نگاهی به هیسپانتیوی در معادله دیپلماسی گردشگری
هیسپانتیوی با تولید برنامههای مختلف در مورد زیباییهای مناطق مختلف جغرافیایی و ظرفیتهای گسترده کشورمان در این حوزه، جدای از اینکه تصویر زیبایی از ایران را به جهانیان ارائه و ثبات و آرامش حاکم در کشورمان را به افکار عمومی بینالمللی نشان میدهد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم ، بر کسی پوشیده نیست که ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی در این کشور، با سیلی از جنگ تبلیغاتی و روانی کشورهای غربی و متحدان منطقهای آنها علیه خود رو به رو شد. در این راستا، این دسته از کنشگران سعی داشتهاند به انحاء مختلف ذهنیت افکار عمومی بینالمللی نسبت به انقلاب اسلامی ایران و استقرار یک نظام سیاسی جدید در این کشور که دنبالهرو گفتمانهایی در عرصه فکری و حکمروانی است که در نقطه مقابل آنچه مطلوب قدرتهای غربی است را به سمت و سوهایی خاصی هدایت کنند.
در این چارچوب، پروژه "ایران هراسی" در طی بیش از چهار دهه اخیر، همواره یکی از ستونهای اصلی اقدامات و سیاستهای این دسته از کنشگران علیه کشورمان در عرصه بینالمللی بوده است. پروژهای که مخصوصاً در حوزه جنگ نرم و رسانهای، به نحوی هوشمند و هدفمند، علیه ایران به پیش برده شده و میشود. با این حال، ایران نیز به ویژه در سالهای اخیر، سعی داشته تا ظرفیتهای بالقوه گسترده خود مخصوصاً در عرصه قدرت نرم و رسانهای را فعال سازد و از این طریق، با تصویرسازیهای نادرست و یک طرفه علیه کشورمان در عرصه بینالمللی مقابله و روایتها و گفتمانهای خاص ایران را بدون هرگونه واسطه و به نحوی مستقیم به افکار عمومی جهان عرضه کند.
در این راستا، شبکه هیسپانتیوی به عنوان یک شبکه برونمرزی جمهوری اسلامی ایران که جامعه هدفِ آن، ملتهای اسپانیولزباناند، از جایگاهی ویژه در حوزه مذکور برخوردار است. بسیاری از ناظران و تحلیلگران رسانهای معتقدند که هیسپانتیوی به 3 دلیل عمده و محوری، برای ایران و مخصوصاً ارتقاء قدرت نرم این کشور و مقابله با جنگ نرم دشمنان آن، مفید به فایده است.
اولا ً، این شبکه در حوزهای فعالیت دارد(کشورهای اسپانیول زبان) که ما پیشتر ظرفیتهای چندانی در قالب آن نداشته ایم و عمده روایتهایی که از ایران در حوزه مذکور منتشر و ارائه شده و به گوش ملتهای اسپانیولزبان میرسیده، ساخت و پرداخته تریبونهای سیاسی و رسانهای غربی و جریانهای مخالف با ایران بوده است.
دوما ً، عملکرد فنی و کارکردی هیسپانتیوی نیز از زمان تأسیس آن در سال 2011 میلادی تا به امروز، بسیاری از ناظران و تحلیلگران حوزه رسانه را متقاعد کرده که این شبکه از قابلیتهای ظرفیتسازی فراوانی برای ایران برخوردار است.
و در نهایت سوم اینکه شبکه هیسپانتیوی جهت پیشبرد فعالیتهای رسانهای خود برخلاف رسانه های جریان اصلی غربی، صرفاً تریبونش را در کشورهای اسپانیولزبان در اختیار موافقان جمهوری اسلامی ایران قرار نمیدهد و سعی دارد در این زمینه انصاف رسانهای را رعایت و فضایی برای گفتوگوی گسترده و غیرمغرضانه میان طرز فکرهای گوناگون راه فراهم سازد. در عین حال، نگاهِ محلی(و استفاده از نیروهای محلی) شبکه هیسپانتیوی به پوشش اخبار و تحولات کشورهای اسپانیولزبان هم تا حد زیادی در افزایش محبوبیت و جلب توجهات بینالمللی به سمت آن ایفای نقش کرده و میزان کارآمدی این شبکه را افزایش قابل توجهی داده است.
در این چارچوب، یکی از اصلیترین و مهمترین رویههای شبکه هیسپانتیوی در ارائه تصویری واقعی از ایران و زیباییهای این کشور(برخلاف تصویرسازیهای سیاه جریانهای مخالف با ایران)، توجه به موضوع "دیپلماسی گردشگری" بوده است. در واقع، هیسپانتیوی با تولید برنامههای مختلف در مورد زیباییهای مناطق مختلف جغرافیایی ایران و ظرفیتهای گسترده کشورمان در این حوزه، جدای از اینکه تصویر زیبایی از ایران را به جهانیان ارائه و ثبات و آرامش حاکم در کشورمان را به افکار عمومی بینالمللی نشان میدهد، در عین حال، موجب میشود تا جدای از افرادی که به مشاهده برنامههای این شبکه میپردازند، دیگرانی نیز که با آن ها در ارتباطند هم به واسطه تبلیغ شفاهی این افراد از زیباییهای ایران و آنچه در هیسپانتیوی در در مورد کشورمان دیدهاند، در نوع نگاه خود در رابطه با ایران تجدیدنظر کنند و سعی کنند ایرانِ واقعی و نه آنچه توسط جهان غرب تبلیغ و ترویج میشود را بشناسند.
در این راستا، این مسأله نه تنها تصویری خوشایند از ایران را در عرصه بینالمللی ارائه میکند بلکه تا حد زیادی بارِ دستگاه رسمی دیپلماسی کشور(وزارت خارجه) جهت توسعه روابط منطقی و گسترده با کشورهای حوزه اسپانیولزبان را نیز کاهش میدهد و موانع فکری و بعضاً کجفهمیهایی که از ایران در میان افکار عمومی کشورهای حوزه مذکور به واسطه تبلیغات منفی علیه ایران وجود داشته و دارد را کاهش میدهد.
در واقع، هیسپانتیوی با عملکرد رسانهای خود در سالهای گذشته تا حد زیادی کمک کرده تا افکار عمومی کشورهای اسپانیولزبان با تصویری مستقیم از ایران، بدون واسطه رسانههای غرب آشنا شوند و این علامت سوال جدّی در ذهن آنها ایجاد شود که آیا ایران آنگونه که جریانهای سیاسی و رسانهای غربی میگویند است یا خیر، ایرانِ دیگری هم وجود دارد که باید آن را کشف کرد و شناخت؟
تردیدی نیست که این جنس از کنشگری هیسپانتیوی در سالهای اخیر نه تنها قدرت نرم ایران را در عرصه بینالمللی تقویت کرده، بلکه موحب شده تا دیپلماسی عمومی ایران نیز نسبت به افکار عمومی جهانی هدفمندتر و مؤثرتر شود و در نهایت اینکه فرصتهای بیشتری هم پیشروی صنعت گردشگری کشورمان قرار گیرد.
کلیت این معادله نیز سبب شده تا این شبکه در سالهای اخیر و به ویژه در روزهای اخیر، هدفِ حملات گسترده دولتهای غربی و حتی حذف از پلتفرمهای پخش بینالمللی قرار گیرد. در واقع، آنچه واضح است این نکته است که دشمنان ایران، صدای هیسپانتیوی را خطرناک یافتهاند و چون منطق مستدل و محکمی نیز برای تقابل با آن ندارند، راه ساکت کردن صدای آن را در پیش گرفتهاند.
انتهای پیام/