غنیسازی ۶۰ درصد در تأسیسات فردو؛ آیا ایران اقدام غیرقانونی و عجیبی انجام داده است؟
بر طبق متن برجام، هر اقدام جمهوری اسلامی ایران در متوقفسازی محدودیتهای عملیاتی برجام (شامل ظرفیت غنیسازی، درصد غنیسازی، میزان مواد غنیشده و تحقیق و توسعه)، حق قانونی ایران است و از این لحاظ، تهران اقدامی برخلاف توافق هستهای انجام نداده است.
گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم- سازمان انرژی اتمی ایران به تازگی در واکنش به قطعنامه اخیر در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی چندین اقدام را در دستور کار قرار داد که نخستین گام از آنها از روز یکشنبه 29 آبانماه با حضور بازرسان آژانس در مجتمعهای غنیسازی نطنز و فردو انجام شد.
ازجمله اقدامات انجامشده، غنیسازی 60 درصد در تأسیسات غنیسازی فردو است. گفتنی است این اقدام در حالی است که غنیسازی 60 درصد در نطنز همچنان ادامه دارد. همچنین این بیانیه از آغاز روند تعویض ماشینهای سانتریفیوژ نسل اول با ماشینهای پیشرفته 6-IR در این مجتمع خبر داد که باعث افزایش چشمگیر ظرفیت تولید میشود.
آیا غنیسازی اورانیوم نقض قانون است؟
با این حال، کشورهای غربی به اقدامات ایران به گونهای واکنش نشان دادهاند که گویا اقدامات ایران نقض قانون بوده است. نگاهی به وضعیت حقوقی پرونده برنامه هستهای ایران نشان میدهد که ایران هم با مفاد برجام و هم با مفاد معاعده منع اشاعه هستهای (انپیتی) منطبق است.
از لحاظ برجام، اقدام ایران مطابق با بندهای 26 و 37 توافق هستهای است. در این دو بند تصریح شده هر یک از طرفین برجام در مقابل عدم تعهد طرف مقابل میتواند اجرای تعهداتش را به صورت کلی یا جزئی متوقف نماید.
در بند 26 برجام آمده است: «ایران اعلام کرده است که تحمیل یا بازگرداندن تحریمهای مشخصشده در پیوست 2 یا وضع تحریمهای جدید هستهای را مبنایی برای توقف کلی یا جزیی اجرای تعهدات خود وفق این برجام تلقی خواهد نمود.»
در بند 37 هم دقیقاً همین گزاره با کلماتی مشابه تکرار شده است: «ایران بیان داشته است که چنانچه تحریمها جزئاً یا کلاً مجدداً اعمال شوند، ایران این امر را به منزله زمینهای برای توقف کلی یا جزئی تعهدات خود وفق این برجام قلمداد خواهد نمود.»
این موضوع که دولتهای آمریکا و سه کشور اروپایی به ویژه از زمان خروج دولت «دونالد ترامپ» از برجام به اصلیترین تعهد خود در قبال ایران، یعنی رفع تحریمها و ایجاد زمینههای لازم برای انتفاع اقتصادی ایران پایبند نبودهاند، اکنون دیگر به هیچ وجه حتی در میان آمریکاییها و اروپاییها محل مناقشه نیست.
دولت آمریکا بعد از خروج از برجام علاوه بر بازگرداندن تحریمهای مندرج در پیوست 2 برجام، تحریمهای بیشمار دیگری علیه نهادها و اشخاص ایرانی اعمال کرد؛ سه دولت اروپایی هم علیرغم وعدههای اولیه برای جبران آثار خروج واشنگتن از برجام ابتدا به وعدهدرمانی روی آوردند و اندکی بعدتر، با آمریکا همصف شده و خود تحریمهای جداگانهای علیه ایران وضع کردند.
در نتیجه از نظر برجام، هر اقدام جمهوری اسلامی ایران در متوقفسازی محدودیتهای عملیاتی برجام (شامل ظرفیت غنیسازی، درصد غنیسازی، میزان مواد غنیشده و تحقیق و توسعه) نه تنها غیرقانونی نیست، بلکه حق قانونی ایران است.
اما از نظر ان.پی.تی هم بند چهارم این معاهده، حق استفاده از انرژی هستهای برای اهداف صلحآمیز را حق تمامی کشورهای عضو میداند: «هیچ چیز در این معاهده نباید به معنی تأثیرگذاری بر حق بیعناپذیر تمامی اعضای این پیمان برای تولید، تحقیق و استفاده از انرژی هستهای برای اهداف صلحآمیز بدون تبعیض و مطابق با بندهای یک و دو این پیمان باشد.»
آنطور که کارشناسان مسائل هستهای میگویند به رسمیت شناختن حق 190 کشور عضو انپیتی برای تولید انرژی صلحآمیز هستهای که چرخه کامل سوخت هستهای را شامل میشود، یکی از حقوق بنیادین کشورها در قوانین بینالمللی است و باید توسط جامعه بینالمللی مورد احترام قرار گیرد.
البته، کشورهای غربی به ویژه آمریکا قصد داشتهاند با تفسیر به مطلوب این حق تصریحشده در ان.پی.تی را انکار کنند اما بعد از پافشاری ایران بر سر حق خود سرانجام عقب نشسته و آن را به رسمیت شناختهاند. سیاست آمریکا در قبال پرونده هستهای ایران تا دوران ریاستجمهوری جورج دبلیو بوش «غنیسازی صفر» بود، اما دولت باراک اوباما این سیاست را به «عدم دستیابی به سلاح هستهای» تغییر داد. البته، جان کری، وزیر خارجه اسبق آمریکا در کتاب خاطراتش نوشته جورج بوش هم در محافل خصوصی اینکه ایران بایستی اجازه غنیسازی داشته باشد را پذیرفته بود هر چند آن را علناً اعلام نمیکرد.
در کتاب خاطرات جان کری چنین آمده است: «موضع آمریکا برای مدت طولانی این بود که هرگونه غنی سازی هر چند هم غنی سازی خیلی محدود، برهم زننده هر گونه توافقی است اما شرکای ما در گروه 1+5 به اجماع از این موضع کنار رفتند و آنها تصمیم گرفتند که به طور خاص به ایران چیزی که دیگر کشورها داشتند انجام میدادند، داده شود. از نظر آنها(شرکای آمریکا در 1+5) باید درباره غنی سازی در آینده صحبت شود تا ایرانیها مذاکرات را جدی بگیرند. من همچنین از گفتوگوهای خصوصیام فهمیدم که به رغم موضع علنی دولت بوش، این دولت در خفا و به صورت خصوصی موافق ایده (غنی سازی ایران) بود هر چند آنها هرگز درباره اینکه ساختار یا سطوح (غنی سازی) چگونه باشد، به جمعبندی و نتیجه نرسیدند».
چرایی نیاز به غنیسازی اورانیوم
بنابراین، از منظر ان.پی.تی هم اقدامات فعلی ایران جزو حقوق تصریحشده کشورمان است. ایران تنها در توافق برجام برای نشان دادن حسن نیت، بخشی از این حق را به صورت داوطلبانه متوقف کرده بود و اکنون که برجام بلاموضوع شده، تصمیم گرفته مجدداً از حق خود استفاده کند.
از طرف دیگر، غنیسازی اورانیوم مسیری است که کاملاً در راستای منافع ملی ایران است.گزارشهای رسمی نشان میدهد که در حال حاضر 500 رآکتور ساخته شده یا در حال ساخت در جهان برای سوخت خود نیاز به اورانیوم غنی شده دارند و به همین خاطر بازار این محصول حسابی در جهان داغ است. تقاضا برای اورانیوم غنی شده به همین خاطر طی سالهای گذشته افزایش پیدا کرده و خیلی از کشورها آرزو دارند که برای نیروگاههای هستهای خود فناوری و تأسیسات لازم برای غنیسازی اورانیوم را داشته باشند.
بر اساس گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی آمریکا، روسیه، چین، فرانسه، ایتالیا، بلژیک، اسپانیا، آلمان، هلند، انگلیس و ژاپن کشورهایی هستند که در قالب شش سازمان اورانیوم غنیسازی شده را در حد تجاری و برای فروش تولید میکنند. آمارها نشان میدهد که در طول سالهای گذشته ظرفیت غنیسازی تأسیسات این کشورها که در فروش اورانیوم غنیسازی شده دست دارند افزایش پیدا کرده و این روند تا سال 2030 شتاب بیشتری هم میگیرد. به صورت کلی آرژانتین، برزیل، چین، فرانسه، آلمان، هند، ایران، ژاپن، هلند،کره شمالی، پاکستان، روسیه، انگلیس و آمریکا نامشان در فهرست کشورهایی که توانایی غنیسازی اورانیوم دیده میشود.
440 رآکتور در جهان اکنون مشغول به کار هستند و 60 رآکتور در حال ساخت دیگر مجموعهای نیازمند به اورانیوم غنیشده را تشکیل میدهند. بر اساس انپیتی کشورهای امضا کننده این پیمان «حق سلبناشدنی» تولید سوخت هستهای برای مقاصد صلح آمیز را دارند.
درواقع حالا در چرخه سوخت هستهای،غنی سازی اورانیوم به یکی از حساسترین موارد جهان تبدیل شده است. به صورت ساده اورانیوم طبیعی شامل دو ایزوتوپ U238 و U235 است اما این ایزوتوپ U235 است که به درد شکافت و نیروگاههای هستهای می خورد. به صورت طبیعی اما میزان U235 در اورانیوم طبیعی حدود 0/7 درصد است و به خاطر اینکه بتوان از اورانیوم در راکتور نیروگاه هستهای استفاده کرد باید میزان آن را به 3 تا 5 درصد رساند که حالا خیلیها به دنبال آن هستند. این همان فرآیند غنیسازی اورانیوم است که در سالهای اخیر جنجالی بوده است.
در جهانی که رقابت برای انرژی هر روز بیشتر میشود و منابع جایگزین نفت نقش جدیتری پیدا میکنند در سالهای آینده کشورهایی که توانایی غنیسازی اورانیوم را داشته باشند حرف اول و آخر را خواهند زد.
انتهای پیام/