معلمی که مستعدین فرهنگی و انقلابی را برای تربیت نیرو رها نمی‌کرد/ از اخلاص تا تحصیل همزمان در چند رشته

معلمی که مستعدین فرهنگی و انقلابی را برای تربیت نیرو رها نمی‌کرد/از اخلاص تا تحصیل همزمان در چند رشته

یک پژوهشگر رسانه می‌گوید: فرج‌نژاد دارای ویژگی‌های فردی و اجتماعی متعددی بود، از اخلاص تا تحصیل در چند رشته تحصیلی اما نکته جالبش رها نکردن افراد مستعد در زمینه‌های فرهنگی و انقلابی بود، گویی که خودش را وقف تربیت نیرو برای انقلاب و اسلام کرده بود.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، با گذشت یک سال از نبود محقق، پژوهشگر و مدرس حوزه سواد رسانه‌ای و مطالعات فرهنگی ـ سینمایی، مرحوم محمدحسین فرج‌نژاد، دکتر رفیع‌الدین اسماعیلی استاد دانشگاه و نویسنده که سابقه همکاری و دوستی قدیمی با این فعال رسانه‌ای داشته است، در مصاحبه‌ای با ما درباره ویژگی‌های فکری و کمترگفته‌شده وی صحبت کرد.

* مرحوم فرج‌نژاد چندان چهره‌ معروف و رسانه‌ای نبود، با وجود این، شما به‌خوبی او را می‌شناختید، لطفاً از نحوه آشنایی‌تان با مرحوم فرج­‌نژاد بگویید.

باسمه تعالی، با سلام و احترام خدمت شما و خوانندگان محترم خبرگزاری تسنیم؛ در سال 1382 با مرحوم احمد خسروی در حوزه علمیه ارتباط داشتم و بنده همیشه در حال مطالعه کتب مرتبط با سینما بودم که روزی ایشان خطاب به من گفت: "در قم یک نفر را می­‌شناسم که در این زمینه‌­ها (رسانه و سینما) بسیار فعال است"، سپس متوجه شدم که استاد فرج­‌نژاد به جلسه تفسیر یکی از اساتید می‌­آید و من به‌همراه مرحوم احمد خسروی به آن جلسه رفتم و استاد را ملاقات کردم. محمدحسین در ابتدا با گرمی عجیبی با من احوال­پرسی کرد؛ گویی که چندین سال با هم رفاقت داریم، همان شب من را به صرف شامی ساده به مدرسه­‌ای در محله خاک­‌فرج قم دعوت کرد و تا صبح نزد یکدیگر نشستیم و صحبت کردیم.

بعد از پایان گفتگو، احساسم بر این بود ک دقیقاً استاد محمدحسین فرج­‌نژاد، همان شخصیتی است که من به‌دنبال او بودم و از این بابت بسیار خرسند و خوشحال بودم و از او خداحافظی کردم و به‌سمت مدرسه محل تحصیل خود روانه شدم.

محمدحسین، اگر شخصیتی را می­‌یافت که دارای انگیزه و علاقه بود؛ هیچ­‌گاه رهایش نمی‌­کرد؛ در همین راستا، بعد از دیدار اول بنده با ایشان، شب‌­های بعد، بلندگوی مدرسه نام من را صدا زد که کسی درب مدرسه منتظرم است، وقتی به درب ورودی رفتم، استاد فرج­‌نژاد را دیدم که بسیار تعجب کردم. ایشان خطاب به من فرمود: "جلسه‌ای داریم و خوب است که شما هم بیایید و شرکت نمایید". (البته بعدها باخبر شدم که علاوه بر من، به‌دنبال اشخاص دیگری نیز می‌­رود)، آن روز با هم به مدرسه فیضیه قم رفتیم و مقداری از کتاب «پروتکل‌­های یهود» را خواندیم و سپس محمدحسین از من خواست که این کتاب را تهیه کنم، پس از آن به‌دنبال همین جلسات، کتب فلسفه علم، فلسفه غرب، زرسالاران یهود و... را مباحثه و مطالعه کردیم.

سینما , صهیونیسم ,

اسماعیلی کنار مرحوم فرج‌نژاد

* در همراهی‌تان با استاد فرج­‌نژاد، از اقدامات، تلاش‌­ها و کوشش‌­های برجسته ایشان در ابعاد مختلف علمی، چه نکته برجسته و خاصی را ملاحظه کردید؟

تمامی کوشش و تلاش محمدحسین فرج­‌نژاد این بود که بتواند مسائل و نیاز روز جامعه را حل‌وفصل نماید. ایشان حل این مسائل را در سایه کار تبلیغی یا درس خواندن نمی­‌دید؛ بلکه معتقد بود باید مبانی قوی داشت و کنار آن در میدان عملیات کار کرد، در همین راستا، با همراهی اطرافیان و دوستان مباحث فلسفی غرب را به‌خوبی مطالعه و مباحثه می‌­کرد و هر هفته بعد از نماز جمعه، جلساتی با تحلیل­‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی برگزار می­‌کرد. بنده به‌یاد دارم در سال­‌های 1385 و 1384 با ایشان اقدام به تایپ یا دست­‌نوشته­‌ سلسله مباحثی می‌­کردیم و سپس از آن­ها تعداد زیادی زیراکس می‌گرفتیم و بعد از اتمام نماز جمعه، بین شرکت­‌کنندگان پخش می­‌کردیم؛ چرا که فرج­‌نژاد معتقد بود باید حرف­‌های خود را به دست سایر آحاد جامعه نیز برسانیم.

اما به‌طور دقیق‌تر اگر بخواهم از ویژگی‌های شخصیتی او نام ببرم باید به این موارد اشاره کنم:

داشتن اخلاص

اخلاص، گوهری ناب در وجود محمدحسین بود و با خون او نهادینه شده بود، این مؤلفه به برکت­‌دار شدن کار گروهی و موفقیت‌آمیز بودن آن منجر می­‌شد. منیت هیچ­‌گاه در وجود استاد فرج­‌نژاد یافت نشد. این استادِ انقلابی در بسیاری از اوقات مباحثی را که خود پژوهش و تحقیق کرده بود به اسم دیگران منتشر می­‌کرد و تمایلی نداشت که با نام خود منتشر شود. در کارهای علمی و تحقیقاتی، ایشان علاوه بر داشتن حوصله، صبر و شکیبایی، تمایل به انجام آن­ها به‌صورت گروهی داشت.

تربیت مثال­‌زدنی ایشان از سوی خانواده

بنده بعد از آشنایی گسترده با خانواده محترم فرج­‌نژاد و به‌­خصوص پدر محترم و بزرگوارشان، متوجه این نکته شدم که این خانواده با تمام سختی­‌ها، زمان زیادی برای تربیت فرزندان خود صرف کرده‌­اند که در نوع خود مثال­‌زدنی است، در همین راستا اخلاص، تلاش و کوشش، دغدغه­‌مندی و انقلابی­ بودنِ محمدحسین برای من روشن شد، بنابراین نقش پدر و مادر، در تربیت محمدحسین بسیار مهم و اساسی بوده است.

احترام به شخصیت دیگران (از هر قشر)

یکی از ویژگی­‌های شخصیتی استاد فرج­‌نژاد، احترام به همه افراد بود. ایشان هر فردی را به‌خوبی تحویل می‌­گرفت و از آن نزد بقیه تعریف می­‌کرد. بنده بعد از مدتی به این مطلب پی بردم که از سوی ایشان، چنان اعتماد به نفسی به افراد تزریق می­‌شد که باعث رشدکردن شدید آن فرد می­‌گشت.

تحصیل همزمان در رشته‌­های مختلف

دیگر ویژگی­ محمدحسین، علاوه بر رشته تخصصی خود، ورود به سایر رشته­‌ها بود. ایشان در هر رشته‌‌ای که ورود پیدا کرده بود، در مقام یک متخصص ظاهر و محسوب می‌­شد. جامع‌­نگری و ذوفنونی ایشان در مباحث علمی برای همگان نمایان بود؛ چرا که می‌­دانیم دنیای امروز، دنیای بینارشته­‌ای است و ظهور اشخاصی مانند محمدحسین فرج­‌نژاد بسیار لازم و حیاتی است.

دشمن­‌شناسی

شاید بتوان گفت دالِ مرکزی ذهن استاد فرج­‌نژاد، مباحث دشمن­‌شناسی است. رسانه برای ایشان ابزاری برای رسیدن به بحث دشمن بود و در همین راستا تلاش داشت تا در تمامی رشته­‌ها به شناخت، توصیف و تبیین دشمن بپردازد. در اندیشه ایشان، دشمن با چاشنی قرآن همراه بود.

محمدحسین این مبحث را امتداد داده و به زمانه امروزی آورده بود، سپس چنین نگاهی را به گفتمان انقلاب اسلامی (امام راحل و رهبر معظم انقلاب) نزدیک ساخته بود و تمایل داشت جبهه حق و باطل بر اساس نگاه قرآنی و تحلیل­‌های امروزی تبیین گردد.

استادِ ایجاد انگیزه

محمدحسین در زمینه روش تدریس، بیان مطالب، جذابیت کلاس و دغدغه­‌مند کردن دانش‌­پژوهان، استادی بسیار برجسته و ماهر بود، به‌یاد دارم در دوره­‌های «سواد رسانه» که برگزار می­‌شد، معمولاً اولین کلاس از آنِ استاد فرج­‌نژاد بود؛ چرا که او متخصص انگیزه­‌بخشی برای شرکت­‌کنندگان دوره بود.

درگیرنبودن با ساختار بروکراسی و اداری

محمدحسین هیچ­‌گاه با ساختار اداری و بروکراسی درگیر نبود؛ چرا که به‌معنای واقعی و مثبت کلمه، او خود یک سازمان بود و فکر همه‌­جا را می­‌کرد تا یک اتفاق، به­‌خوبی رقم خورد.

* از آخرین روزهای زندگی محمدحسین بیشتر برایمان بگویید؛ آیا دغدغه­‌ای داشت؟

محمدحسین در آخرین روزهای زندگی خویش، به‌­صورت جدی به‌دنبال کارهای جهادی بود. در اواخر عمرش نزد من آمد و گفت: "نمی­‌دانم چه­‌کاری انجام دهم."، چرا که در ایام عید نوروز به سیستان و بلوچستان  رفته بود و فضای آن­جا را دیده بود و تحت تأثیر زیادی قرار گرفته بود و تمایل داشت مجدداً به فضای اقدامات جهادی بازگردد، در همین راستا از من درخواست کاهش حجم کارها را داشت تا بتواند مجدداً به آن فضا بازگردد و من خطاب به او گفتم: "خوب است برنامه‌­ریزی کنید و به‌همراه دوستان، مجدداً اقدامات جهادی را آغاز نماییم". البته لازم به ذکر است که بیان نمایم، استاد فرج­‌نژاد بعد از عید نوروز 1400، دیگر آن محمدحسین سابق و همیشگی نبود؛ گویی فضای زندگی دنیوی و اُمورات آن، او را خسته کرده بود.

بنده و همه کسانی که از نزدیک محمدحسین فرج­‌نژاد را می­‌شناختیم، بعد از آسمانی شدن او متوجه این مطلب شدیم که او در چه مکان‌­هایی و با چه موضوعاتی اقدامات شگرفی انجام داده است. محمدحسین در قلوب زیادی نفوذ کرده بود و آن­ها را به تسخیر خود در آورده بود.

حسرت من و همگان این است که ای‌کاش زمانی که او با بودیم، بیشتر قدرش را می­‌دانستیم و از او استفاده می‌­کردیم؛ چرا که محمدحسین به‌معنای واقعی یک گوهر کم­یاب بود. عاقبت‌به‌خیری ایشان ختم کلام تمامی مباحثش گردید. چنین رفتنی قطعاً برای او مطلوب است؛ لکن برای اطرافیانش خسران و حادثه‌­ای بسیار بزرگ است.

انتهای پیام/+

 

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
triboon
گوشتیران
مدیران