دستاورد خفت بار سازش؛ ابومازن: فقط با ما مذاکره کنید
ابومازن که از سال ۱۹۹۱ با شعار زمین در برابر صلح با صهیونیستها مذاکره کرد و حق بازگشت، قدس و امنیت فلسطینیان را به مرور کنار گذاشت حالا در آخرین عقب نشینی خود حاضر به قطع حقوق اسیران فلسطینی شد به شرط آنکه صهیونیستها با وی پای میز گفتگو بنشینند.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، محمود عباس، رئیس حکومت خودگردان فلسطین در کتاب خاطرات خود ذکر میکند که از اواخر دهه 1970 به دنبال مذاکره با رژیم صهیونیستی بوده، از همان زمان از طریق 5 کانال ارتباطی با صهیونیستها تماس برقرار کرده است. این تماسها با چراغ سبز یاسر عرفات در سال 1991 -در حالی که هیئتی فلسطینی در کنفرانس مادرید شرکت کرده بود- به مذاکرات سری سازمان آزادی بخش فلسطین با صهیونیستها منجر شد که پس از دو سال مذاکره پنهانی در سال 1993 به امضای توافقنامه اسلو انجامید. نشستن با صهیونیستها پای میز مذاکره و انعقاد توافقنامه اسلو خود یک عقب نشینی اساسی در عرصه مبارزه با رژیم صهیونیستی بود که موجب انشقاق فلسطینیان شد و آنها را به دو دسته سازشکار و مقاومتی تقسیم کرد. اما همین مسیر که با اسلو کلید خورد به جایی رسید که ابومازن برای اینکه پای میز مذاکره با صهیونیستها بنشیند به آنها التماس کند.
عقب نشینی در اسلو
توافقنامه اسلو یک عقب نشینی بزرگ در عرصه حقوق ملت فلسطین بود. کسانی که با صهیونیستها پای میز مذاکره نشستند در وجه اول دشمنی با این رژیم را رها کردند و به عنوان طرفی که میتوان با او مذاکره کرد، طرف اسرائیلی را پذیرفتند. در وجه دوم آنها در توافقنامه اسلو با به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی عملاً اشغالگری آنها را نادیده گرفتند. این عقب نشینی بزرگ در حالی بود که رژیم اسرائیل نه کشور فلسطین بلکه سازمان آزادی بخش را به عنوان نماینده رسمی ملت فلسطین به رسمیت شناخت.
عقب نشینی بزرگ دیگر ساف در اسلو این بود که آنها عملاً با قبول مرزهای 1967 از بیش از 80درصد خاک فلسطین صرف نظر کرده، فلسطین را تنها کرانه باختری، قدس و نوار غزه دانستند. این عقب نشینی بزرگ موجب شکاف و انشقاق بین مبارزان فلسطینی شد و تمام گروههای فلسطینی به جز گروههای مقاومت اسلامی به دو دسته تقسیم شدند.
عقب نشینیهای پس از اسلو
پس از توافقنامه اسلو قرار شد این توافقنامه به عنوان یک توافق اولیه، نقطه آغاز یک توافق نهایی باشد که براساس آن کشور مستقل فلسطینی شکل خواهد گرفت. اما اسرائیلیها از همان زمان با بهانه جوییهای مختلف رسیدن به توافق نهایی را به تعویق انداختند. پس از اسلو قرار بود در مذاکرات 1994 طابا ، توافق نهایی صورت بگیرد. در توافقی که پیش نویس آن به مرحلهای موسوم بود، صهیونیستها به جای سال 1994، کار را به سال 1995 واگذار کردند و بخشهایی از توافق غزه اریحا را در آنجا تغییر دادند. نتیجه این بود که سال 1995 نیز کار به جایی نرسید و توافق مذکور تنها به تقسیم فلسطین به 3 منطقه الف، ب و ج ختم شد.
یاسر عرفات پس از این متوجه شد که اسرائیلیها قصد ندارند از مذاکره چیزی به فلسطینیها بدهند لذا مذاکرات سازش تا زمانی که یاسر عرفات زنده بود به جایی نرسید چرا که عرفات بر خواستههای فلسطینیان اصرار داشت و صهیونیستها هم می خواستند هر روز بخشی از این خواستهها را کنار بگذارند. تا آنکه با وقوع انتفاضه و عدم همکاری عرفات با اسرائیل کار به محاصره مقر عرفات در رام الله کشید. در همان زمان که عرفات در محاصره رژیم اسرائیل قرار داشت، یاسر عبدربه با شرکت در نشستی در ژنو در سال 2003 رسماً از حق بازگشت صرف نظر کرد.
کار پس از فوت مشکوک عرفات جلوتر رفت و با به میان آمدن طرح «نقشه راه» عرصه به فلسطینیهای سازشکار تنگتر شد. آنها در سراشیبی قرار گرفته بودند که ناچار بودند به مرور در آن عقب نشینیهای بیشتری انجام دهند.
سال 2008 در جریان کنفرانس آناپولیس تنها به دلیل آنکه حزبالله و حماس، صهیونیستها را از جنوب لبنان و نوار غزه بیرون کرده، در عرصه سیاسی منطقه جایگاه پیدا کرده بودند، سازشکاران تحت فشار قرار نگرفتند و سال 2010 آغاز دوباره عقب نشینیها بود.
در نشستهای سال 2010 صائب عریقات از سوی صهیونیستها تحت فشار قرار گرفت و رسماً اسرائیلیها بدون آنکه نظر طرف فلسطینی را جویا شوند از کنار گذاشتن دو پرونده قدس و امنیت در جریان مذاکرات خبر دادند. فلسطینیهای سازشکار در جریان مذاکره با رژیم صهیونیستی بر اصول 6 گانه فلسطینی تأکید داشتند که عبارتند از: قدس، حق بازگشت (آوارگان فلسطینی)، شهرک سازی، آب، مرزها و امنیت. حالا آنها خودشان حق بازگشت را کنار گذاشته بودند و صهیونیستها نیز دو مورد دیگر را حذف کرده بودند.
در مذاکرات سال 2013 صهیونیستها یک قدم جلو آمدند و علاوه بر آنکه حاضر به مذاکره بر سر مسئله مرزها نشدند- چرا که آن را مرتبط با پرونده امنیت میدانستند که سال 2010 از مذاکرات خارج کرده بودند- اعلام کردند در صورتی پای میز مذاکره مینشینند که حکومت خودگردان فلسطین، رژیم صهیونیستی را به عنوان «دولت قوم یهود» به رسمیت بشناسد. در پایان مذاکرات این دوره که مارس 2014 ناتمام رها شد، صهیونیستها اعلام کردند علاوه بر شرط به رسمیت شناختن «دولت قوم یهود»، حکومت خودگردان فلسطین باید حقوقی را که به خانوادههای شهدا و اسیران فلسطینی میدهد قطع کند.
حالا در سال 2021 بیش از 7 سال است که صهیونیستها حاضر نیستند با ابومازن بر سر میز مذاکره بنشینند. ابومازن طی دو سال گذشته دهها بار از مقامات درجه اول رژیم صهیونیستی خواسته که با وی دیدار داشته باشند. اما بلندپایهترین مقامی که با او دیدار کرده، وزیران کابینه رژیم صهیونیستی و رؤسای احزاب این رژیم بودهاند که تنها پیغام وی را به مقامات درجه اول رساندهاند.
حالا او برای آنکه صهیونیستها با وی پای میز مذاکره بنشینند در دیداری که با دو وزیر کابینه «نفتالی بنت» داشت به آنها اعلام کرد حاضر است حقوق خانوادههای اسیران فلسطینی را قطع کند مشروط به اینکه صهیونیستها با وی پای میز مذاکره بنشینند.
این دستاورد خفت بار 3 دهه مذاکره با رژیم صهیونیستی آن هم توسط کسی است که لحظهای از خدمت به صهیونیستها ابا نداشته است. ابومازن حالا میخواهد خانوادههایی را که جوانانشان توسط صهیونیستها زندانی شدهاند را از درآمدی که مربوط به سرزمین فلسطین است، محروم کند. او خفتی را به خود میخرد که تاریخ مثال آن را ندیده است.
انتهای پیام/