ناصر وحدتی: حق نداریم در ترانههای قدیمی دست ببریم
ناصر وحدتی معتقد است که برخی ترانهها در شالیزارها خوانده شده است و تا امروز ماندگار بوده و به دست ما رسیده است و ما حق نداریم در این ترانهها دست ببریم.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، ناصر وحدتی خواننده و پژوهشگر موسیقی گیلان در مصاحبه با رادیو گفتوگو، به وجود 15هزار ترانه گیلانی اشاره کرد که شاعران آن مشخص نیستند و هر یک به رخدادی تاریخی در این استان باز میگردد.
ناصر وحدتی در ارتباط تلفنی با برنامه «اینجا چراغی روشن است» در شبکه رادیویی گفتوگو با اشاره به اینکه بخشی از موسیقی جدید گیلانی بر اساس موسیقیِ فولکلور گیلان ساخته میشود، گفت: روشنفکران دهه 20 تا 40 ترانههای بسیاری ساختند که توسط استاد عاشورپور اجرا شد.
وی با بیان اینکه ترانههای مذکور بر اساس موسیقی گیلان ساخته نشده است و رنگ و بویی از نقاط شرقی اروپا دارد، افزود: این ترانهها ربطی به موسیقی فولکلور گیلان ندارد چرا که این نوع موسیقی وقتی در میان اهالی یک روستا پخش میشود، باید خنده بر لب مردم آن خطه نقش بندد و به یاد گذشته بیفتند.
وحدتی نگاه متعجبِ مردم محلی به سبکی خاص در موسیقی را دور از فولکلورهای قدیمی و بر اساس موسیقی مدرن دانست و گفت: ما 15 هزار شاعر گمنام در گیلان داریم که ترانه و دوبیتی ساختهاند و این قطعات بر اساس وقایعِ اتفاق افتاده تولید شده است.
این خواننده افزود: در این میان فردی هوشمند در عصر و زمان خود بوده است که قطعا از سواد لازم برخوردار نبود و قطعاتی را بر اساس وقایع کوچک تاریخی شکل داده است که اگر سواد داشت، نام خود را در پایان این قطعهها درج میکرد.
وحدتی ادامه داد: اگر آموزش و پرورش نوین در عصرِ این افراد وجود داشت، اینها به مدارج عالیِ تحصیلی میرسیدند و لذا این افراد نابغه بودند.
این پژوهشگر موسیقی گیلان گفت: در سالهای اخیر حدود 2هزار ترانه را به ثبت رساندهایم و شخصا 250 ترانه را به کتاب تبدیل کردهام و نشر ایلیا نیز آن را به چاپ رسانده است.
وحدتی اضافه کرد: موسیقی فولکلور گیلان روی یک نت و خط نواخته میشود و مخالف ندارد. در این بین ایجادِ «مخالف» در یک تصنیف متعلق به کارهای امروزی است. ترانههای فولکلور هر یک روایتگر داستانی هستند و سازنده این ترانهها بر اساس رخدادهای به وقوع پیوسته، آن را تولید کردهاند.
وحدتی ادامه داد: برخی ترانهها در شالیزارها خوانده شده است و تا امروز ماندگار بوده و به دست ما رسیده است. ما حق نداریم در این ترانهها دست ببریم؛ ولی به عنوان مثال استاد پوررضا چیزهایی به این ترانهها اضافه و قسمتهایی را حذف کردهاند که اتفاقا کاری قشنگ درآمده است اما این کار به اصلِ کار لطمه میزند چون ماهیت این کار، مطلبی را بیان میکند.
انتهای پیام/