسانتری را برای پژوهشهای خود بپیمایند با علاقه تلاش کردم فعالیت هدفمندی را دنبال کنم. قدمهایی که برداشتم خیلی اندک هستند اما آرزو میکنم مسیری تازه برای دوستداران ادبیات کودک و نوجوان در ایران و تاجیکستان باز شود تا بیشتر با الهام از اشتراکات فرهنگی، تبادل فرهنگی و ادبی دو کشور را پربارتر کنیم.
در تهیه مطالب کتاب «ادبیات کودکان و نوجوانان تاجیکستان» از منابعی که به خط سریلیک بودند، استفاده کردم. منابعی چون: تذکرۀ ادبیات بچهها و تذکرۀ مختصر نظم معاصر بچهها. همچنین از کتاب ادیبان تاجیکستان، کتاب دانشنامۀ رودکی، کتاب ادیبان ولایت سغد و کتاب پنج جلدی تذکرۀ ادبیات بچگانه که در طی سالهای 1979 تا 1984 در شهر دوشنبه چاپ شده بود نیز استفاده کردم. سعی کردم مطالب بهروزرسانی شده، در دسترس مخاطبان قرار داده شود. البته یادآوری کنم که تهیه منابع کار آسانی نبود.
دوست دارم برای آشنایی بیشتر مخاطبان و علاقهمندان، برخی از شاعران و نویسندگانی که در این کتاب معرفی شدند را نام ببرم؛ شاعرانی چون: صدرالدین عینی، ابوالقاسم لاهوتی، احمدجان حمدی، پیرو سلیمانی، میرزا تورسونزاده، غفار میرزا، میرسعید میرشکر، باقی رحیمزاده، سهیلی جوهریزاده، امینجان شکوهی، گلچهره سلیمانی، محیالدین فرهت، بابا حاجی، عبدالملک بهاری، اکابر شریفی، عبید رجب، نریمان بقازاده، گلرخسار صفیهوا، علی باباجان، نعمان رازق، آزاد امینزاده، نعیمجان نظیری و عبدالسلام دهاتی. و نثرنویسانی چون: صدرالدین عینی، ساتیم الغزاده، جلال اکرامی، حکیم کریم، عبدالسلام دهاتی، فاتح نیازی، پولاد تالیس، حاجی صادق، امینجان شکوهی، عبدالملک بهاری، اکابر شریفی و ... .
*تسنیم:تاجیکستان برای سالها تحت حاکمیت شوروی قرار داشت. کشورهایی که امروزه از شوروی جدا شدهاند، در آن روزگار هم به لحاظ سیاسی و هم به لحاظ فرهنگی به نوعی تحت سیطره و تسلط شوروی بودهاند؛ به طوری که ما در برخی مناطق شاهد کمرنگ شدن یا از بین رفتن فرهنگهای بومی بودهایم. این مسئله چه تاثیری بر ادبیات کودک و نوجوان تاجیکستان گذاشت و چطور آن را تحت تاثیر خود قرار داد؟
مطابق با نظر نعمتجان فیضولایف، نویسنده و پژوهشگر ادبیات کودک در تاحیکستان، طبقهبندی تاریخی دورههای ادبیات کودک تاجیک را میتوان اینگونه مطرح کرد: الف) از دورههای قبل تا آخر قرن 19؛ ب) از ابتدای قرن 20 تا نیمه اول سالهای 50؛ ج) از نیمه دوم سالهای 50 تا آخر سالهای 80 یا ادبیات دوره استقلالیت ملی.
از ابتدای قرن بیستم و مخصوصاً بعد از پیروزی انقلاب اکتبر، در موضوع و محتوای ادبیات تاجیک دگرگونیهای کلی به وجود آمد. این تغییرات در ادبیات مخصوص کودکان که خودش نیز پدیدهای نو بود، گردشی تازه ایجاد کرد. به عقیدۀ نویسندۀ کتاب «نظم کودکان»، نخستین ترجمۀ آثار ادبی به زبان تاجیکی در انتهای قرن 19 و ابتدای قرن 20 با سعی و اهتمام معارفپروران تاجیک صورت گرفت. در ابتدا شعر کودک تاجیک در نوع و شکل شعر کلاسیک ظهور کرد. قالبهای شعر کلاسیک و شفاهی، اساس قالبهای شعر بچگانۀ تاجیک را فراهم آورد. حین به نظم درآوردن افسانه، و نقل روایتهای خلقی، بیشتر و بهتر از همه، از قالب مثنوی که به طبع و طبیعت کودکان موافق است استفاده میشد. در این مسیر شاعران و نویسندگان تاجیک کوشش نمودند که در آثار خود با الهام از تجربۀ ادبی نویسندگان روس و با استفاده از ادبیات شفاهی و فولکلور تاجیک در ادبیات کودکان نوآوری ایجاد کنند و در این راه افرادی چون ابوالقاسم لاهوتی، میرسعید میرشکر، عبید رجب، گلچهره سلیمانی، غفار میرزا، نریمان بقازاده، نعمان رازق، بابا حاجی، موجوده حکیمووا، اکابر شریفی فعالیت چشمگیری داشتند و به ترجمۀ اشعار شاعران پرداختند. اثر نویسندۀ معروف روس، ایوان آندرهیهویچ کریلُف، با نام «روباه و انگور» از نخستین ترجمهها به زبان تاجیکی است. در جای دیگری نیز از قول ادبیاتشناس تاجیک، ولی صمد، گفته شده است که نخستین ترجمۀ اشعار روسی به تاجیکی، از حکایههای منظوم مخصوص بچهها نوشتۀ پوشکین بودهاست. کم کم هم زمان با ترجمۀ آثار ادیبان بزرگ روس، اشعار شاعران خلقهای دیگر نیز به تاجیکی ترجمه میشود. لاهوتی که یکی از پایهگذاران نظم نوین تاجیک بوده نیز چند اثر پوشکین را به تاجیکی ترجمه کرد. در این دوره، میرسعید میرشکر و نریمان بقازاده نیز برخی از آثار شاعران و نویسندگان روس را برای کودکان ترجمه کردند. البته باید گفت که همۀ این ترجمهها متناسب با دایرۀ واژگان کودکان یا مضمونهای مناسب کودکان نبودند.
نیمه دوم سال 1950 و سالهای 60 تا 80 دوران وسعت گرفتن فعالیت آفرینشهای ادبی تاجیکستان بهشمار میرود. این سالها اشعار بسیاری از شاعران در روزنامهها، مجلات و مجموعههای گروهی یا فردی چاپ شدند. مجموعههایی از میرسعید میرشکر، عبید رجب، غفار میرزا، گلچهره سلیمانی، امینجان شکوهی، بابا حاجی، اکابر شریفی، نعمان رازق، موجوده حکیمووا، آزاد امینزاده، علی باباجان، نریمان بقازاده و ... در این میان داستانهای منظوم غفار میرزا از لحاظ مضمون، محتوا، سبک و اسلوب نگارش از بهترین آثار ادبیات کودکان تاجیک به شمار میروند.
در آغاز دوران استقلال تاجیکستان (1991) و جنگهای داخلی، در ادبیات کودک روندی نو به وجود نیامد؛ اما میل به احیا سنتها و ارزشها و مقدسات ملی، بهخصوص توجه خاص به زبان و ادبیات نیاکان گسترش یافت. بعد از جنگهای داخلی، در دوران بازسازی، روشنفکران و نویسندگان سعی کردند توجه مردم را به سوی ارزشهای اخلاقی، احیا سنتهای ملی و ... جلب کنند. نویسندگان کودک و نوجوان نیز برای رشد خودآگاهی ملی، و توسعۀ دانش و بینش کودکان و نوجوانان، موضوع و محتوای آثار خود را در زمینههای: اخلاقی، اجتماعی، آداب و رسوم، بازگشت به سنتهای نیاکان، تاریخ قهرمانیهای تاجیکان و ... ارائه دادند. در این دوره روزنامهها و مجلات مخصوص کودکان جدیتر از قبل کار خود را ادامه دادند. در تاجیکستان کتابخانههای بچهها در سالهای آخر قرن بیستم تأسیس شدند و در سال 1929 اولین مجلۀ مخصوص کودکان با نام پیانیر تاجیکستان منتشر شد. پیانیر مجلۀ دیگری است که از سال 1952برای کودکان به چاپ رسید. این مجله اکنون نیز با نام استقبال به فعالیت خود ادامه میدهد. از سال 1986 ماهنامۀ چشمه و مجله گُلگُل نیز از سال 2001 فعالیت خود را آغاز کردند. تعداد نشریات کودکان و نوجوانان در سال 2019 در تاجیکستان، نزدیک به 30 عنوان رسید.
علاوهبر چاپ مجلات و روزنامههای مخصوص کودکان و رویدادهای فرهنگی، شروع به کار تشکیلات جمعیت بینالمللی استقبال به ریاست لطافت کینجایهوا از سال 1996 نیز در رشد و گسترش ادبیات کودک در تاجیکستان مؤثر بودهاست و کتابهای مخصوص کودکان را با استانداردهای جهانی به زبانهای مختلف منتشر کرده است.
*تسنیم:زبان و خط، یکی از مهمترین اصول هویتی هر جامعه به شمار میآید؛ ابزاری که ما را به گذشته پیوند میدهد. این مسئله درباره زبانهایی مانند فارسی که عامل پیوند با یک تمدن و فرهنگ ریشهدار است، از اهمیت بیشتری برخوردار است. با توجه به اینکه خط در تاجیکستان از برههای به سیریلیک تغییر کرد، چه تاثیری بر نسل جدید این کشور گذاشت؟ با در نظر گرفتن این موضوع که ادبیات کودک و نوجوان تاجیکستان از ابتدا ریشه در آثار کلاسیک فارسی دارد.
ادبیات کودک تاجیکستان نیز در ابتدا از میان آثار بزرگان ادب فارسی انتخاب میشد. رودکی، بلخی، فردوسی، عنصرالمعالی کیکاوس، ناصر خسرو، خیام، عروضی سمرقندی، نظامی، عوفی، سعدی ، جلالالدین بلخی، عبید زاکانی، حافظ، جامی و ... اولین کوششهایی که برای ایجاد متون خاص کودکان صورت گرفت توسط صدرالدین عینی انجام شد. استاد عینی برای حفظ خط و زبان فارسی در تاجیکستان تلاشهای زیادی کردند. طوری که خودشان بیشتر نوشته هایشان را به خط فارسی مینوشتند.
تبدیل خط در ایجاد یک گسست فرهنگی بین فرهنگ مشترک ایران و تاجیکستان- که خط فارسی پیوند دهندۀ آن بود- بیتأثیر نبود. هرچند که عدهای از مردم فرهنگ دوست تاجیک در خفا هم شده، برای حفظ خط نیاکان خود تلاش کردند.
تحت تأثیر حکومت شوروی، از سالهای 1929 تا 1991 م. ادبیات کودک و نوجوان تاجیکستان شرایط ویژهای را پشتسر گذاشت. شاید بهترین تعبیر آن دوران را بتوان به نقل از زندهیاد محمدجان شکوری به نقل از هدیه شریفی «مقاله قصه، قصه گم شدن در نشانی است» چنین بیان کرد که «پس از انقلاب شوروی، استالین قصد داشت تا به همه ما ازبک بگویند، همان زمان صدرالدین عینی، باباجان غفورف و ابوالقاسم لاهوتی برای رهایی از رویه فشار، چارهاندیشیدنشان در کار بود تا که هم نه بگویند و هم نه نگویند. پس گفتند ما نه ازبکیم و نه ایرانی، ما اقوامی هستیم تاجیک نام. اینگونه بود که استالین را فریب دادند و توانستند تاجیکان و زبان فارسی را هر اندازه هم کمرنگ و پنهان در خانهها و کاشانهها پاسداری کنند. همین خیل است که رفتهرفته تاجیکان از گسترش زبان فارسی و ادبیات آن غریب ماندند. الگوپذیری ما در ادبیات بچگان، روسی است و نویسندگان جداماندهمان از ادبیات کهن، پیوندی نداشتند با ادبیات فارسی. برای کودکان تاجیک نوشتند لیکن به قیاس روسی و ادبیات روس. ما ادبیات کودک تاجیک نداریم. ما ادبیات کودک روس در تاجیکستان داریم به زبان فارسی تاجیکی.»
اما وقتی تاجیکستان به استقلال رسید، درست است که خط سریلیک تغییر نکرد اما زبان تاجیکی زبان رسمی اعلام شد و این امر، به تقویت دیگر برنامهها و فعالیتهای ادبی بین دو کشور کمک کرد؛ البته در تاجیکستان برای کودکان آشنایی با خط نیاکان جزو برنامههای آموزشی هست. اما به طور رسمی خط سریلیک استفاده میشود علاقه آنها به ادبیات و به خصوص شعر کماکان میتواند مسیر روشنی را برای ارتباطات، بیشتر کند. زبان ادبی مشترک ما در خوانش شعرهای کودکان حلاوت و زیبایی خودش را حفظ کرده است. در تاجیکستان هر سال برای دانشآموزان آزمون «فروغ صبح دانایی کتاب است» برگزار میشود و بخشی از متون انتخابی در این آزمون از ادبیات کلاسیک است. این نشان دهنده این است که نسل امروز هم به متون کهن فارسی علاقه دارند و با زبان شیرین خود شعرهای رودکی، نظامی، سعدی، مولوی و حافظ را حفظ میکنند و میخوانند.
*تسنیم: ادبیات کودک و نوجوان ایران از دهه 60 به این سو، یکی از درخشانترین حوزههای ادبی کشور بوده که تاکنون توانسته در مسابقات جهانی نیز بارها مطرح شود. شناخت از ادبیات ایران در تاجیکستان به چه صورت است و آیا آثار نویسندگان ایرانی تاثیری بر ادبیات کودک و نوجوان تاجیکستان گذاشته است؟
با شناخت کلی که دارم در تاجیکستان به تشویق بچهها برای مطالعه ی ادبیات توجه خوبی میشود و برای کودکان و نوجوانان از ادبیات جهان، ترجمههای زیادی به تاجیکی انجام شده است اما شاید جای ادبیات کودک و نوجوان ایران در تاجیکستان چندان مشخص نیست. ما تصویرگران، شاعران و داستاننویسان ارزشمندی داریم که در عرصههای جهانی مطرح هستند. نویسندگانی داریم که جزو داوران جایزه آندرسن بودند و شایسته است آثار این برگزیدگان ایرانی در کشور هم زبانان ما بیشتر مطرح بشوند. فکر میکنم وقتی کتابهای کودک و نوجوان ایرانی قابلیت جهانی شدن را داشته و به زبانهای مختلف (ترکی، چینی، اسپانیایی، عربی، آلمانی، انگلیسی و ...) ترجمه شدهاند، آشنا شدن بچههای تاجیک با کتابهای نویسندگان ایرانی، خالی از لطف نباشد؛ البته دست اندرکاران فرهنگ و هنر و بازار نشر و ... در هر دو کشور میتواند نقش تعیین کنندهای در هموار کردن این مسیر داشته باشد.
*تسنیم:ادبیات کودک و نوجوان امروز تاجیکستان به کدام سمت پیش میرود و چه آیندهای میتوان برای آن ترسیم کرد؟
با توجه به اینکه در تاجیکستان آزمونهای مختلفی برای رشد و شکوفایی ادبیات و کتابخوانی در میان کودکان و نوجوانان برگزار میشود و معلمان و خانوادههای زیادی برای آماده شدن بچهها تلاش میکنند و هر سال با رشد چشمگیری نسبت به گذشته انجام میشوند، بدون شک اینگونه برنامهها در کنار سایر برنامههای فرهنگی، ادبی و هنری، در مسیر شکوفایی ادبیات کودکان و نوجوانان تاجیکستان موثر هستند. هر سال، نویسندگان و شاعران با همراهی دست اندرکاران برگزارکننده، مواد این آزمونها را در بخش های مختلف: کلاسیک، معاصر، ادبیات کودک و ... تهیه میکنند. از طرفی دیگر، برای قدردانی از شاعران و نویسندگان خلقی تاجیکستان و کوشندگان ادبیات کودک، جوایز و تشویقهایی در نظر گرفته میشود. اینها میتواند نشاندهنده بخشی از تلاشهایی باشد که در بهبود کمی و کیفی آثار کودکان (تالیف و ترجمه) انجام میشود. برای مثال سال 2022 در میان شاعران کودک، جوره هاشمی، و از نویسندگان کودک و نوجوان عزیز عزیز موفق به دریافت نشان دولتی شدند.
*تسنیم: بازار کتاب کودک ایران در سالهای اخیر به شدت تحت تاثیر آثار ترجمه شده است. این موضوع هم بر ذائقه مخاطب تاثیر گذاشته و هم بر سبک و نوع کار نویسندگان داخلی. این تاثیرپذیری مختص ایران نیست، در برخی از کشورهای عربی هم شاهد هستیم. این موضوع چقدر امروزه در تاجکیستان مطرح است و ادبیات این کشور را تحت تاثیر خود قرار داده؟
در این زمینه پژوهش دقیق و مدونی انجام ندادهام. آرزو میکنم این فرصت برای من فراهم بشود که سفری به تاجیکستان داشته باشم و در اینباره پژوهشی انجام بدهم؛ همین جا درخواست میکنم از موسسات فرهنگی مرتبط که کمک کنند تا اینگونه سفرهای فرهنگی، بین پژوهشگران ایران و تاجیکستان، بیشتر انجام بشود آثار پژوهشی بیشتری تولید و چاپ شود.
اگر بخواهم پاسخی به این سؤال بدهم اینطور بیان کنم که برداشت کلی من، که براساس گفتوگوهای دوستانه با نویسندگان یا شاعران تاجیکستانی بوده، این است که در تاجیکستان کتابهای ایرانی زیادی به خط سریلیک برگردان شدهاند و بیشتر در حوزه بزرگسالان این اتفاق افتاده است. در تاجیکستان عدهای هم هستند که با خط نیاکان (خط فارسی) اشنایی دارند و میتوانند خط فارسی را بخوانند. اما در کشور ما آشنایی با خط سریلیک کمتر است و لازم است که آثار به خط فارسی برگردان شوند. برخی از افسانهها و داستانهایی که برای نوجوانان مناسب هستند، به فارسی برگردان شدهاند، اما تعدادشان کم است. در حوزه شعر کودک و نوجوان نیز به صورت مجموعه اشعار، تلاش کردم که مجموعه اشعار جوره هاشمی «بچهها و کوچهها» مجموعه اشعار عبید رجب «آلوچه گل بادام»، برگزیده شعر کودک و نوجوان تاجیکستان «ترنه و مینه» وارد بازار کتاب ایران شوند.
البته همچنین تلاش کردم با نوشتن مقالاتی درباره نویسندگان و شاعران ایران در نشریات تاجیکستان، مخاطبان تاجیکستان را بیشتر با نویسندگان مطرح ایرانی همچون هوشنگ مرادی کرمانی، فرهاد حسنزاده، محمود کیانوش، مصطفی رحمان دوست، ناصر کشاورز، افسانه شعبان نژاد و ... آشنا کنم. در چند مقاله هم مخاطبین ایرانی را با گلچهره سلیمانی، عبید رجب، میرسعید میرشکر، عزیز عزیز، لطافت کینجهیوا ، محبوبه نعمتزاده و ... آشنا کردم.
به طور کلی فکر میکنم جا دارد در برنامههای فرهنگی بین دو کشور، معرفی آثار ایرانی را، هم به نویسندگان، و هم به کودکان و نوجوانان تاجیکستان قرار بدهیم. ما نویسندگانی داریم که در سطح جهان مطرح هستند. بخشی از زیباییها و شباهتهای فرهنگی ایران و تاجیکستان در قالب آثار نویسندگان دو کشور، میتواند منتقل شود. برای نمونه عبید رجب یکی از نویسندگان بزرگ تاجیکستان است که جایزۀ اندرسن را دریافت نموده است. لازم است زمینههای حضور پررنگتر آثار کودک و نوجوانِ شاعران و نویسندگان تاجیکستان نیز در بازار نشر ایران فراهم شود.
به نظر میرسد که اگر نمایشگاههای کتاب، ویژهبرنامههای هفتههای فرهنگی، جشنوارههای فرهنگی، ادبی و هنری مخصوص کودکان و نوجوانان مثل (تئاتر، قصهگویی، فیلم، انیمیشن و ...) افزایش یابد و ارتباطات فرهنگی بیشتر شود بازار کتاب نیز از این اتفاق بهره ببرد و اتفاقهای فرهنگی خوبی رقم زده شود.
انتهای پیام/