آمریکا و پشتپرده موضع بیروت مقابل بحران اوکراین/ چرا اجرای سیاست «بیطرفی» در لبنان ممکن نیست؟
درحالی که مقامات وابسته به غرب در لبنان همواره در بحرانهای مختلف تأکید میکنند که به سیاست بیطرفی پایبند هستند، اما تناقض زیادی میان گفتار و عمل آنها دیده میشود.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، درحالی که کشورهای عربی از جمله کشورهای متحد آمریکا در منطقه تلاش کردند به موضع بیطرفی خود در مناقشه روسیه و اوکراین پایبند باشند، وزارت خارجه لبنان بهفاصله کوتاهی از آغاز عملیات نظامی مسکو در اوکراین، با اقدامی شتابزده بیانیهای در محکومیت این عملیات صادر کرد که با واکنشهای متعدد طرفهای داخلی لبنان مواجه شد.
منابع آگاه لبنانی فاش کردند که این موضع وزارت خارجه و «نجیب میقاتی» نخستوزیر لبنان تحت فشار سفارت آمریکا اتخاذ شده است.
در همین راستا «امین محمد حطیط» کارشناس لبنانی و تحلیلگر امور راهبردی منطقه در مقالهای اعلام کرد، همزمان با آغاز جنگ جهانی تروریسم علیه سوریه، دولت وقت لبنان موضع بیطرفی را اتخاذ کرد تا از تعهدات خود به سوریه بهواسطه معاهدات متعددی که با این کشور منعقد کرده بود فرار کند و در محاصره آمریکا علیه سوریه شریک شود. بیطرفی شعاری بود که در آن زمان توسط دولت وقت لبنان بهریاست «نجیب میقاتی» نخست وزیر کنونی این کشور مطرح شد، اما میبینیم اکنون خود میقاتی که تلاش دارد وانمود کند به سیاست بیطرفی لبنان متعهد است، رفتار و اظهارات او با این ادعاها مغایرت دارد.
در زمان جنگ سوریه در سال 2011 دولت وقت لبنان اعلام کرد که در این بحران بیطرف است؛ اما این شعار بیطرفی در میدان عمل توسط هیچیک از طرفهای لبنانی اعمال نشد و نه دولت و نه مؤلفههای سیاسی لبنان آن را اجرا نکردند، بهطوری که دولت در پروندههای متعدد مربوط به مسئله سوریه از دستورات غرب تحت رهبری آمریکا تبعیت کرد؛ بهویژه در زمینه پرونده آوارگان سوری و یکسری مسائل مالی و سیاسی.
عدم بیطرفی لبنان در مواضع گروههای مختلف این کشور نیز صراحتاً دیده میشد؛ به این صورت که برخی از گروهها کنار دولت سوریه در مقابله با تروریسم تکفیری و حامیان آن ایستادند و همچنین مانع ورود تروریستها به داخل لبنان شدند، در مقابل نیز برخی احزاب دیگر تحت دستور آمریکا کار میکردند و با حمایت از مواضع آمریکا در جایگاه دشمنی با دولت سوریه قرار داشتند و حتی از گروههای مسلح شورشی و تروریستهایی که وارد خاک سوریه میشدند نیز حمایت میکردند، همین مواضع متناقض نشان میدهد که این شکاف میان لبنانیها بسیار زیاد است و بر همین اساس آنها نمیتوانند موضع ثابت و روشنی در قبال پروندههای متعدد اتخاذ کنند.
در این میان مقاومت شعار بیطرفی لبنان در قبال بحران سوریه را توطئهای از جانب غرب میدانست؛ جایی که برخی طرفهای داخلی لبنان و همچنین سایر کشورهای حوزه خلیج فارس که اصالتاً مطیع آمریکا هستند خلاف ادعاهای خود در اجرای سیاست بیطرفی، در سنگر غرب و آمریکا و سایر متجاوزان ایستادند.
این اتفاق اکنون درباره بحران اوکراین نیز تکرار شده است، حدود 2 هفته قبل روسیه عملیات نظامی ویژه را در سراسر مرزهای خود با اوکراین آغاز کرد؛ عملیاتی که اهداف آن جنبه دفاعی دارد تا اوکراین تبدیل به سکوی غرب علیه روسیه نشود. هدف روسیه از آغاز این جنگ اشغالگری در اوکراین نیست؛ بلکه مسکو نمیخواهد اجازه دهد که کشورهای عضو ناتو از اوکراین بهعنوان پایگاهی علیه روسیه استفاده کنند و همچنین قصد دارد امنیت ملی خود را در برابر تجاوزات ناتو و آمریکا تضمین کند.
کشورهای غربی عملیات نظامی روسیه در اوکراین را یک تجاوز توصیف میکنند و با استفاده از ابزارهای مختلف سیاسی و رسانهای و اقتصادی به مقابله با آن میپردازند. اکنون درگیری در اوکراین و اطراف آن بهعنوان یک درگیری میان روسیه و غرب نمایان شده است.
با وجود اینکه ماهیت درگیری میان اوکراین و روسیه از همان ابتدا کاملاً شفاف و روشن بود اما دیدیم که لبنان بهعنوان یک کشور عربی که دولت آن همواره بر شعار بیطرفی تأکید کرده است، خلاف سایر کشورهای عربی که ترجیح دادند سکوت کنند با صدور یک بیانیه شتابزده، عملیات نظامی روسیه در اوکراین را محکوم کرد و خواستار توقف این عملیات شد. لبنان سپس در مجمع سازمان ملل متحد به پیشنویس قطعنامه آمریکایی ـ اروپایی علیه مسکو رأی مثبت داد.
درواقع لبنان عملاً ثابت کرد که واقعاً در مواضع خود بیطرف نیست، البته لبنان بهعنوان یکی از کشورهای عضو سازمان ملل متحد سیاستی دارد که خواستار امنیت و صلح و حلوفصل اختلافات با ابزارهای مسالمتآمیز و بهدور از کشتار و تخریب و آوارگی است. لبنان کشوری است که از تجاوز و اشغالگری اسرائیل به سرزمینها و حقوق و حاکمیت خود رنج برده و هنوز هم با همین چالشها مواجه است، با این حال لبنان قبل از اینکه درباره یک درگیری بینالمللی موضعگیری کند باید پیامدهای آن را بهشکل دقیق مورد بررسی قرار دهد.
تجربه تاریخی لبنان ثابت کرده است که گفتار و عمل مقامات این کشور با یکدیگر تطابق ندارد و همه چیز بستگی به این دارد که چهکسی کنترل امور کشور را در دست دارد و چه دولتی روی کار باشد، بهعنوان مثال در سال 2000 و زمانی که مقاومت، اشغالگران صهیونیست را از جنوب لبنان اخراج کرد دیدیم که این کشور چقدر در برابر فشارهای آمریکا با هدف تسلیم کردن لبنان مقابل اسرائیل ایستادگی کرد.
اما درباره بحران اوکراین اوضاع بهعکس است؛ بهطوری که دولت لبنان تحت فشار سفارت آمریکا یک موضع بیسابقه و شتابزده در قبال بحران اوکراین پیش گرفت، آن هم در حالی که کشورهای عربی متحد آمریکا همه سکوت کرده و به موضع بیطرفی خود پایبند بودند، این حقایق ثابت میکند که اساساً اجرای سیاست بیطرفی در کشوری مانند لبنان با توجه به ضعف دولت و سیاستمداران که بهدنبال منافع خود هستند، ممکن نیست، بنابراین مقامات لبنانی هر زمان که درباره سیاست بیطرفی این کشور صحبت میکنند منظورشان تبعیت از خواستههای آمریکاست.
انتهای پیام/+