روایت تسنیم از شانزده سالههای دفاع مقدس که منش بزرگمردان را داشتند
ما نسل جدید هیچوقت نتوانستیم سختی روزهای دفاع مقدس را حسکنیم اما این را خوب میدانیم که یک ایران مدیون خون کسانی است که ۸ سال تفنگ در دست گرفتند و با خون خود خط قرمزهای کشورمان را دوباره برای دشمن کشیدند تا مبادا بیگانه به خود اجازه تعرض دهد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از شهرکرد، اگر روزی خاک وطن در میان باشد، جوانان و نوجوانان ایران از همین دهه نودیها در مقابل دشمن سینه چاک میکنند، نسل جدید حتی اگر طعم تلخ و خونین هشت سال دفاع مقدس را نچشیده باشد با هر نا آرامی گاه و بیگاه در کشور توسط بیگانگان میتواند بفهمد وطن، خاک، دفاع از مرز و بوم کشور چگونه است.
ما شاید به وضوح شاهد بغض فروخورده در گلوی مادران شهید نبودهایم، ما نسل جدید شاید حبس نفس در قفسه سینه جانباز شیمیایی را درک نکرده باشیم، هرگز درد تکه تکه شدن همرزم و رفیق خود را زیر زنجیرهای تانک یا بمبها نکشیدیم و ما نسل جدید هیچوقت نتوانستیم سختی آن روزها را حسکنیم اما این را خوب میدانیم که یک ایران مدیون خون مردان و زنانی است که 8 سال تفنگ در دست گرفتند و با خون خود خط قرمزهای کشورمان را دوباره برای دشمن کشیدند تا مبادا بیگانه به خود اجازه تعرض دهد.
مبادا کسی چشم به یک وجب از خاک این وطن را داشته باشد وگرنه همه این نسل برای حفظ وطن بسیج میشویم، هشت سال دفاع مقدس برای جهان جنگی عجیب و ناباور است، چگونه کل دنیا مقابل یک کشور قرار میگیرد اما آن کشور لحظهای عقب نمینشیند؟ چگونه یک کشور با دست خالی در مقابل دشمنان میایستد و تنهایی سینه سپر میکند؟
کدام جنگ را دیدهاند که نوجوان 12 ساله برای دفاع از کشورش گریه کند و بخواهد روانه جنگ شود تا مقابل دشمن بایستد؟ کدام ملت از زن و مرد گرفته تا نوجوان و مسنترها همه و همه بسیج میشوند و از جان خود میگذرند تا یک وجب از خاک را ندهند؟ کجای دنیا چنین جنگ نابرابری را دیدهاند؟ چه اتفاقی افتاد که یک کشور با دست خالی در مقابل دنیا پیروز شد؟
دفاع از ناموس و وطن، سن و سال نمیشناسد
ایوب زمانی رزمنده دوران هشت سال جنگ، 20 ساله بود که تصمیم گرفت روانه جنگ شود و از کشورش دفاع کند، وقتی به او گفتم 20 سال سن کمی برای جنگ است، تن صدایش مطمئنتر و پرقدرتتر شد و گفت: هر تهدیدی در رابطه با کشور، دین، ناموس، مال و جان انسان پیش بیاید قطعا هر انسانی خود را مکلف به دفاع میداند و فرقی نمیکند چند ساله باشی، وقتی خاک ایران مورد تعرض قرار گرفته بود کسی به سن خود فکر نمیکرد بلکه هدف دفاع از کشور بود.
این رزمنده همراه لشکر 25 کربلا، لشکر امام حسین(ع)، نجف اشرف و تیپ قمربنی هاشم(ع) بوده است، آن زمان که عملیات کربلای چهار توسط منافقین لو میرود و با شکست مواجه میشود باید عملیات کربلای پنج به سرانجام میرسید، آقای زمانی از نیازمندی گردانها به آموزش میگوید و عملیات کربلای پنج را پیچیده و بزرگ میداند، عملیاتی که بسیاری در آن شهید و جانباز شدند و باید شکست عملیات کربلای 4 جبران میشد.
عملیات کربلای 5 با فاصله 15 روز از عملیات کربلای 4، در شب 19 دیماه 1365 در منطقهای به نام دریاچهٔ پرورش ماهی آغاز شد، زمانی گفت: قبل از این عملیات رزمندگان در باتلاقهای خوزستان آموزش میدیدند، در گردان ما از 16 سال تا افراد مسن حضور داشتند و با تمرین در باتلاقها لباسهایمان گل آلود میشد. با این جملات آقای زمانی میتوانستم سنگینی پاها و گلهای چسبیده به کفشها و لباسهای رزمندگان را تصور کنم.
شانزده سالههای جنگ، منش بزرگ مردان را داشتند
چقدر عبور از باتلاقها سخت بوده است و دو هفته این تمرین را در کنار تمارین دیگر انجام دادند، قاعدتا جانی در بدن نمیماند و فرصتی نبوده که به شستن لباسها و ... بپردازند... تازه دی ماه و زمستان هم جای خود داشته است، در همین افکار بودم که آقای زمانی انگار صدای ذهنم را شنید و گفت: چند شب گذشت و ما به قدری خسته بودیم که لباسهایمان همینطور گلآلود مانده بود اما یک روز صبح که از خواب بیدار شدیم، لباسهامان نبودند اول گمان کردیم شوخی است اما بعد با دقت دیدیم که لباسهایمان شسته و خشک شده در گوشهای قرار دارند.
وی ادامه میدهد: همه کنجکاو بودند کار چه کسی است تا بار دیگر که این اتفاق دوباره تکرار شد، فهمیدیم کار دو نوجوان 16 ساله بوده است، آنها تمارین را میآمدند و بعد موقع استراحت خودشان لباس رزمندگان را میشستند، دو نوجوان که یکی شهید صفرعلی یعقوبی از دهنو و اسکندر صالحی از دیار شهرستان سامان بود، دو نوجوانی که اصرار میکردند به بقیه چیزی نگویید.
اینها شاید در گفتار آقای زمانی و در نوشتار من ساده باشد اما با تمام آن خستگیها میشود فهمید نوجوانان ما از نظر سن کوچک بودند اما روح بزرگ آنان قامت بلندی داشت. این دو نوجوان در همان عملیات کربلای 5 شهید شدند.
زنان دل مردان و فرزندانشان را قرص میکردند تا با خیال راحت به دفاع از کشور برویم
این رزمنده از نقش آفرینی زنان در دفاع مقدس میگوید و اینطور ادامه میدهد: در جنگ تنها مردان نبودند و نقش زنان بسیار برجسته بوده است، اگر مردان خوش غیرت این آب و خاک با خیالی آسوده به جنگ میرفتند بخاطر این بود که خانوادههای آنان قرص و محکم بودند و مردم حوالی مهربانی میچرخیدند.
زمانی بیان میکند: زنان، مردان و فرزندان خود را بدون هیچ تردیدی روانه دفاع از ناموس و کشور میکردند و این خانوادهها برای مردم ارزشمند و مورد احترام بودند. دغدغه نا امنی خانوادهها فشار زیادی بر روی روان عراقیها بود اما در ایران رزمندگان هرگز چنین دغدغهای نداشتند. میتوان گفت حضور همه مردم در میدان موجب شد ایران از پس چنین جنگی بربیاید.
از آنجایی که پیروزی ایران مقابل دنیا آن هم بدون هیچ تجهیزاتی حیرت آور است، از این رزمنده خواستم تا رمز این پیروزی را بگوید که آقای زمانی وحدت، مدیریت امام راحل و اعتماد به نفس و اعتماد به خداوند در آن زمان را کلید اصلی پیروزی کشور ایران در جنگ نابرابر میداند، این رزمنده گفت: تصمیمی قرص و محکم گرفته شد و بدون ترس مردم پای وطن ایستادند، امروز راهنمایی رهبری هست و تنهاراه برون رفت از مشکلات وحدت مردم، اعتماد به خود و خداوند است.
انتهای پیام/7540