مقدمفر: سردار سلیمانی میگفت "برای این مردم جان بدهیم، جا دارد" / هنرمندان با "زبان بینالمللی هنر" حاجقاسم را بشناسانند
در دومین سالگرد این سردار بزرگِ اسلام از شما شاعران و هنرمندان کمک میخواهیم که بیایید با زبانِ هنر، حاج قاسم را بشناسانیم. زبان هنر و شعر، زبان بینالمللی است. نباید از این زبان و ابزارِ مهم انتقال مفاهیم و محتوا، غفلت کنیم.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، آیین بزرگداشت دومین سالگرد سردار شهید قاسم سلیمانی تحت عنوان «تشییع نور» در خانه شعر و ادبیات برگزار شد.
در این مراسم که با تلاوت آیات قرآن شروع شد، رئیس سازمان نوسازی عباس آباد و نادعلی عضو شورای شهر تهران به سخنرانی پرداختند. همچنین صرافان شاعر آیینی ابیاتی را که در وصف شهید سلیمانی سروده بود خواند.
در این برنامه مرتضی آلکثیر، نفیسهسادات موسوی، هادی جانفدا، میلاد عرفانپور شعرای این مراسم بودند که به خواندن اشعار و سرودههای خود پرداختند. همچنین المیرا شریفیمقدم گوینده خبر به بیان خاطرات خود درباره حضور مردم در تشییع حاج قاسم سلیمانی و مزار این شهید پرداخت. در پایان حاج محسن عرب خالقی نیز به مداحی و ذکر مصیبت حضرت زهرا و گرامیداشت حاج قاسم سلیمانی پرداخت.
حمیدرضا مقدمفر دبیر دومین سالگرد شهادت قاسم سلیمانی ضمن سخنانی در این مراسم تصریح کرد: حاج قاسم سلیمانی در دو جا، مردم دنیا را متحیر کرد؛ یکی به مراسم یادبود یکی از شهدای مدافع حرم در شمال کشور برمیگردد که با اقتدار اعلام کرد تا سه ماه دیگر داعش از این کره خاکی حذف خواهد شد. ابتدا اینها فکر کردند این حرف یک لاف است؛ اما دیدند ایشان سر وعدهای که دادند محقق شد. دنیا از این اقتدار متحیر ماند که چطور در آن زمانبندی دقیق داعش نابود شد. این هم در عرصههای سیاسی، نظامی و امنیتی خیلی متعارف نیست. اما حاج قاسم دنیا را متحیر کرد.
وی خاطرنشان کرد: جای دوم در مراسم تشییع ایشان بود که هم حماسه و هم آن یومالله بود؛ یومالله یعنی روزی که خداوند خودش را نشان میدهد. روزی که دستِ خدا به عنوان کمک و عملی که خدایی است و کار بشر نیست، نشان میدهد. روز تشییع، بیسابقه بود؛ جمعیت کمّی و هم کیفی بود؛ جمعیتی که دهها میلیونی چه در عراق و ایران و پنج استان و چه کیفیت این جمعیت قشری، ظاهری، اعتقادی، قومی و مذهبی، همه بودند. این جمعیت کمّی و کیفی با دلدادگی و با عشق حضور داشتند و اینجا هم دنیا متحیّر شدند.
دبیر دومین سالگرد حاج قاسم سلیمانی تأکید کرد: هنوز هم برخی نمیتوانند هضم کنند که چه اتفاقی افتاد و چه شد. مقام معظم رهبری فرمودند این ناشی از صداقت و اخلاص این مرد بوده و این سنت الهی است. اگر کسی با این رویه جلو رفت خداوند محبوبیتش را در دلِ مردم قرار میدهد. این سنت الهی است؛ «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا » اگر کسی مؤمن بود و اگر عملش هم عمل خالصی بود خداوند حبّش را در دل مردم قرار میدهد.
او همچنین با اشاره به اینکه ما معدود آدمی مثلِ حاج قاسم داریم و باید قرنها بگذرد، افزود: آن چیزی که ما در زیارت امینالله آرزو میکنیم «مَحْبُوبَةً فِی أَرْضِكَ وَ سَمَائِكَ» از این دریچه خداوند به انسان میدهد و به محبوب دلها تبدیل میشود و آسمانیها بیشتر او را درمییابند و از حضورش بهره میبرند. ما حاج قاسم را هنوز نتوانستیم خوب بشناسیم و شاید سالها طول بکشد. یکی از زبانهایی که میتوان حاج قاسم را خوب معرفی کرد؛ زبانِ هنر و شعر است. شاید بتوان یک کتاب را با یک بیت شعر حرف زد و در واقع یک کتاب را از لحاظ مفهوم و معنا و محتوا با یک بیت شعر معرفی کرد. چون ما معدود آدمی مثلِ حاج قاسم داریم و باید قرنها بگذرد. نه حاج قاسمی که دست یافتنی نیست بلکه حاج قاسمی که دستیافتنی است.
مقدمفر خاطرنشان کرد: چند روز پیش وقتی با ستاد حاج قاسم سلیمانی به محضر رهبر انقلاب رسیدیم ایشان فرمودند که من درباره «حاج قاسم» گفتم مکتب! این مکتب دو رکن دارد صداقت و اخلاص. اگر میخواهیم حاج قاسم شویم باید به این دو رکن برسیم. البته رسیدن به این دو رکن ساده نیست. چرا که منظور از صداقت راست گفتن نیست راست عمل کردن هم هست. راست عمل کردن تا کجا میرسد، کسی محبت به اهل بیت دارد. سردار ادعا دارد که عاشق حضرت زهرا(س) است. در زندگیاش یک خانه در کرمان دارد وقفِ حضرت زهرا(س) میکند. دهه فاطمیه که در قید حیاتِ دنیایی بودند این جلسه را برگزار میکردند و این خانه به بیتالزهرا(س) تبدیل شد. چند خانه کناری را هم خیرین خریداری و وقف کردند و مردم چه در دوران حیاتِ دنیایی و بعد از شهادت ملجأ و پناهی برای عاشقان اهلبیت است که هیئت برگزار میکنند.
وی با اشاره به عبارت قرآنی «نعمالعبد انه أواب» به مردمداری و نعمالعبد بودن حاج قاسم اشاره کرد و گفت: یک عبارت قرآنی داریم که برای دو نفر، ویژه است مختص یک قوم و فرد. بعضی از آیات هست مثلاًٌ آیه داریم «نعم العبد ۖ إنه أواب»؛ این دو جا در قرآن به کار رفته برای دو نفر. معنیاش این است خیلی بنده خوبی است نعم العبد. خداوند میفرمایند خیلی سراغ ما میآید و یاد ما میکند. این عبارت قرآنی یکی درباره حضرت سلیمان نبی و یک آیه هم درباره حضرت ایوب(ع) است. به خاطر ویژگیهایی که این دو نفر دارند. حاج قاسم جنسش از همین جنسِ «نعم العبد» بود. صداقت و اخلاص با خدا و صداقت و اخلاص با مردم؛ واقعاً خوب مردمداری میکرد نه فقط امنیت و آرامش در مقابل تهدیدات داعش بلکه در سیل و زلزله هم حضور مؤثر حاج قاسم را داشتیم؛ جایی هم تواضع و فروتنی میکرد.
مشاور فرهنگی و رسانهای فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی همچنین ادامه داد: امسال میخواستیم شعار انتخاب کنیم بررسی کردیم و دیدیم همان شعار «مرد میدان» خیلی خوب است و به دلِ مردم نشسته است. هر سال این شعار را به ذهن برسانیم. پیشنهادهای متعددی آمد. سردار جملهای دارند و تکیهکلام و تکیه رفتارهایی؛ جایی جمعیتی بود بلند میشد که برود میگفت حلالم کنید. یک تکیهکلام با مسئولین هم داشت که میگفت ما مدیون ملت ایرانیم. این مردم را قدر بدهیم که خوب مردمیاند. جان بدهیم برای این مردم جا دارد. نگاه بلندی نسبت به مردم داشت. میگفت کل ایران حرم است و این حرم شکست بخورد و فرو بریزد و همه مردم ایران را انقلابی میدید و افقِ بلندی داشت. با مردم صادق بود و آنچه میگفت عمل میکرد. اخلاص هم داشت، مخلص نه در شعار! اخلاصش را در عمل ثابت کرد.
وی افزود: اخلاص و صداقت با خدا، با مردم و با ولایت. ولایتمداری حاج قاسم با امثال ما فرق داشت. یک جمله مکرر از سردار پخش میشود که از شئونات عاقبت بخیری این است دوست داشته باشید این حکیم فرزانه و نائب امام عصر و به ایشان عشق بورزید. واقعاً خودش به این حرفها عمل میکرد. میدانست که حضرت آقا این نظر را دارد برای او حجت بود. دیگر تقسیمبندی مولوی و ارشادی و حکم و فتوا، ندارد. ولایتمداری و تبعیتش ویژه بود. با ولایت عشقورزی میکرد. حضرت آقا هم به ایشان عشق میورزیدند. دیدید که امسال در دیدار با خانواده شهید سلیمانی، حضرت آقا به هنگامِ نقل یک خاطره، چطور بغض کردند. نشان داد که حضرت آقا هنوز در این مصیبت بغض دارند. نه فقط در تشییع و نمازی که برای ایشان خواندند؛ هنوز داغدارند و این عشق دو طرفه است.
مقدمفر به وجوه دیگر سردار سلیمانی در مبارزه با دشمن پرداخت و گفت: از دیگر وجوه سردار سلیمانی صداقت نسبت به دشمن بود. این خیلی نوبر است. دشمن میدانست حاج قاسم به هیچ وجه اعتمادی به او ندارد. خنده و گریه و اخم دشمن هیچ تأثیری روی او ندارد. دلِ سردار با نصرت الهی گرم است. دشمن را چیزی حساب نمیکرد. من چند سال پیش خدمت سیدحسن نصرالله در لبنان رسیدم. ایشان میگفت یک چیزی که من میگویم به مقام معظم رهبری و حاج قاسم، این صهیونیستها در سرزمینهای اشغالی خیلی جدّی میگیرند. من تهدید میکنم حیفاء را میزنیم و یا تهدیدات دیگری داریم بلافاصله مردمش به پناهگاه میروند و به آن باور دارند. مثلاً نتانیاهو و رهبرانشان چیزی میگویند مردم به صداقتشان شک دارند و میدانند شاید آنها عملیات روانی میکنند اما حرفهای ما را جدّی میگیرند. حاج قاسم میگوید سه ماه دیگر داعش نابود خواهد شد میدانند راست میگوید. این حرف از جنسِ همان حرفهایی است که حضرت آقا میفرمایند 25 سال دیگر اسرائیلی وجود ندارد، راست میگویند و محقق خواهد شد.
وی افزود: حتماً شنیدهاید در نقلها؛ ایشان فرمانده لشکر 41 ثارالله بود و در زمان امنیت جنوب شرق، شرورترین اشرار که جنایتهایی را مرتکب شده بود که زبانزد بود. حاج قاسم با یک فریبی او را دستگیر کرد. به او وعده داد که اگر میخواهی دست از سر تو برداریم و به تو حمله نکنیم اینجا پناهنده شو و اماننامه میدهیم. بعد که ایشان گزارشِ دستگیری را خدمتِ مقام معظم رهبری ارائه میدهند و میگویند که بالأخره این شرور را گرفتیم. حضرت آقا سؤال میکنند چطوری او را دستگیر کردید؟ توضیح میدهند یک اماننامه دادیم و او هم آمد. حضرت آقا فرمودند سریع آزادش کنید. سردار پرسیدند چرا؟ معظمله فرمودند برای اینکه شما به او وعده دادید. دشمن است و فرقی نمیکند وعده دادید باید صداقت داشته باشید. حاج قاسم در مکتب مقام معظم رهبری آموخته که باید با دشمن هم صادق باشد. وعده میدهد باید عمل کند و شروری که حکمش اعدام بود، آزاد میشود.
دبیر دومین سالگرد حاج قاسم سلیمانی در پایان خاطرنشان کرد: این برکات حاج قاسم هنوز ناشناخته است و در دومین سالگرد این سردار بزرگِ اسلام از شما شاعران و هنرمندان کمک میخواهیم که بیایید با زبانِ هنر، حاج قاسم را بشناسانیم. زبان هنر و شعر، زبان بینالمللی است. نباید از این زبان و ابزارِ مهم انتقال مفاهیم و محتوا، غفلت کنیم. حاج قاسم خیلی شعر دوست داشت و اهل مطالعه بود. در کوچکترین زمانها و فرصتها کتاب دستشان بود و بیشترین مطالعاتشان هم رمان بود و به شعر هم علاقه ویژهای داشت. عاشقها همین ویژگی را دارند. حاج قاسم هم عاشق خدا و ولایت و اهلبیت بود. از این مکتبی که حضرت آقا فرمودند عقلانیت، تدبیر و حکمت، جزو مدیریت و فرماندهی حاج قاسم بود. اما در کنار همه اینها عاشق دلباخته بود که خیلیها نمیتوانند حاج قاسم را هضم کنند. اما چه کنیم در بحثِ عقل و عشق. عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی؛ عشق داند که در این دایره سرگردانند. همچنان که خود او میگفت قبل از اینکه شهید بشوی باید شهید باشی و شهیدانه زندگی کنی.
انتهای پیام/