توهّمِ کنشگری، نگرانکنندهترین سویه فضای مجازی/ مسئولان فرهنگی بپذیرند که در جنگ هستیم
نگرانکنندهترین بحث درباره فضای مجازی این است که به ظاهر بدون متولی است و به همین دلیل کاربر خودش را کنشگری میپندارد که در خلق آن فضا سهیم است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، ویژه برنامه «امواج شبهه» مجموعه گفتوگوهای تخصصی درباره ماهیتشناسی رسانههای معاند فارسی زبان است که با مشارکت رادیو گفتوگو و فرهنگسرای اندیشه برگزار میشود.
جدیدترین قسمت از این برنامه با موضوع «رفتارشناسی دشمن در میدان نبرد فضای مجازی و لزوم تهاجم ترکیبی علیه دشمن» با حضور علی فلاحی سیفالدینی،کارشناس رسانه و سیدمحمد حسینینژاد، استاد دانشگاه روی آنتن رفت.
حسینی نژاد در ابتدای این برنامه، در پاسخ به سوالی درباره رفتارشناسی دشمن در فضای مجازی گفت: موضوع نخست در جنگ روایتها این است که این موضوع تازگی ندارد یعنی از صدر اسلام اتقاقات متعددی بر وجود این جنگ دلالت دارد. به عنوان مثال در حادثه کربلا، رشادتهای امام حسین (ع) جنگ فیزیکی بود اما اگر تبیین ارزشهای این نبرد توسط حضرت زینب (س) صورت نمیگرفت تمام مقاومتها و رشادتها از بین میرفت. در واقع شبیخون و تلاش دشمن در میدان نبرد نرم، پیشینه طولانی دارد.
کار اصلی دشمن به خصوص در فضای مجازی بر دو تفاوت عمده این فضا با رسانههای دیگر مانند ماهواره استوار است. یکی از این تفاوتها، ایجاد تلنگر در شبکههای اجتماعی و مجازی است. به عنوان مثال فرو کردن سوزن در بدن یک نفر موجب درد آنی و کوتاه مدت میشود اما با مدوامت در این کار، آن فرد از پای در میآید.
روش رسانههای مجازی هم این گونه است. زمانی که کاربر فضای مجازی یک پست مسموم را میبیند، در حد یک بار سوزن زدن تحت تاثیر قرار میگیرد اما در صورتی که روزها و ماهها با این تلنگرهای مسموم عجین باشد، به مرور زمان از راه خود منحرف میشود. در واقع رسانهها در فضای مجازی به صورت آهسته ذهن مخاطب را تسخیر میکنند.
کاربر فضای مجازی در اجبار هژمونیک قرار دارد
*آقای فلاحی! گاهی تاثیر یک خبر یا محتوایی که در فضای مجازی منتشر میشود از یک بمب و موشک بیشتر است، دقیقا به همین دلیل شبکههای معاند بر فضای مجازی متمرکز شدهاند و تلاش کردهاند روایتشان دست بالاتری نسبت به روایت ما داسته باشد. شما این رفتار رسانهای را چگونه تحلیل میکنید؟
زمانی نوع مدیریت فضای مجازی را بهتر درک میکنیم که به رسانههای کلاسیک توجه بیشتری داشته باشیم. رسانههای کلاسیک مانند تلویزیون جنبه مونولوگ دارند؛ از آنجایی که این رسانهها شناسنامه دارند، موضوع سندیت خبر اهمیت بسیار زیادی دارد و از پرستیژ و اعتبار اجتماعی خاصی برخوردارند که اجازه ندارند هر خبری را با هر کیفیتی منتشر کنند، بنابراین محدودیتهایی در رسانههای کلاسیک وجود دارد که در فضای مجازی برداشته میشود.
نگرانکنندهترین بحث درباره فضای مجازی این است که به ظاهر بدون متولی است، یعنی نهاد یا فردی که بر رفتار کاربر نظارت و او را هدایت کند وجود ندارد، به همین دلیل کاربر خود را کنشگر میداند و در خلق آن فضا خود را سهیم میداند و همدلی بیشتری دارد. از آنجایی که یک نوع بیاطلاعی و اجبار هژمونیک در فضای مجازی وجود دارد یعنی کاربر نمیداند که تحت یک اجبار فکری است بنابراین خود بخشی از آن مجموعه و فضا میشود و به شکلگیری آن کمک میکند.
در جنگ نرم، دشمن از مرزهای فرهنگی عبور کرده است و در خانه شما با شما میجنگند، از این رو ویرانی بسیار گسترده است. شاید این گونه به نظر برسد که همانند جنگ سخت بتوان با از بین بردن ابزارهای دشمن که در اینجا محدودسازی و از بین بردن زیرساختهاست، متخاصم را از خانه بیرون کرد اما با گستردگی تکنولوژی در جهان، روابط و شبکههای اجتماعی، عملا نگاه سخت افزاری، بستن و حذف مسیر دشمن مقدور نیست و ممکن است منجر به خسارتهای بیشتری شود.
مسئولان فرهنگی باید بپذیرند که در جنگ هستیم
*آقای حسینینژاد، همان طور که گفته شد شبکههای مجازی نه تنها مفهوم مورد نظر خود را به مخاطب القا میکنند بلکه بخشی از جامعه را درگیر تولید محتوا میکنند؛ چیزی که به آن شهروند خبرنگار میگویند. موضوع دوم عبور از مرز است، زمانی که یک سرباز میخواهد از مرزهای جغرافیایی سرزمینی وارد میشود، مرزبانی و ماموران امنیتی مانع میشوند اما موضوع این است که یک جنگ بین روایتها رخ می دهد یعنی نوع جنگ تغییر کرده است. پس باید نوع ایستادگی ما هم تغییر کند. در شرایطی که نمیتوان مرزها را بست، باید ایمنی را افزایش داد، از نظر شما این کار چگونه ممکن است؟ برای چیره شدن بر جنگ روایتها چه پتانسیلی داریم؟
موضوع مهم این است که مسئولان به ویژه بخش فرهنگی بپذیرند که اکنون در وضعیت جنگ قرار داریم. از سوی دیگر مشکل موجود این است که مراکز فرهنگی نیروهای خود را نمیشناسند تا یارگیری کنند و مسئولیت هر یک را تعیین کنند.
متاسفانه مجموعههای فرهنگی که متولی و مسئول تبلیغ در فضای مجازی هستند، به دلیل تعدد، به صورت جزیرهای کار میکنند، زمانی که انجام امور جداگانه باشد، هر چقدر تعداد جزیرهها هم زیاد باشد نتیجه مطلوب حاصل نمیشود.
در حال حاضر نیروی خوب جهادی که در فضای مجازی فعالیت کنند کم نداریم، اما هیچ یک از آنها در یک مجموعه و به صورت یکپارچه فعالیت نمیکنند. مجموعههای دولتی نباید به صورت مستقیم به مقوله تولید محتوا و تبیین وارد شوند. در واقع ما نیازمند یک قرارگاه یکسان و واحد هستیم که دیگر سازمانها و افراد زیر چتر آن و بر اساس نقشه و طرح تدوین شده عمل کنند.
*آقای فلاحی! به نظر شما رسانههای بیگانه به صورت مصداقی با ما چه میکنند؟
فعالیتها در سطوح مختلف صورت میگیرد. برخی مواقع جامعه نخبگانی مورد هدف قرار میگیرد و یک سطح از برنامه به صورت محدود، فقط برای این قشر تولید میشود. از جمله آنها میتوان به نواندیشی دینی، بازاندیشی دینی و روشنفکری دینی که به نوعی روایت رقیب از اسلام است اشاره کرد. گرچه این القای عقاید در سطح مردم نیست، اما به دلیل جایگاه و نقش نخبگان در جامعه، خواسته یا ناخواسته اذهان عمومی تحت تاثیر دیدگاه آنها قرار میگیرند.
گاهی فعالیتها در سطح جنبشهای اجتماعی است و در برخی مواقع، کنشهای صنفی را کاملا از مدار و مسیر خود منحرف میکنند. به طور مثال، این رسانهها در بین کارگران یا فرهنگیان که به دلیل وضعیت معیشتی خود اعتراض بر حقی دارند یا در میان مردم بخشی از ایران که مطالبات آبی دارند وارد میشوند و خواستهها را جابه جا میکنند. یعنی ممکن است در میان جمعیتی از فرهنگیان که خواهان افزایش حقوق خود هستند، پلاکاردهایی با شعار سیاسی مانند حقوق بشر و ... دیده شود که اساسا ارتباطی به این اعتراض ندارد.
در سطح دیگر فعالیتها، این افراد تلاش میکنند نظام ارزشی را دگرگون کنند؛ مانند جابهجا کردن نقش مادر در خانواده، تحریف جایگاه زن در جامعه و کاهش ارزش فرزندآوری. از آنجایی که ارزشها و هنجارها قوام اجتماع هستند و اجزای جامعه را پیوند میدهند، سست شدن آن موجب کاهش استحکام جامعه میشود.
باید بر اساس فطرت و عقل مردم عمل کنیم
*آقای حسینی نژاد! تهاجم ترکیبی مدنظر مقام معظم رهبری فراخوانی است که تنها متوجه رسانهها نیست، در واقع گستره بزرگتری از مسئولین تا نظام دارد. سوال این است که در شرایطی که طرف مقابل از امکانات و مردم کشور ما در جهت انتقال مفاهیم خود بهره میبرد، چه کنیم که مردم وارد این کارزار شوند و دامنه فراخوان رهبری به همه مردم گسترش یابد؟
در گام نخست باید ببینیم چه داریم و قدم بعدی چگونه ایرادات خود را برطرف کنیم. در ابتدا باید بدانیم ما موفقیتهای بسیار زیادی داشتهایم که در برخی موارد مغفول مانده است. به عنوان مثال؛ در روزهای کرونا، در برخی کشورها شاهد سرقت ماسک و هجوم مردم به فروشگاههای مواد غذایی و بهداشتی بودیم و افول کشورهای غربی و پوشالی بودن آنها را دیدیم.
در مقابل جنبشی در داخل کشور به راه افتاد که وظیفه آن کمک به دیگران بود. همچنین در بلایای طبیعی بارها شاهد کمک های مردم به هم بودهایم. این یک پتانسیل فوق العاده است که بستر اصلی آن در رسانهها و فضای مجازی ایجاد شد.
گفتنی است، برنامه «امواج شبهه» به تهیهکنندگی سیدهفاطمه شعار، گویندگی فاطمه عباسی و با کارشناسی و اجرای مصطفی صادقی از رادیو گفتوگو به مخاطبان عرضه میشود.
انتهای پیام/