گسترش زبان فارسی، بدون یقه دیپلمات و کفش براق
علیرضا قزوه با اشاره به تجربیات خود از حضورش در هند و تربیت شاعران به زبان فارسی گفت: من سعی کردم بسیجیوار کار کنم و پُر کار باشم.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، علیرضا قزوه که نزدیک به 9 سال نمایندگی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در کشورهای هند و تاجیکستان را بر عهده داشت، در برنامه «مدرسه ماه» به بخشی از تجربیان خود در این زمینه اشاره کرد و گفت: وقتی من وارد هند شدم، فقط دو شاعر مانده بودند که به زبان فارسی شعر میگفتند. ما در آنجا انجمن ادبی بیدل را برگزار کردیم تا به تربیت شاعران فارسیزبان بپردازیم. از همان جلسات 10 شاعر جوان به زبان فارسی تربیت شدند.
وی با بیان اینکه نباید در تدریس زبان فارسی ماند، بلکه باید این مسیر را به سمت ادبیات فارسی و در نهایت به شعر فارسی هدایت کرد، ادامه داد: یعنی اگر این افراد بتوانند شعر فارسی بگویند، دیگر به قله رسیدهایم. ما تلاش کردیم که شعر کودک و نوجوان به زبان فارسی را نیز در آنجا رواج دهیم. این کارها محصول تلاش است، محصول این نیست که من یقه دیپلمات و کفش براق بپوشم و سر ساعت رفت و آمد کنم، کاری هم به کار کسی نداشته باشم و فقط حقوقم را بگیرم. من سعی کردم بسیجیوار کار کنم و پُر کار باشم.
قزوه یادآور شد: بزرگترین اشتباه ما این است که چندین دهه بر یک مدار میچرخیم؛ در حالی که باید هر 10 سال یکبار مدار را عوض کرد. مثل کسانی که میخواهند ماهواره به فضا برسانند؛ مثل عقابی که میخواهد اوج بگیرد و مسیرش را عوض میکند تا برای رسیدن به این هدف بهترین مسیر را پیدا کند. ما اگر در یک مدار بچرخیم کار تکراری کردهایم.
این پژوهشگر با تأکید بر فعالیت در حوزه بینالملل یادآور شد: یکی از حرکاتی که به نظرم مهم است، حرکت به سمت بینالمللی شدن زبان و ادبیات است که متأسفانه خیلیها خود را از آن بینیاز میدانند. مسئله مهم دیگر، مسئله فارسیزبانان است. توجه به فارسی زبانان زکات ادبی ما است که باید بپردازیم؛ در حالی که ما آنها را رها کردیم.
قزوه افزود: یک روزهایی در هند شعر فارسی خواهان داشت. تمام شاعرانی که به امید زندگی بهتر از ایران به هند مهاجرت کردند، به هدفشان رسیدند؛ زیرا این محصولات در آنجا مخاطب داشت؛ ولی هند را از ما گرفتند. پاکستان و بنگلادش هم که به هند وصل بودند، از دست رفتند. یک روزگاری ترکیه مهد شعر فارسی بود و تا آلبانی سرزمین شعر فارسی شناخته میشد. در دورهای شاه اسماعیل صفوی شعر ترکی میگفت و سلطان سلیم عثمانی به زبان فارسی شعر میسرود. شعر فارسی در شبه جزیره بالکان هم مشتری خود را داشت.
وی با اشاره به تغییر شرایط برای زبان فارسی در کشورهای همسایه، به نقش رایزنان فرهنگی برای توسعه زبان فارسی اشاره و اضافه کرد: دیگر بازاری برای زبان فارسی نداریم و باید تلاش کنیم آن را ایجاد کنیم. با وجود این، خیلی از کسانی که رایزن فرهنگی ما میشوند، میخواهند خودشان را نشان دهند. فکر میکنند دنیا منتظر نشسته تا اینها از راه برسند؛ در حالی که فرهنگ این نیست. فرهنگ تبادل میخواهد، داد و ستد میخواهد. گاهی آنها چیزی دارند که ما نداریم.
قزوه از مرتضی سرهنگی و هدایتالله بهبودی از جمله افراد تأثیرگذار در حوزه فرهنگ یاد کرد و افزود: رایزن فرهنگی ما وقتی به کشوری میرسد، میخواهد همان روزهای اول آنجا را فتح کند؛ آن هم با کارهای جزئی و نمایشی. انگلیس آنقدر هشیار است که وقتی که در قالب تاجر وارد هند میشود، در 50 سال اول زبان فارسی را تبلیغ میکند؛ فقط برای اینکه مشتری جذب کند. کمکم در 50 سال بعد کار خود را میکند و زبان فارسی را از هند برمیچیند. استعمار کارش را بلد است و ما بلد نیستیم.