شاهحسینی: ادعای اینکه "اگر آوینی زنده بود به گذشته بازمیگشت" تعجبآور است
یک منتقد سینما میگوید که آوینی از مبانی فکریاش کوتاه نمیآمد اما مؤدبانه نقد میکرد، همین ادب و بزرگیاش باعث شد برخی روشنفکران تمایل به مصادره او بعد از انقلاب داشته باشند، حتی میگویند که "اگر آوینی امروز بود میان روشنفکران بازمیگشت."
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مجید شاهحسینی منتقد و مدرس سینما با حضور در برنامه «کتاب خوب» به تبیین اندیشه شهید سید مرتضی آوینی درباره هنر انقلاب اسلامی پرداخت. این مدیر فرهنگی و عضو شورایعالی سینما، در این برنامه از سابقه دوستی خود با سید شهیدان اهل قلم میگوید و به نقطههای آغاز تغییر و تحول آوینی اشاره میکند.
در بخشهایی از این برنامه که با اجرای ایرج نوذری همراه است، او به تعریف و تببین هنر از دیدگاه این شهید میپردازد و از توجهی که روشنفکران به او داشتند میگوید.
ویدیوی صحبتهای شاهحسینی را میتوانید در ادامه تماشا کنید.
شاهحسینی در ابتدا با بیان اینکه پاتوق علاقهمندان هنر و فرهنگ انقلاب با آوینی در زمان هشت سال دفاع مقدس، صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران بود، گفت: شهید آوینی یکی از گمنامترینها بود. گرچه در آن سالها افرادی بودند که نام و صدای بلندتری برای خود ایجاد کرده بودند اما کیفیت کارهای مرتضی آوینی را نداشتند. آوینی گنج پنهانی بود که باید مسیر زیادی را طی میکردیم تا به او میرسیدیم. زمانی که توفیق آشنایی با او برای من میسر شد متوجه معرفت او شدم.
او در ادامه میگوید که گامهای نخستین آوینی در نمازخانه گروه جهاد تلویزیون تبیین میشد و زبان جدیدی که در مستندسازی جنگ اتفاق افتاد از همانجا آغاز شد که همه اینها موکول به سلوک فردی ایشان و تعریفی بود که از هنر داشت.
این مدرس سینما درباره اندیشه آوینی درباره هنر میگوید که او هنر را تکنیک نمیدانست اگرچه که به تکنیک کاملاً مسلط بود و از عموم تکنیسینها تکنیک را بهتر میشناخت، اما منظر او منظر یک نظریهپرداز بود. او هنر را از منظر صنع میدید که تعریف قرآنی هنر است، اینکه خداوند هنرمند است و جهان را به این زیبایی خلق کرده است، هنرمند واقعی کسی است که به اسم صانع رب نزدیک بشود، طبیعی است که این نگاه از انسان عارف میسازد، به این تفکر شرایط آن روزها را هم که فضای جنگ و شهادت بود اضافه کنیم میبینیم که رشد معنوی و عرفانی را سریعتر کرده بود.
او بیان کرد: آوینی درباره هنر میگفت که "هنر آن نوری است که از عالم علوی بهجانب ما میتابد". او از هنری که حدیث نفس انسان بود بیزار بود. درون هنرمند حقیقی آنقدر مصفا است که چیزی جز طراوت از او بیرون نمیتراود. هنرمند هرچه مصفاتر باشد نوری را که از عالم بالا بر او میتابد زیباتر نشان میدهد.
مدیر گروه وقت معارف شبکه اول سیما با بیان اینکه "اگر دوگانه وسیله و هدف هنر را بپذیریم، آوینی هنر را وسیلهای میدانست برای رسیدن به قرب الی الله، هنر یا صنع یعنی جستوجوی رسیدن به صانع.
وی در بخش بعدی درباره مسیر اندیشه و هنر شهید آوینی به مجله سوره اشاره میکند و میگوید: سوره یک اتمسفری بود که در آن میشد هوای بهشت را تنفس کرد. اولین شماره ماهنامه سوره بهسردبیری شهید آوینی فروردین 1368 بیرون آمد که در حقیقت لبیک او بود به منشور هنرمندان امام خمینی(ره)، آنجا بود که من هم در آن شمارهها قلم زدم و مطالبی را نوشتم. آنقدر این مجله گوهربار بود که تمام صفحات آن را میخواندیم و برای ما حکم فضای جبهه فرهنگی داشت.
شاهحسینی با ابراز اینکه حتی در شبهای کشیک بیمارستان نیز مجله سوره را میخوانده و برای آن مطالبی را مینوشته است، میگوید: از شهادت او تعجب نکردیم زیرا فرجام این سلوک شهادت بود.
او درباره تغییر و تحولات روحی آوینی با اظهار اینکه سلوک او بسیار به سلوک مرحوم جلال آلاحمد شبیه بود و به او اتفاقاً ارادت داشت، اضافه کرد: او در نامهای که به برادرش در ابتدای انقلاب نوشته است میگوید که "امام خمینی(ره) همان مردی است که بشر را نجات و ما را با آسمان آشتی خواهد داد. او مجدد دین است و کسی است که آمده تا تمدن جدید اسلامی را محقق کند". او بهشدت دلسپرده امام خمینی(ره) است و کمتر کسی مانند او انقلاب اسلامی ایران را جدی گرفت.
دبیر وقت جشنواره فیلم فجر در بخش دیگری با بیان اینکه "او با هر سفری که به مناطق جبهه و جهاد میرود کاملتر میشود"، گفت: بهخلاف افرادی که سوابق مبارزات حزبی داشتند اما هرچه از انقلاب میگذشت فاصله آنها با انقلاب بیشتر میشد، اما شهید آوینی با اینکه سوابق مبارزات انقلابی نداشت هرچه از انقلاب میگذشت، بیعتش با انقلاب وثیقتر شد. آوینی دچار والایش روحی شده بود، مانند پروانهای که از پیله بیرون آمده است و دیگر به آن برنمیگردد.
او افزود: اگر اثر هنری را در آن سوی عالم میدید که رشحهای از رشحات ملکوت داشت حتماً آوینی آن را میدید و میستود، از طرف دیگر اگر فیلمی را میدید که در اینجا حتی دوستی ساخته باشد که در آن خودباختگی به غرب بود آن را بهطور جدی نقد میکرد، باید او را بهدرستی شناخت، متأسفم که او را در حد خاطرهگوییها محدود کردهاند، توصیهام به جوانان این است که اگر میخواهید آوینی را بشناسید او را از طریق آثارش بشناسید.
این پزشک و مدرس سینما در بخش بعدی صحبتهای خود با معرفی کتاب «همسفر خورشید» که اولین یادنامه سیدمرتضی آوینی است که یک سال و یک ماه بعد از شهادت او چاپ شده است، گفت: همه مانیفست شهید آوینی در این جمله است که "بمیرید قبل از آنکه بمیرانندت". شهادت او شهادت میدهد که او اینگونه جهان را میدید. برای من عجیب است که عدهای میگویند "اگر آوینی امروز را میدید بین ما شبهروشنفکران بازمیگشت." این جنسی از خودشیفتگی شبهروشنفکران است که میگویند "اگر آوینی در فکه سال 1372 شهید نمیشد به امروز ما میرسید."، زیرا این دیدگاه یعنی "امروز ما کمال است که آوینی اگر زنده بود به آن میرسید."
او در پایان با ابراز اینکه آوینی کمتر صحبت میکرد و بیشتر میشنید و اگر هم حرفی میزد حکیمانه بود، گفت: او مطالب مختلفی را میخواند و میدید اما از مبانی خود کوتاه نمیآمد. اما امروز اگر کسی قدری به مبانی خود استمرار بورزد به تعصب محکوم میشود. اگر کسی با شخص او مخالفت میکرد با صبر با او صحبت میکرد اما اگر آن مخالفت با اندیشه او بود غیورانه برخورد میکرد. زمانی که در جشنواره فیلم فجر آن سالها فیلم «ایثار» تارکوفسکی که خیلی باب شده بود که همه درباره آن صحبت کنند، اکران شد نقد جدی بر فیلم نوشت، زیرا پیام فیلم آن بود که اگر از پارادایمهای اخلاقی و دینی که بهعقیده کارگردان قبل از سلاحهای هستهای دنیا را نابود میکند بگذریم، دنیا نجات خواهد یافت. اما در عین حال پاسخهای غیورانه او هم مؤدبانه بود. نقدهای او به برخی فیلمهای جشنواره فیلم فجر نشان میدهد که معتقد بود که "سینما خوراک روح است و به همان دلیل که به جان و جسم آدمها احترام میگزاریم و مراقبیم چیزی را به آنها توصیه کنیم که تمام مؤلفههای بهداشتی و سلامت را داشته باشد، باید در مورد سینما دقیق باشیم و سینما نباید حدیث نفس هنرمند باشد."
انتهای پیام/+