چند پروژه و یک هدف مشترک در لبنان/ چرا پازل توطئهها علیه حزبالله به نتیجه نمیرسد؟
پازل توطئههای خارجی علیه لبنان از فتنه منطقه الطیونه گرفته تا طرح جدید شیخنشینان خلیج فارس و تعلیق فعالیتهای سیاسی سعد حریری همگی در راستای تحقق یک هدف دنبال میشود.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، اگر پازل اتفاقات لبنان و سناریوهای خارجی در این کشور را از ماههای پایانی سال 2021 تا امروز کنار هم قرار دهیم، به یک هدف واحد میرسیم.
پازل توطئههای آمریکایی-عربی علیه لبنان
گذشته از حوادثی که اوایل سال گذشته میلادی در لبنان رخ داد، شاید بتوان گفت فتنه منطقه «الطیونه» بیروت در 14 اکتبر 2021 سرآغاز پروژه جدیدی بود که طرفهای ذینفع خارجی و در صدر آنها آمریکا و عربستان سعودی برای لبنان در نظر گرفتهاند. هدف از فتنهای که عناصر حزب نیروهای لبنانی به ریاست «سمیر جعجع» (که اکنون مهره اصلی عربستان در لبنان محسوب میشود)، در منطقه الطیونه به راه انداختند، کشاندن مقاومت به جنگ داخلی در لبنان و در نهایت به راه انداختن یک کمپین با هدف خلع سلاح حزبالله بود. اما با دوراندیشی و تدبیر حزبالله و رهبری آن، این فتنه ناکام ماند.
درحالی که مردم لبنان همچنان در حال دست و پنجه نرم کردن با بحران بیسابقه مالی و اقتصادی و معیشتی بودند، خود را در برابر موج تازهای از محاصره و تحریمهای خارجی دیدند که این بار توسط عربستان سعودی و سایر کشورهای حوزه خلیج فارس علیه آنها تحمیل شده بود؛ جایی که به فاصله 10 روز از فتنه منطقه الطیونه، ریاض و همپیمانانش اعلام کردند به دلیل اظهارات «جورج قرداحی» وزیر رسانه سابق لبنان درباره انتقاد از جنگ یمن، این طرفها لبنان را تحریم میکنند.
به این ترتیب کشورهای حوزه خلیج فارس بعد از محاصره لبنان، سفرای این کشور را اخراج و سفرای خود را از بیروت فراخواندند و خواستار استعفای قرداحی شدند. سرانجام بعد از گذشت چند ماه و کش و قوسهای فراوان، جورج قرداحی در عین پایبندی به مواضع ملی و همچنین دفاع از ملت مظلوم یمن در این جنگ ویرانگر، تحت فشارهای خارجی و البته داخلی از جانب برخی مسئولان لبنانی به ویژه 14 مارسیها مجبور به استعفا شده و تاکید کرد که این کار را صرفا به خاطر مردم انجام میدهد.
اما برخلاف آنچه که لبنانیها انتظار داشتند با استعفای قرداحی مواضع شیخنشینان خلیج فارس و به ویژه عربستان در قبال لبنان تغییری نکرد.
حتی ابتکاری که «امانوئل ماکرون» رئیس جمهوری فرانسه با سفر خود به عربستان سعودی جهت احیای روابط لبنان با کشورهای حوزه خلیج فارس مطرح کرد نیز کارساز نبود. همه اینها درحالی است که مقامات لبنانی از جمله «نجیب میقاتی» نخستوزیر این کشور در گفتار و رفتار تکاپوی زیادی برای جلب نظر سعودیها انجام دادند.
پروژه تازه شیخنشینان خلیج فارس برای سلطه بر لبنان
در شرایطی که هنوز نشانهای از حسن نیت شیخنشینان خلیج فارس در برابر لبنان دیده نمیشود و سفرای آنها هنوز به بیروت برنگشتهاند، شنبه هفته گذشته 22 ژانویه 2022 «احمد ناصر المحمد الصباح» وزیر خارجه کویت که روابط نزدیکی با عربستان سعودی دارد وارد لبنان شده و از یک «ابتکار عربی» برای «نجات لبنان» و احیای روابط میان این کشور با کشورهای عربی صحبت کرد.
شاید یک بازخوانی سریع و ظاهری از پروژه کشورهای حوزه خلیج فارس که با هماهنگی آمریکا تهیه شده و آن را اصطلاحا « ابتکار عربی» میخوانند، اینگونه وانمود کند که این طرفها به دنبال حل بحران لبنان و ازسرگیری روابط دیپلماتیک با آن هستند. اما واقعا اینگونه است؟ مطالعه دقیق بندهای مندرج در این پروژه که شامل 12 شرط برای لبنان است میتواند نیت واقعی و اهداف پشت پرده این طرح عربی را مشخص کند.
تعهد لبنان به سیاست بی طرفی (در امور منطقه) در گفتار و عمل، تعیین چارچوب زمانی مشخص برای اجرای قطعنامههای شماره 1559 شورای امنیت درباره خلع سلاح حزب الله و قطعنامه شماره 1608 درباره استقلال سیاسی لبنان. همچنین گفتگو درباره قطعنامه 1701 درخصوص تسلیحات حزب الله و منطقه جنوب لبنان طبق اصل کنترل دولت لبنان بر تسلیحات خارج از اختیارات دولت، توقف «مداخله» حزب الله در امور کشورهای حوزه خلیج فارس به طور ویژه و امور کشورهای عربی به شکل کلی و تعهد به این که هر طرف لبنانی که دست به اقدامات خصمانه علیه کشورهای شورای همکاری خلیج فارس بزند تحت پیگرد قانونی قرار خواهد گرفت و ایجاد سیستم تبادل اطلاعات امنیتی میان کشورهای شورای همکاری خلیج فارس با دولت لبنان از جمله شروطی است که شیخ نشینان خلیج فارس تحت نظارت آمریکا برای لبنان در نظر گرفتهاند.
همین موارد ثابت میکند که کشورهای عربی درواقع به دنبال کمک به لبنان یا احیای روابط با این کشور نیستند، بلکه میخواهند به هدفی برسند که آمریکا و رژیم صهیونیستی بعد از 2 دهه تکاپو و توطئه به آن نرسیدند یعنی: خلع سلاح حزبالله و حذف آن از صحنه سیاسی لبنان.
ناظران امور در این زمینه تاکید میکنند که اگر کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس مایل به کاهش تنش با لبنان هستند، میبایست ابتدا سیاستهای خود که عامل اصلی بروز تنش در این کشور است را مورد بازنگری قرار دهند و قدم اول برای برطرف کردن این سیاستهای غلط رفع تحریم مردم این کشور است ، تحریمی که از سوی کشورهایی مانند عربستان به امید تغییر رویکرد مردم لبنان و عدم حمایت از جریان مقاومت در این کشور اعمال شده است.
اما شواهد نشان میدهد که این کشورها به دنبال کاهش تنش یا برقراری روابط خوب با لبنان نیستند. همچنین با توجه به مواردی که گفته شد سفر یک مقام ارشد از کشورهای حوزه خلیج فارس به لبنان بعد از بحرانی که میان دو طرف به وجود آمده بود، با هدف کمک به مردم لبنان یا احیای روابط آن با کشورهای عربی انجام نشد؛ بلکه به دنبال تحمیل شروط مورد نظر محور آمریکایی-عربی و سیطره این کشورها بر همه تصمیمات و امور داخلی لبنان بود.
شروط شیخ نشینان خلیج فارس علیه حزبالله اجرا نخواهد شد
در همین راستا «عبدالله بوحبیب» وزیر امور خارجه لبنان به کویت رفت تا پاسخ دولت لبنان به خواستههای کشورهای حوزه خلیج فارس را تحویل همتایان خود در کنفرانس وزرای خارجه کشورهای عربی دهد. وی پیش از سفر به کویت تاکید کرد که من به کویت نمیروم تا سلاح حزبالله را تحویل دهم. من به موجودیت حزبالله پایان نمیدهم، این موضوع در لبنان مطرح نیست. ما برای گفتوگو به آنجا میرویم. مشورت همیشگی میان رهبران سیاسی لبنان از جمله حزبالله وجود دارد؛ حزبالله یک حزب لبنانی است و بر سیاست کشور سلطه ندارد.
از آن گذشته، ساختار سیاسی و شرایط داخلی لبنان به گونهای است که نه تنها دولت «نجیب میقاتی» بلکه هیچ دولت دیگری نمیتواند شروط کشورهای حوزه خلیج فارس علیه حزبالله را اجرایی کند؛ همان طور که در گذشته نیز این چنین بوده است. حتی آمریکا و رژیم صهیونیستی از دو دهه گذشته علیرغم توطئههای متعددی که علیه مقاومت لبنان به راه انداختند، نتوانستند جایگاه حزبالله را تحت تاثیر قرار دهند.
منابع لبنانی معتقدند هرطرفی که این شرایط غیرممکن و تحقیرآمیز را برای لبنان قرار داده به دنبال احیای روابط خود با این کشور نیست بلکه میخواهد به تحقیر دولت و ملت لبنان ادامه دهد. از دیدگاه ناظران سیاسی همین مسئله ایجاب میکند لبنانیها نیز پاسخ قاطع و متقابل به کشورهای حوزه خلیج فارس بدهند؛ چراکه در غیر این صورت باید حاکمیت و استقلال خود را تقدیم طرفهای خارجی کنند.
برخی سیاستمداران لبنانی نیز با انتقاد از سیاست مقامات این کشور در برابر کشورهای عربی و غربی، تاکید میکنند که چرا باید امنیت لبنان در گرو منافع برخی کشورهای حوزه خلیج فارس قرار بگیرد و مردم این کشور در آتش فتنههای خارجی بسوزند؟ به چه قیمتی؟ به قیمت جلب رضایت این کشورها و بازگشت سفرای آنها به بیروت در ازای تسلیم شدن لبنان در برابر شروط شیخ نشینان خلیج فارس یا در ازای وعدههای دروغین آنها در زمینه ارائه کمکهای مالی؟
بسیاری از لبنانیها معتقدند مقصر اصلی شرایط بحرانی که برای لبنان به وجود آمده مسئولان سیاسی حاکم بر این کشور هستند؛ چرا که رفتار آنها همواره به گونهای بوده که لبنان را در برابر دیکتههای کشورهای خارجی از جمله شیخنشینان خلیج فارس تسلیم کرده و همین امر لبنان را به این وضعیت اسفناک رسانده است.
روزنامه فرامنطقهای رای الیوم در همین زمینه اشاره کرد که اگر حاکمان قدرتمندی در لبنان وجود داشتند سفرای کشورهای حوزه خلیج فارس به این روش تحقیرآمیز بیروت را ترک نمیکردند و همچنین اگر مسئولان قدرتمندی در لبنان باشند، این شرایط تحقیرآمیز را برای بازگشت سفرای کشورهای حوزه خلیج فارس به بیروت نمیپذیرند.
تعلیق فعالیتهای سعد حریری چه معنایی دارد؟
در بحبوحه پازل توطئههای عربی-آمریکایی علیه لبنان، دوشنبه گذشته «سعد حریری» نخستوزیر پیشین این کشور و رئیس جریان المستقبل رسما اعلام کرد که فعالیتهای سیاسی خود را به حالت تعلیق درآورده است. شاخصها حاکی از آن است که حریری این تصمیم را بعد از ناامیدی از جلب رضایت عربستان و همچنین مشکلات مالی که در این کشور برای او به وجود آمده، اتخاذ کرده است.
در این بین عربستان که از سال 2017 سعد حریری را یک مهره سوخته در لبنان قلمداد میکرد که توانایی انجام برنامههای ریاض علیه حزبالله را ندارد، اکنون در حال سازماندهی مجدد کمپین خود و ایجاد ائتلافهای جدید میان اعضای جریان 14 مارس برای انتخابات پارلمانی لبنان بوده و در کنار آمریکا برای خریدن آرای سنیهای لبنان تلاش میکند.
کارشناسان امور منطقه بر این باورند که تعلیق فعالیتهای سیاسی سعد حریری نیز همانند استعفایش از منصب نخستوزیری لبنان، تحت فشار عربستان و متحدانش انجام شد و هدف از آن به هم ریختن کارتها در لبنان قبل از انتخابات است؛ به گونهای که فشارها علیه لبنان را در شرایط بحرانی کنونی افزایش داده و توپ را در زمین مقاومت و متحدان آن بیاندازد.
پرواضح است که تنها سودبرندگان از این برنامهها آمریکا و رژیم صهیونیستی و سپس متحدان آنها در کشورهای حوزه خلیج فارس هستند. اما همانطور که تاریخ ثابت کرده بزرگترین توطئهها نیز نتوانسته موقعیت مقاومت را در لبنان تحت شعاع قرار دهد و مسئولان لبنانی باید بدانند تسلیم شدنشان در برابر دیکتههای خارجی صرفا به قیمت زیر سوال بردن استقلال و حاکمیت لبنان تمام میشود.
انتهای پیام/