بی‌مرزی "قبله عالم" در توهین، حاصل "خیالات مبتذل و سخیف"

بی‌مرزی "قبله عالم" در توهین، حاصل "خیالات مبتذل و سخیف"

کار این سریال از شوخی‌های بی‌شرمانه و مبتذل که نه خنده‌دار است و نه به دل می‌نشیند آغاز شد و با توهین به یکی از مهم‌ترین قاب‌ها و شمایل‌ سینمای جنگ ادامه یافت.

خبرگزاری تسنیم- مجتبی برزگر: این روزها شبکه نمایش‌خانگی شاهد سریال‌هایی است که «ناصرالدین‌ شاه» شخصیت اصلی‌شان است. البته برخی از آن‌ها هنوز روی پلتفرم نیامده‌اند و فقط «قبله عالم» سه قسمتِ خود را پخش کرده است. قسمت‌هایی که با انتقادهایِ قابل تأمل حامد محمدی کارگردان سریال همراه است و هادی کاظمی به عنوان بازیگر یکی از نقش‌های محوری سریال، هم به این انتقاد دامن زده و شماری از سانسورهای این سریال را در صفحه اینستاگرامی‌اش منتشر کرده است.

این در حالی است که اصلاً سریال به لحاظ فنی، ساختاری و محتوایی، قابل دفاع نیست؛ سه قسمتی که با وقفه‌های طولانی همراه شده و این سریال که خیلی هم توجهی را در میان مخاطبان جلب نکرده بود، حالا در این میان از یاد بخشی از آن‌ها هم رفته است، با انتقاد از ممیزی و سانسور و کارهای رسانه‌ای خاص، به دنبال همین جلب توجه‌اند. از طرفی به نظر هم نمی‌رسد انتظار برای تماشایِ قسمت‌های بعدی هم اتفاقِ خاصی را رقم بزند.

در تلویزیون و شبکه پنج سیما (سلام تهران) هم به سه سریال نمایش‌خانگی درباره ناصرالدین شاه انتقاد شد.

سریال , شبکه نمایش خانگی , فیلم ,

علاوه بر انتقادها به «قبله عالم» برای ضعیف‌ ساخته شدن، باید نسبت به اهانت‌هایش توجه جدّی شود. شاید انتظار می‌رفت ساترا به عنوان نهاد نظارتی روی پلتفرم‌های خانگی، از کنارِ این اهانت‌ها به سادگی نمی‌گذشت. ماجرای این اهانت وقیحانه در قسمت سوم چیست؟

سکانسِ جنجالی و حساسیت برانگیز «قبله عالم» که شاید به خاطر همین ندیدن‌ها، کمتر هم روی آن بحث شد، وقاحت را به حد بالاتری رساند. صحنه‌ای که افشین (سام درخشانی)، سرایدار کاخ دکتر تاجبخش، در محاصره ارواح تاریخی گرفتار شده و این دیالوگ را می‌گوید: «دکتر پا شو بیا! اگه اینا روح نیستن، پس چی‌ان حاجی؟!» و بعد گوشی تلفنش را جلوی تصاویر دوربین‌های مداربسته می‌گیرد. این صحنه تا حد زیادی شبیه لحظه‌ای است که حاج احمد متوسلیان (هادی حجازی‌فر) در ایستاده در غبار، زیر حملات دشمن، شاسی بیسیم را فشار می‌دهد تا صدای رگبار گلوله و شلیک آرپی‌جی و فریاد تکبیر را به آن سوی خط برساند!  یکی از مهم‌ترین قاب‌ها و شمایل‌ سینمای جنگ و تاریخ سینمای ایران. برخی مخاطبان، این صحنه در قبله عالم را توهین به شخصیت حاج احمد و تمسخر فیلم ایستاده در غبار و آن فضا می‌دانند.

سریال , شبکه نمایش خانگی , فیلم , اگر سازندگان سریال فیلمنامه جذاب و کارگردانی اصولی‌تری را در دستور کار قرار می‌دادند هیچ‌وقت نیاز به این همه بزک و بازیگوشی‌هایی نبود که به این اهانت وقیحانه ختم بشود؛ بازسازی سکانس ماندگاری که هر بار می‌بینیم بیشتر به یادِ ایثارگری‌ها و تلاش‌های یک سردار بزرگ می‌افتیم که برای تمامیت ارضی کشورش هر تلاشی می‌کرد. در عین حال طراحی لباس و صحنه با شکوه سریال هم دردی را دوا نکرده و حتی کارگردان برای جذب مخاطب به لطایف الحیل دیگری مثل شوخی و اشارات اروتیک هم متوسل می‌شود که شاید تماشاگر برای لحظاتی هرچند کوتاهی، سَر بزند.

با نگاهی به این سه قسمتِ پخش شده، سستی داستان و شخصیت‌پردازی کم قوام، همین شوخی‌ها را هم به جایی نمی‌رساند؛ اتفاقاً بیشتر توی ذوق می‌زند و در نظرِ مخاطب این اثر را بی‌مایه و دم‌دستی قرار می‌دهد. حتی بعضاً دیده شده که برخی کاربران اجتماعی به ایما و اشاره‌های فیزیکی و شوخی‌های کلامی ظل‌الدوله (هادی کاظمی) واکنش نشان داده‌اند که چرا این‌قدر بی‌مزه؟! در حالی که کاظمی پیش‌تر در همین فضای کمدی و تاریخی نقش درخشانِ باباشاه را در "قهوه تلخ" بازی کرده بود و چرا اینجا باید صرفاً تاریخ زیر سؤال برود و با مادر ناصرالدین شاه هم شوخی آنچنانی شود تا شاید مخاطب نظری به این سریال بیندازد؛ این رویه جای سؤال دارد؟

سریال , شبکه نمایش خانگی , فیلم ,

نگاهی به سه قسمتِ سریال

"قبله عالم" در قسمت اول بیننده را به دوران ناصرالدین شاه می‌برد. داستان، یک راوی به اسم امیرکبیر دارد و گویا قرار است صفر تا صد داستان فصل اول سریال "قبله عالم" را از زبان امیرکبیرِ خیالی بشنویم. محمدرضا علیمردانی، به عنوان راوی در قسمت نخست علنا کارکردی ندارد؛ یعنی اگر راوی را از فرم سریال حذف کنیم، نه آسیبی به تجربه‌ بیننده وارد می‌شود و نه کمبودی حس می‌شود. در حقیقت قسمت اول سریال قبله عالم، جریان داستانی خاصی را در پیش نمی‌گیرد. در قسمت اول که شاهزاده و گدا نام دارد، صدر اعظم ناصرالدین شاه (هادی کاظمی)‌ را می‌بینیم که برای شاه، یک بدل ایده‌آل پیدا می‌کند.

شوخی‌های نه‌چندان باب پسند و اغلب مبتذل به اندازه‌ کافی نمی‌تواند رضایت بیننده را جلب کند. فرم صحبت و مضمون سریال بشدت امروزی و مدرن است و تنها قالب سریال به دوران قاجار برمی‌گردد. این مدل فرم را قبلاً در سریال قهوه تلخ به کارگردانی مهران مدیری نیز به چشم دیده‌ایم.

 

سریال , شبکه نمایش خانگی , فیلم ,

قسمت دوم سریال قبله عالم مشخص می‌کند که با چه سریالی از نظر کیفی روبه‌رو هستیم؛ این سریال ایرانی اثری است بسیار بد، پوچ و فوق‌العاده مبتذل. قبله عالم در قسمت دوم کاملاً به سمتِ شوخی‌های بی‌شرمانه و مبتذل که نه خنده‌دار است و نه به دل می‌نشیند، رفت. مقایسه‌ "قبله عالم" با سریال "قهوه تلخ" به کارگردانی مهران مدیری، شدنی نیست؛ چرا که اولی به هر طریقی می‌خواهد بامزگی کند و دومی تبدیل شده به یک سریال کمدی که هنوز طراوت خودش را پس از این همه سال حفظ کرده است. "قبله عالم" تا به انتهای قسمت دوم مشکل دکوپاژی و میزانسن ندارد، اما از فقر شدید محتوا و مضمون رنج می‌برد.

کارگردان روی سکانس‌هایی با مضمون شهوانی مانور می‌دهد؛ از دود و دم و بساطِ منقل گرفته تا به نمایش کشیدنِ امیال ناصرالدین شاهِ خیالی. بی‌هدفی و ابتذال در سریال "قبله عالم" موج می‌زند. نه تنها متنِ سریال "قبله عالم" پُر از ایراد است، بلکه نه ارجاعات فرامتنی به دیگر چیزی در این سریال زده می‌شود و نه در زیر متنِ قصه چیزی نهفته که مخاطبش را شگفت‌زده کند. بیننده که ما باشیم بیشتر از تماشای چنین اثرِ بسیار بد، پوچ و صد البته فوق‌العاده مبتذلی شگفت‌زده می‌شویم؛ کما اینکه برایمان سؤال پیش می‌آید چطور بازیگرها تن به چنین پروژه‌ سخیفی داده‌اند.

هر قدر علی حاتمی در نشان دادن ایرانیان به عنوان مردمی با فرهنگ و اصیل در آثارش حساسیت نشان داده و چه در متن و پرداخت دیالوگ‌ها و موقعیت‌های تاریخ معاصر ایران دقت و ذکاوت به خرج داده است، اما اینجا شاهدِ یک کار غیرمسئولانه نسبت به فرهنگ ایرانیان هستیم و با یک نوع شوخی مبتذل تاریخی مواجهیم. اگرچه در اول هر قسمت راوی اذعان دارد که این روایت سندیت تاریخی ندارد، اما زمانی که اسامی شخصیت‌ها براساس نام‌های تاریخی برداشته شده است، چگونه می‌توانیم آن را صرفاً یک سریال کمدی صرف قلمداد کنیم.

اما در قسمت سوم تحتِ عنوان "بر باد رفته" و قسمت چهارم با عنوانِ "آرزوهای بزرگ" بی‌مایگی‌های سریال به اوج خودش می‌رسد؛ بعد از ترور ناصرالدین شاه در قسمت قبلی در این قسمت بازی به طور کلی عوض می‌شود. پا به تهران معاصر می‌گذاریم و با عمارتی قدیمی و سرایدار ترسوی آن مواجه می‌شویم. افشین چمن‌زار سرایدار عمارتی است که زیر نظر اداره میراث فرهنگی است و دکتر تاج‌بخش همان کسی که در دربار ناصری هم طبیب بود، به عنوان کسی که آبا و اجدادش در این ملک بوده‌اند، به آن رفت و آمد دارد.

تاج‌بخش حالا سخنرانی‌های انگیزشی می‌کند و برای حل مشکلات زناشویی زوج‌های جوان راه حل ارائه می‌دهد. با یک قطع و وصل شدن برق در عمارت قدیمی ناگهان آنجلینا‌السلطنه و مونس‌السلطنه و به دنبال این دو مهدعلیا و ظل الدوله از عمارت بیرون می‌زنند و در هیاهوی شهر گم می‌شوند تا بالأخره دستگیر و به کلانتری سپرده می‌شوند. همه چیز زیر سر تاج‌بخش است. او آن معجون عجیب را ساخت و او در زیرزمین‌های دربار ناصرالدین شاه در پی کشفیات تازه بود.

داستانی خیالی و آشنا. شخصیت‌هایی از دل تاریخ وارد زمانه ما شدند و... با همه این اوصاف انتقادهای کارگردان و برخی از بازیگران و عوامل واقعاً قابل تأمل است؟ و از طرفی مجوز دادن ساترا به این مجموعه هم عجیب است. آیا توهین به چهره‌های تاریخی و ابتذال، بی‌هنری در متن و سخیف‌سازی، دارای اشکال نیست؟‌

سریال , شبکه نمایش خانگی , فیلم ,

تولید و انتشار برخی از سریال‌ها در شبکه نمایش خانگی در ماه‌‎های اخیر بازهم ثابت کرد که آثار تولید شده در این فضا، فاصله زیادی با سلایق خانواده‌های ایرانی و معیارهای اخلاقی و قانونی دارند. لازم است از یک سو، ساترا دقیق‌تر و جدّی‌تر وارد عمل شود و حافظ فکر و اندیشه و نگاهِ مخاطب ایرانی باشد که با انتشار یکسری از تصاویر و اندیشه‌ها در فضای نمایش‌خانگی به فروپاشی نزدیک شده و از طرفی دیگر، سازندگان آثار خانگی هم لازم است بیش از پول و ثروت‌اندوزی و دغدغه عبور از خط قرمزها، با کیفی‌سازی و محتوای پاک به شعورِ مخاطب احترام بگزارند و نه با هر ترفندی بخواهند اثرشان را به رخِ مخاطب بکشند.

با نگاهی به فضای سریال‌های خانگی، می‌توان به سریال‌هایی رسید که نه تنها مفهومی از انقلاب، زندگی ایرانی اسلامی و محتوای غنی ندارند بلکه با رنگ‌آمیزیِ غیراخلاقی و ابتذال، سعی در انحراف اندیشه خانواده‌های ایرانی دارند. سرمایه‌گذارانش که می‌کوشند با بالا بردن دستمزدهای بازیگران، استفاده از فیلمنامه‌های باری به هرجهت و عبور از خطوط قرمز اخلاقی و حتی بعضاً شرعی و خانوادگی، صداوسیما را هم در این مسیر بی‌اعتبار کنند. اگرچه به تولیدات نمایشی و برنامه‌ای تلویزیونی‌ها هم انتقادات زیادی وارد است اما این مسیر و رویکردهایش، نیازمندِ دغدغه‌مندی مدیرانِ سازمان‌های دست‌اندرکار و ناظر بر نمایش‌خانگی است.

تهیه‌کنندگان، کارگردان و عواملِ سینما و تلویزیون به جای نامه‌نگاری و جنجال آفرینی برای بیشتر دیده شدن، به فکرِ کودکان، نوجوانان و نسل جدید امروز باشند که فکر و ذهن‌شان را درگیرِ اهداف نامربوط خود در عرصه ساخت سریال و فیلم نکنند. ساترا این روزها با کوچِ بیشترِ هنرمندان به سمتِ نمایش‌خانگی، حضور سرمایه‌گذاران زیاد و زایشِ پلتفرم‌ها و فضای صوت و تصویر جدید، از مدیران و دست‌اندرکاران کاربلد این حوزه بهره بگیرند، رصدها دقیق‌تر و جدّی‌تر شوند تا خانواده ایرانی بتواند با اعتماد کامل و خیالِ راحت پای تماشای سریال‌ها، فیلم‌ها و برنامه‌های ترکیبی خانگی، بنشیند.

انتهای پیام/

 

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
triboon
گوشتیران
مدیران