چشم انداز مناسبات عربستان سعودی و پاکستان
اگرچه مناسبات اسلام آباد و ریاض در سال های اخیر به سطح شرکای راهبردی ارتقا یافته، اما توسعه بیشتر روابط دو کشور با موانع مهمی نیز روبهروست.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، روابط ریشهدار اقتصادی و نظامی میان اسلامآباد و ریاض برای دههها دوام داشته و با وجود اختلاف رویکرد، مواضع و منافع دو کشور در برخی پروندهها رنگ نباخته است. در یک دیدگاه کلی به نظر میرسد پادشاهی سعودی با حمایت بیدریغ از متحد خود در منطقه شبه قاره، یعنی پاکستان سعی در آن دارد تا اقتصاد این کشور را از خطر فروپاشی برهاند، بااینحال کمکهای برادرانه، تنها دلیل روابط نزدیک میان ریاض و اسلامآباد نیست.
مروری بر رویدادهای تاریخی
عربستان و پاکستان در سال 1324، معاهده دوستی دوطرفه امضا کردند. در سال 1361، یک پروتکل دفاعی مورد موافقت دولتهای دو طرف قرار گرفت که بر اساس آن صدها افسر پاکستانی اجازه مییافتند برای مأموریتهای آموزشی نزد نیروهای سعودی اعزام شوند. زمانی که پاکستان به دلیل آزمایشهای هستهای مورد تحریم بسیاری از کشورها واقع شد (در سال 1377) عربستان برای تأمین انرژی موردنیاز مردم پاکستان به دولت این کشور نفت ارزانقیمت میفروخت. در دهة جدید، دو کشور چند توافقنامه تجاری امضا کردند و شهباز شریف زمانی که در سال 1401 به نخستوزیری رسید در اولین سفر خارجی خود به ریاض رفته و پس از دیدار با مقامات پادشاهی سعودی بیانیه مشترکی تحت عنوان روابط برادرانه اسلامی عربستان و پاکستان توسط وی و محمد بن سلمان ارائه شد.
وضعیت اقتصادی وخیم پاکستان
اسلامآباد از دیرباز میدان مبارزة احزاب برای باقیماندن در قدرت و اسلامگرایی افراطی برخی از گروهها بوده است. این امر بعلاوه فقدان توانمندی اقتصادی و صنعتی بنیادین و عدم سرمایهگذاری در زیرساختهای تولیدی سبب شده تا اقتصاد پاکستان به وامهای خارجی بینالمللی و حوالههای ارزی که نیروهای کار پاکستانی مشغول در کشورهای حوزه خلیجفارس به کشور خود انتقال میدهند وابسته باشد.
اوضاع نابسامان اقتصادی پاکستان، بهویژه پس از جاریشدن سیل در سال گذشته و خسارات جدی و نیز به دنبال بحران اوکراین و افزایش قیمت انرژی بحرانیتر نیز شد. اکنون دولت پاکستان حتی قادر به تأمین بودجه واردات نیست، فعالیت بنگاههای اقتصادی کاهشیافته و توقف تولید کارخانهها مشکل بیکاری را نیز به دیگر مسائل اضافه میکند.
در چنین شرایطی پاکستان برای جلوگیری از انحطاط به حمایتهای مالی بینالمللی نیازمند است و درحالیکه نهادهایی مانند صندوق بینالمللی پول، کمکهای مالی خود را منوط به انجام اصلاحات سیاسی در پاکستان کردهاند، عربستان در مقاطع مختلفی در نقش منجی اقتصاد این کشور ظاهر شده است. در مقابل، پاکستان نیز در زمینة مبارزه با تروریسم و مسائل مربوط به امنیت ملی با عربستان همکاری میکند؛ برگزاری رزمایشهای مشترک و اعزام مستشاران نظامی به ریاض نمونهای از این همکاریها است.
دستورکار عربستان سعودی در پاکستان
اصلیترین بخش روابط میان ریاض و اسلامآباد معطوف به حمایتهای پادشاهی سعودی از اقتصاد شکننده پاکستان است. عربستان در مقاطع مختلفی، برای نجات پاکستان از فروپاشی، به اقتصاد این کشور مقادیر قابلتوجهی تزریق کرده است؛ در سال 1393 عربستان یک وام 15 میلیارددلاری به پاکستان اعطا کرد. در سال 1397 مجدداً 6/2 میلیارد دلار از جانب آل سعود در اختیار دولت پاکستان قرار گرفت. یک سال بعد علاوه بر توافقی که میان دولتهای عربستان و پاکستان بر سر سرمایهگذاری 20 میلیارددلاری ریاض در اسلامآباد صورت گرفت، دولت سعودی پالایشگاهی به ارزش 10 میلیارد دلار در بندر گوادر راهاندازی کرد.
عربستان بدینوسیله چند هدف عمده را دنبال میکرد، نخست آنکه بندر گوادر از نظر موقعیت خاص ژئوپلیتیکی، رقیب بندر چابهار ایران محسوب میشود و عربستان با وجود سرمایهگذاریهای هند و ایران در چابهار، برای تثبیت حضور خود در آن منطقه به تزریق سرمایه به بندر گوادر پرداخت. از سوی دیگر این بندر بخشی از پروژه کریدور اقتصادی چین و پاکستان به شمار رفته و بن سلمان ترجیح میداد در چنین شاهراه اقتصادی مشارکت قابلتوجهی داشته باشد.
در سال 1401 عربستان علاوه بر اعطای وام سه میلیارددلاری به دولت پاکستان، سپردههای خود در بانک مرکزی این کشور را افزایش داد تا از ورشکستی آن جلوگیری کند. باوجودآنکه به نظر میرسد اقدامات ریاض در پاکستان تنها باهدف کسب منافع اقتصادی و تثبیت نفوذ بهوسیله سرمایهگذاری صورت میگیرد؛ اما پیوند میان عربستان و پاکستان ابعادی دیرینه و پیچیده دارد. عربستان در زمان وقوع زمینلرزه پاکستان و نیز جاریشدن سیلاب در این کشور (به ترتیب در سالهای 1384 و 1389) در مجموع 180 میلیون دلار کمکهای مالی مستقیم بشردوستانه برای مردم این کشور ارسال کرد. گذشته از این، بخش انگلیسیزبان وبسایت عربنیوز قسمت جداگانهای برای پاکستان راهاندازی نموده که دررابطهبا کشورهای دیگر کمسابقه بوده است. در واقع روابط نزدیک اسلام و آباد و ریاض را باید فراتر از روابط مقطعی و با درنظرداشتن پیوندهای مذهبی و تاریخی دو کشور بررسی نمود.
مدیریت تضاد منافع
با وجود روابط نزدیک پاکستان و عربستان، دو کشور در برخی پروندههای منطقهای اختلاف دیدگاه قابلتوجهی دارند؛ از جمله مهمترین مسائل مورد مناقشه میان آنها میتوان به جنگ یمن و مسئله کشمیر اشاره کرد. در سال 1394، پاکستان از رویکرد عربستان در قبال یمن حمایت نکرد، این امر با وجود روابط نزدیک نظامی دو کشور دور از انتظار بود. در سالهای بعد مقامات پاکستان اعلام کردند که دلیل چنین امری تنها معطوف به شرایط نابسامان داخلی کشورشان بوده است.
پروندة کشمیر نیز بهویژه در سال 1399، تنشهای جدی میان دولتهای پاکستان و سعودی ایجاد کرد. در آن زمان پاکستان از سازمان همکاریهای اسلامی به رهبری عربستان درخواست کرد تا در حمایت از اسلامآباد به مسئلة کشمیر ورود کند، عربستان اما به دلیل روابط نزدیک اقتصادی با هند، محتاطانه عمل کرده و به انتشار بیانیههای محدودی بسنده کرد. این در حالی بود که کشورهایی نظیر جمهوری اسلامی ایران، ترکیه، قطر و مالزی صراحتاً سیاست هند در کشمیر را محکوم کردند. پس از گذشت چند ماه پاکستان پادشاهی سعودی را تهدید کرد که در صورت عدم حمایت، از کشورهای مسلمان دیگر دعوت به عمل خواهد آورد تا دررابطهبا کشمیر به دولت اسلامآباد کمک کنند.
ریاض نیز در واکنش به این امر، صدور ویزای کار برای پاکستانیها را ممنوع نمود، توافق تحویل نفت با تاخیر در پرداخت را تمدید نکرد و اعلام کرد دولت پاکستان باید وام بدون بهرهای را که از ریاض گرفته بود سریعاً تأدیه کند. در چنین شرایطی مقامات پاکستان دریافتند که منازعه با عربستان بههیچوجه برای آنها منفعتی نخواهد داشت، لذا فرمانده ارتش پاکستان به ریاض رفته و به حل اختلافات به وجود آمده پرداخت. با این وجود لحن عربستان دررابطهبا مسئلة کشمیر همچنان محتاطانه است و در سفر شهباز شریف، نخست وزیر این کشور به ریاض، محمد بن سلمان از اهمیت گفتگو میان هند و پاکستان و آمادگی ریاض برای میانجیگری بین دو کشور سخن گفت.
روابط اقتصادی به کدام سو خواهد رفت؟
موانع مهمی برای گسترش تجارت میان پاکستان و دولت سعودی وجود دارد؛ همان گونه که صندوق بینالمللی پول ارائة کمک مالی به پاکستان را منوط به انجام اصلاحات ساختاری سیاسی کرده است، برای ریاض نیز انجام اصلاحات سناریوی مطلوبی به نظر میرسد چرا که در حال حاضر سرمایهگذاریهای آل سعود در اسلامآباد بازدهی مورد انتظار عربستان را نداشته و تنها جنبة حمایتی دارند. با ادامة بحران اقتصادی و سیاسی و عدم بازدهی سرمایهگذاریهای کلان، احتمال خروج سرمایههای سعودی از پاکستان پررنگتر خواهد شد.
مسئلة مهم دیگر، منازعة مداوم میان دولتهای هند و پاکستان است، روابط هند و عربستان در زمان نخستوزیری مودی افزایش یافت، عربستان علاوه بر سرمایهگذاری در هند، بیش از 20 درصد از نفت موردنیاز این کشور را تأمین میکند. حجم تجارت عربستان با هند حدود 30 میلیارد دلار در سال 2022 بوده، این در حالی است که حجم مبادلات تجاری عربستان با پاکستان در سال 2022، تنها 3/5 درصد برآورد شده است؛ لذا مادامی که عربستان روابط نزدیک خود با اسلامآباد را مغایر با روابطش با هند ببیند، در صدد کاهش روابط با پاکستان برخواهد آمد.
بااینوجود، موارد بسیاری نیز برای گسترش روابط اقتصادی میان اسلامآباد و ریاض نقش کاتالیزور را ایفا میکنند؛ پیوندهای مذهبی و تاریخی دو کشور را از مرحله همکاریهای تاکتیکی فراتر برده و به شرکایی راهبردی تبدیل کرده است؛ پاکستان دومین کشور مسلمان بزرگ در جهان است و حفظ روابط برادرانه اسلامی با آن برای ریاض اهمیت ویژه دارد.
مشوق بعدی عربستان برای روابط نزدیک با اسلامآباد، توان نظامی این کشور از یک سو و راه دسترسی به تجهیزات نظامی چین بهوسیله پاکستان از سوی دیگر است. موقعیت راهبردی پاکستان، نقش بندر گوادر و اهمیت کریدور اقتصادی چین و پاکستان نیز مقامات عربستان را مجاب میکند که روابط خود با پاکستان را گسترش دهند تا از این طریق در مسیر یکی از مهمترین مسیرهای تجاری جهان حضور داشته باشند. بر اساس آنچه گفته شد به نظر میرسد اختلاف مواضع و موانع روابط اقتصادی، قدرت ازبینبردن پیوند ایجاد شده میان ریاض و اسلامآباد را نخواهند داشت و سرمایهگذاریهای عربستان در پاکستان فرایندی رو به گسترش است.
انتهای پیام/