تغییر سیاستهای دولت هند نسبت به زبان فارسی/ شاعر هندی: خدا سایه «فارسی» را از سر ما کم نکند
سرویش تریپاتی، از شاعران فارسیسرای کشور هند، در گفتوگویی به مناسبت انتشار اولین کتابش به زبان فارسی، از علاقهاش به این زبان و اهمیت آموختن فارسی گفت.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، «گنگا و جوی مولیان»، مجموعه سرودههای سرویش تریپاتی(متخلص به سرمست)، از شاعران فارسیسرای کشور هند، است که به تازگی در قالب بیست و دومین مجموعه «شعر فارسی» توسط مؤسسه شاعران پارسیزبان منتشر شده است.
شعر فارسی که در گذشته در هندوستان همچون گوهری دست به دست میشد و سینه به سینه میچرخید، بخشی از درخشش خود را مرهون علاقه مردم این سرزمین به خود است. با وجود این سابقه و دیرینگی، زبان فارسی امروزه در غربتی عجیب در این کشور به سر میبرد. هرچند دولت هند اخیراً آموزش این زبان را در مدارس آغاز و زبان فارسی را به عنوان یکی از زبانهای کلاسیک در هند نامیده است، اما گذر زمان و تغییر ذائقه مردم با وورد زبان انگلیسی به خاک این کشور، سبب شده تا زبان فارسی همچون گذشته رونق نداشته باشد و چندان مورد توجه قرار نگیرد. با وجود این، هستند شاعران و علاقهمندان به زبان فارسی که همچنان چراغ شعر فارسی را در سرزمین بیدل و امیرخسرو زنده نگاه داشتهاند.
سرویش تریپاتی از جمله این شاعران است. او که سانسکریت خوانده و دانشآموخته دکتری این رشته است، معتقد است هر ایرانی و هندی باید فارسی و سانسکریت را بداند؛ چرا که این دو ملت با یکدیگر همریشهاند و همنژاد. او که زبان فارسی را به صورت خودآموز آموخته، در چند سال اخیر تلاش کرده است با وارد شدن به فضای شعر فارسی، بخشی از شیرینی این کلام را دریابد. کتاب «گنگا و جوی مولیان» حاصل تلاشهای دو سال اخیر او در این حوزه است. او در مقدمه این کتاب میگوید: شعر در خونم جاری است. فارسی را دوست دارم چون شیرینی و هندوان عاشق شیرینی و زبان فارسیاند. خدا سایه زبان فارسی را از سر ما کم نکند.
خبرگزاری تسنیم به مناسبت انتشار اولین دفتر شعری سرمست با او به گفتوگو پرداخت. او در این گفتوگو از چگونگی ورودش به زبان فارسی و سرودن شعر گفت و در ادامه، به توصیف فضایی پرداخت که زبان فارسی به او هدیه داده است. مشروح گفتوگوی تسنیم با این شاعر خوشقریحه را میتوانید در ادامه بخوانید:
*تسنیم: آقای دکتر تریپاتی، کتاب شما اخیراً با عنوان «گنگا و جوی مولیان» از سوی مؤسسه شاعران پارسیزبان منتشر و به جامعه فارسیزبانان معرفی شد. فکر میکنم این اولین کتاب شعر شما باشد که به زبان فارسی چاپ شده است. چگونه با زبان فارسی آشنا شدید؟ آیا این آشنایی در خانواده شما هم سابقه داشته است؟
خیر، خانواده من آشنایی با زبان فارسی نداشتند. هیچ کس در خانه ما فارسی نمیدانست. پدربزرگم کشاورز بود و پدرم دامپزشک. اما در کشور هند، نام زبان فارسی اغلب توسط همه شنیده میشود.
مدتها پیش در هند از زبان فارسی برای اسناد رسمی استفاده میشد. اوراقهای قدیمی مربوط به زمین و... همگی به زبان فارسی نوشته شده است. از آنجا که من قبلاً به زبان هندی و سانسکریت شعر میگفتم، این سرودهها توسط اساتید شنیده میشد. کمکم به زبان فارسی و شعر فارسی علاقهمند شدم. اساتید میگفتند که ادبیات زبان فارسی بسیار عالی و زیبا است و شباهتهای زیادی به زبان سانسکریت دارد؛ بنابراین یک الهام درونی در ذهن من متولد شد و این آغازی بود برای آشنایی با زبان فارسی.
*تسنیم: در این راه، از کدام شاعران الهام گرفتید و تأثیر پذیرفتید؟
من میخواهم این پرسش را از طریق این بیت از شاعر بزرگ، شیخ سعدی، پاسخ دهم:
همه قبیله من عالمان دین بودند
مرا معلم عشق تو شاعری آموخت
در واقع من زبان فارسی را فقط از طریق شعر فارسی آموختهام. من زبان فارسی را بدون هیچ معلم و مدرسه یاد گرفتهام. در زبان فارسی شور و اشتیاقی وجود دارد، نیروی غیر قابل مشاهدهای هست که دائماً من را به سمت خود میکشاند و جذب میکند.
من ابتدا الفبای زبان فارسی را با بازی موبایل بچهها یاد گرفتم. ابتدا آموختم که چطور حروف را تشخیص دهم، سپس خواندن حروف را به صورت ترکیبی و در کنار هم آموختم. ویدئوهای زیادی را در یوتیوب تماشا کردم، صدها ترجمه خواندم، به شعرهای فارسی در اینترنت گوش دادم و ... به عبارت دیگر، همواره مشتاق یادگیری زبان فارسی بودم.
از آنجا که شعر در زبان اردو ، از بحرها زبان فارسی استفاده میشود، من با آن بحرها آشنا بودم؛ بنابراین در آن بحرها شروع به سرودن شعر کردم.
دکتر بلرام شکلا، استاد زبان سانسکریت در دانشگاه دهلی، از دوستداران اساتید خوب زبان فارسی است. از او در این راه کمک بسیاری گرفتم، ایشان اشعار فارسی اولیه من را تصحیح کرد.
کمکم فعالیتم در حوزه شعر فارسی را گسترش دادم. شکلا من را با علیرضا قزوه آشنا کرد. از قزوه نکتههای بسیاری در حوزه شعر فارسی آموختم. او همواره به زبان فارسی وفادار است و کمک کرد تا اولین کتابم به زبان فارسی منتشر شود. همچنین در این راه از نکتههای استاد فرزانه اعظم لطفی درباره مسائل فرهنگی ایران نیز بهرهها بردم.
ایرانیها در این مدت به من محبت بسیار داشتهاند. با عشق فراوان به شعرهای ساده من گوش میدهند و من را ترغیب میکنند که این مسیر را ادامه دهم. عظمت زبان فارسی و محبت ایرانیان، سبب شد تا اولین جرقههای شعر فارسی در ذهن من زده شود. در این راه، من از شاعرانی چون مولانا، حافظ، رودکی، بیدل و صائب تبریزی الهام پذیرفتم و به اشعار آنها علاقه بسیاری دارم.
*تسنیم: معمولاً با یادگیری یک زبان جدید، فضای جدیدی پیش روی انسان قرار میگیرد. انسان با جهانی متفاوت که رنگی دیگر دارد، آشنا میشود. از این منظر، زبان و شعر فارسی چه ارمغانی برای زندگی شما داشت؟
یادگیری زبان فارسی دنیای وسیعی از شعر و احساسات را در اختیار من گذاشت. در این مدت دوستان بسیاری از کشورهای فارسیزبان مانند ایران و افغانستان پیدا کردم. یادگیری زبان فارسی این توانایی را به من داد که درباره مسائلی مانند روابط ایران و هند از گذشته تا امروز، اطلاعات بسیاری به دست آورم. زبان فارسی و زبان سانسکریت شباهتهای بسیاری به یکدیگر دارند. در مجموع میتوانم بگویم که زبان فارسی جهان ذهن و اندیشه من را گسترش داد. در کنار این موضوع، یک احساس شیرین با یادگیری این زبان در من به وجود آمده است. آنقدر خوشحالم که نمیتوانم آن را وصف کنم. در یک جمله میتوانم بگویم که احترام زیادی برای این زبان قائلم.
*تسنیم: ارتباط فرهنگی میان ایران و هند، باسابقه و ریشهدار است. آثار متعدد و ارزشمندی به زبان فارسی در هندوستان خلق و ماندگار شده است و زبان فارسی بخشی از درخشش خود را مدیون حضور در هندوستان است. در حال حاضر وضعیت زبان فارسی در هند به چه صورت است؟ چرا آن شور و علاقه سابق برای یادگیری زبان فارسی در میان مردم هندوستان دیده نمیشود؟
بله؛ روابط فرهنگی هند و ایران بسیار قدیمی و ریشهدار است. وجود شباهتهای متعدد، زبان سانسکریت هند را با زبان اوستایی و زبان فارسی پیوند میدهد؛ به همین دلیل این دو فرهنگ و زبان، را میتوان دو خواهر از یک خانواده دانست. حتی قبل از ورود مسلمانان به هند، نام ایران و زبان فارسی در هند بارها برده و تکرار شده است. بعدها در دوران حکومت مسلمانان بر هند، زبان فارسی به عنوان زبان رسمی هند اعلام شد. در این زمان، شاعران هند پیشرفت چشمگیری در حوزه ادبیات و شعر فارسی داشتهاند. همچنین در قرون وسطی کتابی برای آموزش زبان فارسی از طریق زبان سانسکریت نوشته شد. حتی امروزه فارسی در تمام دانشگاههای هند تدریس میشود. در این سالها، دولت هند در سیاست جدید آموزش و پرورش امکان آموزش زبان فارسی را لحاظ کرده است.
با این حال شاید دلیل کمرنگ شدن آن شور و علاقه را بتوان در سلیقه مردم دانست. امروزه مردم فقط آن چیزی را میخوانند و پیگیری میکنند که باعث ایجاد اشتغال میشود؛ از این رو مطالعه زبان فارسی و سانسکریت کاهش یافته است. اما هنوز شاعران پارسی و استادان و دانشجویان فارسی در هند حضور دارند و در این زمینه فعالیت میکنند. فارسی در هند ریشهدار است و باقی خواهد ماند.
*تسنیم: تا چه اندازه شناخت شما با زبان فارسی از گذر ادبیات معاصر ایران به ویژه ادبیات پس از انقلاب شکل گرفته است؟ آیا هنوز آشنایی با زبان فارسی در هند با ادبیات کلاسیک صورت میگیرد یا ادبیات معاصر نیز نقشی در این آشنایی دارد؟
شعر باستانی فارسی در هند با لذت و احترام فراوان خوانده میشود. عمده آشنایی مردم با شعر فارسی با شعر کلاسیک است، شعر معاصر و مدرن فارسی در هند کمتر رایج است، اما مردم ناآشنا نیستند. حتی امروزه قدیمیترین نسخههای خطی شاعران پارسی باستان در هند نگهداری میشود.
مردم شعر حافظ شیرازی، مولانا و ... را به خاطر میآورند.
از آنجا که من در زمینه شعر فارسی تازه کار هستم، اطلاعات زیادی در مورد شعر پس از انقلاب اسلامی ندارم. فکر میکنم توجه به موضوعات دینی از جمله ویژگیهای آثار این حوزه باشد؛ البته این فقط حدس من است و ممکن است اشتباه باشد.
انتهای پیام/