عضویت در سازمان شانگهای چگونه اهرمهای قدرت ایران را تقویت میکند؟
عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای با تقویت اهرمهای قدرت ایران و تحکیم جایگاه این کشور در سطح منطقه تلاش کشورهای غربی برای منزوی کردن ایران را خنثی میکند.
گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم-پس از گذشت سالها و رایزنیهای فراوان ایران با سران کشورهای عضو پیمان شانگهای، کشورمان بالاخره روز جمعه دو هفته گذشته با نظر مثبت هشت عضو ثابت، به صورت رسمی به یکی از طرفهای ثابت این سازمان مهم اقتصادی-امنیتی درآمد. این سازمان، از جمله سازمانهایی است که میتواند فرصتهای جدیدی را در اختیار جمهوری اسلامی قرار دهد.
وبگاه شبکه خبری الجزیره نوشته ایران سازمان همکاری شانگهای را به یک سازمان مدرن بینالمللی بلکه باشگاهی متشکل از قدرتهای غیرغربی میبیند و خواستار استفاده از ظرفیت آن به عنوان بخشی از برنامههایش در مبارزه با آمریکا است. علاوه بر این، پیوستن ایران به سازمانی که حدود یک سوم اراضی دنیا را در اختیار دارد و صادرات سالانهاش بالغ بر چندین میلیارد دلار است برای ایران فرصتهای اقتصادی فراوانی به همراه خواهد داشت.
فرصت حضور در بازاری ارزشمند
سازمان همکاری شانگهای ابتدا در سال 1996 با نام شانگهای 5 به عنوان ساز و کاری برای حل و فصل مناقشات ارضی بعد از فروپاشی شوروی در سال 1991 آغاز به کار کرد. این سازمان کارش را با 5 عضو کامل آغاز کرد: چین، قزاقستان، قرقیزستان، روسیه و تاجیکستان. با پیوستن ازبکستان به این اتحادیه در سال 2001 نام آن به «سازمان همکاری شانگهای» تغییر پیدا کرد. در سالهای بعدتر هند و پاکستان هم به این سازمان پیوستند تا تعداد اعضای دائم این سازمان به عدد 7 برسد.
این سازمان در ابتدا اهداف امنیتی را در منطقه دنبال میکرد اما همانطور که پیشبینی میشد با توجه به توان کشورهای عضو، این پیمان، نقش اقتصادی پررنگی را بر عهده گرفت. بعد از گذشت حدود دو دهه اکنون سازمان همکاریهای شانگهای دارای صندوق کنفرانس برای اعطای وامهای ارزان و بدون بهره به کشورهای عضو است که یکی از راه های تسهیلگری تجاری محسوب میشود.
تصمیمات این اجلاس پهنه وسیعی معادل 35 میلیون و 972 هزار کیلومتر مربع از کره زمین، یعنی حدود 23 درصد از کل وسعت خاکی و جمعیتی افزون بر سه میلیارد و 500 میلیون نفر یعنی نزدیک به 45 درصد مجموع جمعیت جهان را در بر میگیرد؛ ضمن آنکه 25 درصد از رشد تولید ناخالص داخلی جهان در قالب این پیمان منطقهای به عنوان بزرگترین سازمان همکاری متمرکز است.
مجموع ارزش صادرات درون گروهی کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای در سال 2017، در حدود 329 میلیارد دلار بوده است. در این رابطه، کشور چین با 52 درصد بالاترین و تاجیکستان با سهم 18 درصد پایینترین سهم را به خود اختصاص دادهاند. همچنین مجموع ارزش واردات درون گروهی کشورهای عضو سازمان در سال مزبور نیز در حدود 964 میلیون دلار بوده است. لذا کشورهای چین و تاجیکستان به ترتیب بالاترین (46 درصد) و پایینترین (0.46 درصد) سهم را از این نظر داشتهاند.
لازم به ذکر است، در سال مزبور ایران از لحاظ صادرات و واردات درون گروهی سازمان به ترتیب با سهمی در حدود 5 درصد و 4.3 درصد در رتبه چهارم و هفتم قرار داشته است. در این میان بیشترین میزان صادرات ایران به سازمان شانگهای در سال مزبور به ترتیب به کشورهای چین، افغانستان، هند و پاکستان (حدود 95 درصد از کل صادرات ایران به سازمان) و بیشترین واردات ایران از کشورهای چین، هند، روسیه (حدود 96 درصد از کل واردات ایران از سازمان) بوده است. ایران با 11 عضو اصلی و ناظر پیمان شانگهای شامل چین، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ازبکستان، مغولستان، پاکستان، هند، افغانستان و بلاروس، دارای تجارت فرامرزی است که در این میان بیشترین حجم تجارت ایران با چین در سال 1399 به ارزش 15 میلیارد و 518 میلیون و هشت هزار و 492 دلار است.
در حقیقت چین و روسیه قدرتهای تعیین کننده در سازمان همکاری شانگهای و اصلیترین شرکای تجارت فرامرزی با ایران محسوب میشوند، بنابراین چشمانداز مناسبی از روابط تجاری میان ایران و کشورهای عضو پیمان شانگهای میتوان تصور کرد.
SCO و موقعیت منطقهای ایران
جمهوری اسلامی ایران دارای موقعیتی استراتژیک در منطقه است و میتواند از موقعیت ژئوپولیتیکی خود برای تسهیل دسترسی زمینی شرکای خود به بقیه مناطق غرب آسیا استفاده کند. ایران به عنوان یک کشور ترانزیتی غیرقابل جایگزین برای کریدورهای شمال-جنوب و شرق-غرب عمل میکند. منظور از کریدور شمال-جنوب همان کریدور حمل و نقل NSTC از روسیه به هند است که از طریق آذربایجان و ایران انجام میپذیرد و مورد دوم، کریدور اقتصادی چین-آسیای میانه-غرب آسیا است. همچنین ارتباطات بیشتری نیز بین چین و ایران میتواند وجود داشته باشد؛ مثلا پروژه بزرگ «ابتکار کمربند و جاده»، یا کریدور اقتصادی چین-پاکستان، یا کریدور «فارس» که در تاجیکستان و افغانستان وجود دارد.
از آنجا که کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای هسته اصلی 2 قاره اوراسیا را تشکیل میدهند، روابط متقابل و تعاملات آنها ماهیت توسعه بیشتر این سرزمین وسیع را برای سالهای آینده مشخص میکند. با توجه به شکل ارتباطات ایجاد شده در داخل سازمان همکاری شانگهای، تجربه مشترک آن و موافقتنامههای موجود، این سازمان بزرگترین (از نظر سرزمین و جمعیت) سازمان است، بنابراین یک پلتفرم کلیدی اوراسیا برای همکاری بینالمللی است. سازمان همکاری شانگهای در مرکز ابتکارات اقتصادی بزرگ قرار دارد که به عقیده کارشناسان برای تعیین مسیر توسعه آینده اوراسیا بسیار مهم خواهد بود.
با توجه به این موارد، حتی همین شروع روند عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای نیز میتواند به تحکیم جایگاه ایران در سطح منطقه کمک کند و قدرت چانهزنی ایران را در معادلات خلیج فارس و مذاکرات با غرب دوچندان افزایش دهد. کما اینکه درخواستهای مکرر و شتابزده ایالات متحده برای بازگشت ایران به مذاکرات اتمی و تأکیدش بر آمادگی برای لغو تحریمهای مرتبط با برجام و کنار گذاشتن مسائل منطقه از مذاکرات هستهای را نیز در همین راستا میتوان تحلیل کرد.
مسئله حضور ایران از جهت حرکت جهان به سمت نظم جدید بینالمللی هم حائز اهمیت است. مقامهای ایرانی بارها و بارها سازمان همکاریهای شانگهای را نمودی از تغییر در کریدورهای قدرت جهان از آمریکا به سمت سازوکارهای دسته جمعیِ غیرغربی توصیف کردهاند. در شرایط کنونی، موضع مثبت کشورهای عضو سازمان شانگهای مبنی بر پذیرش ایران، نمودی از تشدید اختلافات و شکافهای کلی اعضای اصلی این سازمان مخصوصا چین و روسیه و هند با بلوک قدرت غربی به رهبری آمریکا به حساب میآید.
تا همین چند سال پیش اگر کسی میگفت که هژمونیِ آمریکا در جهان در حال افول است این مسئله برای عموم مردم باورپذیر نبود اما امروز واضح است که هژمونی آمریکا در حال نزول است و این را دیگر نه فقط کارشناسان که شهروندان عادی هم حس میکنند. آمریکایِ «ترامپ» و «بایدن» بسیار ضعیفتر از آمریکایِ «اوباما» یا «بوش» است و عوامل کاهنده قدرت آمریکا هم بسیارند. آمریکا تا دهه آینده همچنان جزو بزرگترین قدرت اقتصادی-سیاسی-نظامی-فرهنگیِ جهان خواهد بود، اما قدرتی که کمکم سهمش را به «دیگران» وا میگذارد. این «دیگران»، همان قدرتهای شرق هستند، یعنی چین، هند، روسیه و برخی قدرتهای منطقهای در آسیا. ایران درست در مرکز این روند انتقال قدرت قرار دارد و عضویت در پیمان شانگهای این سازمان شرقی را قادر میسازد تا نفوذ خود را در غرب آسیا گسترش دهد.
با توجه به همین موارد است که «انستیتو واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک» درباره عضویت ایران در پیمان همکاری شانگهای نوشته که این عضویت میتواند تا حد زیادی تلاشهای کشورهای غربی جهت منزوی سازی ایران را تضعیف کند و زمینه را برای توسعه هر چه بیشترِ روابط تهران با چین، روسیه، و دیگر دولتهای منطقه آسیای میانه هموار سازد.
اندیشکده آمریکایی با بیان اینکه رویداد مذکور، پیروزی بزرگی برای دولت ایران است، میافزاید: «این اتفاق در نوع خود میتواند اهرمهای قدرتِ قابل توجهی را در اختیار ایران جهت مقابله با چالشهای بینالمللی قرار دهد. ایران بالاخره توانست در نشست اخیر سازمان همکاریهای شانگهای، عضو اصلی سازمان شود. امری که به زعم بسیاری از ناظران و تحلیلگران حامل منافع زیادی برای تهران است و به طور خاص میتواند برای دولت ابراهیم رئیسی، آن هم در شرایطی که گمانهزنیهای زیادی در مورد آینده مذاکرات هستهای ایران و غرب و همچنین اوجگیری مجدد طالبان در جوار مرزهای شرقی ایران مطرح میشود، به مثابه یک پیروزی قابل توجه ارزیابی شود.»
به باور این اندیشکده، از منظر عملی، عضویت ایران میتواند حامل پیامدهای مختلفی باشد: تهران اکنون میتواند در تصمیم سازیهای سازمان همکاریهای شانگهای نقشی اساسی بازی کند. همچنین اعتبار و احترام بینالمللی که ایران با عضویت در سازمان شانگهای کسب میکند، در نوع خود از اهمیت زیادی برخوردار است. ایران عملاً با عضویت در سازمان همکاریهای شانگهای، مشارکت و همکاریهای منطقهای خود با اعضای سازمان شانگهای مخصوصا چین و روسیه را تقویت و تحکیم کرده است.
هراس معماران فشار حداکثری
گروه موسوم به «بنیاد دفاع از دموکراسیها» در آمریکا که جزو فعالترین اندیشکدهها در داخل آمریکا برای طراحی سیاست موسوم به «فشار حداکثری» علیه ایران بودند و به همین دلیل در فهرست تحریمی وزارت خارجه جمهوری اسلامی قرار گرفتهاند در مقالهای چند روز پیش به شدت از پیوستن ایران به سازمان همکاری شانگهای ابراز نگرانی کرده است.
«برادلی باومن»، «رایان براست» و «زین زوواک»، سه نفر از تحلیلگران مسائل ایران در این اندیشکده آمریکایی با اشاره به تاریخچه تشکیل سازمان همکاری شانگهای و روند پیوستن ایران به این اتحادیه که تمرکز آن بر اوراسیا است، تصریح کرد: اعضای سازمان همکاری شانگهای روز جمعه با ارتقاء ایران به عنوان عضو دائم این سازمان موافقت کردند. ورود جمهوری اسلامی ایران به سازمان شانگهای موجب تقویت روابط تهران با چین و روسیه خواهد شد که نشان دهنده ضرورت اتحاد میان اسرائیل، ایالات متحده و شرکای عربیشان در خاورمیانه درباره چالشهای ناشی از چین است.
بنیاد دفاع از دموکراسیها نوشته به ویژه توسعه روابط سیاسی، اقتصادی و نظامی میان تهران و پکن باید زنگ خطر را برای واشنگتن، تلآویو و برخی پایتختهای عرب منطقه به صدا درآورد. این اندیشکده که همواره مواضعی ضد ایرانی دارد همچنین تاکید میکند: «برخی آمریکاییها به طور عمد یا غیر عمد خود را با این باور تسلی میدهند که رقابت اصلی بر سر قدرت در اروپا و شرق آسیا اتفاق میافتد و اجازه میدهند که آمریکا خاورمیانه را نادیده بگیرد اما عضویت ایران در سازمان شانگهای نشان داد که روسیه و چین نیز در خاورمیانه رقابت می کنند. آنها درک بهتری از اهمیت همیشگی این منطقه دارند.»
سازمان همکاریهای شانگهای همواره از تحمیلگری غرب و همچنین رویههای مداخلهجویانه آنها در دیگر کشورها ابراز نارضایتی کرده است. امری که تا حد زیادی مورد توجه ایران نیز بوده است. از سویی ایران با استفاده از سازوکارهای امنیتی موجود در سازمان همکاریهای شانگهای میتواند مبارزات خود علیه تروریسم و افراطگرایی را نیز با قدرت بیشتری دنبال کند و عملا از ظرفیتهای بیشتری در این رابطه برخوردار شود. از سویی ایران میتواند از منابع اطلاعاتی دیگر کشورهای عضو نیز در مسیر مبارزه با تروریسم و گروههایی که علیه منافع ملی آن فعال هستند استفاده کند. این فرصتی مغتنم برای ایران است.
به طور کلی عضویت ایران در سازمان همکاریهای شانگهای، تا حد زیادی میتواند تلاشهای کشورهای غربی جهت منزوی سازی ایران را تضعیف کند و زمینه را برای توسعه هر چه بیشتر روابط تهران با چین، روسیه، و دیگر دولتهای منطقه آسیای میانه هموار سازد. عضویت ایران همچنین نقش تهران در مدیریتِ امنیت منطقهای و تقویت اهرمهای قدرت ایران در مواجهه با کشورهای غربی و مخصوصا آمریکا را نیز به دنبال خواهد داشت.
انتهای پیام/