علیزاده: شفافتر شدن صفآراییها در نظام بینالملل از مهمترین اثرات جنگ اوکراین است
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در خصوص تاثیرات جنگ اوکراین بر نظام بینالملل گفت: «جنگ اوکراین جلوهگاه شکاف عمیق و جدی بین نمایندگان بلوک قدرت یوروآتلانتیکی از یک سو و روسیه از سوی دیگر است.»
به گزارش خبرنگار بینالملل خبرگزاری تسنیم، در 24 فوریه سال 2022 (5 اسفند 1400)، روسیه به خاک اوکراین حملهای انجام داد. این حمله از سه جبهه، شمال اوکراین، شبه جزیره کریمه ضمیمه شده به روسیه در جنوب و نیز قلمرو خود روسیه در شرق، آغاز شد.
اکنون این جنگ وارد یکسالگی خود میشود، بیآنکه هیچ چشماندازی برای پایان آن دیده شود و شدت عملیاتهای نظامی روسیه و اوکراین روز به روز افزایش مییابد.
جنگ اوکراین از همان هفتههای ابتدایی پیامدهای منفی خود را در سطوح مختلف در سراسر جهان نشان داد.یکی از این پیامدها تاثیرات بر نظم بینالملل و مناسبات در جهان بود. به همین منظور گفتگویی با "شیوا علیزاده"، عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران انجام شده که در ادامه میخوانید:
تسنیم: مهمترین اثرات جنگ اوکراین در مناسبات و نظام جهانی در یک سال گذشته چه بوده است؟ چه چیزهای نسبت به قبل از بحران اوکراین تغییر کرده است؟
علیزاده: شفافتر شدن صفآراییها در نظام بینالملل از مهمترین اثرات جنگ اوکراین است. جنگ اوکراین جلوهگاه شکاف عمیق و جدی بین نمایندگان بلوک قدرت یوروآتلانتیکی از یک سو و روسیه از سوی دیگر است. این شکاف حاصل گسترش و تعمیق ترکهایی است که از همان اوان فروپاشی شوروی قابل مشاهده بود و در رنگ باختن سرابهایی نظیر خانه مشترک اروپایی تا همان نیمههای دهه نود میلادی خود را نشان داد و از اوایل دهۀ 2000 با وقوع انقلابهای رنگی و تداوم دخالتهای نظامی غرب در کشورهایی که حوزه نفوذ شوروی و تبعاً میراثدار آن روسیه محسوب میشدند بیش از گذشته خودنمایی کرد و البته روسیه در آن دوره، هم احتمالاً از آمادگی مواجهه مستقیم با پیشرویهای غرب برخوردار نبود و هم تا حد زیادی امید خود برای رسیدن به یک مفاهمه با طرف یوروآتلانتیکی را از دست نداده بود و البته همزمان مشغول رفع مشکلات حاد داخلی نیز بود.
وقتشناسی و استفادهای که روسیه از نبرد بهاصطلاح علیه تروریسم جورج بوش پسر در پیآمد رویداد یازده سپتامبر صورت داد و به سرکوب شبهنظامیان سلفیهای افراطی در قلمرو خویش و بهویژه چچن و داغستان دست زد، نیروهایی که تا پیش از آن زیر چتر حمایت غربیها نیز قرار داشتند را نباید از خاطر ببریم. با جدیتر شدن امواج گسترش ناتو به شرق، شکاف روسیه و غرب عمیقتر شد که مصداق آن نقطه عطفی است که در جنگ اوت 2008 رقم خورد و روسیه در عمل نشان داد که پیوستن کشورهای موسوم به خارج نزدیک خویش به ناتو را خط قرمز خود میداند و اجازه عدول از آن را نمیدهد.
از طرف دیگر روسیه نشان داد که هرچند در مقابل انقلابهای رنگی 2003 و 2004 و 2005 در گرجستان و اوکراین و قرقیزستان اقدام آشکار و واکنش سریع نشان نداده است، اما در هر سه کشور به مرور سرکردگان انقلابهای رنگی جای خود را به چهرههایی دادند که آن مواضع تند و آشکار علیه روسیه را نداشتند و حتی نظایر "یانوکوویچ" به رأس قدرت بازگشتند که در سپهر سیاسی اوکراین نیروهای نزدیک به روسیه محسوب میشدند.
در این بین اقداماتی نظیر تکاپوی آمریکاییها برای مستقر ساختن سپر دفاع موشکی در اروپای شرقی به عاملی در تشنج مناسبات تبدیل شد و ابتکار بهاصطلاح «ریاستارت» اوباما هم بیشتر به یک وقتکشی شباهت یافت و در اقدام آمریکاییها در سرنگونی دولت یانوکوویچ از طریق اعتراضات موسوم به یورومیدان در اواخر 2013 و 2014 مرحله جدیدی از تقابل آشکار شد که واکنش جدی روسیه از جمله انضمام کریمه و حمایت آشکار نظامی از جداییطلبان دونباس در برابر مداخله غربیها در اوکراین، فضایی را پدید آورد که بسیاری از آغاز جنگ سرد جدید سخن گفتند و اعمال تحریمهای فزاینده و سنگین از طرف آمریکا و اتحادیه اروپایی علیه روسیه مرحله جدیدی از تقابل را رقم زد.
هرچند که آن رویارویی با عدم تمایل کشورهای اروپای قدیم نظیر آلمان و فرانسه و ایتالیا و هلند به افزایش بازگشتناپذیر تقابل با روسیه در نهایت از طریق توافق مینسک مهار شد، اما پایان نپذیرفت و کشمکش طرفین در زمین اوکراین آشکار و پنهان ادامه یافت و با قرارگیری اوکراین در آستانه پیوستن به ناتو و اقداماتی که زلنسکی در جهت بازپسگیری دونباس دنبال میکرد تشنج به مرحلهای رسید که با آغاز جنگی که اکنون در سالگرد آن قرار داریم اکنون با یک انسجام در جبهه یوروآتلانتیکی در برابر روسیهای مواجهیم که با شرایط درگیری پیشین در اوکراین متفاوت است وشاید بتوان گفت دیگر تردیدی در مورد شکلگیری مرزبندیهای جدید در اروپا وجود ندارد و سراب خانۀ مشترک اروپایی که پیشتر رنگ باخته بود، اکنون کاملاً ناپدید شده است.
تسنیم: با توجه به اظهارات مطرح شده از سوی نظریهپردازان مطرحی مانند مرشایمر و کیسینجر برای دلایل وقوع جنگ و نقش تحریک غربیها در شروع آن و پیشنهادهای مرشایمر و کیسینجر برای خاتمه دادن به این مناقشه ها از طریق مذاکره، شاهد ادامه اصرار سیاستمداران غربی بر فرسایشیکردن جنگ هستیم. چرا آمریکا و غرب این رویکرد را ادامه میدهند؟
علیزاده: نظریهپردازانی مانند کیسینجر به باثبات بودن موازنۀ قدرت به شکل کنسرت قدرتهای بزرگ باور دارند. بنابراین شناسایی کردن منافع قدرتهای بزرگ در حوزههای نفوذ مربوطه را تقبیح نمیکنند. مدیریت قدرتهای بزرگ به عنوان یکی از نهادهای جامعۀ بینالملل مورد توجه نظریهپردازان مکتب انگلیسی هم بوده است. اما در حال حاضر، چنین تفکراتی هدایتکنندۀ سیاست خارجی ایالات متحده در قبال روسیه نیستند.
مداخلهجویان لیبرال و تجدیدنظرطلبان محافظهکار در پی وادار کردن روسیه به دست کشیدن از هر گونه ادعای قدرت بزرگ بودن هستند. این دو گروه در دولتهای دموکرات و جمهوریخواه سیاستها و اهداف کموبیش مشابهی را در قبال روسیه تجویز کردهاند و از مشوقان اصلی توسعهطلبی نهادهای یوروآتلانتیکی هستند.
تسنیم: راهکارهای روسیه و پوتین برای مقابله با غرب در این کارزار موجودیتی و پرهیز از شکست در جبهه تقابل با غرب چیست؟
علیزاده: در این کارزار نمیتوان از پیروزی یا شکست قطعی و کامل روسیه سخن گفت. روسیه چیزهایی به دست میآورد و چیزهایی را هم از دست میدهد. مقاومت در برابر مقاصد آمریکا و همپیمانان آن در اروپا بهای اقتصادی سنگینی برای روسیه داشته است، اما به هر حال تا کنون با توجه شرایط پیشآمده در اوکراین، مسیر این کشور به سوی ناتو با موانع و چالشهای جدی مواجه است.
متوقف کردن پیشروی ناتو برای روسیه یک دستاورد ژئوپلیتیکی است. هر سیاستی بهایی دارد و روسیه فعلاً بهای سنگین حفظ هویت سنتی خود را پرداخت میکند.
تسنیم: بعد از جنگ شاهد فشارحداکثری و تحریمی غرب علیه روسیه بودیم اما در برخی از موارد مانند محصولات کشاورزی و محصولات گازی و نفتی موجب نتایج معکوس این نظام تحریمی و شکلگیری وضعیت امروز اجتماعی اروپا و اعتراضات اجتماعی شد، کارنامه رویکرد تحریمی غرب علیه روسیه چگونه بوده است؟
علیزاده: تحریمهای غرب کشورهای اروپایی را هم دچار مشکلات جدی کرده است. کشورهای اروپایی روابط اقتصادی گستردهای با روسیه داشتند و به نوعی وابستگی متقابل بین اقتصادهای آنها با روسیه برقرار بود.
بنابراین، شاهد بودیم که برخی کشورهای اروپایی به سختی و در مراحل آخر با تحریمهای روسیه همراه شدند. تحریم روسیه در کشورهای اروپای قدیم مخالفان جدی دارد که پیشتر به شماری از آنها اشاره کردم. در اروپا، کشورهای سابق بلوک شرق که اروپای جوان نیز نامیده میشوند و وابستگی بیشتری به کمکهای امنیتی و اقتصادی آمریکا دارند، حامیان اصلی تحریم و مهار روسیه هستند.
تسنیم: پیشبینی شما از روند جنگ اوکراین در ماههای آینده و پیشبینی احتمال خاتمه یا گسترش آن به دیگر مناطق مانند لهستان یا سواحل جنوبی اوکراین چیست؟
علیزاده: روسیه انگیزهای برای گسترش منازعه به خارج از اوکراین ندارد. لهستان به هیچوجه اهمیت هویتی، اقتصادی و ژئوپلیتیکی اوکراین را برای روسیه ندارد و حتی جنگ اطلاعاتی غرب نمیتواند روسیه را به چنین دامی بیندازد. منازعه در اوکراین حداقل تا زمانی که زلنسکی رئیسجمهور است بعید است متوقف شود.
زلنسکی موضع بسیار غیرمنعطفی دارد و حتی با صدور یک فرمان مذاکره و توافق با دولت فعلی روسیه را ممنوع کردهاست. حمایتهای مالی و تسلیحاتی و نمادین غرب از اوکراین ادامه دارد. روسیه در واکنش به همین سیاست ها از استارت 3 خارج شده است. بنابراین شرایط منجر به منازعهای به مراتب بغرنجتر شده و چشمانداز صلح و کاهش تنشها تیرهوتار به نظر میرسد. نباید از خاطر برد که عرصه جنگ اوکراین، تبلور یک جنگ هیبریدی است که در آن یکی از اهداف اصلی که قدرتهای یوروآتلانتیکی دنبال میکنند، مخدوش ساختن وجهه روسیه و بهویژه شخص پوتین و تمامی کشورهایی است که احیاناً در این صحنه به نوعی در تقابل با غرب قرار گرفتهاند.
مانور سنگین رسانهای غرب در مقوله پهپادهای ایرانی و هجمه رسانهای اخیر آنها علیه چین را میتوان از مصادیق این اقدامات ارزیابی کرد.تصویرسازی یک نیروی متجاوز توسعهطلب از روسیه در افکار عمومی جهان و قهرمانسازی از شخصیتی همچون زلنسکی و به نمایش گذاشتن ایالات متحده به منزله ناجی اوکراین که در این روایت غربی مورد تهاجم و تجاوز روسیه قرار گرفته، بخشی از این جنگ ترکیبی است که از میدان نبرد سخت و جنگ اطلاعاتی تا عرصه دیپلماسی و رسانه و فضای مجازی با شدّت و حدّت در جریان است.
عدم دعوت روسیه به کنفرانس امنیتی مونیخ، نظیر اقدامی که علیه جمهوری اسلامی ایران صورت گرفت، در شرایطی که موضوع اوکراین محور اصلی بوده و دعوت چهره مشهور اپوزیسیون غربگرای این کشور، گری کاسپاروف نیز مصداقی از همین جنگ دیپلماسی و رسانهای بود که در روزهای اخیر شاهدش بودیم. سفر بایدن به کییف و در ادامه به ورشو، آنهم با پوشش رسانهای بسیار سنگین، یکی دیگر از اقدامات تحریکآمیز و در عین حال بخشی از جنگ ترکیبی ایالات متحده علیه روسیه در ایام اخیر بود که از جمله شواهد و قراینی است که حاکی از تداوم و تعمیق بحران است.
انتهای پیام/