چرا میگوییم «مرگ بر آمریکا»؟/ نوشتن از آمریکا ترکش دارد
نویسنده کتاب «آمریکای جهانخوار» میگوید: شعار «مرگ بر آمریکا» را میتوانیم یکی از فروع دین و جزو تبری در نظر بگیریم.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، علی شعیبی از جمله طلبههایی است که در سالهای اخیر تلاش کرده تا با حضور و فعالیت در عرصه ادبیات کودک و نوجوان، به بخشی از موضوعات مغفول در این زمینه بپردازد. از او تاکنون آثار متعددی و عمدتاً با مضمون دینی منتشر شده است؛ از «اسرار و رموز خلقت» و «بدان رحمک الله» گرفته تا «اصول دین نوجوان» و «بچههای خوب، زندگی خوب». تازهترین کتابی که از او اخیراً توسط دفتر نشر معارف منتشر شده است، «آمریکای جهانخوار» نام دارد؛ کتابی که تلاش دارد تا مخاطب نوجوان را با چرایی شعار «مرگ بر آمریکا» آشنا کند.
ادبیات مقاومت در سالهای اخیر با توجه به موضوعات جدید، توانست در فضای جدیدی نفس بکشد و فعالیت کند؛ با وجود این به نظر میرسد حرف نگفته در این حوزه برای گروه سنی کودک و نوجوان بسیار است. کمتر کتابی است که با این رویکرد برای نسل جدید نوشته شده باشد. شعیبی با در نظر گرفتن این خلأ، تلاش کرده است با نگاهی تاریخی به رابطه آمریکا با ایران و سابقه دشمنی و کارشکنیهای او برای ملت ایران، به فلسفه شعار «مرگ بر آمریکا» بپردازد. نویسنده در کنار این مسئله، از اقدامات آمریکا در دیگر کشورها غافل نبوده است. او در 16 فصل کتاب حاضر در ذیل موضوعات گوناگون با فلشبکهای تاریخی به اقدامات آمریکا و سیاستهای این کشور در خصوص دیگر ملتها اشاره کرده است.
کتاب «آمریکای جهانخوار» به تازگی توسط دفتر نشر معارف روانه بازار نشر شده است. خبرگزاری تسنیم به همین مناسبت گفتوگویی با این نویسنده داشته است که میتوانید در ادامه بخوانید:
*تسنیم: آقای شعیبی با توجه به سابقه فعالیت شما و کتابهایی که تاکنون منتشر کردهاید، به نظر میرسد کتاب «آمریکای جهانخوار» اولین کتاب شما در حوزه مسائل سیاسی باشد. ما تاکنون با آثار شما در حوزه ادبیات دینی آشنا بودیم، از این منظر کتاب حاضر کمی فضای متفاوتتری برای داشته است. کمی درباره چرایی پرداختن به این موضوع در قالب کتاب توضیح دهید.
اگر به حالت کلی نگاه کنیم، شعار «مرگ بر آمریکا» را میتوانیم یکی از فروع دین و جزو تبری در نظر بگیریم. معرفی دشمن و شناساندن آن به کودکان و نوجوانان یکی از راههای تربیتی است که متأسفانه تاحدودی مغفول مانده است. حجتالاسلام و المسلمین پناهیان در یکی از سخنرانیهای خود اشاره کرده بود که چرا بچهها به سمت غرب میروند؟ و بعد ادامه داده بود که چون غرب را نمیشناسند؛ به همین دلیل به آن سمت گرایش پیدا میکنند. اینجاست که شناختن دشمن در سنین پایینتر اهمیت پیدا میکند. باید به کودکان و نوجوانان خود بگوییم که غرب، دشمن ماست و این دشمنی تمام نمیشود.
نکته دیگر این است که فضای سیاسی کشور نیز ایجاب میکند تا نسل جدید ما به این شناخت و آگاهی برسد. آمریکا از قدیمالایام با ما پدرکشتگی دارد و این مناقشه و دشمنی تمامنشدنی است. ردپای آن را میتوانیم در دوران مصدق و بر سر ماجرای کودتای 28 مرداد ببینیم. در دوران پهلوی نیز این رد پا در همکاری آمریکاییها با نیروهای ساواک برای اعمال شکنجه و خشونت علیه انقلابیون و مبارزان قابل رؤیت است. از سوی دیگر، نمودی از این دشمنی را میتوانیم در اصرار برای تصویب قوانین عجیب و غریبی مانند کاپیتولاسیون نیز ببینیم که براساس آن مستشاران آمریکا که در ایران خدمت میکردند، مصونیت داشتند. در دوره پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز این دشمنی ادامه داشت؛ از حمایت از صدام برای حمله به ایران گرفته تا تحریمهای مختلف و ... .
در کتاب «آمریکای جهانخوار» تلاش کردیم به این دست از موضوعات اشاره کنیم و در کنار آن، اقداماتی را که آمریکا در دیگر کشورها انجام داده نیز به عنوان نمونههای دیگر از اقدامات آمریکا عنوان شده است. سعی کردیم شرارتهای این کشور در کشورهای مختلف جهان را به نمایش بگذارم. به همین منظور 69 نمونه از اقدامات آمریکا از شرارتها گرفته تا کشتار، کودتا و تحریم و ... را ذکر کردم. مخاطب نوجوان در این کتاب متوجه میشود که دشمنی آمریکا فقط با کشورهای اسلامی نیست؛ او حتی به کشورهای همسایه خود مانند مکزیک نیز رحم نکرده و با اعمال تغییراتی در نظم جمعیتی ایالت تگزاس، آن را به خاک آمریکا ملحق کرده است. یا در نمونهای دیگر آوردهام که موضوع تحریم تنها محدود به ایران نیست، آمریکا دیگر کشورها مانند آلمان و فرانسه را که از جمله متحدانش به حساب میآمد، نیز تحریم کرده است.
*تسنیم: کتاب به چه موضوعاتی در این رابطه میپردازد؟
کتاب شامل 16 بخش است که در هر بخش ابتدا اقدامات آمریکا با دیگر کشورها ذکر شده و در ادامه، به دشمنی آمریکا در قبال ایران در آن موضوع خاص اشاره شده است. در کتاب «آمریکای جهانخوار» موضوعاتی مانند تحریم، کودتا، ترور، خیانت، غصب و غارت، نژادپرستی، قتل عام، شکنجه وحشیانه و ... در اقدامات و سیاستهای آمریکا مورد بررسی قرار گرفته است.
ذیل هر موضوع، نمونههایی از ایران و سایر کشورها ذکر شده است. مثلاً در بخش ترور، ضمن اشاره به اقداماتی که آمریکا برای کشتن فیدل کاسترو انجام داده بود، به ترور شهید سردار قاسم سلیمانی نیز اشاره شده است.
*تسنیم: با وجود رشد ادبیات مقاومت و انتشار عناوین متعدد در این زمینه، به نظر میرسد که ما کمی در این حوزه برای گروه سنی کودک و نوجوان منفعل عمل کرده و کمتر اثری را به این موضوعات اختصاص دادهایم. دلیل آن را در چه میبینید؟
معمولاً نویسندگان کمتر به سراغ پرداختن به این دست از موضوعات برای گروه سنی کودک و نوجوان میروند. برخی اینطور استدلال میکنند که این دست از موضوعات خشن است و طرح آن برای گروه سنی نوجوان مناسب نیست؛ این در حالی است که نوجوان ما امروز پیوسته در معرض محتوای خشونتآمیز مانند برخی از بازیهای کامپیوتری است.
مسئله دیگری که سبب میشود تا برخی از نویسندگان کمتر به سمت پرداختن به این موضوعات حرکت کنند، دلدادگی به فرهنگ غرب است. به نظرم پرداختن به این دست از موضوعات و نوشتن درباره دشمنیهای غرب به ویژه آمریکا ترکشدار است و ممکن است که نویسنده را کمکم از برخی از محافل طرد کنند. اما لازم بود که در این حوزه کتابی نوشته و مخاطب نوجوان با این مسائل آشنا شود.
یکی دیگر از موضوعاتی که بنا دارم در این حوزه به آن بپردازم، سازمان مجاهدین خلق است؛ اینکه چطور و با چه هدفی راهاندازی شد، به کجا رسید، چه اقداماتی علیه کشور و مردم انجام دادند، ترورها و ... مسائلی است که نوجوان امروز باید نسبت به آن آگاهی داشته باشد.
*تسنیم: به نظر میرسد که مسئله خشونت که اشاره کردید، موضوع مهمی باشد. این مسئله در نگارش کتابهایی که درباره برخی از موضوعات پررنگتر میشود و حساسیت بیشتری دارد. به این مسئله نیز توجه داشتید؟
غیر از این نمیتواند باشد. ما به بعضی از مسائل اشاره کردیم و به ناچار از طرح برخی دیگر منصرف شدیم. اما ناگزیر بودیم که بعضی از مسائل را تاحدودی مطرح کنیم. از جمله اینکه نقش آمریکا در شکنجههای دوران شاه در ساواک چه بود؟ نوجوانان باید بدانند که شاه چه بلایی سر مردم خود آورده است و اینکه الآن شروع به تطهیر دوره پهلوی کردهاند، چه هدفی دارند.
*تسنیم: گمان میکنم ضرورت پرداختن به مسائل اینچنینی علاوه بر دشمنشناسی که شما بر آن تأکید داشتید، از منظر تاریخی نیز حائز اهمیت است؛ بهخصوص اینکه معمولاً ایرانیها حافظه تاریخی خوبی ندارند و همین موضوع در برخی زمانها مسئلهساز شده است.
بله؛ همینطور است. در سفری که به عراق رفته بودیم، متوجه شدیم که برخی از نوجوانان عراقی از دوران صدام با آب و تاب تعریف میکنند. پیرمردی که همراه ما بود به این نوجوانان گفت که مشکل شما این است که دوره صدام را درک نکردید، ما در آن زمان نان هم نداشتیم که بخوریم و شما نمیدانید که صدام چه بلایی سر ما آورده است! این دست از اظهارنظرها در میان نسل جدید بیانگر تسلط رسانههای غربی و تبلیغات نادرست است. این موضوع درباره نوجوان ایرانی نیز ممکن است صدق کند. رسانههای غربی تلاش میکنند تا واقعیت قلب شده را با رنگ و لعاب به مخاطب خود ارائه دهند؛به همین دلیل لازم است که نوجوان از ریشه و با نگاهی به تاریخ، مسائل روزگار خود را بشناسد و با آن آشنا باشد.
انتهای پیام/