پیروزی در مادر نبردها تکلیف جنگ یمن را یکسره میکند/ دلایل وحشت عربستان از سقوط «مأرب»/ مصاحبه اختصاصی
یک عضو جنبش انصارالله تاکید میکند که نبرد مأرب، پایه و اساس همه نبردها و به عبارتی، مادر همه نبردهای جاری در یمن است و آزادسازی آن تقریبا به معنای آزادسازی تمام استانهای اشغالی خواهد بود.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از صنعاء، تحولات میدانی یمن این روزها تحت تاثیر نبرد همه جانبه ارتش و کمیتههای مردمی یمن به رهبری انصارالله برای پاکسازی کامل استان استراتژیک مأرب از لوث وجود مزدوران ائتلاف سعودی اماراتی و حامیان آمریکایی صهیونیستی آنها قرار دارد که با موفقیتهای چشمگیری تا کنون روبرو بوده و انصارالله و متحدانش به دروازههای این شهر و استان استراتژیک رسیدهاند و با توجه به خبر خروج تسلیحات سنگین توسط ائتلاف جنگ افروزان و مزدورانشان، به احتمال زیاد طی روزهای آینده خبر آزادی مأرب به عنوان بزرگترین دستاورد میدانی و نظامی در برابر متجاوزان اعلام خواهد شد که میتواند روند جنگ تحمیلی علیه ملت یمن را به طور کامل تغییر دهد و به نوعی تیر خلاص را به پیکر متجاوزان و مزدوران پس از هفت سال جنگ افروزی و کشتار بیگناهان در یمن شلیک کند.
درباره آخرین تحولات سیاسی و میدانی صحنه یمن به ویژه تحولات میدانی مأرب با «عبدالوهاب المحبشی» از اعضای دفتر سیاسی جنبش انصارالله یمن به گفتگو نشستهایم.
مهمترین محورهای مصاحبه با «عبدالوهاب المحبشی» عضو دفتر سیاسی انصارالله
- تجاوز نظامی دشمن به یمن همچنان ادامه دارد. جنگندههای سعودی تمام نقاط کشور را هدف تجاوزات خود قرار میدهند و محاصره یمن تشدید شده است.
-عملیات نیروهای ارتش و کمیتههای مردمی در راستای وادار کردن متجاوزان سعودی و آمریکایی به صلح و توقف تجاوزگری به کشور قرار دارد.
- وضعیت نظامی ارتش و کمیتههای مردمی و نیروهای مسلح، بسیار بهتر از قبل است.
-مأرب تقریبا از چهار طرف در محاصره است و بازپسگیری آن از اشغال عربستان سعودی و آمریکا مسئله زمان است، وضعیت (ارتش و کمیتههای مردمی) در مأرب بهتر است.
-برای دشمن، ادامه اشغال مأرب به معنای تسلط بر نفت مأرب، شبوه و حضرموت و سیطره بر ثروتهای تمام استانهای اشغالی است.
-نبرد مأرب، مادر همه نبردهای جاری در یمن است و آزادسازی مأرب تقریبا به معنای آزادسازی تمام استانهای اشغالی است.
-متجاوزان خواهان توقف اقدامات نظامی هستند، چون تنها گزینه پیش روی خود را توقف عملیات و اقدامات نظامی میدانند.
- جبهه دشمن از هم فروپاشیده است. مقاومت و ایستادگی ملت یمن، دشمن را از هم فروپاشید و به وضعیتی رسیده که به سختی میتواند روند بسیج و جنگیدن در یک جبهه را ادامه دهد.
- عربستان طول مرزهایش را اعلام نمیکند و همواره در تلاش برای توسعهطلبی است.
-سعودیها تلاش میکنند تا خیلی از مناطق استانهای حضرموت و المهره را به سود عربستان تکه تکه کنند.
- ابتکار عمل عبدالملک الحوثی به معنای سیطره دولت صنعاء بر استان مأرب نیست.
- هیچ راه حل سیاسی، جز با خروج اشغالگران وجود ندارد.هدف ما، آزادسازی استان المهره از اشغالگری است.
-سازمان ملل همواره تلاش میکند، چیزی را به طرف ضعیف تحمیل کند، که طرف قوی قادر به تحمیل آن نیست.
-سازمان ملل در پس نکبت (اشغال) فلسطین و همه مشکلات فلسطین و همه مشکلات امت اسلام و ملتهای مستضعف جهان قرار دارد.
مشروح مصاحبه با «عبدالوهاب المحبشی» عضو دفتر سیاسی انصارالله
خبرگزاری تسنیم: جناب آقای «عبدالوهاب المحبشی»، عضو دفتر سیاسی «انصارالله»سئوال ما درباره عملیات نظامی گستردهای است که عمق عربستان سعودی را هدف گرفت و اینکه صنعا خواهان رساندن چه پیامها و نشانههایی بود و اینکه این عملیات چه ارتباطی با تحولات استان مأرب دارد؟
المحبشی: در پاسخ به این سئوال باید بگویم که این عملیات به طور کلی در راستای رویارویی و مقابله با تجاوز نظامی انجام شد. تجاوز نظامی به کشور همچنان ادامه دارد و برای یک لحظه هم متوقف نشده است. جنگندههای سعودی تمام نقاط کشور را هدف تجاوزات خود قرار میدهند و تجاوز آمریکایی – سعودی به طور کلی و محاصره شدیدتر و بیشتر از مراحل دیگر شده است.
این عملیات در چارچوب پاسخ مستمر نیروهای مسلح،ارتش و کمیتههای مردمی به این تجاوز و نیز با هدف وادار کردن متجاوزان سعودی و آمریکایی به صلح و توقف تجاوزگری به کشور قرار دارد، اینها قطعا پیامهای صلح هستند.همانگونه که شهید «صالح الصماد» از آنها سخن میگفت.
تسنیم: جناب عبدالوهاب، نبردها در مأرب از سر گرفته شده و میرود تا به اوج برسد. وضعیت نظامی ارتش و کمیتههای مردمی را چگونه ارزیابی میکنید؟
المحبشی: درباره نبرد مأرب باید بگویم، وضعیت نظامی ارتش و کمیتههای مردمی و نیروهای مسلح، بسیار بهتر از قبل است. مأرب تقریبا از چهار طرف در محاصره است و بازپسگیری و آزادسازی مأرب از اشغال عربستان سعودی و آمریکا مسئله زمان است، وضعیت(ارتش و کمیتههای مردمی) در مأرب بهتر است.نبردها حتی در عمق مأرب، پشت شهر و به سمت صافر در گرفته و آغاز شده است . تعیین سرنوشت این نبرد، مسئله زمان است.
اگر می بینیم، نبرد مأرب چنین زمانبر شده، به دلیل شرایط متفاوت آن است. مناطق باز در استان مأرب بیابانی است و شاهد پرواز گسترده جنگندههای سعودی و آمریکایی است که مأرب پیش از این، شاهد این اندازه از پرواز هواپیماهای نظامی نبوده است.مشارکت انگلیس و همه شرکتهای نفتی دنیا و شرکتهای بین المللی وابسته به صنعت نفت که نفوذی گسترده به طور کلی در غرب و کشورهای غربی دارند .
تمام طرفهایی که استان مأرب برای آنها حکم دروازه ورود به استانهای جنوبی و شرقی است و مأرب را لقمه چرب و نرمی میدانند و آن را با قراردادهای نفتی میان خود تقسیم کردهاند، برای ادامه اشغال این استان و تداوم سیطره بر آن بیباکانه میجنگند،چون برای آنها معنای تسلط بر نفت مأرب، شبوه و حضرموت و سیطره بر ثروتهای تمام استانهای اشغالی از نفت و بنادر گرفته تا آبهای منطقهای و جزیرهها، همه چیز مأرب برای اشغالگران این معنا را میدهد، اما فراتر از آن هدف از اشغال مأرب، ضربه زدن به جمهوری مستقل و دارای حاکمیت ملی یمن است.به همین دلیل، نبرد مأرب، پایه و اساس همه نبردهاست و اگر این توصیف درست باشد، مادر همه نبردهای جاری در یمن است و آزادسازی مأرب تقریبا به معنای آزادسازی تمام استانهای اشغالی است.
تسنیم: به نظر شما، چرا کشورهای متجاوز تلاش میکنند تا وضعیت و شرایط نظامی را همانند وضعیت مأرب، بدون تغییر نگه دارند؟
المحبشی: البته دشمن آمریکایی و دشمن متجاوز سعودی، اگر بتوانند همه جبههها را فعال کنند، لحظهای این امر را به تاخیر نمیاندازند و قبلا همه جبههها را فعال میکردند. اکنون تلاش برای ثابت و بدون تغییر نگه داشتن جبهه مأرب به معنای باقی نگه داشتن وضعیت میدانی و نظامی در همین وضعیت کنونی است و دلیل آن هم بسیار ساده است، زیرا آنها دیگر نمیتوانند، به تجاوزات خود ادامه دهند.
در چنین شرایطی طرفی که توان ادامه حملات را ندارد.میخواهد کمترین ضرر و زیان را متحمل شود و کمترین ضرر برایش،ثابت و بدون تغییر نگه داشتن وضعیت نظامی و میدانی است. درحالی که هرگز خواهان حفظ وضعیت میدانی نبودند؛هنگامی که در وضعیت تهاجمی قرار داشتند و پیشقراولان نیروهای متجاوز به منطقه «نِهِم» در استان صنعا رسیده بودند، اما اکنون آنها(عربستان و متحدان) خواهان توقف اقدامات نظامی هستند، چون تنها گزینه پیش روی خود را توقف عملیات و اقدامات نظامی میدانند، زیرا اگر پیشروی ارتش و کمیتههای مردمی ادامه یابد؛ آزادسازی مناطق اشغال شده هم ادامه مییابد.
آنها فقط به این دلیل خواهان توقف عملیات نظامی هستند. آنها اگر قادر به فعالسازی دیگر جبهههای بودند، تردید نمیکردند و به طور مداوم تلاش میکنند، با فعال کردن این جبهه از فشار بر استان و شهر مأرب و مزدوران خود در این استان بکاهند، اما تمام اینها فقط در حد همان تلاش برای کاستن از فشار باقی میماند، چون قدرتی فراتر از این ندارد، چون دشمن از هم فروپاشیده است.
مقاومت و ایستادگی ملت یمن، سبب فروپاشی صفوف دشمن شد و به وضعیتی رسیده که به سختی میتواند روند بسیج و جنگیدن در یک جبهه را ادامه دهد.به همین سبب تلاش دارد، تمام نیروهایش را از جبهههای مختلف گرد آورده و بر این جبهه تمرکز و دستاوردهایی را برای خود محقق کند.به طور کلی پس از عنایات خداوند، باقی نگه داشتن متجاوزان در موضع دفاعی و تلاش برای حفظ دستاوردهای محقق شده، مرهون پیشروی ارتش و کمیتههای مردمی و ایستادگی مردم و نیروهای مسلح و قبایل شریف مبارز است و برای حفظ دستاوردهایی که قبلا محقق شده تلاش میکند.
تسنیم: درباره روند سیاسی باید گفت چندین ابتکار عمل در دو مسیر ارائه شده است که مهمترین آنها، طرح پیشنهادی «سید عبدالملک بدر الدین الحوثی» درباره راه حل سیاسی در مأرب بود. چرا کشورهای متجاوز این طرح را با وجود واقعی و عینی بودن آن رد کردند؟
المحبشی: آنها نمیخواهند، مأرب در دست مردم آن باشد. آنها میخواهند، مأرب تهی از مردم آن و صرفا برای آنها(متجاوزان)باشد تا همچنان نفت و سیطره بر استان و به طور کلی اشغالگری را حفظ کنند. عربستان سعودی از زمان شکلگیری و تأسیس، کشور توسعهطلبی بود و هیچگاه توسعهطلبیهایش را متوقف نکرد. عربستان طول مرزهایش را اعلام نمیکند و همواره در تلاش برای توسعهطلبی است. همه کشورها دارای مرزهای مشخص و معینی هستند و از آنها کم و یا به آنها اضافه نمیکنند. به جز عربستان سعودی که تلاش میکند، از رژیم صهیونیستی تبعیت کند و اینکه کشوری باشد که همواره درصدد توسعه و گسترش مرزهایش باشد.
وقتی به نقشه سیاسی این کشور در سال 1990 نگاهی بیندازید. خواهید دید که این نقشه با آنچه هم اکنون وجود دارد، تفاوت دارد. دلیلش این است که همواره به زیان کشورهای همجوار در حال توسعهطلبی است. این کشور با اردن و عراق و کویت و امارات و قطر مشکل دارد. با همه اختلاف دارد، مشکلات و اختلافاتی با یمن دارد. به همین دلیل اقدام به اشغال تقریبا کامل منطقه «ربع الخالی» کرد و امروز تلاش میکند، در سرتاسر جغرافیای یمن، حتی در استان های جنوبی این کشور گسترش یابد که مرزهای آن با این کشور در سال 2000 میلادی مشخص و ترسیم شد.
این کشور امروز مرزهای خود را حتی در سطح رسمی گسترش داده و در تلاش است خیلی از مناطق استانهای حضرموت و المهره را به سود عربستان تکه تکه کند، در حالی که ابتکار عمل عبدالملک الحوثی برای مأرب راهحلهای واقعی مشخص و قابل اجرا قائل میشود و قطعا به معنای سیطره دولت صنعاء بر استان مأرب نیست، بلکه به این معناست که ساکنان مأرب، چه آنان که اکنون داخل آن هستند و در چارچوب ائتلاف متجاوز فعالیت میکنند یا مردم شرافتمند و آزادهای که در مأرب ساکن هستند یا شهروندان مأرب که هم اکنون در صنعا ساکن هستند.به آنها حق اداره استان خود را میدهد که این مسئله البته خیلی مورد خوشایند سعودیها نیست، چون عربستان سعودی خواهان به بردگی گرفتن ساکنان استان مأرب و سیطره تکفیریها و مزدورانی بر آن است که از استانهای مختلف آورده است.
تسنیم: سید عبدالملک الحوثی در سخنرانی اخیر خود به اخراج اشغالگران از تمام مناطق یمن متعهد شد و بر آن تاکید کرد. دشمنان و مخالفان شما در داخل آن را فرار از راه حل سیاسی ارزیابی کردند، به این اتهامات چگونه پاسخ میدهید؟
المحبشی: برای هر کشوری که خاک آن در معرض اشغالگری قرار میگیرد. هیچ راه حل سیاسی، جز با خروج اشغالگران وجود ندارد. میخواهیم بفهمیم چگونه ابتکار عملی که سید عبدالملک الحوثی مطرح کرد و بر لزوم آزادی تمام اراضی جمهوری یمن تا آخرین وجب آن تأکید میکند، فرار از راه حل و روند سیاسی است؟ به عنوان مثال راه حل سیاسی مدنظر آنها درباره استان المهره چیست؟ آیا مشکل و چالش سیاسی در استان المهره وجود دارد؟ یا اینکه استان المهره در معرض اشغال مستقیم آمریکایی سعودی اماراتی انگلیسی قرار گرفت.
هدف، آزادسازی استان المهره از اشغال و اشغالگری است. حتی مزدوران در استان المهره همچون «راجح بادی»سخنگوی مزدوران متجاوز نیز میگوید، استان المهره در معرض اشغالگری اماراتیها قرار دارد. نقل قولی از همدستان منصور هادی(رئیس جمهور مزدور و فراری یمن)مشهور است مبنی بر اینکه اماراتیها اشغال استانهای جنوبی را ادامه میدهند. ما نمیتوانیم، بپذیریم که اشغالگر در این استان، اشغالگر باشد و در استان دیگر، ائتلاف باشد. اشغالگر، اشغالگر است. اشغالگر همان افراد و همان ارکان و همان کشورها هستند. چه در المهره حضور داشته باشند یا در سواحل غربی و یا در عدن یا در مأرب هرجا باشند، اشغالگر هستند، چون همان طرفها و همان ارکان،سعودی و اماراتی هستند و در پس آنها آمریکاییها و سعودیها قرار دارند.ما درباره نظامیان خارجی که وارد کشورمان شدند، دو موضع متفاوت نداریم.
تسنیم: هیئت ملی و همچنین رهبری سیاسی در صنعا اظهارات سیاسی جدی و قاطعی درباره ضرورت توقف تجاوز در همه اشکال آن اعم از محاصره و یا پیامدهای آن دارد، علاوه بر آن در سطح نظامی و میدانی نیز عملیات بازدارندگی هفتم جریان داشت. هدف صنعا از همزمانی این دو اقدام چه بود، به ویژه آنکه با انتخاب فرستاده جدید سازمان ملل همراه شده است. آیا صنعا با این تحرکات در تلاش است تا راهکارهای کلی را برای دستیابی به راه حل در برابر فرستاده جدید قرار دهد؟
المحبشی: راهکارهای کلی که مطرح هستند و نیروهای مسلح یمن و یگان موشکی، ارتش و کمیتههای مردمی برای تحمیل آن تلاش میکنند. راهکارهای متعدد و بسیار منصفانهای هستند. این راهکارها منصفانه بوده و در حق طرف دیگر اجحاف نمیکند و آن را نادیده نمیگیرد و به زیان آن نیست و برای هر مردم آزاده در این دنیا منطقی و طبیعی است.
این راهکارها شامل توقف تجاوز، پایان محاصره، پایان یافتن اشغالگری و عقب نشینی از همه خاک جمهوری یمن و خروج تمام نیروهای خارجی از کشور و در نتیجه بازسازی تمام ویرانیهای برجا مانده از جنگ است و اینکه به مردم یمن اجازه دهند تا خود امورشان را اداره و سرنوشت خود را پای میز مذاکرات بدون دخالت و دیکته عربستان و امارات و آمریکا و انگلیس بر طرفهای یمنی مشخص کنند چراکه یمن، کشوری مستقل دارای حاکمیت و به رسمیت شناخته شده در سازمان ملل متحد و یکی از اعضای بنیانگذار همه سازمانهای بین المللی و در نتیجه حق این کشور است که امورش را خود اداره کند و این کشورها باید دست از یمن بردارند، این خواستهای بسیار مشروع است و ضرری برای آنها ندارد.
تسنیم: در پایان جناب عبدالوهاب، این سؤال را داریم که چرا هرگاه تحرکاتی بینالمللی برای حل بحران یمن صورت میگیرد، موضوع حل بُعد انسانی این بحران مطرح میشود با توجه به اینکه بارها سازمان ملل را تجربه کردید و تمام این تجربهها شکست خورد و هیچ کدام عملی و اجرایی نشد؛ اکنون سازمان ملل چه چیز جدیدی میتواند به شما ارائه کند؛به ویژه با توجه به تجربههایی که همدستی سازمان ملل و نهادهای وابسته به آن را با کشورهای متجاوز ثابت کرده است؟
المحبشی: ما به سازمان ملل به عنوان شری نگاه میکنیم که باید آن را تحمل کرد، چون بر این باور هستیم که از بدبختىهایی که دنیا بر سر آدم آزاده مىآورد، این است که دشمنی ببیند که دوستی با او هیچ منفعتی ندارد. بی تردید سازمان ملل همواره خاری است که توسط جامعه بینالمللی مورد استفاده قرار میگیرد تا در گلوی دیگران باشد و سازمان ملل همواره خار و تیغ داخل گلو است که بیرون آورده نمیشود، بلکه میشکند و به دیگر اعضای بدن ضربه میزند. با این حال، سازمان ملل همواره تلاش میکند،چیزی را به طرف ضعیف تحمیل کند، که طرف قوی قادر به تحمیل آن نیست. سازمان ملل وارد میدان میشود تا خواسته و شرایط قدرتمندان را تحمیل کند،بنابراین، اگر با ملتهای قوی و مقاوم روبرو شود، ناکام مانده و از همان راهی که آمده باز میگردد تا به کشورهای قدرتمند بگوید راه حلی وجود ندارد و باید امتیازاتی بدهید.
ما اطمینان داریم که سازمان ملل با چنین شرایطی روبرو خواهد شد و این سازمان فروخواهد پاشید و فشارهای نرم آن بر ملتها و به طور مشخص بر مردم یمن شکست خواهد خورد و زمانی اعتراف خواهد کرد که این فشارهای نرم جز عجز و ناتوانی برای آمریکا و عربستان سعودی به همراه ندارد. آن هم، زمانی که در تحقق آن از طریق فشارهای سخت(جنگ)ناتوان بودهاند. در نتیجه شایسته است، سازمان ملل در عملکرد خود بازنگری کند. هر چند سازمان ملل هرگز در رویکرد خود بازنگری نخواهد کرد، مگر در صورت ادامه ایستادگی و مقاومت و ثبات قدم ملتها اما در شرایط عادی(عدم مقاومت) اینگونه عمل نمیکند(بازنگری نمیکند).
سازمان ملل در پس نکبت(اشغال) فلسطین و همه مشکلات فلسطین قرار دارد. سازمان ملل در پس تمام بدبختیها و مشکلات امت عربی و اسلامی و تمام ملتهای مستضعف دنیا قرار دارد؛ با این حال و تا اطلاع ثانوی همکاری با سازمان ملل متحد ادامه خواهد یافت نه از این نظر که بخواهد نظر و خواسته خود را تحمیل کند، بلکه براساس آنچه خواسته مردم یمن است و اینکه به حقوق خود دست یابند. مردم یمن عادت کردهاند با این نهاد تعامل داشته باشند، اما سقف خواستههای خود را برای آینده بالا ببرند. چون قوانین بین الملل به نفع آنهاست، منشور سازمان ملل به نفع آنهاست. یعنی منشور سازمان ملل و قوانین بینالمللی به نفع ملت یمن است. در این حالت هیچ راهی نداریم جز اینکه سازمان ملل را در تنگنا قرار دهیم. اینکه بارها در گوشش تمام مفاهیم و مضامینی را بخوانیم که با استفاده از آن از جهان باجخواهی میکند، اما در همان زمان که ندای آنها را سر میدهد، از آنها شانه خالی میکند.
انتهای پیام/