خصوصیات "رزمنده" به روایت شهید مهدی باکری+فیلم
سخنان فرمانده شهید مهدی باکری در میان رزمندگان لشکر ۳۱ عاشورا در دوران دفاع مقدس بسیار مشهور و اثرگذار بود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مهدی باکری در سال 1333 در شهرستان میاندوآب در یک خانواده مذهبی به دنیا آمد. پس از اخذ دیپلم به دانشگاه راه یافت و در رشته مهندسی مکانیک دانشگاه تبریز مشغول تحصیل شد. او در سازماندهی و استحکام سپاه ارومیه نقش فعالی را ایفا کرد. پس از آن بنا به ضرورت، دادستان دادگاه انقلاب ارومیه شد. همزمان با خدمت در سپاه، به مدت 9 ماه با عنوان شهردار ارومیه نیز خدمات ارزندهای را از خود به یادگار گذاشت.
مهدی باکری در مدت مسئولیتش به عنوان فرمانده عملیات سپاه ارومیه تلاشهای گستردهای را در برقراری امنیت و پاکسازی منطقه از لوث وجود وابستگاه و مزدوران شرق و غرب انجام داد. پس از شروع جنگ تحمیلی، راهی جبههها شد. در عملیات فتحالمبین با عنوان معاون تیپ نجف اشرف موثر بود. در عملیات رمضان با سمت فرماندهی تیپ عاشورا به نبرد بیامان در داخل خاک عراق پرداخت.او در عملیات والفجرمقدماتی و والفجر یک، دو، سه و چهار و خیبر با عنوان فرمانده لشکر عاشورا، ایثار همهجانبهای را از خود نشان داد.
این فرمانده دلاور در 25 اسفند ماه 1363 در عملیات بدر به شهادت رسید. در بدر به خاطر شرایط حساس عملیات، در حالی که رزمندگان لشکر را در شرق دجله از نزدیک هدایت میکرد، تلاش کرد تا مواضع تصرف شده را در مقابل پاتکهای دشمن تثبیت کند، که در نبردی دلیرانه، براثر اصابت تیر مستقیم مزدوران بعثی، به شهادت رسید. هنگامی که پیکر مطهرش را از طریق آبهای هورالعظیم انتقال میدادند، قایق حامل پیکر وی، مورد هدف آرپیجی دشمن قرار گرفت و قطره ناب وجودش به دریا پیوست.
سخنان این فرمانده شهید در میان رزمندگان لشکر 31 عاشورا بسیار مشهور و اثرگذار بود. آن سخنان در زمانی که خط مقدم در جبهههای جنگ با دشمن بعثی بود چنان تکامل یافته و تأمل برانگیز بود که بتوان از آن برای تمام خطوط مقدم در همه زمانها و همه جبههها اعم از جنگ سخت و جنگ نرم به صورتی مفید و کاربردی استفاده کرد. فرازهایی از این سخنان در ادامه قابل مشاهده است:
«خدا کمکش را به کسانی میدهد که مطیع محضش باشند. مجری محض اوامرش باشند. فقط هم برای او کار کنند. حالا حداقل تلاش کنند که برای او کار کنند ما نگوییم که خیلی سطح بالا باشند. نیتشان این باشد و حواسش هست که شیطان او را از راه به در نبرد تا دنبال شخصیتهای کاذب و چیزهای دیگر برود. حواسش هم به او باشد. هر وقت کمی راهش کج شد، زود درستش کند و نگذارد که هی کج برود. کسی که تمام مسائل را با معیار خودش میسنجد، خدا کمکش نمیکند. کسی که در هر کاری خدا را میبیند، خدا کمکش میکند.»
«در این پیشرفتها، در این جلو رفتن ها، آتش هم هست. پیشرفت اسلام امروز در این است که اگر به رزمندهای گفتند برو در زیر آتش دشمن، برود و نترسد و نلرزد.»