نبوی: آوینی مجله سوره را با ایمان و اندیشه منتشر کرد، چیزی که بعد از او ادامه پیدا نکرد
اولین نشست خط سوره با بررسی نسبت سینما و نشریه سوره با حضور اکبر نبوی، منتقد سینما و رامتین شهبازی، نویسنده و منتقد سینما در گالری شماره دو حوزه هنری برگزار شد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، در اولین نشست خط سوره با موضوع بررسی نسبت سینما و نشریه سوره برگزار شد، اکبر نبوی، منتقد سینما و رامتین شهبازی استاد دانشگاه به گفتوگو پرداختند.
اکبر نبوی در این نشست در خصوص ایام شهادت مرتضی آوینی گفت: این روزهای شهادت ایشان، دست کم نسل ما به شکل ناخودآگاه، آن روزگار آقا مرتضی را مرور میکنیم. دورهای که کم کم تولیدات فرهنگی هنری مربوط به انقلاب شکل میگرفتند تا زمانی که نوبت به ماهنامه سوره رسید. حتی برای ما که در میدان ژورنالیسم کشور بودیم، این مجله یک عنصر مغتنم بود. در نتیجه در این زمان مجله سوره، روایت فتح و ... برای ما یادآوری میشود. اینها با بخشی از تجربه زیسته ما در این کشور آمیخته شدهاند.
وی در ادامه افزود: انقلاب آمد، یک دوره ای هم گذشت، جنگ هم گذشت و حالا دوران جدیدی به لحاظ اجتماعی شروع شده بود. در این دوران مسئله مهم سخن و اندیشه و گفتار فرهنگی بود که دست انقلاب در اینجا خالی بود. یکی از رموز برجسته شدن سوره این است که در یک خلا و برای جبران آن متولد شد. فارغ از اینکه شهید آوینی چه جور روزنامهنگاری بود.
نبوی در ادامه بیان کرد: البته بخشی از ماجرای سوره به شخصیت آقا مرتضی برمیگردد. او یک مراحلی را پشت سر گذاشته است که وقتی میخواهد وارد میدان جدال فکری و فرهنگی بشود هماورد مناسبی است. چون صرفا بر پایه یک سری شعار تبلیغاتی و ایدئولوژیک وارد عرصه نمیشود. از طرف دیگر به اعتبار سلوک فرهنگی و هنریش و ایمانی که به مسیر خود و به انقلاب اسلامی دارد، انقلاب را ساحتی میبیند و نسبتش را با آن، اینگونه تعریف میکند: «اگر انسان هایی که مأمور به ایجاد تحول در تاریخ هستند، خود از معیارهای عصر خویش تبعیت کنند، دیگر تحولی در تاریخ اتفاق نخواهد افتاد. هر دوره از تاریخ با عهد جدیدی آغاز میشود. ما را نمیتوان با توهم امروزی بودن یا نبودن فریفت اگر بنا بود ما معیارهای روز را بپذیریم دیگر چه داعیهای بود که خود را به رنج انقلاب و جنگ گرفتار کنیم؟ جنگ را بر ما تحمیل کردند تا این فکر تازه را به بند کشند و نتوانستند.» از دید آوینی انقلاب قرار است تاریخ کشور را متحول کند. کسی که همچین نگاهی دارد، با این ایمان قدم جلو میگذارد و مجله سوره را با تک تک سلول هایش منتشر میکند. بحث این است که او هرجا وارد میشود با تمام وجود و با تعهد ایمانی و مبتنی بر اندیشه ورود میکند. من سوره را در چنین شرایطی با این آدم میبینم، کما اینکه بعد شهادت ایشان سوره دیگر نتوانست مثل قبل باشد.
رامتین شهبازی نیز در این نشست در خصوص کارکرد مجله سوره و استمرار حیاتش گفت: من وقتی وارد مطبوعات شدم که شاید دوره طلایی سوره گذشته بود، اما بعدها به عنوان پژوهشگر با نگاه دقیق تری آن را دیدم. سوره زمانی منتشر شد که عقبهای از نشریاتی با حوزههای فکری و غالبا غیردینی حضور داشتند. تقریبا از 1320 یک سنت جریان چپ مارکسیست در ایران داریم که بسیار از خود شوروی تندتر بودند و جریانی را بنیان گذاشتند که تا سالها بعد هم روی جریان نقد سینمای ایران اثر داشت. این مسئله تا زمان انقلاب اسلامی ادامه داشت و تا بعد انقلاب، که حالا باید یک نشریه ای باشد تا بخشی از گفتمان انقلاب اسلامی را به نحو تاثیرگذاری مفصل بندی کند. اتفاقی که من به عنوان پژوهشگر در اواخر دهه شصت دیدم این بود که مطبوعات در نمود گفتمان انقلاب اسلامی موفقیتی نداشتند. ماهنامه سوره در آن زمان این مسئولیت مهم را بر عهده میگیرد.
وی ادامه داد: طبق گفته خود شهید، ایشان تکنیکی که مال خودشان نیست را اهلی میکنند. اهلی کردن یعنی به عنوان مثال سینما که از ما نیست و زاده غرب است، ولی ما آن را برای خودمان میکنیم. این اهلی کردن تکنیک، در کارهای عملی، تجربه زیسته ایشان بود، ولی در واقع در حوزه زبان و نوشتار هم به خصوص برای نشریه، باید این اتفاق میافتاد. زیرا نشریات مخاطبین عام تری نسبت به کتابها دارند. به عقیده من مجله سوره به خصوص در دوره اول توانست اینکار را بکند. توانست بحثی را پیش ببرد که حاصل یک تجربه زیسته و یک تجربه مطالعاتی بوده است. تجربه زیستهای که حاصل گذشت 10 ساله از انقلاب اسلامی است. دیگر جامعه شکل گرفته و الان میشود به آن اندیشه کرد. ولی خب البته که از جوان امروز همانطور که سینمای دهه هشتاد را نمیشناسد، نباید توقع داشت که ماهنامه سوره را بشناسد، به همین خاطر باید آن گفتمان دوباره مفصل بندی بشود.
وی در پاسخ به این سوال که چقدر میتوان شهید آوینی را با توجه به مقالات منتشر شده در مجله سوره، نظریه پرداز سینما دانست، گفت: نظریه فیلم یک بحث تطوری است. بله برای رسیدن به تئوری و نظریه باید یک مراتبی طی شود. اما نکتهای که باید به آن توجه شود این است که مجله سوره داعیه مجله علمی فرهنگی را ندارد، همچنین به این علت که آن زمان به صورت آکادمیک بررسی نشده اند، تبدیل به نظریه هم نشدهاند.
شهبازی در ادامه در مورد معیارهایی که میتوان به وسیله آنها شهید آوینی را نظریه پرداز دانست، افزود: ما اصولاً در شرق نظریه پرداز نداریم. شهید و گفتمانی که تولید میکند چون در حمایت گفتمان رسمی جمهوری اسلامی قرار میگیرند، آنطور که باید مورد نقد واقع نمیشوند. مثلا میگوییم ایشان سینمای دینی ساخته اما هیچ کس از مولفههای آن حرفی نمیزند. اینها باید صورت بندی بشود، زبان امروز با زبان دهه هفتاد متفاوت است.
وی در خصوص اینکه سخن گفتن از شهید آوینی و نظریههایش، سی سال بعد از شهادت ایشان کار مشکلی است، اضافه کرد: یک بخشی از نظریه در بافت تاریخی اجتماعی اتفاق میافتد، اما نظریه زبان محور است و مشکل دقیقا همین جاست که ما همیشه میگوییم ایشان به چه چیزی فکر میکرده؟ در حالی که ما از تفکرات او آگاهی نداریم. من از تجربههای زبانی باید بفهمم او چه میکرده است. اتفاقا یک بخش نظریه یعنی دیدن یعنی پیداکردن اجزا، مثلا روایت فتح زیر مجموعه مستند شاعرانه است. مستند شاعرانه که قبلا وجود داشته است، ما میگوییم این مستند شاعرانه را که آوینی انتخاب کرده، چگونه به سمتش رفته و استفاده کرده است؟
به عقیده من باید بازی زبانی را ایجاد کنیم، چون نظریه، زبان بنیاد است. هم راجع به خود شهید آوینی و هم باقی متفکران بعد از انقلاب اسلامی. ما نباید فراموش کنیم که شهید آوینی محصول گفتمان جنگ است. به قول آقای حبیب احمدزاده، اگر نتوانیم دیالکتیکی که در نظر ایشان است دربیاوریم و آن را به غرب عرضه کنیم، خواهند گفت اینها معتقدند جنگ چیز خوبی است. در صورتی که آوینی میگوید روح انسانهایی که برای دفاع از کشور رفتند ارزشمند است، نه اینکه جنگ خوب باشد. باید روی همه این موارد بحث بشود.
اکبر نبوی در ادامه بحث نظریه پردازی سینمایی شهید آوینی گفت: بخشی از گفتههای شهید آوینی در موضوعات سینمایی میتواند پایه نظریه قرار بگیرد، اما خودش نمیتواند نظریه پرداز شود. چون از نظر من متفکری بود که به قرار و استقرار در حوزه نقد نرسیده بود و دیدگاهش در حال تغییر بود. مثل استفاده از موسیقی در ابتدای روایت فتح که بعدا در ادامه نظرش تغییر پیدا کرد. آوینی به شدت در حال شدن بود، اصلا یکی از امتیازات آقا مرتضی همین مورد است. اگر بخواهم او را با یکی از شخصیتهای معاصر مقایسه کنم, او را عین جلال میبینم.
نبوی افزود: شگفت این که هر دو انگار از عمر کوتاه خود خبر داشتند و همین باعث شتاب زدگی در انجام کارهایشان میشد. و البته که در همچین شرایطی نظریه نمیتواند متولد شود. اما باز معتقدم اگر مجموعه مباحث او، چه مکتوب و چه شفاهی، در کارگروههای فکری مورد بررسی قرار بگیرد و تفسیر شود، در طول زمان اتفاق هایی میافتد. چون آقا مرتضی جزو معدود کسانی بود در حد و اندازه خودش وارد نظریه پردازی سینما شد.
وی در پایان خاطرنشان کرد: نیاز امروز جامعه شهید آوینی است، آوینی به شدت زمان شناس و آینده نگر بود. چه کسی در حوزه فکری رسانه ای با قدرت و شهامت میتوانست ماجرای توسعه بعد از جنگ را نقد کند؟ این نقدها فقط از امثال مرتضی بر میآید که هم آگاهی داشته باشند هم غیرت دینی، فرهنگی، انقلابی. آنجایی که مبانی دچار آسیب میشد مرتضی به میدان میآمد، خواه در حوزه فرهنگی بود خواه در باقی حوزه ها. سکوت نمیکرد و عافیت طلب نبود.
پایان پیام/