شبکه خارجی صدا و سیما و ماجرای سانسورِ حاج قاسم
وقتی سردار سلیمانی را شبکههای برونمرزی مثلِ پرستیوی معرفی میکنند تا مخاطبان آن سوی مرزها فریب رسانههای وارونهنما را نخورند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، دومین سالگرد شهادت سردار سلیمانی هم گذشت اما چنانکه راهپیمایی میلیونی امسال در بغداد نشان داد یاد و خاطره و مکتب قهرمان مبارزه با ظلم در عرصه برونمرزی هرگز فراموش نشده بلکه هر سال پُررنگتر از قبل ظاهر میشود.
رسانههای حقیقتگرای محور مقاومت به ویژه پرستیوی بخشی از یادآوری حماسهها و خدمات شهیدان حمله تروریستی آمریکا به فرودگاه بغداد در سال 1398 را برعهده دارند توانستند یاد سردار شهید همچنین مکتبی که ایشان پایهریزی کرد را زنده نگه داشته و به یادآوری خدمات این قهرمان بزرگ بپردازند.
پرستیوی و دیگر شبکههای برونمرزی صدا و سیما با معرفی مکتب سردار سلیمانی در سطح بینالمللی گام مهمی در ناکام کردن آمریکا برای رسیدن به اهدافش در پیش دارند. مردم جهان به این رسانهها نیاز دارند تا بتوانند بیشتر با قهرمان شهید امت اسلامی در قرن حاضر آشنا شوند.
خدمت به مردم، مبارزه با ظالم، حمایت از محرومان در هر زمان و مکان و در عین حال سادهزیستی و عدالتمحوری و حقمداری از مهمترین خصوصیات این قهرمان بزرگ امت اسلامی است.
گذشته از خبر و تفاسیر آن مستندها نیز سهم مهمی در راستای معرفی هرچه بیشتر شهیدان و محکوم کردن جنایت تروریستی آمریکا در 13 دی ماه 1398 برعهده دارند که پرستیوی با مستند بغداد؛ یک و 20 اولین گام برای تحقق این اهداف را برداشته بود.
یک بخش بسیار ارزشمند که پرستیوی میتواند آن را به خوبی اطلاعرسانی کند، رهیافت وحدتآفرین شهید سلیمانی است؛ ایجاد وحدت در میان ملتهای به شدت گرفتار اختلاف و تشتت در غرب آسیا و تشکیل محور مقاومت برای تمرکز بر هدف متعالی که آزادی ملتهای دردمند است.
از مهمترین بخشهای مکتب سردار سلیمانی است که نتیجه آن هم راستا شدن مذاهب و حتی ادیان مختلف برای مقابله با تروریسم داعش، اشغالگری آمریکا و رژیم صهیونیستی است. روندی که منطقه ما همچنان به آن نیاز دارد و اتفاقاً بازتاب آن در میان کشورهای غربی بسیار ارزشمند خواهد بود.
حقیقت در بیان پرستیوی
یکی از محورهای تبلیغاتی که رسانههای غربی و پیروان آنها در منطقه غرب آسیا دنبال میکنند بر این دروغ استوار شده که گروههای مبارز ضد اشغالگری را نائب ایران و دفاع از سرزمینهای اشغال شده را جنگ نیابتی به سود ایران قلمداد میکنند.
حال آنکه از طریق رسانههای محور مقاومت مانند پرستیوی این فرصت به مردم جهان داده میشود که بتوانند به اصل حقیقت دست یابند؛ اینکه مردم یمن در برابر اشغالگری دولت سعودی، مقاومت فلسطین و لبنان در مقابل تجاوزات اسرائیل و مردم عراق در مقابل اشغاگری آمریکا مبارزه میکنند و تنها از ایران الگوبرداری کردهاند.
معرفی شهید سردار سلیمانی در شبکههای برونمرزی به ویژه پرستیوی موجب خنثیشدن تبلیغات آمریکا و آشنایی کاملتر مخاطبان آن سوی مرزها با این قهرمان امت میشود تا بتوانند حقیقت خدمات شهید سلیمانی را درک کنند و از عمق فریبهای رسانههای وارونهنما مانند شبکههای جریان اصلی غرب آگاهی یابند.
یکی از موارد بسیار مهم این است که ایران از طریق ابزارهای دیپلماسی عمومی خود مانند پرستیوی بر مجازات آمران و عاملان این جنایت که مصداق کاملاً واضح و بارز تروریسم دولتی ایالات متحده بود تأکید کند و خواهان تشکیل دادگاه بینالمللی و یا تشکیل کمیته حقیقتیاب بینالمللی شود.
سؤالی به جایی که با ممارست پرستیوی لازم است در افکار عمومی کشورهای جهان به ویژه ممالک غربی نقش ببندد این است که اگر یک مسئول از آمریکا یا دولتهای متحدش، ترور میشد به همین سادگی از مقابل آن عبور میشد؟
یا مانند ترور رفیق حریری (که البته از نظر شخصیتی قابل مقایسه با سردار شهید نیست) تلاش میشد دادگاه بینالمللی برای محاکمه اوامر، عوامل و مخبران دخیل در این جنایت تشکیل شود؟ با وجود بزرگداشت بسیار در ایران اما هنوز نقش دولتهای متهم به مشارکت در این جنایت هنوز به روشنی مشخص نشدهاند.
نکته راهبردی در فعالیت پرستیوی در این زمینه به رسوا کردن دولتهای آمریکا و اروپا بازمیگردد که هر اقدام ضدانسانی خود را با شعار زیبای مبارزه با تروریسم توجیه میکنند اما آنچه دولت ترامپ در دو سال قبل انجام داد نشان داد که چه حکومتهایی تروریستاند.
این بخش از ماجرا همان خبرهاییاند که توسط رسانههای جریان اصلی غربی سانسور میشوند و رسانههای حقیقتگرا مانند پرستیوی به آن میپردازند.
نامه اخیر سفیر ایران در سازمان ملل به شورای امنیت ملل متحد که خواستار محکومیت آمریکا و اسرائیل به خاطر برنامهریزی، حمایت و ارتکاب ترور سردار سپهبد سلیمانی شده بود بیانگر آن است که هنوز این جنایت آشکار توسط سازمانهای بینالمللی به میزان کافی محکوم نشده و نیاز به مطالبه عمومی در سطح جهانی است که آن نیز مستلزم فعالیت بسیار بیشتر رسانههای برونمرزی است.
زمان شهادت سردار سلیمانی و ابومهدی مهندس همراستا با هیمنه گسترده جنگ شناختی در عراق و لبنان مصادف بود از اینرو فعالیت ابزارهای دیپلماسی عمومی به ویژه پرستیوی نقش بارزی در مقابله با جنگ نرم آمریکا و رژیم صهونیستی دارد چرا که این جنگ شناختی همچنان ادامه دارد.
بخش جنگ نرم نه تنها کمتر از برخورد سخت نظامی نیست بلکه مکملی برای آن خواهد بود که اگر روایتگری درستی از فعالیتهای شهید سلیمانی و سایر رهبران مقاومت مانند عماد مغنیه لبنانی، ابومهدی جمال جعفر عراقی و رئیس صالح صماد یمنی انجام نشود گویی اهداف آنها به سر منزل مقصود نرسیده است.
در حقیقت وظیفه بسیار مهمی برعهده رسانههای محور مقاومت به ویژه شبکههایی مانند پرستیوی است چرا که ابزار قدرت نرم محسوب میشوند و جنگ شناختی و مدیریت ادراک اکنون بیش از گذشته و قویتر از ابعاد جنگ سخت مورد توجه آمریکا، اسرائیل، عربستان سعودی و امارات قرار دارد.
به بیان بهتر ادامه حرکت سردار شهید در محور مقاومت باید در رسانههایی مانند پرستیوی که دارای بُرد جهانیاند تا ابد استمرار یابد.
انتهای پیام/