نگاهی به فیلم "سرهنگ ثریا"| مصائب یک مادر
لیلی عاج که در لیست کارگردانان و نویسندگان موفق این سالهای تئاتر ایران بوده و ضمن فعالیت در حوزه سینمای کوتاه، در اولین فیلم سینمایی بلند خود به سراغ سوژهای متأثرکننده رفتهاست.
خبرگزاری تسنیم-پارسا آتش پر
لیلی عاج که در لیست کارگردانان و نویسندگان موفق این سالهای تئاتر ایران بوده (و در کارنامه حرفه ای خود آثاری همچون قند خون، بابا آدم، کجایی ابراهیم، کمیته نان و ... را به روی صحنه برده بود) ضمن فعالیت در حوزه سینمای کوتاه، در اولین فیلم سینمایی بلند خود به سراغ سوژهای غمآلود و متأثرکننده از خانوادههایی رفته است که اقوامی در اردوگاه اشرف گروهک منافقین در عراق دارند و در تلاش هستند تا آنها را مجاب کنند که از اردوگاه فرار کنند و با آنها به ایران بازگردند.
هرچند که پیشترها فیلمها و سریالهای زیادی با موضوعات فعالیتهای گروهک مجاهدین در سینمای ایران ساخته شده بود و برای نمونه میتوان به فیلمهای سیانور (بهروز شعیبی) و ماجرای نیمروز (محمدحسین مهدویان) اشاره کرد اما در سرهنگ ثریا موضوع اصلی موردتوجه نویسنده، احوالات خانوادههای داغدار و رنجکشیده با تمرکز بر احوالات زنی به نام ثریا (با بازی ژاله صامتی) است و بدین شکل تا حد امکان از نمایش خشونت ذاتی جنگ و مبارزه و درگیری و خونریزی (بخش جداییناپذیری از سینمای جنگ و دفاع مقدس) در این فیلم خودداری میشود.
سرهنگ ثریا، در خلق لحظههای احساسی و ترسیم وضعیت مادران رنجکشیده که در فراغ فرزند، زندگی و شهر خود را ترک کرده و در بیابانهای عراق ساکن شدهاند موفق عمل میکند و برای نمایش آشفتهحالی و آسیبی که بهواسطه دورافتادگی از شهر و خانواده و زندگی بدانها وارد شده است چیدمان اتفاقات داستان را پشت سرهم در فواصل و توالی زمانی تقریباً مشخص پیش میبرد. بدین شکل، فیلم برخلاف بسیاری از فیلمهای دیگر که در موضوع مشابه قصد بیان آثار ویرانگر اندیشه مجاهدین خلق را داشتند تا اندازه ای رویکردی متفاوت پیش میگیرد و حول محور ملودرامی تأثیرگذار قصد دارد بیشتر به احوالات خانوادههای منتظر بپردازد تا سایر موارد مشابه که در فیلمهای این چنینی بدان پرداخته میشد.
اما مشکل اصلی فیلم در اصرار بیش ازحد در ایجاد موقعیتهای سانتیمانتال و افراط در خلق موقعیتهای تأثیرگذار است. هرچند که نویسنده برای فرار از این موقعیت در بخشهای مختلف داستان با ورود شخصیتها قصد تشویق مخاطب برای پیگیری داستان را دارد اما نکته مغفولمانده این است که بهواسطه مشابهت رخدادها و تکرار موقعیتها و تأثیر روانی که در ذات داستان مستتر است تکرار حضور خانوادهها نزدیک اردوگاه اشرف نهتنها به داستان کمکی نکرده است بلکه در اکران عمومی میتواند بازدارنده و رنجآور باشد.
در واقع تاکید مکرر فیلمساز و نویسنده در خلق سکانسهایی که نمایش تلاش خانوادهها برای رهایی عزیزانشان از تفکر غالب در اردوگاه اشرف است هرچند که میتواند به نوعی دلیل بر امانتداری به اصل مستند داستان و تاکید بر رنجی باشد که خانوادهها تحمل کردهاند اما در نتیجه نهایی منجر به کشدار شدن فیلم و کاهش تاثیر کلام در مخاطب شود. در واقع با رجوع به یکی از تکنیکهای مهم فیلمنامهنویسی لازم است نویسنده از مجموع اطلاعاتی که در دسترس دارد با نگاهی حساس و گزینش شده به سراغ وقایع رود و سعی در چیدمان درست تر عناصر جهت اثربخشی بیشتر در فیلم شود.
از سویی دیگر از ابتدای ورود هانیه (با بازی دیبا زاهدی) عضویت و همکاری او با مجاهدین برای مخاطب قابل حدس است و همین موضوع حضور او را کماثر میکند. در این بین نمیتوان به بازی اثرگذار ژاله صامتی (در نقش ثریا) و اجرای تحسین برانگیزی که او از مادری داغدار و سخت کوش به نمایش گذاشته اشارهای نکرد و تلاش او در جهت خلق این شخصیت را نادیده گرفت. او که از دهه هفتاد فعالیت خود را در سینما و با فیلم دت یعنی دختر (ابوالفضل جلیلی) آغاز کرد، بازی در نقشهای متفاوتی را در سینما و تلویزیون تجربه کرده و در فیلمهایی همچون درخونگاه (سیاوش اسعدی)، ضد گلوله (مصطفی کیایی)، مجموعه تلویزیونی زیرخاکی(جلیل سامان)، رفیق بد (عباس احمدی) و... به خوبی درخشیده است.
سرهنگ ثریا بهعنوان اولین فیلم بلند لیلی عاج، اثری قابلقبول و کمایراد است. اثری که در تدوینی مجدد میتواند به فیلمی بهتر و تماشاییتر تبدیل شود و در کنار برخی آثار این حوزه ، در لیست آثار قابل استناد و قابل قبول قرار گیرد.
انتهای پیام/