سریال تکراری «کارشناسان» برنامهها و جای خالی تنوع در صدا و سیما
تلویزیون روزهای تحول را میگذراند و شاید همین تغییرات و تحولات باعث شده کمتر بتواند به مدیریت کنداکتور بپردازد؛ کارشناسانی که تکرار میشوند؛ میهمانانی که غیرجذاباند و سریالهایی که به تکرار افتادهاند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، تلویزیون این روزها یکی از معضلات جدّیاش، در وهله اول، مدیریت کنداکتور است. همچنین انتخاب درست افراد برای ساخت سریال و برنامه و باز هم جای خالی تنوع و خلاقیت که باعث شده کارشناسان هم به چشم مخاطب تکراری بیایند. این انتقادات را نه تنها در فضای رسانه، حتی میتوان در کوچه و خیابان از مخاطبین هم جویا شد.
آنها مدتها است منتظر دیدن سریال خوب از تلویزیوناند که برای رفع این مشکل به مدیومهای دیگر روی آوردهاند. وقتی امثال «شیوه» به آنتن آمد، هم سازندگان و هم مدیران تلویزیون شاهد بودند که چقدر این برنامه توانست مخاطب جذب کند. این نکته نشان میداد که مخاطب امروز، چالش دوست دارد و برنامههای چالشی میتواند تلویزیون را از ساخت برنامههای روتین گفتوگومحور نجات دهد.
یکی از نکات جالبی که «بهروز افخمی» چندی پیش در یک گفتوگو مطرح کرد، این بود که تلویزیون بیش از سریال باید روی برنامهسازی تمرکز جدّی داشته باشد. برنامههایی که میتوانند حتی مواقعی خلأ نداشتن سریال جذاب را هم پُر کنند. نمونه بارز آن «عصر جدید» بود که هر بار روی آنتن رفت توجه بینندههای بسیاری حتی آن قشری که بیننده پروپاقرص تلویزیون نیستند را جلب کند.
این روزها هم تلویزیون کم و بیش سریال جدید روی آنتن میبرد اما سریالهای تکراری سهمشان بیشتر است. برنامههای مختلفی روی آنتن است اما موضوع میهمان تکراری و کارشناس تکراری مخاطبان را آزردهخاطر کرده است؛ کارشناسانی که به صورت تکراری در هر موردی ورود کرده و اظهار نظر میکنند.
انتقادهایی را هم به دنبال داشته و حتی آمارهایی هم مبنی بر استفاده تکراری از این کارشناسان منتشر شده است. اما باید به این نکته توجه کرد، مخاطب امروز آنقدر هوشمند است که یک تحلیل و گفتمان واحد را نمیپذیرد و باید چندین تحلیل را بشنود و از میان آنها خودش به تحلیل درستی از یک واقعه برسد. حالا در کنار برخی حرفهای نسنجیده توسط میهمانان برنامهها و حتی مجریان، تکرار کارشناسان به نوعی دیگر برای تلویزیون معضلآفرین شده است؛ مگر تلویزیون همین چند کارشناس را دارد؟!
شاید یکی از دلایل بروز این معضلات، فقدان اتاق فکر در کنار برنامههاست. زمانی موضوع شیرهای آلوده، ادعاهای علمی و تاریخی نامربوط، معرفی داروهای مختلف برای جلوگیری از کرونا، پای نیشِ زنبور عسل، و ظرف مسی معروف به تلویزیون باز شد؛ چون اتاق فکری وجود نداشت به آنها بگوید چه کار کنند و چه کار نکنند؟ و حالا با وجود خلأ این اتاق فکرها و عدم توجه به این جایگاه، تهیهکننده دچار سردرگمی میشود کدام کارشناس را بیاورد و یا نیاورد! یا از کدام محتوا بهره ببرد که بتواند برای مخاطبین جذاب و تأثیرگذار باشد.
چه کسی یا کسانی بر روی دعوت از مهمانان، کارشناسان و مواضع و مطالبشان نظارت دارند؟ معاون جدید سیما باید جلوی بیاعتبار شدن مواضعی که در رسانه ملّی مطرح میشود را بگیرد. وقتی درباره موضوع بهداشتی، درمانی و حتی پزشکی بحث میشود و بعدها این ادعاها از سوی وزارت بهداشت و مراجع دیگر رد میشود به نوعی اعتماد مخاطب را نسبت به موضوعات مطرح شده در تلویزیون کم میکند. یا تجویزهای گمراهکننده و ناراحتکنندهای که توسط برخی از کارشناسان در تلویزیون داده میشود و واکنش بسیاری از اهالی رسانه، فرهنگ و هنر و حتی بعضاً در کوچه و خیابان و مردم را در پی دارد.
به نظر میرسد «سیما» در این دوره حسّاس باید برای حضور مهمانان، کارشناسان و حتی برنامهسازان چارچوب و قواعدی وضع کند که شاهد یک تنوع و تأثیرگذاری محتوایی روی مخاطب باشیم. اما در این میان، انتقاداتی هم به پخش تکراری سریالهاست. چون این مأموریت برعهده شبکههای تأمینی همچون «تماشا» و «آیفیلم» گذاشته شده و بقیه شبکهها موظفند با کمک «سیمافیلم» و حتی تولد مراکزی همچون «سیمرغ» سریالهایی که پیش از این نوید تولیدش را دادهاند در اختیار کنداکتور پخش قرار دهند.
اما در این میان فارغ از هر نقدی به نظر میرسد معاونت سیما بایستی یک بازنگری در مدیریت کنداکتور داشته باشد و با توجه بیشتر به اتاق فکر، اندیشهورزی و پژوهش در ساخت سریال و برنامه پیش برود.
انتهای پیام/؛