یادداشت| ریشه بحران اخیر مرزی میان صربستان و کوزوو کجاست؟
کوزوو بعد از اعلام استقلال در سال ۲۰۰۸ با بحرانی جدی مواجه شد؛ بخشهای از سرزمین کوزوو که عمدتاً در شمال این کشور قرار گرفته و صرب نشین هستند، به پشتوانه همجواری با صربستان از قوانین دولت کوزوو تبعیت نکردند.
خبرگزاری تسنیم - گروه بینالملل: چند روز قبل صدای آژیر حمله هوایی و تیراندازی در مناطق شمالی و صربنشین کوزوو، در نزدیکی مرزهای صربستان خبر ساز شد. خبرگزاریها و شبکههای اجتماعی با نمایش ناقوس بیوقفه و دلهرهآور کلیساهای ارتدوکس شمال کوزوو و ایجاد سنگر و مسدود کردن جادهها، وضعیت را در آستانه جنگ به تصویر کشیدند. آیا بحران کوزوو و صربستان در آستانه بروز جنگ است؟ چه ارتباطی میان این منازعه با جنگ اوکراین وجود دارد؟ و سناریوهای تحلیل این نزاع کدام است؟
کوزوو بعد از اعلام استقلال در سال 2008 با بحرانی جدی مواجه شد؛ بخشهای از سرزمین کوزوو که عمدتاً در شمال این کشور قرار گرفته و صرب نشین هستند، به پشتوانه همجواری با صربستان از قوانین دولت کوزوو تبعیت نکردند.
صربهای منطقه میتروویتسا در شمال کوزوو در دنیایی میان دو کشور صربستان و کوزوو؛ از قوانین، پول و گذرنامه صربستان استفاده میکنند و پایتخت مورد علاقه آنها بلگراد است نه پریشتینا. اتومبیلهای این منطقه از پلاکهای صربستان استفاده میکنند، مردم مشتاق پیوستن به سرزمین مادریشان، صربستان هستند و هر ازگاهی در اعتراض به حضور پلیس و کارمندان دولت کوزوو در مرز دو کشور، مسیرهای رفت و آمد را مسدود و حمل و نقل را مختل میکنند. در مقابل دولت کوزوو نیز به دنبال اعمال حاکمیت بر این منطقه است و هر زمان بتواند با تصویب قانونی یا اقدامی عملی به منظور اثبات اقتدار خود بر سراسر کشور تلاش دارد تا ساکنان صرب این منطقه را وادار به تبعیت از قوانین پایتخت (پریشتینا) کند.
مناقشه اخیر از آن زمان شروع شد که مقامات کوزوو به تمام رانندگانی که از صربستان وارد کوزوو میشوند، دستور داد تا از پلاکهای موقت دولت کوزوو استفاده کنند. اما صربستان استقلال کوزوو یا حق آن را برای اعمال مقررات مانند صدور پلاک خودرو به رسمیت نمیشناسد؛ صربهای شمال کوزوو نیز اعتراض و با کامیون های مملو از سنگ و دیگر ماشین آلات سنگین مرز را مسدود کردند. در ادامه دولت کوزوو گذرگاه های مرزی را تعطیل و به نیروهای نظامی خود آمادهباش داد و صربستان هم هلیکوپترها و جتهای نظامی خود را برای قدرتنمایی در نزدیکی مرز به پرواز درآورد.
در این میان بجای دعوت به آرامش، لفاظیهای مقامات سیاسی دو طرف شدت گرفت و هریک دیگری را به نقض توافقات گذشته و تلاش برای آتش افروزی متهم کردند. نیروهای نظامی ناتو نیز که در مرز مستقر هستند استعداد خود را افزایش دادند و بار دیگر این مسئله روشن شد که منطقه بالکان آتشی زیر خاکستر است و یک اتفاق ساده میتواند موجب شعله ور شدن آتشی فراگیر شود.
ریشه منازعه میان کوزوو و صربستان
کوزوو سرزمینی است در منطقه بالکان در جنوب شرقی اروپا که از جنوب شرقی به مقدونیه، از جنوب غربی به آلبانی، از غرب به مونته نگرو و از شمال و شمال شرقی به صربستان محدود میشود. این کشور نزدیک به 14 سال پیش در هفدهم فوریه 2008 پس از چند دهه بحران و با حمایت آمریکا و برخلاف رویههای حقوق بینالملل بصورت یکجانبه از صربستان اعلام استقلال نمود. مساحت این کشور در حدود 11 هزار کیلومتر مربع و جمعیت آن حدود دو میلیون نفر است که بر اساس آمارهای موجود بیش از 90 درصد آن آلبانیایی تباران مسلمان هستند.
بعد از اعلام استقلال کوزوو، مسئلۀ شناسایی کوزوو در نظام بینالملل به یک چـالش حـقوقی و سـیاسی بدل شد و دولتها مواضع مختلفی در خصوص حل و فصل نهایی بحران کوزوو اتـخاذ کـردند که در سه دسته جای میگیرند:
- گروه اول موافقان استقلال یکجانبه کوزوو بودند. آنها بـا به رسمیت شناختن استقلال کوزوو، این جمهوری را به عنوان بازیگر جدید عـرصۀ روابـط بینالملل معرفی کردند. در این گروه از کشورها آمـریکا، آلبـانی و تـرکیه پیشتاز هستند.
- گروه دوم مخالفان استقلال کوزوو هـستند کـه اصل استقلال یکجانبۀ کوزوو را نپذیرفته و آن را خلاف اصول حقوق بین الملل قلمداد کردهاند. اصلیترین مخالف اسـتقلال کـوزوو، کشور مادر یا صربستان اسـت کـه حمایت قـاطع روسـیه، چین و هند را نـیز در سبد دارد.
- در گروه سوم کـشورهایی قـرار دارند که سکوت اختیار کرده و اعلام نظر رسمیخود در خصوص شناسایی یـا عـدم شناسایی کوزوو را موکول به آینده و مـشروط به توافق با کشور مـادر (صربستان) کـردهاند. نمونۀ این کشورها؛ قـبرس، ایـران، رومانی و اسپانیا هستند.
اگرچه تاکنون نزدیک به یکصد کشور استقلال کوزوو را به رسمیت شناختهاند ولی با مخالفت جـدی روسـیه و در مرتبه بعد چین در شورای امنیت، عضویت در سازمان ملل فعلاً برای کوزوو دست نیافتنی است و طرح درخواست عضویت در ناتو یا اتحادیه اروپا نیز رویایی دست نیافتنی برای مقامات کوزوویی محسوب میشود.
برای منازعه اخیر در مرزهای کوزوو با صربستان میتوانیم سه سناریو در نظر بگیریم؛ نخست سناریوی سرایت منازعه اوکراین به منطقه بالکان، دوم سناریوی فرصت طلبی مقامات کوزوو از شرایط بینالمللی و سوم سناریوی منازعه بی پایان میان دو کشور.
- سناریو نخست؛ سرایت بحران اوکراین
طرفداران این سناریو معتقدند که پوتین قصد دارد جنگ اوکراین را به سایر نقاط جهان گسترش دهد و از آنجا که هدف روسها بی ثبات کردن اروپا است، میتوان انتظار داشت که غرب بالکان و خصوصاً کوزوو یکی از اهداف روسیه است. به عبارت دیگر تنش اخیر میان کوزوو و صربستان، تلاش برای ایجاد جبهه جدیدی در کنار جنگ اوکراین، به سود روسیه است.
این ایده از آنجا تقویت میشود که جنگ روسیه و اوکراین همچنان ادامه دارد و چشم اندازی نیز برای پایان آن وجود ندارد و دیگر آن که روسیه جدیترین حامی صربستان در نظام بینالملل محسوب میشود و صربستان نیز بی تردید مهمترین حامی پوتین در اروپا و منطقه بالکان قلمداد میشود.
پوتین در ملاقات اخیر خود با دبیرکل سازمان ملل، به میراث مداخله ناتو در یوگسلاوی سابق در سال 1999 اشاره و تصریح کرده بود که اقدامات ائتلاف غربی در آن زمان هیچ تفاوتی با آنچه اکنون برای تضمین استقلال دو منطقه جداییطلب موافق با کرملین در شرق اوکراین موسوم به دونباس در حال انجام است، ندارد. این نگاه روسیه نشان می دهد امکان تشدید بحران و وقوع درگیری شدیدتر میان صربستان (که از متحدان جدی روسیه محسوب میشود) با کوزوو (که در محور کشورهای حامی آمریکا قرار دارد) وجود دارد با هدف ایجاد جبهه جدیدی در منطقه بالکان به سود روسیه وجود دارد.
- سناریو دوم؛ فرصت طلبی کوزوو
پیشتر گفتیم که کوزوو با حمایت همه جانبه آمریکا در سال 2008 اعلام استقلال کرد و تا کنون نیز تنها با حمایت آمریکا روی پای خود ایستاده است؛ این کشور به نوعی خود را یکی از ایالتهای آمریکا تعریف کرده و تمام مواضع داخلی و به ویژه سیاست خارجی خود را با سیاستهای ایالات متحده تطبیق میدهد. کوزوو که با بُنبست عضویت در سازمان ملل مواجه است، میخواهد یک شبه مسیر عضویت در ناتو و اتحادیه اروپا را طی کند. از این منظر جنگ اوکراین برای کوزوو یک فرصت بی نظیر ایجاد کرده تا آنچه این کشور در 14 سال گذشته نتوانسته محقق سازد را از آب گل آلود جنگ اوکراین در عرصه بینالملل صید کند.
جنگ اوکراین موجب شده تا درهای عضو گیری ناتو و اتحادیه اروپا یکباره تا پاشنه باز شود و مقامات کوزوویی نیز در سودای عضویت بدون ضابطه در این سازمانهای بینالمللی این روزها بی تابی میکنند. از منظر کوزوو استقبالی که اتحادیه اروپا از پذیرش عضویت اوکراین و سرعت عملی که ناتو در پذیرش فنلاند و سوئد از خود نشان داده، بیانگر این مسئله است که گسترش ناتو و اتحادیه اروپا از یک فرایند بوروکراتیک به یک تصمیم استراتژیک و راهبردی بدل شده؛ بنابراین طرفداران این سناریو معتقدند که هدف کوزوو از بحرانی نشان دادن شرایط منطقه، جلب توجه مقامات غربی نسبت به بالکان غربی به عنوان کانون بعدی بحران و زیاده خواهی روسیه است تا هرچه سریعتر برای عضویت کوزوو در اتحادیه اروپا و ناتو فکری کنند.
- سناریو سوم؛ منازعه بی پایان
از نگاه سوم منازعه اخیر یک مسئله تاریخی، قومی، مذهبی و ادامه بحران بی پایان آلبانیتباران و صربها است. در سال 1389 میلادی با ورود ترکهای عثمانی به منطقه بالکان، جنگی موسوم به "نبرد بزرگ کوزوو" میان صربها به رهبری شاه لازار صرب در مقابل سلطان مراد عثمانی درگرفت و به اسطوره و طلسمی برای صربها بدل شد؛ به حدی که منزلت تاریخی هیچ واقعهای در میان صربها تا این حد مهم جلوه نکرده است.
نزاع میان آلبانیاییها و صربها ادامه یافت تا آنکه کوزوو بعد از جنگهای جهانی علیرغم خواست مردمش، بخشی از یوگسلاوی قلمداد شد. صربهای ارتدوکس که ستون فقرات قدرت یوگسلاوی را تشکیل میدادند هیچگاه بیش از خودمختاری سال 1974 حقی برای آلبانیاییهای مسلمان در کوزوو قائل نشدند و هرگونه درخواست استقلال را همانند جنبش دانشجویی سال 1979 به شدت و با خشونت سرکوب کردند. با فروپاشی یوگسلاوی در ابتدای دهه 1990 بار دیگر کوزووییها به دنبال استقلال رفتند؛ در سال 1998جنگ خونینی آغاز شد که با مداخله نیروهای نظامی ناتو و بمباران 78 روزه صربستان پایان یافت. بر اساس قطعنامه 1244 شورای امنیت دولت بـلگراد ناچار به ترک خاک کوزوو شد و ادارۀ امور کوزوو به نمایندگی سازمان ملل واگذار شد. تا سال 2008 و زمان اعلام استقلال کوزوو شاهد استمرار منازعه میان دو طرف بودیم و از آن تاریخ تا کنون نیز این نزاع در اشکال مختلف همچنان ادامه یافته است.
کارشناسان میگویند بحران میان کوزوو و صربستان پایانی ندارد و قدرتهای بزرگ (روسیه و آمریکا) نیز خواستار آرامش در این منطقه و پایان منازعه نیستند. کارشناسان برای نمونه به بحران بوسنی و هرزگوین اشاره میکنند و معقتدند که قدرتهای بزرگ از افزایش بحران در کشورهای منطقه بالکان استقبال میکنند، زیرا استمرار نزاعهای قومی، سرزمینی و مذهبی در منطقه بالکان موجب تقویت حضور، نفوذ و مداخله قدرت های خارجی در این منطقه از اروپا شده است.
منازعه مرزی این روزهای کوزوو با صربستان، بیش از یک نزاع محلی است که در پس زمینه آن یک نزاع تاریخیِ گره خورده با منافع قدرتهای بزرگ قرار دارد. صربستان با گذشت 14 سال از اعلام استقلال کوزوو، همچنان این سرزمین را بخشی از تمامیت ارضی خود می داند و روسیه، هند و چین از آن حمایت میکنند و در مقابل آمریکا، اکثر کشورهای اتحادیه اروپا و ناتو از استقلال کامل کوزوو حمایت میکنند. ناتو با افزایش تنش در مرز کوزوو به دنبال اعزام بیش از سه هزار نیروی جدید به منطقه و روسیه نیز با واگذاری تسلیحات پیشرفته به دنبال تقویت قدرت نظامیصربستان است.
از سوی دیگر مقامات کوزوو به دنبال اثبات تلاش روسیه برای بیثبات کردن منطقه، خواهان حمایت بی کم و کاست آمریکا و قدرتهای اروپایی هستند و سودای عضویت یک شبه در ناتو و اتحادیه اروپا را دارند. در سوی دیگر قدرتهای بزرگ با اطلاع از این مسئله به دنبال حل و فصل ریشهای بحران نیستند؛ بلکه آتش افروز منازعه شده و ماهی خود را در برکه گل آلود منطقه بالکان صید میکنند. بنابراین دور از انتظار نیست که ادامه منازعه در این بخش از منطقه بالکان، فارغ از تسری بحران از جنگ اوکراین یا بحرانی دیگر، میتواند منجر به بازشدن منازعهای سهمگین در جنوب اروپا و در منطقه بحران خیز بالکان شود.
نویسندگان: وحید پرستتاش، مریم رضائیان
انتهای پیام/