آیا ترکیه تحولات قزاقستان را به درستی درک کرد؟
تحلیلگر ترکیه، به این اشاره کرده که مقامات این کشور، از درک واقعیتهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی قزاقستان عاجز ماندند و نتوانستند این موضوع را تحلیل کنند که چرا معترضین، در همان گام نخست، مجسمه نورسلطان نظربایف را پایین کشیدند.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، امروز نیز صحبت درباره تحولات اخیر قزاقستان، در تیتر نخست اغلب روزنامه های ترکیه بود.
روزنامه دیریلیش پستا از مهمترین روزنامه های تحت امر اتاق فکر حزب عدالت و توسعه، در تیتر نخست خود مدعی شده که تمام تحولات اخیر قزاقستان، به خاطر فعالیت های تیم جورج سوروس و سفارش دهندگان انقلاب مخملی است.
اگر چه در برخی از رسانه های طرفدار حزب حاکم ترکیه، به طور مداوم از مداخله سوروس در قزاقستان، سخن به میان آمده است، اما کم نیستند شمار تحلیل گرانی که به طور واقع بینانه، رویکرد سیاست خارجی ترکیه در قبال قزاقستان و آسیای میانه را به چالش کشیده اند.
بررسی اجمالی دیدگاه های بسیاری از کارشناسان و تحلیل گران ترکیه، نشان دهنده این است که آنکارا در درک ابعاد مختلف رویدادهای قزاقستان عاجز مانده است.
با اسب رفتید، با هواپیما بازگشتید
فهمی کورو از تحلیل گران مشهور ترکیه، به ذکر خاطرات خود از دوران استقلال کشورهای عضو اتحاد سابق جماهیر شوری پرداخته است.
او در یادداشت خود، از این سخن به میان آورده که پس از انحلال نظام سیاسی اتحاد جماهیر شوروی و سر برآوردن کشورهای استقلال یافته ای همچون قزاقستان، همراه با حکمت چتین وزیر وقت امور خارجه، به تمام کشورهای جدید سفر کرده و در همه کشورها، چنین جمله ای را از مردم شنیده است:«خوش آمدید. شما سوار بر اسب هایتان رفته بودید و حالا با هواپیما به اینجا آمده اید.»
منظور این بود که در دوران عثمانی شکست های سنگینی بر سپاه عثمانی تحمیل شده و ترکیه حتی تا دوران انحلال شوروی نمی توانست ارتباط چندانی با کشورهای ترک زبان برقرار کند. اما در دوران جدید و در طول 30 سال گذشته، تغییراتی به وجود آمد و این تغییرات موجب آن شد که ترکیه تا حدودی از کشورهای جدید شناخت پیدا کند. اما فهمی کورو بر این باور است که ترکیه در برابر تصاویر پیاده شدن نیروهای روسی در قزاقستان شوکه و غافلگیر شده و اردوغان هرگز باور نمی کرد که نظربایف و توکایف برای آرام کردن مردم خود، از نیروی روسیه کمک بگیرند.
به زعم فهمی کورو، پیاده شدن نیروهای روسی در قزاقستان، به این معنی است که اگرچه این کشور از اتحاد سابق جماهیر شوروی جدا شده و استقلال یافته، اما هنوز هم کلید امنیت و ثبات آن در دست روسیه است.
فهمی کورو، در ادامه به این اشاره کرده که مقامات ترکیه، از درک واقعیت های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی قزاقستان عاجز مانده اند و نتوانستند این موضوع را تحلیل کنند که چرا معترضین، در همان گام نخست، مجسمه نورسلطان نظربایف را پایین کشیدند. چرا که او، اعضای خانواده و نزدیکانش، به درازای سه دهه اخیر، بیشترین بهره را از منابع اقتصادی قزاقستان برده و مردم عادی را در فقر و نداری نگه داشته اند.
چرا ترکیه هشدار نداد؟
مصطفی کارا علی اوغلو از دیگر تحلیل گران سیاسی ترکیه نوشته است: «بگذارید بی تعارف بگویم، قزاقستان در این سه دهه، همواره یک رژیم بسته و استثمارگر بوده است. مردم در این شرایط واقعاً از نظر اقتصادی و سیاسی به تنگ آمدند و همه می دانستند که قزاقستان عملاً به بن بست رسیده و با مردم خود، خوب تا نمی کند. اما چرا هیچکدام از کشورهای ترک، حتی هشدار کوچکی ندادند؟ همین چند وقت پیش بود که رئیس جمهور قزاقستان نیز در نشست سازمان کشورهای ترک، در استانبول مهمان ما بود. نه ترکیه و نه هیچ کشور دیگری حاضر نشد از دولت قزاقستان بخواهد که در برابر اعتراضات مردمی، اعتدال را در پیش بگیرد. اما نکته مهم تر از موضوع چند و چون برخورد دولت با معترضین، اهمیت درک این نکته است که امروز در قزاقستان، نیروهای سازمان پیمان امنیت جمعی متشکل از روسیه، بلاروس، قرقیزستان، تاجیکستان و ارمنستان در میدان حضور دارند و این روسیه و بلاروس هستند و نه ترکیه و دیگر اعضای تشکیلات کشورهای ترک.»
ناتوانی از درک واقعیت ها
ابراهیم کراز نیز نوشته است: «ما افرادی داریم که خود را به عنوان کارشناسان متخصص منطقه معرفی می کنند و در رسانه های دولتی نیز، این افراد را همچون متخصصین کشورهای ترک زبان معرفی می کنند. اما همچنان که دیدیم، آنان هیچ شناختی از وضعیت قزاقستان نداشتند و ندارند. ما به دنبال تحلیل عمیق، اطلاعات دقیق و رسیدن به یک دیدگاه راهبردی و منطقی نیستیم. به عبارتی ساده و روشن، این دسته از به ظاهر متخصصین ما، اطلاعاتی دارند اما در همان حدی که یک شهروند عادی می تواند این دانسته ها را از گوگل و دائره المعارف ها در بیاورد. در نتیجه، دستگاه دیپلماسی کشور، در برابر رویدادهای قزاقسستان، عملاً متعجب و غافلگیر شد. پس، نداشتن دانش و تخصص، یکی از دلایلی است که ما متوجه نشدیم در قزاقستان چه اتفاقی می افتد. در یک کلام جهل ما، نمایان شد. فهمیدیم که به اصطلاح کارشناسان جهان ترک، واقعاً از دنیای ترک بی خبرند. البته این هم بماند که نه تنها در مورد قزاقستان، بلکه در مورد کشوری همچون سوریه که با ما بیش از نهصد کیلومتر مرز مشترک دارد، شناخت دقیقی نداشتیم و همین مساله، کار دستمان داد.»
کراز در ادامه می گوید: «نکته دیگری که باید به آن توجه کنیم، ساختار سیاسی و اجتماعی خود قزاقستان است. در کشوری که 30 سال پیش در نتیجه انحلال اتحاد جماهیر شوروی استقلال خود را به دست آورد، سیستم مدیریت شوروی برای 30 سال بدون تغییر باقی مانده است. انتخابات نمایشی، حکومت تک حزبی، ترس از پلیس، قدرت بی انتهای خانواده های حاکم در دسترسی به ثروت و قدرت، همه این ها موضوعاتی مهم و جدی هستند که باید به آنها توجه شود. هنوز هم در قزاقستان، بعد از 3 دهه، تغییرات بنیادینی روی نداده و خبری از مطبوعات آزاد، قوه قضائیه مستقل، احزاب مخالف واقعی و جامعه مدنی وجود ندارد. بنابراین کانالی وجود ندارد که مردم بتوانند از طریق آن شکایات و مطالبات آنها را بشنوند. متأسفانه، تقریباً در تمام جمهوری های شوروی سابق، چنین صفاتی صدق می کند و از بسیاری جهات، قزاقستان از همه آنها بهتر است!»
گفتند، منطقه را خیابان به خیابان می شناسیم!
پروفسور بارش دوست ار استاد دانشگاه و از تحلیل گران برجسته جمهوریت نوشته است:« قزاقستان، کشوری با ژئوپلیتیک مهم، منابع غنی انرژی و سیاست خارجی متعادل، جایگاه خاصی در آسیای مرکزی، جهان ترک و اوراسیا دارد. این کشور با مساحت 2.7 میلیون کیلومتر مربع، نهمین کشور بزرگ جهان است. این کشور با روسیه، چین، قرقیزستان، ترکمنستان و ازبکستان همسایه است. رئیس جمهور توکایف که در سال 2019 قدرت را از نظربایف تحویل گرفت، استفاده از زبان قزاقی را بهبود بخشید و سیاست قزاق سازی را دنبال کرد. درک این نکته مهم است که روابط چین با قزاقستان در حال بهبود است.
قزاقستان که سرشار از نفت و گاز طبیعی است و با ظرفیت تولید گندم توجه ها را به خود جلب می کند، گاز طبیعی را به چین می فروشد. چینی ها، آمریکا به همراه ترکیه از نظر سرمایه گذاری از روسیه پیشی گرفته و در میان سرمایه گذاران اصلی این کشور قرار دارند. دنیای تجارت ترکیه در بخش هایی مانند انرژی، ساخت و ساز، غذا و مدیریت هتل سرمایه گذاری می کند. تعداد زیادی از شهروندان ترکیه در قزاقستان زندگی می کنند. دانشگاه احمد یسوی ترکیه نیز در قزاقستان است.»
پروفسور دوست ار، تشر و کنایه ای به ادبیات اردوغان و داود اوغلو زده و نوشته است: در جریان تحولات عربی، آقایان ادعا می کردند که منطقه را خیابان به خیابان می شناسند و در آسمان هیچ کشوری، پرنده بدون اذن و هماهنگی ترکیه پر نمی زند. بعدها دیدیم که همه این سخنان، بی اساس و غلط بوده است. در نتیجه در شرایط فعلی نیز، برای ترکیه و دولت های ترک مهم است که یک سیاست متعادل، دقیق و هوشمندانه را دنبال کنند و از زبان دیپلماتیک به درستی استفاده کنند. از اظهاراتی که منجر به آشفتگی می شود، پرهیز کنند. دفاع از استقلال، تمامیت، حاکمیت، وحدت سیاسی و ثبات قزاقستان ضروری است.»
مشاور اردوغان چه گفت؟
پروفسور برهان الدین دوران، یکی از مشاورین مهم اردوغان است. او در روزنامه صباح قلم می زند، رئیس مرکز مطالعات اقتصادی اجتماعی (ستا) است و عضو هیات مشاورین سیاست خارجی و امنیت ملی نهاد ریاست جمهوری ترکیه؛ یعنی همان گروهی که ریاست آن با ابراهیم کالن است.
دوران در مقاله خود در روزنامه صباح، به نکاتی اشاره کرده که نشان دهنده نوعی از نگرش محتاطانه تیم اردوغان در قبال تحولات قزاقستان است.
اگر چه برخی رسانه های بلندگوی آکپارتی مداوماً از آمریکا، جورج سوروس و انقلاب مخملی حرف می زنند اما دوران گفته است:«رئیس جمهور اردوغان به عنوان رئیس دوره ای سازمان کشورهای ترک به توکایف گفته که در مقابله با قیام ها در کنار قزاقستان است و می تواند انواع دانش فنی و تجربه را به اشتراک بگذارد. البته باید برخی اقدامات داخلی مهم در قزاقستان انجام شود. از جمله اصلاح توزیع درآمد، به طوری که اعتراضات ناشی از مشکلات دگرگونی اجتماعی-اقتصادی قزاقستان به فعالیت های تروریستی دائمی تبدیل نشود. با این حال، انتظار می رود روسیه احتیاط کند تا از ارتش خود برای مداخله مستقیم با معترضان قزاق استفاده نکند. در غیر این صورت، این خطر وجود دارد که اعتراضات به طور کامل شکل ناسیونالیسم قزاق را به خود بگیرد و اقلیت های روسی در مناطق شمالی نیز دچار درگیری شوند.»
در پایان باید گفت، تحولات قزاقستان توجه ترکیه را جلب کرده و شواهد نشان می دهد که بر خلاف برخی تصورات و توقعات آنکارا، گروه موسوم به «تشکیلات کشورهای ترک» نمی تواند در این ماجرا، نقش مهم و تعیین کننده ای ایفا کند.
انتهای پیام/