معرفی کتاب| «پاییز آمد»؛ یک روایت عاشقانه، فارغ از کلیشههای مرسوم
جعفریان در کتاب «پاییز آمد» نیز همانند دیگر آثار خود، فارغ از سلسله روایتها به چگونگی واکنش یک انسان در مواجهه به مهمترین بحران زندگیاش پرداخته است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، از دهه 80 به این سو، خاطرات دفاع مقدس کمکم از روایتگری در میدان جنگ فاصله گرفته و به جای اینکه سربازان و فرماندهان راوی روزهای جنگ باشند، اینبار خانوادههای آنها راوی روزهایی بودند که جنگ به یکباره مسیر زندگی آنها را تغییر داد و سرنوشت دیگری برای همه اعضای یک خانواده رقم زد. در این مسیر، اصالت و توجه به زنان بود؛ مادران و همسران شهدا اینبار میداندار اصلی روایتگری جنگ بودند.
طی بیش از یک دهه گذشته آثار متعددی با این فضا و محتوا منتشر شد؛ آثاری که توانست در برهههایی به ویژه در سالهای پایانی دهه هشتاد و اوایل دهه 90 نظر بسیاری از اهالی کتاب و علاقهمندان به حوزه ادبیات را جلب کند. خاطرهنویسی زنان توانست با آمیخته شدن با عناصر داستانی و در عین حال حفظ سندیت روایتها، دریچه جدیدی به روی ادبیات دفاع مقدس و به تبع، مخاطبان کتاب بگشاید. هرچند این روزها خاطرهنویسی دفاع مقدس کم و بیش با یک متد و شیوه مشابه نوشته و منتشر میشود و نیازمند خلاقیت و نوآوری مجدد است، اما همچنان مخاطبان پر و پاقرص خود را توانسته حفظ کند.
کتاب «پاییز آمد»، نوشته گلستان جعفریان، از جمله این آثار است که به زندگی یک زوج زنجانی و فراز و فرودهای این خانواده در دهه 60 میپردازد. جعفریان که پیش از این نیز با انتشار آثاری چون «روزهای بیآینه» و «همه سیزده سالگیام» ثابت کرده که فارغ از سلسله روایتها، به واکنش انسانها در مواجهه با یک بحران مهم زندگیشان توجه دارد، در کتاب جدید خود نیز کوشیده در عین روایتی عاشقانه از این زوج، تغییر سبک زندگی و خلق و خوی آنها در گذر زمان و در مواجهه با چالشهای متعدد را نیز در نظر داشته باشد.
نویسنده کتاب «پاییز آمد» درباره ویژگیهای این اثر میگوید: شهدا را همیشه کلیشهای معرفی کردهاند و هر وقت حرف از خاطرات زندگی آنها میشود توقع میرود یک موجود خیالی، دستنیافتنی و از آسمانآمده معرفی شود که انگار هیچوقت زندگی عادی و روزمره نداشته است، برای همین تصور جامعه از شهید یک شخص معصوم عاری از هر گناه و اشتباه است؛ در حالی که چنین نیست و شهدا هم مثل سایر آدمهای شهر زندگی عادی داشته و در روزمرگی کاملاً معمولی به سر میبردند، شاید خیلیهایشان حتی اهل نماز شب یا مستحبات نبودند و در همین کوچهوبازار زندگی میکردند، آرزوهایی داشته و اشخاصی بریده از دنیا و مادیات نبودهاند.
جعفریان در مقدمه این اثر با اشاره به مراحل نگارش کتاب نوشته است: عشقهای افسانهای اینطور ساخته میشوند، در زمانه بلا، در روزگار تنگی و حتی قحطسالی میشود اندر دمشق، عشقهایی که میشود سالها و سالها بعد داستانش را تعریف کرد. عشقهایی که در دوری شکل گرفتهاند نه در مجاورت، عشقهایی که روزها را برای وصف شمردهاند. در این فراموشی عشق عاشق برای پایمردی، بیشتر به یار نیاز دارد، یار ناموجود، یاری که جز اطوارش و جای خالیاش چیزی نداریم و با این همه همانقدر عزیز است که بود. اما وقتی یار نیست چطور میشود عشق را همچنان نگه داشت. این روایت عاشقی است که در غیاب یار عشق را مکرر میکند.
این روایت عاشقی است که در غیاب یار عشق را مکرر میکند. مصاحبه با خانم فخرالسادات موسوی، همسر شهید احمد یوسفی در زمستان 1395 آغاز شد. خوب یادم هست زمین پربرف بود از قطار که پیاده شدم و بخاری غلیظ از زیر واگنهای قطار بیرون میزد. هوا آفتابی بود و آسمان آبی همه چیز شاد و پاکیزه مینمود. «پاییز آمد» ماحصل 30 ساعت مصاحبه و حداقل 20 سفر به زنجان در طول این چهار سال است. در تمام جلسات خانم موسوی اشک میریخت. هر جلسه فکر میکردم جلسه بعد اشکهایش تمام میشود، اما نشد!
کتاب «پاییز آمد» از جمله آثاری بود که به عنوان نامزدهای نهایی جایزه جلال در سال جاری معرفی شد. انتشارات سوره مهر نیز به تازگی چاپ هشتم از این اثر را روانه کتابفروشیها کرده است.
انتهای پیام/