آمریکا هزینه دروغ پردازی خود را بدهد!
ملاقاتهای صریح تر و ابراز مواضع صریح تر مقامات آمریکایی در خصوص برجام و احیای روند مذاکرات، نشات گرفته از انتقال بازی از حوزه دیپلماسی پنهان به دیپلماسی آشکار است.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم، حنیف غفاری کارشناس ارشد روابط بین الملل طی یادداشتی در خصوص روابط آمریکایی ها در موضوع برجام و مذاکرات هسته ای، نوشت:
«محمد بن عبدالرحمن آل ثانی» معاون نخستوزیر و وزیر خارجه قطر و «رابرت مالی» فرستاده ویژه آمریکا در امور ایران در واشنگتن دیدار کردند. دو طرف در این دیدار درباره روابط دوجانبه و همچنین آخرین تحولات مربوط به مذاکرات هستهای ایران رایزنی کردند. این دیدار، متعاقب سفر اخیر وزیر خارجه قطر به ایران و ارسال پیام واشنگتن به تهران در خصوص نحوه استمرار مذاکرات احیای توافق هسته ای صورت گرفت و در آن، محمد بن عبدالرحمن آل ثانی پاسخهای ایران به پیشنهادات برجامی آمریکا را به رابرت مالی ارائه کرد. فارغ از محتوای مذاکرات وزیرخارجه قطر با رابرت مالی، کلیت این رایزنی ها درنوع خود قابل تامل است!
مقامات کاخ سفید و وزارت خارجه آمریکا در طول هفته های گذشته و اخیر بارها مدعی شده اند که مذاکرات برجامی با ایران را با هدف حمایت از اغتشاشگران به تعویق انداخته و تنها اولویت انها، تمرکز بر تحولات داخلی کشورمان است!
کار به جایی رسید که "ند پرایس" سخنگوی وزارت خارجه آمریکا چندین بار در نشست هفتگی خود، افشاگری مقامات کشورمان در خصوص ارسال پیامهای پشت پرده برجامی آمریکا به ایران از طریق بازیگرانی مانند دوحه و مسقط را رد کرده و آن را در بهترین حالت ،محصول توهم مسئولین حوزه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان تلقی کرد!
اکنون شاهد آشکارسازی ابعاد "دیپلماسی پنهان برجامی آمریکا"هستیم! واقعیت امر این است که درحوزه سیاست خارجی آمریکا و کشورهای اروپایی، نسبت سنجی میان"دیپلماسی پنهان"و"دیپلماسی آشکار" تبدیل به یک دغدغه درمیان تحلیلگران حوزه روابط بین الملل و مخاطبان عام و خاص سیاست خارجی این کشورها شده است.
مقامات کاخ سفید و اتحادیه اروپا علاقه شدیدی نسبت به انتقال پیامهای خود به دیگران در قالب "دیپلماسی پنهان"هستند.به عبارت بهتر، در سیاست خارجی بازیگران غربی، دیپلماسی پنهان بر دیپلماسی رسمی رجحان و برتری دارد.
طی ماههای اخیر، مقامات آمریکایی و اروپایی تلاش کردند در حوزه دیپلماسی آشکار، از مذاکرات احیای برجام اعلام برائت کرده و به صورت همزمان و درحوزه دیپلماسی پنهان، سیگنالهای مذاکره و چینش میز مذاکرات وین را به تهران مخابره کنند. این تناقض میان دیپلماسی اشکار و پنهان، قطعا تاریخ مصرف بی پایانی ندارد!
مقامات آمریکایی اکنون پس از مشاهده ناتوانی در استمرار اغتشاشات، تصمیم گرفته اند بخشی از بازی خود در قبال ایران درحوزه دیپلماسی پنهان را به حوزه دیپلماسی آشکار منتقل سازند.
ملاقاتهای صریح تر و ابرازمواضع صریح تر مقامات آمریکایی در خصوص برجام و احیای روند مذاکرات، نشات گرفته از همین انتقال بازی از حوزه دیپلماسی پنهان به دیپلماسی آشکار است.
هر چند این انتقال بازی به صورت کامل صورت نگرفته است، اما بیانگر لزوم رصد صحیح مواضع و رفتار دشمن است. فراموش نکنیم که مقامات آمریکایی در طول ماههای اخیربارها به افکار عمومی کشورشان، ایران و دنیا دروغ گفته اند و حتی مقامات کشورمان را متهم به دیپلماسی التماسی درخصوص احیای توافق هسته ای کرده اند.حتی در بحبوحه اغتشاشات، دیدارهای مستمر مقامات آمریکایی و آژانس بین المللی انرژی اتمی به صورت غیر رسمی در خصوص آخرین وضعیت پرونده های موسوم به "موارد ادعایی علیه ایران" و چگونگی پیوند این ادعاهای غیرحقوقی با مذاکرات احیای برجام به قوت خود باقی بوده است.
به نظر می رسد طی هفته های آتی، ابعاد پررنگ تری از بازی آمریکا در حوزه دیپلماسی آشکار ( در قبال ایران) عیان خواهد شد. در چنین شرایطی دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان باید هزینه دروغ پردازی ماههای اخیرخود در خصوص توقف مذاکرات برجام و از دستور خارج شدن آن از سوی آمریکا علی رغم اصرار ایران! را پرداخت کنند. البته این ماجرا درس بزرگی برای مخاطبان بین المللی و ایرانی سیاست خارجی کاخ سفید محسوب می شود: اینکه اعتمادهر چندکلی نسبت به مواضع مقامات رسمی وزارت خارجه آمریکا، مولد نوعی خطای شناختی و ذهنی درتحلیل و توصیف وقایع و پدیده های بین المللی به شمار آمده و جلوی درک واقعی آنها را می گیرد...
انتهای پیام/