ورود به ادبیات بومی از گذر «باغ رمان ایرانی»


ورود به ادبیات بومی از گذر « باغ رمان ایرانی»

مدیر دفتر آفرینش‌های ادبی حوزه هنری با اشاره به اجرای طرح باغ رمان ایرانی، این طرح را بستری برای خلق اثر داستانی با در نظر گرفتن زیست‌بوم ایرانی دانست.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، ادبیات داستانی هرچند در ایران طی دهه‌های گذشته توانسته است با ورود به موضوعات، سبک‌های مختلف و معرفی چهره‌های نو و خلاق به‌عنوان یکی از جریان‌های جدی ادبی میان مخاطبان عام و خاص مطرح شود، اما با این حال برخی از کارشناسان بر این باورند که گاه ادبیات داستانی ایران طی چند سال گذشته زیر سایه آثار ترجمه‌شده، از بومی‌گرایی فاصله گرفته و روایت زیست ایرانی را از دست داده‌اند.

محدود شدن داستان در فضاهای پرتکرار شهری و آپارتمانی، سبب شده است نویسنده کمتر در فضاهای جدید طبع‌آزمایی کند، از این منظر، برخی از منتقدان بر این باورند که انبوه آثار ترجمه در بازار نشر که معلولی است از وضعیت اقتصادی نشر کشور، بر قلم نویسنده و ذائقه مخاطب ایرانی تأثیر گذاشته است، عجیب‌تر آنکه با وجود انتشار آثار قابل‌قبول و باکیفیت در هر سالی، مخاطبان عمدتاً ترجیح می‌دهند که مخاطب آثار خارجی باشند.

حوزه هنری با در نظر گرفتن اهمیت پرداختن به زیست‌بوم ایرانی در آثار داستانی در سال گذشته طرحی را با عنوان «باغ رمان ایرانی» آغاز کرده است که در سال جدید قرار است ادامه داشته باشد. حوزه هنری پس از مدیریت زنده‌یاد امیرحسین فردی در دفتر آفرینش‌های ادبی حوزه هنری که پایه‌گذار جوایز متعدد ادبی در حوزه داستان بود، عمده فعالیت‌های ادبی خود را بر حوزه شعر متمرکز کرد. حوزه هنری که روزگاری پایگاه اول نویسندگان جوان و خلاق در ادبیات انقلاب بود، امروزه این عنوان را از دست داده است، با آمدن محمدرضا شرفی خبوشان، نویسنده تقدیرشده در جایزه جلال و جایزه کتاب سال، به دفتر آفرینش‌های ادبی حوزه هنری انتظار می‌رود که حوزه هنری دوباره پا در این میدان بگذارد.
با شرفی خبوشان درباره این طرح و چرایی لزوم اجرای آن به گفت‌وگو پرداختیم که می‌توانید در ادامه بخوانید:

*تسنیم: طرحی در سال 1401 در حوزه هنری با محوریت داستان و رمان اجرا شد، طرح باغ رمان ایرانی با در نظر گرفتن چه‌نیازی اجرا می‌شود؟

طرح باغ رمان ایرانی با در نظر گرفتن استعدادهای جوان و جدید اجرا می‌شود. پس از گذشت 44 سال از پیروزی انقلاب اسلامی، ما شاهد ورود نسل جدید و جوان به عرصه نویسندگی و رویش استعدادهای جوانی در این حوزه هستیم که در کارگاه‌ها و رویدادهای ادبی آموزشی حوزه هنری چه در تهران و چه در مراکز استان‌ها پرورش یافتند و معرفی شدند. بسیاری از این نویسندگان به درجه‌ای رسیده‌اند که بتوانند رمان بنویسند یا اینکه تاکنون رمان نوشته و در صدد هستند رمان بعدی خود را با دانش بالاتری بنویسند و منتشر کنند.

کتاب , داستان , مرکز آفرینش های ادبی حوزه هنری , حوزه هنری ,

در واقع باغ رمان ایرانی به این معناست که به جایگاهی رسیده‌ایم که می‌توانیم شاهد رویش استعدادها و توانمندی‌های جدیدی در عرصه نوشتن رمان باشیم. با در نظر گرفتن این موضوع، طرح در سال 1401 آغاز شد و قرار است در سال 1402، 44 رمان مرتبط با مفاهیم محوری و اصیل انقلاب اسلامی و ایران نوشته و منتشر شود. تعداد این آثار نیز ناظر بر چهل و چهارمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی است.

در این طرح موضوعات مختلفی در نظر گرفته شده است که از این جمله می‌توان به هویت ایرانی، خانواده ایرانی، اعتقادات و عقاید انسان ایرانی، سنت‌ها و باورها و... اشاره کرد، در واقع تکیه باغ رمان ایرانی بر نوع زیست و هویت ایرانی است.

تمام موضوعات در نظر گرفته‌شده در این طرح، منجر به خلق آثاری می‌شود که روایتگر یک انسان ایرانی باشد تا به‌مدد همین نوشته‌ها و رمان‌ها، ما با زیست ایرانی در جامعه اسلامی و پس از انقلاب آشنا شویم و به‌نوعی از دریچه این آثار به شناخت بیشتر از خودمان برسیم؛ چرا که رمان عرصه‌ای است برای شناخت و دید بهتری به جهان زیستی خودمان. ما به درجه‌ای رسیده‌ایم که نویسندگان و رویش‌های جدید می‌توانند آثار خوبی را مطرح کنند. مرکز آفرینش‌های ادبی حوزه هنری هم این فرصت را فراهم می‌کند تا با استفاده از مربیان و اساتید صاحب‌تجربه، زمینه برای خلق این 44 اثر فراهم شود.

*تسنیم: به زیست‌بوم ایرانی و اهمیت پرداختن و روایت از آن در داستان اشاره کردید، این موضوعی است که بسیاری از نویسندگان نسبت به فقدان آن در آثار داستانی طی سال‌های اخیر انتقاد داشته‌اند که از آن جمله می‌توان به زنده‌یاد سعید تشکری اشاره کرد، آیا می‌توان این موضوع را یکی از چالش‌های مهم در حوزه داستان ایرانی قلمداد کرد؟

نمی‌توان از آن با عنوان چالش یاد کرد، بلکه یک نیاز است، در واقع ما نیازمند پیدا کردن ارتباط بین پیشینه و داشته‌های ادبیات روایی خودمان و نیازهای جدید روز هستیم. ما می‌توانیم با ایجاد پلی میان دانش روایی گذشته و ماجراها و ظرفیت‌های امروزی، نوعی رمان ایرانی خلق کنیم. هدف این است که در سایه این آفرینش‌ها، نوعی رمان ایرانی ارائه شود که فنون و دستاوردهای کلاسیک در منظومه‌های روایی و سنت ادبی ما را داشته باشد و در عین حال با نیازهای امروز نیز بیامیزد.

*تسنیم: گفتید که بومی‌گرایی یک نیاز است، این به‌معنای آن است که در زمان حاضر در آثار ایرانی فقدان آن احساس می‌شود؟

نمی‌گویم نداریم، این جریان شروع شده است. نویسندگان ایرانی خود نسبت به پرداختن به مسائل بومی در سال‌های گذشته حساسیت نشان داده‌اند و مدت‌هاست که این حرکت ادامه پیدا کرده و به محصول هم رسیده است، چون این حرکت از قبل وجود داشته است، ما در طرح باغ رمان ایرانی تلاش کردیم به این حرکت میدان دهیم تا بتواند ظهور و بروز بهتری پیدا کند، این موضوع در واقع میوه‌ای است که ثمره درخت ادبیات داستانی در سال‌های گذشته است، باید حداکثر استفاده از آن را بکنیم و شرایطی را ایجاد کنیم که به ثمردهی ویژه‌ و خلق اثر منجر شود و هم علاقه‌مندان را به‌سمت خواندن و مطالعه در این زمینه ترغیب کند.

*تسنیم: از اهمیت پرداختن به بومی‌گرایی و زیست‌بوم ایرانی در داستان‌ها گفتید، در شرایطی که چه در بازار نشر کودک و نوجوان و چه در حوزه نشر بزرگسال، ما با انبوهی از کتاب‌های ترجمه‌شده مواجه هستیم، چقدر این موضوع بر نثر و سبک نویسندگان ایرانی تأثیر گذاشته است؟

انبوه آثار ترجمه‌شده در بازار نشر نه‌تنها به حوزه داستان که به‌طور کلی به حوزه فرهنگ آسیب می‌رساند؛ البته این به‌معنای عدم انتشار آثار ترجمه‌شده نیست. کتاب‌های ترجمه باید باشد و ما باید به همان اندازه کتاب داخلی داشته باشیم، نباید جلوی انتشار کتاب‌های ترجمه را بگیریم، بلکه باید امکانات رقابت با آثار ترجمه در کشور را فراهم کنیم.

کتاب , داستان , مرکز آفرینش های ادبی حوزه هنری , حوزه هنری ,

انتشار گسترده این آثار به این دلیل است که چاپ آن برای ناشر به‌صرفه‌تر تمام می‌شود، باید شرایطی را ایجاد کنیم که انتشار کتاب تنها بر پایه سودمحوری نباشد و ناشر و نویسنده با توجه به آثار ایرانی، بتوانند هم مسائل مالی‌شان را برطرف کنند و هم در چرخه رشد و گسترش آثار تألیفی ایرانی نقش داشته باشند،
این پدیده یک مسئله جمعی است و نیازمند همکاری همه گروه‌ها برای خروج از آن است؛ به این معنا که مخاطب ایرانی برای نویسنده ایرانی ارزش قائل شود و خرید آثار او را در اولویت خود قرار دهد، ناشر هم به همین صورت. ناشران در ایران طبق قانون فعلی، حق‌التألیفی به نویسنده خارجی پرداخت نمی‌کنند؛ بنابراین برای آنها پرداختن و اهمیت دادن به این دست از آثار حاشیه سود بیشتری دارد، نویسنده نیز باید بکوشد که کیفیت آثار خود را ارتقا دهد. در سال‌های اخیر نویسندگان خوب و آثار خوبی به بازار نشر معرفی شده‌اند، اما طبع مخاطب ایرانی تغییر کرده است؛ گویی همان عادت را که در خرید کالای خارجی دارد و آن را در اولویت انتخاب خود قرار می‌دهد، در خرید آثار داستانی نیز چنین عادتی پیدا کرده است و این باید دگرگون شود.

همان‌طور که گفتم باید یک حرکت جمعی در این زمینه صورت بگیرد، هم سیاست‌گذاران فرهنگی و هم مردم، هم نویسندگان و هم ناشران باید توجه دوچندانی به ادبیات بومی داشته باشند تا اثری باکیفیت‌تر خلق شود،
این اهتمام همه‌جانبه نیاز است تا در برابر این حجم عظیم آثار ترجمه‌شده بتوانیم هویت ایرانی را حفظ کنیم، وقتی یک اثر ایرانی نوشته می‌شود، حاوی فرهنگ و نوع زیست زندگی ایرانی است، نویسندگانی که خارج از ایران به‌سر می‌برند، داستان خود را مطابق و با حال‌وفضای خارج از ایران می‌نویسند و خلق می‌کنند؛ این نوع نگاه بر مخاطب نوجوان ایران تأثیر می‌گذارد.

انتهای پیام/+

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
triboon
گوشتیران
مدیران