اگر جریانهای اصیل معنوی اسلامی به درستی تبیین شود، عرفانهای نوظهور هیچ خریداری ندارد
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در برنامه رادیویی «راه و بیراه» گفت: ریشه پیدایش جریانهای معنوی را باید در عطش معنوی انسانها و ارتباط با دنیای ماوراء جستوجو کرد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، ویژه برنامه «راه و بیراه» با محوریت تبیین مبانی فکری عرفانهای کاذب به همت فرهنگسرای اندیشه و با همکاری رادیو گفتوگو در قالب برنامه زنده از این شبکه رادیویی پخش میشود. این ویژه برنامه رسانهای با رویکرد تبیینی- ایجابی به مسئله معنویتهای نوظهور و فرق ضاله پرداخته و ضمن معرفی جایگاه والای عرفان و معنویت در دین اسلام، تبعات اجتماعی و دینی این فرقههای عرفانی ضاله و مقابله با آنها را یادآور شده است.
جدیدترین قسمت از این برنامه رادیویی با موضوع «چرایی و چگونگی تهدیدات فرهنگی و اجتماعی عرفانهای نوظهور و کاذب در ایران» و با حضور بهزاد حمیدیه عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و مسلم گریوانی نویسنده و استاد حوزه روی آنتن رفت.
بهزاد حمیدیه درباره چرایی پیدایش عرفانهای نوظهور در ایران و جهان گفت: یکی از مؤلفههایی که باید مورد توجه قرار گیرد، بستری است که از جهان سنت تا جهان مدرن و پست مدرن ادامه پیدا کرده است. این مؤلفه این است که انسانها نیاز به معنا، قصد، انگیزه و هدف متعالیتر از زندگی خاکی و حیوانی دارند که بتواند اصل حیات و زندگی آنها را توجیه کند. انسانهای امروز مانند انسانهای گذشته نیاز به معنا و ارتباط با عالم دیگر دارند و اگر نسبت به این موضوع بیتوجه باشیم، به اشتباه میافتیم.
وی اضافه کرد: باید دقت داشت تحولاتی که در دوره معاصر ایجاد شده سر و شکل خاصی به معناجویی انسانها داده است. این سر و شکل تحت تأثیر تحولات فرهنگی است. برای مثال، یکی از مؤلفههایی که در جامعه پست مدرن امروز اهمیت بسیاری پیدا کرده خلاقیت است. خلاقیت و نوآوری در تمام عرصههای فرهنگی، علمی، اجتماعی، سیاسی و ... دیده میشود و انسانها دوست ندارند در محدودههای خاصی از زندگی باقی بمانند و علاقهمندند تا چیزهای جدیدی را تجربه کنند. تکنولوژیهای مدرن نیز به کمک این موضوع آمده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران تأکید کرد: این نوآوری، در مسئله دینداری و معنویتجویی نیز به وضوح دیده میشود. انسان غربی دوست دارد بداند که در شرق چه اتفاقاتی میافتد و دوست دارد این تجربیات را در زندگی خود نیز بچشد. در نقطه مقابل، انسانهایی که در شرق زندگی میکنند دوست دارند نسبت به علوم غریبهای که در غرب رایج بوده اطلاعات پیدا کنند. همین موضوع منجر به رفتارهای جامعهشناسی جدیدی میشود.
گریوانی در بخش دیگری از این گفتوگوی رادیویی درباره زمینههای ظهور عرفانهای کاذب گفت: به نظرم باید بین 3 کلیدواژه تفکیک قائل شویم؛ گاهی سخن از علل پیدایش جریانهای معنوی است، گاهی سخن از گرایش به آنهاست و گاهی دیگر، سخن از گسترش آنها. آقای حمیدیه به درستی اشاره کردند که پیدایش جریانهای معنوی ریشه در عطش معنوی انسانها داشته است. به عبارت دیگر، در طول تاریخ، عرفان و معنویت برای انسانها جذاب بوده است. در حقیقت، در عمق جانما میل به عالم ملکوت وجود دارد. میتوان گفت که عرفانهای کاذب از این نیاز و از این عطش سوءاستفاده کردهاند. سیر عظیمی از جوانان در کشورهای مختلف عطش معنوی داشتند و این نیاز آنان به درستی پاسخ داده نشد.
وی ادامه داد: با این که نیاز به معنویت، موضوعی فطری است، اما باید به نکات دیگری نیز دقت داشت؛ برای مثال، ما در بستر فرهنگی و دینی خود از غنای معنوی برخوردار هستیم. درخت اسلام، بدنهای تنومند و شاخ و برگ متعدد معنوی دارد. در فرهنگ غنی اسلامی، شخصیتهای معنوی و عرفانی زیادی داریم که نمونه آن را از شیخ کلینی تا آیت الله بهجت میتوان دید. با این حال، متاسفانه نتوانستیم این شخصیتهای معنوی و عرفانی خود را به خوبی معرفی کنیم. به نظرم اگر بتوانیم آن سبک زندگی معنوی و عرفانی را معرفی کنیم، میل به عرفانهای کاذب بسیار کم میشود. دقت داشته باشید که این جریانها سبک زندگی دینی را نشانه گرفتهاند و تلاش میکنند نشان دهند که عرفان اصیل دینی ناکارآمد است.
این نویسنده و استاد حوزه تأکید کرد: باید دقت کرد اگر ما جریانهای اصیل معنوی اسلامی را به درستی تبیین کنیم، عرفانهای نوظهور در کشور ما هیچ خریداری نخواهد داشت.
حمیدیه با اشاره به جنبه دیگری از تهدیدات عرفانهای نوظهور گفت: اشاره شد که اگر معنویت اصیل اسلامی را به درستی نشان بدهیم و ترویج کنیم، مردم آن گرایشهای معنوی نوپدید را رها خواهند کرد. با این جمله موافقم اما به نظرم در عمل موانعی به وجود میآید که ممکن است این موضوع را دچار تغییراتی کند. علمزدگی، تبلیغات، وجود جامعه مصرفی و ... از جمله موانعی است که باعث میشود هرچه قدر فرهنگ اسلامی و شیعی را ترویج کنیم، خیلی نباید امیدوار باشیم که جامعه ما از این گزند مصون بماند. به نظرم در کنار اینها باید مراقبتهایی انجام شود تا آن موانع ما را دچار مشکل نکند.
گریوانی درباره نحوه مواجهه با پدیده عرفانهای کاذب توضیح داد و گفت: وقتی یک جریان فکری و معنوی در کشورمان ایجاد میشود، مواجههها اینگونه است که خیلی سریع در برابر آن گارد گرفته شده و به نوعی آن را طرد میکنند. به عبارت دیگر، بدون آنکه شناختی از ماهیت، اهداف و خاستگاه آن داشته باشیم، چنین برخوردی صورت میگیرد. در حقیقت به تبعات و اثرگذاری منفی آنها توجه نداریم و صرفاً نسبت به آن گارد میگیریم. این موضوع باعث میشود که آن جریان فعالیتهای خود را به صورت مخفیتر و زیرزمینی ادامه دهد که اتفاق بسیار خطرناک است. دقت داشته باشید که در برابر جریان فکری و فرهنگی باید مقابله فکری و فرهنگی داشت. مگر آنکه آنان از دایره فکری و فرهنگی خود وارد فعالیتهای فرقهای و تشکیلاتی شوند که آسیبهای اجتماعی و امنیتی به همراه داشته باشند.
وی اضافه کرد: نوع مواجهه دیگری که وجود دارد این است که عرفانهای نوظهور را به تراس فلسفی و عرفانی خودمان عرضه میکنیم. باید دقت داشت که این عرفانهای کاذب خود را فراتر از عرفانهای اسلامی میدانند و اصلاً آنها را قبول ندارند. بسیاری از آنان خود را نجاتبخش بشر میدانند. به همین دلیل چنین برخوردی با آنان نیز دارای آسیبهایی است.
او در پایان گفت: بنده معتقدم که بهترین نوع مواجهه این است که به مؤلفههای این عرفانها دقت کرده و از این منظر برخورد فکری داشته باشیم. حتماً این عرفانها تلفیقی از ادیان و نکات روانشناختی هستند و باید به شیوه خودشان برخورد کرد. بنابراین به نظر میرسد که در مواجهه با عرفانهای نوظهور باید تراس معنوی و عرفانی خود را نشان دهیم و دست بالاتر را بگیریم. همین موضوع باعث میشود که مخاطب دست به مقایسه زده و عرفانهای کاذب کنار بروند.
براساس این گزارش، برنامه «راه و بیراه» به همت فرهنگسرای اندیشه با همکاری رادیو گفتوگو ساعت 18:30 از شبکه رادیویی گفتوگو پخش میشود.
انتهای پیام/