عاشقانهای از دل تاریخ حجاب در دوره رضاخانی
ویراست دوم رمان «حریر» نوشته فاطمه سلیمانی از سوی انتشارات کتابستان روانه بازار نشر شد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، انتشارات کتابستن معرفت ویراست دوم رمان «حریر»، نوشته فاطمه سلیمانی را منتشر و روانه بازار نشر کرد. این رمان روایت تلاشهای پهلوی برای کشف حجاب را از دل داستان دلدادگی یک دختر و پسر روستایی است، روایتی از کشف حجاب رضاخانی.
حریر 17 ساله، به عقد پسرعمویش درآمده که طلبه است. روز عروسی باید از محل زندگیاش تا قم که خانه داماد است بروند. راه چندانی تا قم نیست اما اتفاقی میافتد که همه چیز بهم میریزد.دست سرنوشت حریر را به دربار پهلوی میکشاند در حالی که همسر دلخسته و مجروحش تنها چند فرسخ با او فاصله دارد و به دنبال همسر گمشدهاش میگردد.
داستان از روستای کوچک سرآبله قم شروع میشود اما برای حریر تا کاخ شاهی ادامه پیدا میکند. همینجاست که آن تلخی داستان، از لابهلای جملهها و کلمهها بیرون میزند و به ذهن خواننده داستان میرود.
حریر، با داستان خوشپرداختش، با ریتم و ضرباهنگ خوبی که دارد، با توصیفات جاندار و زیبا و دقیقی که از آن روزگار کرده است، دست مخاطب را میگیرد و به دل تاریخ میبرد. گویی مخاطب خود جزئی از صحنه تاریخ هستیم.
نویسنده رمان «حریر» تلاش دارد تا عمق ماجرای حجاب را به مخاطب نشان داده و به او گوشزد کند که ماجرای کشف حجاب، فقط یک اتفاق ساده در تغییر پوشش ایرانیان مسلمان در آغاز قرن بیستم نبود؛ بلکه یک نگرش بود که میخواست از حجاب و پوشش شروع کند و بعد قدمهای بعدی را بردارد.
در بخشی از کتاب میخوانیم: «با صدای کلکشیدن زنها، وقتی که قاطر از جلوی خانهشان رد شد، چشم از عباس گرفتم. میان اینهمه هیاهو که صدا به صدا نمیرسید، چند پسربچه با فریاد از کوچۀ بالای امامزاده سرازیر شدند سمت میدانگاهی. بااینکه بعید بود، انگار باد کلمۀ «ممد بغدادی» را به گوشم رساند. دست خودم نبود که بند دلم پاره شد. اول دایرهزنگی عمه زری از صدا افتاد. ساز و کرنا هم همراه نفسهای زنان قطع شد. در یک آن، همه لالمانی گرفتند و فقط صدای داد بچهها بود که چهارنعل میدویدند و از ته حنجره فریاد میزدند: «ممد بغدادی اومد.»
بعد از آن یک لحظه سکوت، انگار صور اسرافیل را زده باشند، هرکس بهسمتی میدوید. هر مردی دست زن و دخترش را گرفته بود و میبردشان تا سوراخی پیدا کند و بچپاندشان آن تو. زنها همه از پشتبامها سرریز شدند پایین و دِر خانههای منتهی به میدانگاهی باز شد و هرکس که توانست خودش را پرت کرد توی حیاط. تنها من بودم که مات و حیران مانده بودم روی قاطر و البته، چند پیرزن که کسی کاری با آنها نداشت و عمه زری....»
این رمان را کتابستان در 212 صفحه و با قیمت 85 هزار تومان روانه بازار نشر کرده است.
انتهای پیام/