رسالت مهم مدیران؛ پیوند موضوعات فرهنگی و اجتماعی
رسالتی که مدیران فرهنگی بر دوش دارند بسیار بیشتر از آن چیزی است که احساس میشود، به ویژه در عصر کنونی که این مقوله مهم در معرض شبکه نفوذ قرار گرفته و آن را مظلومتر از گذشته کرده است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، ناصر امینزاده فعال فرهنگی در یادداشتی با اشاره به ضعف مدیران فرهنگی از اعتماد به نیروهای متعهد به انقلاب، امام و رهبری سخن گفت.
در زیر این یادداشت را میخوانید:
یکی از مهمترین نکاتی که باید مورد توجه قرار گیرد، پیوند عمیق موضوعات فرهنگی و اجتماعی است. این پیوند به حدی است که میتوان گفت وضعیت موجود اجتماعی بیشک ریشه در فرهنگ داشته و نتیجه اقدام معکوس متولیان بیتجربه دستگاههای فرهنگی و نادیده گرفتن توصیه و هشدار رهبر فرزانه انقلاب نسبت به بازسازی انقلابی ساختار فرهنگ میباشد. از این روی، میتوان گفت که به نوعی با مظلومیت فرهنگ در عصر کنونی روبهرو هستیم.
همانطور که در یادداشتی قبلی نسبت به اصلاح ساختار و وضع فرهنگی موجود هشدار داده شده است، بیشک دستیابی به توسعه پایدار، نیازمند توسعه فرهنگی است و درخصوص اهمیت فرهنگ میتوان بیان داشت، فرهنگ دو جنبه اصلی دارد: نخست جایگاهی که فرهنگ در هویت و موجودیت جامعه دارد و دیگری نقشی که فرهنگ در پیشرفت و توسعه جوامع ایفا میکند و متأسفانه هر دو جنبه از سوی متولیان مورد غفلت قرار گرفته است.
معمولاً متولیان دستگاههای فرهنگی، فرهنگ را با ابزارهای فرهنگی در ذهنشان اشتباه میگیرند. لذا در این خصوص باید جاریسازی باورها و ارزشها و الگوهای رفتاری متکی بر یک منبع متعالی همواره مورد توجه قرار گیرد.
از سویی دیگر، باید دقت داشت که مدیریت و تفکر انقلابی و ولایی، ناظر به توجه به فرمایشات امام جامعه و نیز معطوف به حرکت و معطوف به آینده است؛ نه شعار و کار کلیشهای، سطحینگری و منفعت طلبی. بنابراین رسالتی که مدیران فرهنگی بر دوش دارند بسیار بیشتر از آن چیزی است که احساس میشود، به ویژه آنکه بخش مهمی از فرمایشات و بیانات رهبر معظم انقلاب، ناظر بر موضوعات فرهنگی بوده و هشدارهای ایشان در این زمینه بسیار بیشتر و پررنگتر از سایر موضوعات است. واقعیت این است که معظمله دغدغه مسائل فرهنگی و اجتماعی جامعه را داشته و با بیانات خود تلاش کردند این دغدغه را به مدیران فرهنگی کشور در سطوح مختلف منتقل کنند.
برای مدیران این بخش مؤلفهها و ویژگیهایی را در کار فرهنگی میتوان برشمرد که بسیار مهم و حیاتی است. برای مثال، این مدیران باید با فرهنگ اسلامی ایرانی مأنوس و برای این مقوله ارزش قائل شوند. در این شرایط توجه به بیانات رهبری باید نصبالعین باشد. در این شرایط، وقتی رهبر معظم انقلاب اسلامی در خصوص فرهنگ دغدغهمندند و بازسازی انقلابی ساختار فرهنگ را مطالبه کرده و راجع به نفوذ فرهنگی و یا تهاجم فرهنگی صحبت و هشدار میدهند، متأسفانه این مدیران یا در خواب هستند یا برعکس عمل میکنند.
باعث تأسف است که عنوان کنیم سکانداران دستگاههای تأثیرگذار فرهنگی، ناآشنا و عاری از هرگونه تئوری و نظریه فرهنگی منسجم و ساختارمند، فقط به فکر پست و میز، تشکیل و تکمیل رزومه، تأمین منافع و باند خودشان هستند و به زعم نخبگان این حوزه مهم هرگز قادر به فکر و طراحی چشمانداز و برنامه علمی و منسجم و نوآورانه مبتنی بر شناخت و نیاز مخاطب برای اعتلا و ارتقای فرهنگ و هنر و نوع خوراک فرهنگی که به جامعه میدهند نیست.
از سویی دیگر باید به یک موضوع مهم توجه داشت و آنهم شبکه نفوذ است که رهبر انقلاب بارها نسبت به آن هشدار دادند. شبکه نفوذ که شکلی از قدرت است و رهبری معظم در خصوص جزئیات عملکردشان گفتند که به شکل شبکهای کار میشود و نفوذ فردی که حتی در اوج قدرت و شبکه قدرت میتواند در کنار مسئولان نظام حتی مراجع عظام قرار بگیرد، قابل شناسایی، قابل کشف و حذف است. بنابراین این درد امکان درمان دارد.
با این حال باید اشاره کرد که به علت عدم اهتمام و باور برخی مسئولین به فرمایشات حکیمانه رهبرفرزانه انقلاب اسلامی به مقوله شبکه نفوذ و تهاجم فرهنگی، متأسفانه همچنان در غفلت و سادهلوحی متولیان امر، شاهد وجود و تأثیرگذاری و تحقق اهداف این جریان در بدنه اجرایی و در درون دستگاهها خصوصاً دستگاههای فرهنگی هستیم، بهطوری که زیرکانه و از طرق مختلف از جمله: القاء وجهتدهی و بازی با گزارشات، تغییر نتایج تحقیقات و...، آنها را فریب و نسبت به امری متقاعد کرده و با تصمیمسازی برای مسئولان او را متقاعد میکند که عقیدهاش را درباره یک یا چند موضوع تغییر و رفتاری را انجام و یا از انجام آن خودداری کند و به محیط پیرامون خود، بهشکلی خاص بنگرد.
کنار گذاشتن مغرضانه عناصر و مدیران فرهنگیِ ولایتمدار، انقلابی، متعهد، کارآمد، تأثیرگذار، با تجربه و دارای دستاوردهای فراوان و سابقه درخشان در رونقبخشی به فعایتهای اصیل و ناب فرهنگی از تولیت خطیر مجموعههای فرهنگی و تهیکردن و عقیم ساختن این مراکز از حضور نیروهای وفادار به امام جامعه و انقلاب اسلامی، با تحریک و اثرپذیری از دیگران و بها دادنِ نرم به نیروهای جریان رقیب برای اجرای مقاصد خویش و جریان نفوذی از جمله مصادیق این موضوع است.
این فعالیتها خواسته یا ناخواسته ضمن ایجاد نوعی سرخوردگی، دلسردی، بدبینی و بیاعتمادی بسیاری از اصحاب فرهنگ و هنر، میتواند از عمده نشانهها، علائم و دلایل مهم جریان نفوذ در دستگاههای فرهنگی، و بی توجهی و بیگانگی متولیان آن به فرمایشات و منظومه فکری امامین انقلاب باشد.
در پایان به یکی از مهمترین بیانات رهبر انقلاب، امام خامنهای اشاره میشود که در تاریخ 30 مردادماه 1398 در مورد شبکه نفوذ و تغییر فرهنگی فرمودند:
خودشان هم صریحاً میگویند که «غلبه بر جمهوری اسلامی و غلبه بر حاکمیّت اسلام، با جنگ نظامی و با تحریم اقتصادی موفّقیّتآمیز نیست، [بلکه] با کار فرهنگی و نفوذ فرهنگی موفّقیّتآمیز است؛ ذهنها را باید تغییر داد، روی مغزها باید کار کرد، هوسها را باید تحریک کرد»؛ این را الان صریح میگویند.
والعاقبة لاهل التقوی والیقین
انتهای پیام/