"سالمندی، آب و محیط زیست" بحرانهای پیشِروی جمعیت ایران در آینده
بین سالهای ۱۹۵۰ تا ۲۰۲۰ جمعیت سالمند جهان بیش از ۵برابر شده اما در ایران شدت آن بیش از ۶برابر سطح جهانی است! در صورت بیتدبیری، این مسئله کنار بحرانهای سه حوزه محیط زیست، اقتصاد و سلامت تبعاتی جبرانناپذیر برای کشور در پی خواهد داشت.
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری تسنیم؛ توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در قرون اخیر منجر به ارتقای کیفیت زندگی، افزایش امید زندگی، کاهش سطح مرگومیر بهخصوص در نوزادان و کودکان و کنار آن کاهش مستمر باروری باعث شده است تغییراتی در ساختار سنی ایجاد شود و پدیدهای اجتماعی بهنام سالخوردگی جمعیت در کشورها ایجاد شود.
کشورهای توسعهیافته پدیده سالخوردگی جمعیت را در قرن 19 و 20 تجربه کردهاند و کشورهای در حال توسعه آن را در اواخر قرن 20 و قرن 21 تجربه میکنند. براساس یک شاخص جمعیتی اگر بیش از 12 درصد کل جمعیت، جمعیت 60 سال و بالاتر از آن باشد یا بیش از 10 درصد کل جمعیت 65 سال و بالاتر باشد، جمعیت سالخورده تلقی میشود. (جان ویکس 1394)
در این نوشتار ابتدا نگاه اجمالی به پدیده سالخوردگی جمعیت در ایران و جهان داریم و سپس چالشها و بحرانهایی که میتوانند آینده جمعیتی را تهدید کنند، بررسی میکنیم.
سالخوردگی جمعیت در جهان و ایران
بررسیهای جمعیتی سازمان ملل نشان میدهد که جمعیت جهان رو به سالمندی میرود و این روند در آینده سریعتر از قبل خواهد بود. نسبت جمعیت سالمند جهان در سال 2020 برابر 3.9 درصد بود با فرض ثابت ماندن نرخ باروری در مقدار کنونی خود؛ متوسط در سال 2050 بیش از دو برابر خواهد شد؛ یعنی به مقدار 8.22 درصد خواهد رسید. براساس پیشبینی سازمان ملل متحد در سال 2050 سهم جمعیت 60ساله و بیشتر 42 کشور جهان بیشتر از سهمی خواهد شد که اکنون ژاپن عنوان سالخوردهترین کشور را دارد. (سازمان ملل متحد 2011)
در جهان بین سالهای 1950 تا 2020، جمعیت سالمند بیش از 5 برابر شده لیکن در ایران شدت آن بیش از سطح جهانی (بیش از 6 برابر) است و علت این امر کاهش مرگومیر و افزایش امید زندگی در بدو تولد از حدود 37.5 سال در 1335 به 74.2 در سال 1395 است. (مرکز آمار ایران)
بر اساس سرشماریهای 1335 تا 1395 در ایران جمعیت 60 و 65 سال به بالا رو به افزایش است نسبت جمعیت 65 سال و بیشتر به کل جمعیت در سال 1395 به 1.6 درصد و جمعیت 60 سال به بالا نسبت به کل جمعیت در سال 1395، 3.9 درصد را تشکیل میدهند.
افزایش امید به زندگی و کاهش مستمر باروری دو مؤلفه اصلی تأثیرگذار بر سالمندی جمعیت است. بر اساس نتایج سرشماری 1385؛ 1390 و 1395 میزان باروری کل ایران بهترتیب 1.9، 1.8 و 1.2 محاسبه شده است، بدین ترتیب دهه 80 به بعد، باروری ایران در سطح تقریباً پایین تثبیت شده است. بر اساس مطالعات جمعیتی انتظار نمیرود در سالهای آتی تغییرات زیادی مشاهده شود، از پیامدهای این موضوع افزایش سالمندی جمعیت در دهههای آتی خواهد بود. مؤلفه تأثیرگذار دیگر بر سالمندی جمعیت شاخص امید به زندگی است که روند آن از سال 1355 تا 1393 از 54 سال به 73.6 سال رسیده است.
اگر پیشبینی جمعیت ایران از سال 1395 تا 1430 را با سه سناریوی باروری کل 2.6، 2.1، و 1.5 در نظر بگیریم، باز هم با پدیده سالخوردگی جمعیت روبهرو هستیم (فتحی 1399)، تفاوت هر سه سناریو در مقدار سهم جمعیت سالخورده خواهد بود، یعنی افزایش باروری باعث جلوگیری از سالخوردگی جمعیت نمیشود و فقط سرعت آن را بالا و پایین میکند، سالخوردگی جمعیت در دهه آتی امری اجتنابناپذیر است، این وضعیت بهدلیل حضور متولدین دهه 1360 است که مانند موجی روی ساختمان سنی جمعیت ایران در حال حرکت هستند و دهههای آتی به سنین 65 سال و بیشتر میرسند.
در سطح جهانی در سال 2050 امید به زندگی در مناطق توسعهیافته 83 سال و در مناطق کمتر توسعه یافتهتر به 75 سال میرسد، بنابراین در تمام مناطق جهان میزان سالخوردگی جمعیت بیشتر خواهد شد، همچنین طبق برآورد سازمان بهداشت جهانی در سالهای 2010 تا 2050 تعداد افراد سالخورده در کشورهای کمتر توسعهیافته 25 درصد افزایش پیدا میکند. این پدیده با کاهش نرخ باروری و افزایش امید به زندگی همراه است. (رولاند 1396)
تنها تفاوت روند سالخوردگی در کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه سرعت روند سالخوردگی است که این روند در کشورهای در حال توسعه شیب بیشتری دارد. پدیده سالخوردگی؛ پدیده شوم و ترسآوری نیست و همچنین اجتنابناپذیر است؛ با سیاستگذاری و برنامهریزی درست عقلانی بهدور از هیجانات و شعارگونه بودن با واقعبینی و مدیریت صحیح ساختار سنی میتوان آن را مدیریت کرد و به توسعه پایدار دست یافت مانند کشورهای آلمان و ژاپن.
آنچه در بحث سالخوردگی جمعیت باید به آن توجه داشت بحث گذار بهسمت سالخوردگی یعنی دوره میانسالی جمعیت و دوره جوانی جمعیت است که نقش بسزایی در چشمانداز جمعیت و کاهش هزینههای آتی در سالخوردگی جمعیت دارد. در بحث سیاست جمعیت صرفاً نباید نگاه کمی به جمعیت (رشد و تعداد ) شود بلکه بحثهای کیفیت جمعیت (بهخصوص آموزش و بهداشت) باید مورد توجه باید قرار بگیرد.
قدرتمندی یک کشور وابسته به سرمایه انسانی و فناوری جدیدی است که جمعیت باکیفیت میتواند آن را تولید کند. در سیاست جمعیتی، کیفیت جمعیت باید مقدم بر کمیت باشد. امروزه سازمان بهداشت جهانی از سالخوردگی فعال صحبت میکند. اصطلاح «فعال» بهمعنای مشارکت مستمر در امور اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و معنوی است و صرفاً بهمعنای قابلیت برای فعال بودن بهلحاظ جسمی یا قابلیت برای مشارکت در بازار کار نیست؛ سالمندانی که از کار بازنشسته میشوند و کسانی که با بیماری، ناتوانی و معلولیت زندگی میکنند کماکان میتوانند نقشهای فعال در قبال خانواده، دوستان و جامعه ایفا کنند (رولاند 1396) و مفاهیمی نظیر سالخوردگی سالم، سالخوردگی مثبت و... همگی تأکید بر این دارند که نباید نگاهی کلیشهای و منفی نسبت به سالخوردگی داشته باشیم.
برای داشتن سالخوردگی سالم و فعال باید مدیریت درست و صحیح ساختار سنی (دوره میانسالی و جوانی) صورت گیرد. دوره انتقال به سالمندی جمعیت دوره طلایی است، بهخصوص توجه به حوزه سلامت و حوزه اقتصادی میتواند از مشکلات آتی سالمندی پیشگیری کند، برای همین بایستی مشکلات و بحرانهایی که در سطح کلان (محیط زیست، اقتصادی و سلامت) میتواند جمعیت کشور تهدید کند، مدیریت شود.
اما بحرانهایی که میتوانند آینده جامعه را تهدید کنند در سه حوزه محیط زیست (نشست زمین، آب و فرسایش خاک)، اقتصادی (تورم، کاهش ارزش پولی، صندوق بازنشستگی، فقر و...) و سلامت (مرگومیر زودرس ناشی از بیماریهای عفونی، حوادث رانندگی و...) قابل اشاره است:
بحران آب
در زمان حاضر کشور ایران در وضعیت شدید بحران آبی قرار دارد و همه شاخصهای آبی حکایت از وضعیت وخیم آب در ایران میکنند. میزان بارندگی در منطقه خاورمیانه و ایران بهترتیب 217 و 228 میلیمتر است که کمتر از یکسوم بارندگی جهان است. (متوسط میزان بارندگی سالانه در جهان 813 میلیمتر است) و همچنین بخش کشاورزی در ایران بیش از 90 درصد آب را به خود اختصاص داده که در مقایسه با سایر کشورهای خاورمیانه و قاره آفریقا بیشتر بوده است.
کمیسیون توسعه پایدار سازمان ملل میزان درصد برداشت از منابع آب تجدیدپذیر در هر کشور را بهعنوان شاخص اندازهگیری بحران آب معرفی کرده است. بر اساس شاخص سازمان ملل هرگاه میزان برداشت آب یک کشور بیشتر از 45 درصد کل منابع آب تجدیدپذیر آن باشد، این کشور با بحران شدید آب مواجه است و اگر این مقدار حدفاصل 45 تا 55 درصد باشد، بحران در وضعیت متوسط و چنانچه بین 35 تا 55 درصد باشد بحران در حد متعادل و برای مقادیر کمتر از 35 درصد این کشور بدون بحران آب یا دارای بحران کم است.
در زمان حاضر حدود 31 میلیارد مترمکعب از آب تجدیدپذیر سالانه کشور مورد استفاده قرار میگیرد که این رقم بهمعنای 85 درصد برداشت از منابع آبهای تجدیدشونده یعنی 45 درصد بیش از شاخص سازمان ملل برای تعیین بحران آب است. (سایت توسعه پایدار سازمان ملل)
چالش مهم در آب در دو بخش عرضه و تقاضا است؛ مشکلات در قسمت عرضه عبارتند از: افت بارندگی در دهه گذشته، افت حجم جریانهای سطحی آب کشور در بلندمدت، نبود مدیریت کارآمد بهرهوری از آبهای زیرزمینی (خسارت غیرقابل جبرانی بر منابع زیرزمینی وارد کرده است و باعث شور شدن آبهای شیرین شده است)، وضعیت بحرانی دشتهای کشور، ایجاد سدهایی که بدون ملاحظات فنی و اقتصادی ایجاد شده که باعث خشکی دریاچهها شده است.
پدیده خشکسالی کنار عوامل یادشده در عرضه آب و انتشار پساآب صنعتی، کشاورزی و شهری نیز از عوامل دیگر تهدیدکننده منابع محدود آب در کشور ایران محسوب میشود.
مشکلات مربوط به تقاضای آب عبارتند از: سطح پایین سواد کشاورزان، رشد جمعیت برای تقاضای آب، استقرار صنایع پرمصرف آبی در مناطق مرکزی و کویری مانند کارخانه فولاد در یک دهه اخیر، الگوی نادرست مصرف آب شهری و تفکیک نشدن آب شرب و بهداشتی؛ این عوامل یادشده در عرضه و تقاضای آب منجر به تشدید تنش آبی در ایران شده است که در صورت عدم تدبیر میتواند مشکلات امنیتی و اجتماعی ایجاد کند.
نشست زمین
زمین یکی از منابع طبیعی است که تجدیدناپذیر است و فرسایش و نشست آن قابل جبران نیست؛ سوءمدیریت چند دهه اخیر بهخصوص در کشاورزی و برداشت بیرویه منابع آبهای زیرزمینی منجر به این شده است که 30 استان کشور درگیر فرونشست زمین شود (گزارش سازمان زمینشناسی و اکتشاف معدنی کشور) بیتدبیری در این زمینه فاجعه بزرگی در آینده نهچندان دور برای کشور ایجاد میکند. نشست زمین مانند زلزله خاموشی است که میتواند زیرساختهایی مانند سدها، آبها، برق، گاز و ساختمانها را به خطر اندازد. مؤسسه تحقیقات "اینتل لب" با استناد به تصاویر ماهوارهای در مورد فاجعهآمیز بودن فرونشست تهران هشدار داده است و آن را همچون بمبِ ساعتیِ آرام میداند که زندگی 13 میلیون تهرانی را تهدید میکند. طبق گزارش سازمان زمینشناسی سالانه 24 سانتیمتر زمین در استان تهران نشست پیدا میکند.
چالش صندوق بازنشستگی
تأمین اجتماعی بهعنوان بخشی از خدمات عمومی که توسط دولتها به شهروندان ارائه میشود؛ یکی از شاخصهای امنیتی ملی پایدار در نظام سیاسی محسوب میشود که پایداری آن منوط به کارکرد درست صندوق بیمههای اجتماعی بهمثابه تأمین مالی است. بحران در این صندوقها موجب تبعات منفی اقتصادی؛ اجتماعی و سیاسی میشود. یکی از مهمترین آنها، تهدید امنیت ملی جمهوری اسلامی در صورت تشدید و فراگیر شدن بحران در صندوقهای بازنشستگی است؛ بحران در صندوق بازنشستگی منجر به تهدیدات امنیت ملی در زمینه شکلگیری بینظمیهای متنوع عمومی؛ شکاف اجتماعی و دوقطبی شدن جامعه؛ کاهش سطح همبستگی ملی؛ کاهش مقبولیت و اعتبار دولت؛ کاهش قدرت خرید بازنشستگان؛ احساس محرومیت؛ فقر و... میشود. از آنجا که قریب 60درصد جمعیت کشور را متولدین دهه 60 و 50 تشکیل میدهند و طی دهههای آتی به زمره بازنشستگان اضافه میشوند، چالش جدی و خطرناکی برای صندوق به وجود میآورد؛ درصورت عدم چارهاندیشی این مسئله میتواند منجر به چالش حاد امنیتی شود.
کاهش ارزش پولی
کشور ایران با بالاترین کاهش ارزش پولی ملی از ابتدای 2020 همراه بوده است که در صورت عدم کنترل تورم و افزایش نقدینگی منجر به رکورد تورمی در ایران میشود و ایران را در مسیر تورم ونزوئلایی قرار میدهد.
فقر
افزایش خط فقر در دهه 80 و 90 باعث شده است 33 درصد جمعیت در دو دهه اخیر زیر خط فقر قرار بگیرند و در این مدت هزینه خانوار 22برابر شده است و نرخ تورم 42 درصد است و سرعت رشد فقر در این مدت بیش از 27برابر شده است. (گزارش رئیس کمیته امداد امام خمینی(ره))
چالش سلامت و مرگومیر
بر اساس پیمایش ملی در سال 1396 شمسی که مبتنی بر استانداردهای جهانی انجام شده است یکسوم جمعیت ایران، نزدیک 15 میلیون، فرد بالغ مبتلا به بیماری فشار خون هستند؛ (فشار خون یکی از مهمترین و اصلیترین عوامل منجر به مرگومیر افراد میباشد) که 60 درصد از افراد مبتلا نسبت به بیماری خود آگاه نیستند و باز تنها 50 درصد افرادی که به بیماری خود اطلاع دارند؛ روند درمان را دنبال میکنند. 11 درصد جمعیت بالای 25 سال کشور به دیابت مبتلا و در حدود 90 درصد افراد ابتلا به دیابت از نوع دو است (دفتر مدیریت بیماریهای غیرواگیردار وزارت بهداشت درمان). برآوردها نشان میدهد که در ایران تا سال 2025، 35 درصد افزایش در بروز سرطان رخ خواهد داد که در مقایسه با جهان (27 درصد)، قابل ملاحظه خواهد بود؛ حدود نیمی از این افزایش در سنین 65 سال و بالاتر و میزان افزایش در زنان حدود 4 درصد بیشتر از مردان خواهد بود (عباچیزاده و کرامتینیا 1394). در سال 1395 پنح علت اصلی مرگومیر (بیماری قلبی و عروقی؛ سرطان؛ حوادث؛ بیماریهای دستگاه تنفسی و عفونی و انگلی) بیش از 71 درصد آمار فوت را به خود اختصاص دادند؛ با حذف آنها امید زندگی مردان 6/9 و زنان 8/10 سال افزوده میشود. بیماریهای قلبی و عروقی و سرطان در سنین سالمندی و بزرگسالی علل مهم مرگ هستند. (الهام فتحی و همکاران 1397)
نتیجهگیری
قریب به 23 درصد جمعیت کنونی ایران متولدین دهه 1360 و 1350 هستند که حاصل انفجار جمعیتی هستند. این جمعیت در سنین فعالیت قرار دارند و طبق آخرین سرشماری 1395 میانگین سنی جمعیت ایران حدود 30 سال بوده است و جمعیت حدوداً میانسال به حساب میآید؛ بهدلیل انفجار جمعیتی که در دهه 60 در ایران داشتیم، ساختار سنی جمعیت کشور جوان است؛ بهاعتقاد جمعیتشناسان، ساختار سنی جوان یک فرصت جمعیتی یا فرصت طلایی در اختیار کشور قرار میدهد که بتواند بهپشتوانه جمعیت جوان شرایط رشد و شکوفایی کشور را فراهم کند. پنجره جمعیتی ایران در سال 1385 باز شده و امکان استفاده بهینه از این ساختار سنی را فراهم کرده است؛ این پنجره جمعیتی مدت زمانی محدود و نزدیک به سه دهه ادامه دارد که متأسفانه ایران نصف این فرصت را از دست داده(!) و نتوانسته است در این 15 سال از این موهبت استفاده کند؛ اگر در این یک دهه آینده از این فرصت استفاده نکند این فرصت تبدیل به چالش امنیتی برای جامعه میشود، چون بعدِ یک دهه جمعیت بهسرعت بهسمت سالخوردگی پیش میرود.
در این نصفه راه؛ مدیریت ساختار سنی نقشی تعیینکننده دارد و سالمندی جمعیت با توجه به مطالب ذکرشده یک امر اجتنابناپذیر است و کاهش و افزایش باروری فقط سرعت سالمندی را کند و تند میکند. نبود مدیریت صحیح ساختار سنی در دوره انتقال جمعیت میتواند مشکلات و آسیبهای شدیدی به جامعه وارد کند و کنار سالمندی جمعیت باید به مدیریت بحرانهای کلان اقتصادی و اجتماعی (فقر؛ صندوق بازنشستگی؛ کاهش ارزش پول؛...) و زیست محیطی (آب؛ نشست زمین و...) توجه شود در غیر این صورت غفلت از آنها تبعاتی جبرانناپذیر در پی خواهد داشت.
سیدرضا میرخانی ـ کارشناس علوم اجتماعی
منابع:
- سازمان آمار کشور
- الهام فتحی «گزارش پدیده سالمندی جمعیت در ایران و آینده آن» ـ گزارش تحلیلی پژوهشکده آمار
- www.sustainabledevelopment.un.org
- سالخوردگی جمعیت ـ نویسنده رولان ـ ترجمه یعقوب فروتن
- مقدمه بر مفاهیم و موضوعات جمعیت ـ جان ویکس ـ ترجمه الهه میرزایی
- جمعیتشناسی ایران ـ حبیبالله زنجانی و همکاران ـ پژوهشکده آمار
- علل عمده مرگومیر ایران در سال 1395 ـ الهام فتحی و همکاران ـ نامه انجمن جمعیتشناسی 1397
- روندهای اجتماعی و پیشبینی سرطان در ایران تا سال 2025 ـ عباچیزاده و کرامتینیا ـ مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت ـ 1394
- www.un.org