بومگردی فراتر از "اکوتوریسیم" و "گردشگری روستایی"
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران گفت: بومگردی فراتر از "اکوتوریسیم" و "گردشگری روستایی" است.
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری تسنیم؛ در اولین نشست تخصصی گردشگری روستایی که در برنامه دورهمی رسانهای "بومیرو" با حضور امین خراسانی دکتری برنامهریزی روستایی و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران و از اندیشهوران گردشگری روستایی و نادر فلاحی مدیرکل میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی استان اردبیل برگزار شد.
در ابتدای این نشست خراسانی به تعریف بومگردی پرداخت و گفت: یک تعریف ساده و عمیق بومگردی این است که گردشگری فصل مشترک زندگی عادی و روتین مردم جامعه محلی و زندگی غیرعادی و غیرتکراری گردشگران است و اگر به هر کدام از این دو سمت بپردازیم نکات زیادی دارد که ما را به سمت مغز و هسته بومگردی هدایت میکند. وقتی از نشان دادن زندگی عادی مردم بومی صحبت میکنیم، یعنی قرار نیست روستایی برای ترویج گردشگری از اصالت، هویت و واقعی بودنش فاصله بگیرد و ما میخواهیم با حضور در روستا واقعیتهای جامعه محلی را لمس کنیم.
بومگردی به معنای اصیل و واقعی چیست؟
طبیعتگردی و گردشگری مبتنی بر طبیعت، گونههایی از گردشگری هستند که با بومگردی اشتراکاتی دارند و اگر بخواهیم آنها را یکی فرض کنیم خیلی نمیپسندم و میگوییم وقتی ما وارد یک زیستبوم میشویم و با میراث طبیعی و انسانی خاصی مواجه میشویم که همه در کنار هم در تعامل با هم است و گردشگر و جامعه محلی میتوانند تشکیلدهنده مفهوم بومگردی باشند. در واقع بومگردی فراتر از اکوتوریسیم و گردشگری روستایی است.
گردشگری تراز انقلاب اسلامی یعنی احترام به هویتهای بومی و محلی که تشکیل دهنده هویت ملی ما هستند میتواند مهمترین اصلی باشد که توجه به آن میتواند ما را به سمت تأمین منافع ما در سطوح ملی، منطقهای و محلی ببرد و به نوعی میراثی برای آیندگان ما باشد.
محل آغاز گردشگری از نوع بومگردی از کجا بود؟
اینکه گردشگری و بومگردی از کجا شروع شده را باید اینطور توضیح دهم که در کشورهای در حال توسعهای که توسعه شهری آنقدر گسترش پیدا نکرده و زمینه برای حفظ اصالتها و هویتهای محلی و منطقهای راحتتر در دسترس است. زمینهساز ایجاد این گردشگری شدند.
در کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی که 90 درصد جمعیتشان در شهرها زندگی میکنند بسیاری از اراضی از دست رفته است. ولی در کشور ما خوشبختانه درصد قابل توجهی در روستاها زندگی میکنند و میراثدار شایستهای برای گذشتگان هستند و ما با نگاه اصولی به بومگردی میتوانیم این میراث را به نسلهای آینده منتقل کنیم، در عین آنکه به اتکای گردشگری پایدار منافع اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی ملی و محلی را تأمین کنیم.
آیا میتوان بومگردی را به عنوان سبکی از زندگی تعالیبخش دانست که در کنارش فرهنگ و اقتصاد و همچین جریانسازی اجتماعی را هم به دنبال دارد؟
باید اینطور توضیح دهم که از زمانی که فرهنگهای بومی و محلی تحت تأثیر فرهنگهای گستردهتری قرار گرفتند ما این تهدید را همواره شاهد بودیم که شیوههای زندگی که تنوعشان جاذبههای گردشگری را برای گردشگران و همه غیر بومیها داشت در معرض آسیب قرار گرفته است.
اگر قبول کنیم هر فرهنگی تشکیلدهنده یک سبک و زندگی خاصی است و این هم به ویژگیهای تاریخی و جغرافیای باز میگردد میتوانیم بومگردی را رنگین کمانی از سبکهای زندگی بدانیم؛ بنابراین اگر در منطقهای به سراغ بومگردی میرویم انتظار داریم که با یک فرهنگی زندگی منحصر به فرد مواجه شوید، اگر اینطور نگاه کنیم قطعاً این تعبیر میتواند عمیق باشد.
به نظر شما کدهای ارزشی و اخلاقی که در تعاملات بین میزبان و گردشگر که در پازل گردشگری گم شده است، باید چه روایتی داشته باشد تا ما را به گردشگری طراز هدایت کند؟
ما درموقعیتهای مختلف باید کارهایی انجام دهیم تا بتوانیم صبحت از رعایت کدهای اخلاقی داشته باشیم از مقیاس محلی تا ملی.
از مقیاس ملی شروع میکنم، ما باید هم سیاستگذاریهایمان و هم اجرای سیاستهایمان طوری باشد که از اخلاق گردشگری و پایداری گردشگری و هسته و مغز بومگردی حمایت کنیم. به عنوان مثال زمانی که مجوز فعالیت بومگردی صادر میکنیم و در اکوسیستم حساس روستا و هم از منظر طبیعی و فرهنگی آسیبپذیری بیشتری دارد و حساسیت مداخلات در آنها بیشتر است باید رعایت شود تا کیفیت و صلاحیت افرادی که قرار است فعالیت کنند، دیده شود.
در سطح منطقهای تصورم این است که لازم داریم نگاه جدیتری به برنامههای توسعه گردشگری داشته باشیم و برنامه محورتر جلو برویم.
سالهای زیادی است که ادبیات گردشگری از گردشگری انبوه عبور کرده و دیگر این نوع گردشگری یک هدف متعالی محسوب نمیشود؛ در نتیجه هدف ما از بومگردی، اکوتوریسم دیگر این نیست که گردشگرانی که آگاهی کامل برخوردار نیستند را راهی فضاهای طبیعی و روستایی کنیم.
در سطوح منطقهای و استانی بخصوص در روستاهایی هدف گردشگری تعریف شدهاند باید برنامه محورتر پیش برویم تا به سمت گردشگری انبوه نرویم و میراث را به شکل شایستهای حفظ کنیم و در اختیار گردشگران و نسلهای آینده قرار دهیم. اما در عمل سطح محلی دارای باورها هستند که ما را به سمت عملیاتی کردن باورها سوق میدهند.
نوک این بردار بیشتر به سمت جامعه محلی است که میزبانند یا به طرف گردشگری که مهمان است؟
گرشگران باید ملاحظات بیشتری را رعایت کنند و روایتگر آن، هم فعالان بخش گردشگری و حتی فراتر از بخش گردشگری، مثلا دهیار است که به عنوان مدیر روستا باید تعاملاتی که با تورگردانان برقرار کند و میتواند خیلی به تسهیل فرآیند آشنایی واقعیتر با کدهای اخلاقی کمک کند.
نکته مهمی که باید دقت داشته باشیم این است که در تعریف گردشگری گفتیم جامعه محلی زندگی عادی خودش را انجام میدهد و گردشگر باید متوجه باشد که فعالیتش نباید خللی در زندگی مدرم عادی فضای بومی داشته باشد.
این نوع گردشگری چه تاثیری بر زندگی جامعه محلی دارد؟
ما باید انتظارمان را از گردشگری انتظار منطقی قرار دهیم؛ چون شاهد هستیم افراط و تفریطهایی در این مورد دیده میشود و برخی گردشگری را چاره همه مشکلات روستا تلقی میکنند و برخی آنرا فانتزی و کماثر میبییند. اما واقعیت بین این دو است و میتواند اثرات مثبتی بر روی زندگی جامعه دارد، به شرطی که کدهای اخلاقی رعایت شود و اصلاً مدیریت این فعالیتها را جامعه محلی در دست قرار دهد و جامعه در سود آن شریک شود.
راهکاری شما برای بهتر شدن شرایط بومگردی چیست؟
کارهای زیادی باید انجام شود، اول دقت بیشتر در شیوه فعالیت اقامتگاهای بومگردی است، چون وقتی در جوامع شهری صحبت از بومگردی میشود، پدیده اقامتگاه بومگردی به ذهن متبادر شده و همه به دنبال آن هستند که به دنبال اقامتگاه بومی باشند تا با اسکان در یک مکان خاص ، با غذا، پوشش، فضا و سبک معماری جامعه محلی آشنا شوند و فکر میکنم در ارائه مجوزها، شیوه فعالیت و رعایت استانداردها حتما دقت کافی شود.
داخل آن هم ظرایفی هست، مثلاً اینکه جوانان شهری هم میتوانند مدیران خوبی برای اقامتگاههای روستایی باشند، یا اینکه آموزشهایی به بومیان داده شود و حتماً باید به این دقت داشته باشیم که گردشگری در نوع بومگردی در ظرفیت تحمل محیط طبیعی و فرهنگی باشد و روستاهایی را دیدم که جمعیت مراکز بومگردی شان آنقدر زیاد است که از هسته بومگردی فاصله گرفته و به فضای گردشگری انبوه نزدیک شده است.
در ادامه این نشست، فلاحی مدیرکل گردشگری استان اردیبل درباره مسائل اجرایی بومگردی توضیحاتی ارائه داد.
برای ایجاد یک فضای بومگردی در روستای شما باید چه اقداماتی را انجام داد؟
نظام مقدس جمهوری اسلامی زحمات زیادی برای روستاها کشیده تا زیرساختهای مناسبی ایجاد شود اما اینکه بیشتر مورد توجه است این است که جوانان روستایی برای ادامه زندگی خود کوچ میکنند و در روستاها بعضاً شاهد مهاجرت فرستی هستیم و این هشداری برای مسئولان و تصمیمگیران بود که دلائل متعددی دارد و مهمترین دلیل آن این است که در کنار زیرساختهای زندگی، باید فکری هم برای مباحث معیشتی روستاییان داشته باشیم.
و در کنار مباحث کشاورزی و دامداری باید اقتصاد روستا را هم فعال میکردیم و تکمیلکننده اقتصاد روستا و ارتقا سطح معیشت روستا و ایجاد اشتغال برای جوانان و زنان گردشگری است. که اگر فعال شود، روستاییان میتوانستند تولیدات خود را به گردشگران و مسافران روستا عرضه کنند، به عبارتی واسطهها حذف شده و ارزش افزوده بیشتری نصیب روستاییان میشود و صنایع دستی روستاییان که مشکل عرضه داشتند با حضور مسافر و گردشگر در بخش عرضه هم موفق میشدند و نتیجه قابل قبول فروش برسند.
تعریف من از بومگردی و گردشگری روستایی در کنار تعاریف علمی در کنار حفظ زیستبوم و حفظ میراث فرهنگی ، فعال کردن اقتصاد روستا میشود اما ایجاد هر شغلی یک متولی دارد.
ایجاد بومگردی و واحدهای بومگردی در سطح کشور متولیاش وزارت گردشگری، میراث فرهنگی و صنایع دستی است و به تبع آن در سطح استانها ادارات استانی هستند و هر کسی بخواهد بومگردی ایجاد کند باید با مراجعه به ادارات استانی، درخواستش را در سامانه معاونت گردشگری ثبت کند.
اگر مجموعهی دارید که میخواهید تبدیل به بومگردی شود استعلامات گرفته میشود پروانه بهره برداری صادر میشود اما اگر بخواهید از صفر ایجاد شود با کسب موافقت اصول و کسب مجوز مجموعهای را براساس ضوابط بسازند.
آیا ایجاد بومگردی حریم دارد؟
در داخل محدوده روستا گرفتن مجوز آسان است و این واحدها حتی اگر کاربری زمین در محدوده و حریم روستا متفاوت باشد رایگان است. اما برای ایجاد واحد بومگردی در خارج از محدوده حریم در کمیسیونی تصمیمگیری میشود اگر زمین جز منابع ملی و جنگلی نباشد و امکان تأمین زیرساختها را داشته باشد، با آن موافقت میشود.
برای مثال، یکی از موف ترین بومگردیهای کشور در دامنه سبلان در شهرستان مشکین شهر است. این بومگردی در منتهیالیه روستا قرار گرفته است ولی چون بعد از بررسی متوجه شدیم که این واحد میتواند موفق باشد مجوز صادر شد.
لازم به ذکر است که گرفتن مجوز اصولی کمتر از دو هفته زمان میبرد.
آیا کدهای اخلاقی به مدیران بومگردی داده میشود که رعایت کنند؟
واقعیت این است که اگر بخواهیم بومگردی پایدار بماند و توسعه یابد باید بومگردی را آنچنان که هست در جامعه تعریف کنیم. برخی فکر میکنند بومگردی مکانی با شرایط روستایی برای اقامت است در حالیکه بومگردی در کنار تبلیغ و ترویج زندگی روستایی باید آداب و فرهنگ لحاظ شود.
ما شکلی از بومگردی را میخواهیم که با کمک آن در سطح داخلی و خارجی بگوییم صاحب چه آیین و رسومی هستیم، بنابراین هر کسی باید به این آداب و رسوم محل بومگردی احترام بگذارد.
اما مهمترین بحث ما در فعایت بومگردیها این است که ارتقاء سطح خدماتشان استاندارد باشد دلیلی نمیشود با برند بومگردی ارتقای سطح خدمات پایین بیاید.
چه تسهیلاتی به علاقهمندان به ایجاد واحدهای بومگردی داده میشود؟
در ارائه تسهیلات محدودیتی نداریم و با ثبت درخواست هر کسی برای ایجاد بومگردی تسهیلات لازم را دریافت میکند.
بومگردی در شهر هم میتوان داشت؟
مانعی وجود ندارد و میتوان در شهر هم واحد بومگردی تأسیس کرد.
انتهای پیام/