شبِ پرحاشیه سریالیست/ از افشاگریهای بازیگر "یاور" تا نوستالژیبازی نیما شاهرخشاهی
شبنم فرشادجو در برنامه "سریالیست" علیه متن سریال رمضانی شبکه سه واکنش نشان داد و نیما شاهرخشاهی هم "خانه سبز" را سریال تکرارنشدنی تلویزیون دانست.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نیما شاهرخشاهی بازیگر شناخته شده سینما و تلویزیون شبِ گذشته، اجرای پرونده برنامه "سریالیست" را برعهده داشت و گفت: میخواهیم پروندهای برای رابطه پدربزرگها و نوهها در سریالهای تلویزیونی باز کنیم. در این زمینه نمونههای موفقی داشتهایم. وقتی بین سریالهایی که انتخاب شده است به روابط توجه کردیم به نتایج جالبی رسیدیم. سعی کردیم بهترینها را برایتان انتخاب کنیم.
وی با بیان اینکه یک حس نوستالژی در این زمینه وجود دارد، افزود: همه ما این جنس رابطه را تجربه کردیم. عاشق این جنس رابطهایم که معمولاً به شدت زیبا است. گاهی هم اختلافاتی که بین این دو نسل وجود دارد شاید باعث جذابیت این سریالها شده است. بنابراین فکر میکنم پرونده مناسبی است.
پدرام کریمی مجری این برنامه تلویزیونی در ادامه گفت: اولین سریالی که به نظرم میرسد و اتفاقاً جذاب و کمدی بود، سریال "خانه سبز" است؛ مرحوم داریوش اسدزاده و رامبد جوان چنین رابطهای داشتند.
شاهرخشاهی افزود: این سریال سال 1375 ساخته شد. یک زمانی دو کارگردان به شدت قوی داشتیم؛ بیژن بیرنگ و مسعود رسام. سریالی در دهه 1370 ساختند که بسیار موفق بود و رکوردهایی را زد. این سریال زمانی که پخش شد اصطلاحاً خیابانها را خلوت میکرد. این کارگردان زوج موفقی بودند و فکر میکنم کل ایران با این سریالها خاطره دارند. همه نقشها عالی بودند و کارگردانی بسیار درست بود.
بازیگر فیلم "دایره زنگی" یادآور شد: در سریالهای جدید یک جای خالی نسبت به دورهای که سریالها بسیار فاخر ساخته میشدند احساس میکنم. همه خلأ این موضوع را حس میکنیم. "خانه سبز" از جنس سریالهایی بود که دیگر کمتر ساخته شد. داریوش اسدزاده، یک جورهایی پدربزرگ معنوی همه ما بود. رامبد جوان نقش نوهاش را بازی میکرد. ممکن بود برخی رابطه فرید صباحی را با مرحوم شکیبایی در سریال جذابتر میدیدند اما به هر صورت نمیشد از رابطه خوب و دوست داشتنی آقا جون و فرید گذشت. سریال عجیب و غریب زیبایی بود و من خیلی دوستش داشتم. از آن دست سریالها است که بیات و کهنه نمیشود.
کریمی مجری این برنامه در ادامه گفت: هر وقت چالشی بین پدر و پسر ایجاد میشد حلال مشکلات پدربزرگ و مادربزرگ بودند. اتفاقی که همه ما تجربه کردیم و برای همه ما جذاب است. حسی معنوی داریم نسبت به این رابطه که بسیار درست بود.
شاهرخ شاهی در ادامه بیان کرد: سریال "پژمان" سالهای 1392-1393 با کارگردانی سروش صحت ساخته شد. خیلی این سریال را دوست دارم. بسیار موفق است. زوج به شدت پولساز و قوی پژمان جمشیدی و سام درخشانی فکر میکنم بعد از این سریال شکل گرفت. اما این وسط نباید از پدربزرگ مقتدر و خاص پژمان که آقای اردشیر کاظمی بودند گذشت. او دیسیپلین خاصی داشت و به شدت با پژمان مخالف بود.
وی افزود: این سریال درباره فوتبالیستی بود که در اوج سقوط کرده و حالش خوب نبود. یک موقعیتهایی خاصی قرار میگرفت که من عاشقانه دوستش داشتم. در موقعیتهایی قرار میگرفت که کسی او را نمیشناخت. خیلی دوست داشت دیده شود. جنس دیگری از روابط پدربزرگ و نوه را نشان میداد که شاید خیلی متداول نبود اما اتفاقی افتاده است که لذت میبریم و میخندیم.
کریمی مجری این برنامه افزود: در این سریال برعکس "خانه سبز" که بزرگترها حلال مشکلات بودند اینجا پدربزرگ نوه را به چالش میکشد. یک جورهایی همان نقش را بازی میکند اما در واقع خیلی خلاقانهتر.
شاهرخشاهی همچنین خاطرنشان کرد: سریالی مدنظر دوستان بود که دربارهاش صحبت کنم و من چون خودم در آن بازی کرده بودم خیلی مدنظرم نبود. سریال "ملکوت" که ماه رمضان سال 1389 با کارگردانی آقای آهنج عزیز پخش شد. نقش پدربزرگ ما را آقای شریفینیا بازی کردند که نام کاراکترش حاج فتاح بود. داستان اینطور بود که حاج فتاح مرگ مغزی میشود و به برزخ میرود. فرشتهای میآید تا به اعمالش رسیدگی کند. من نوهاش بودم و براثر اتفاقی که به خاطر مصرف مواد مخدر بود به کما میروم. در کما یکسری اتفاقات را باید حاج فتاح به من میگفت.
وی ادامه داد: از سریالهایی بود که قلم درستی داشت و این ارتباط جنس ماورایی داشت. جنس این ارتباط جداگانه بود و من دوستش داشتم. رضا رویگری نقش داماد خانواده را بازی میکرد. همه جوره ثروت را میدزدید و جلوی او گرفته شد. این سریال خیلی سریع اتفاق افتاد؛ روز بازی میکردیم و شب پخش میشد.
بازیگر فیلم "پارک وی" خاطرنشان کرد: سریال "ستایش 3" به کارگردانی سعید سهیلی در سال 1397 ساخته شد. پدر بزرگ داریوش ارجمند و نوه مهدی سلوکی بود. داستانی بود که حشمت فردوس به دنبال به دست آوردن اعتبار گذشتهاش وارد منزل کاراکتر محمد نامی میشود. اتفاق جذابی که بود در فصل سوم محمد که مهدی سلوکی بازی میکرد پسر ستایش بود. اما در فصل اول مهدی سلوکی برادر ستایش بود. باورپذیر هم بود و جزو سریالهای ماندگار شد. بازیگرانش درخشیدند. این سریال در عمق وجود مردم رفت. یکی از غصههایی که خوردم این بود که در "ستایش" بازی نکردم. قسمت اول بین چند کارگردان عوض شد و من سرکار بودم. خیلی دوست داشتم سر این کار باشم و غصهاش را خوردم.
شاهرخشاهی همچنین یادآور شد: وقتی فیلمنامه میدادند و به هر دلیلی بین طرفین توافق حاصل نمیشد باید متن را پس میدادی، اما حالا فیلمنامهها را روی پیدیاف میدهند. فکر میکنم نسخههای قدیمی بهتر بود. الان سرت گیج میرود و اذیت میشوی. همیشه به دوستان میگویم لطف کنید به من نسخه کاغذی فیلمنامه را بدهید.
کریمی مجری برنامه "سریالیست" بیان کرد: سریال "صاحبدلان" هم در موضوع پرونده این هفته جای میگیرد. رابطه پدربزرگ و نوه جذاب بود. این سریال براساس قصص قرآنی به کارگردانی محمدحسین لطیفی بود.
شاهرخ شاهی در ادامه گفت: این سریال موفق بود چون براساس قصه قرآنی نوشته و ساخته شد. اگر شخصیتها خوب پرداخته شود ما خیلی قصههای خوب و جذاب داریم که به نظرم میشود به تصویر کشید. اگر درست به تصویر کشیده شود جذاب است. خودم یک نمونه سینمایی کار کردم؛ فیلم "ناسپاس" که درباره یکی از معجزات حضرت موسی(ع) بود. الناز شاکردوست، پوریا پورسرخ و لیندا کیانی دیگر بازیگران این فیلم بودند.
کریمی مجری این برنامه تلویزیونی بیان کرد: ملک سلیمان، مردان آنجلس، صاحبدلان و یوسف پیامبر و مریم مقدس از کارهایی بودند که براساس قصص قرآنی ساخته شدند. استقبال زیادی هم بود و امیدواریم این سبک کارها ادامه پیدا کند.
بازیگر سریال "ملکوت" در ادامه گفت: "گرگ و میش" دیگر سریالی بود که همایون اسعدیان کار کرد و یک نمونه اخیر از رابطه خوب پدربزرگ و نوه بود. فرید سجادی حسینی بسیار بازیگر قابل و از پیشکسوتاناند، نقش نوه او را المیرا دهقانی بازی میکرد. این سریال فراز و فرودهای یک خانواده ایرانی را به تصویر میکشد. از ابتدای دهه شصت و اتفاقاتی که برایشان با محوریت دختر قصه رخ میدهد به تصویر کشیده میشود. به نظر منتقدین سریال موفقی بود. نکته جالبی که داشت ناصر سجادی حسینی در نقش یوسف، پسر فرید سجادی حسینی است. در این کار نقش نوه او را بازی میکرد. نکته حاشیهای و جذابی بود.
شاهرخ شاهی توضیح داد: در ادامه مسیر کار هنریام میخواهم کارگردانی را ادامه بدهم و برای خودم سبکی را معرفی کنم که کمی متفاوت است. درام تعلیق روانشناسانه داشته باشد و کمتر به آن پرداخته شده باشد. آدمهای عجیب و مرموز را خیلی دوست دارم. فیلمنامههای این جنسی کم نداریم و خیلی دوستشان دارم. خدا را شکر فیلم کوتاهی که ساختم سه جایزه معتبر از جشنواره سیاتل را برد که جشنواره تخصصی فیلمهای ترسناک در دنیا است. بین 7 تا 10 هزار فیلم شرکت کرده بود در 5 پخش سه تا جایزه را بردیم. مهمترین جایزه بهترین فیلم بود. فکر میکنم اتفاقی بود که باعث شد خدا را شاکر باشم که زحمات یکسالهام نتیجه داد.
وی یادآور شد: انشاءالله فیلم 5 گانهای میسازم که به 5 بیماری خاص میپردازد و در هر کدام از فیلمها یک کاراکتر بیمار وجود دارد. برای این کار زحمت کشیدم، پیش روانپزشک و روانشناس رفتم و تحلیل و تجزیه کردم. فیلمنامههای قوی نوشتیم و ثبت کردیم. برای خودم لوگو درست کردم. در فیلم کوتاهم که جایزه برد کپی رایت یک موزیک را خریدم که شاید کمتر کسی این کار را بکند.
این بازیگر شناخته شده تأکید کرد: ژانر وحشت را در ایران به سختی میشود ساخت. چون مردم ما عادت به فیلمهای سینمای ژاپن و تایلند و کره و آمریکا دارند. دو نمونه موفق "خوابگاه دختران" و "شب بیست و نهم" را در سینما داشتیم. طرحی برای ساخت سریال در ژانر وحشت در آینده برای تلویزیون دارم. کمی ژانر ترس سخت است. با توجه به امکانات و دید مردم ما که سینماهای کشورهای دیگر را دیدهاند و سخت میشود آنها را ترساند. اما میتوانی با روح و روان مخاطب بازی کنی.
بخشی دیگر از این برنامه شبنم فرشادجو میهمان این برنامه تلویزیونی بود تا درباره سریال رمضانی شبکه سه سیما (یاور) صحبت کنند. او انتقادات صریحی علیه متن این سریال داشت که قابل تأمل بود. او نقش نسرین را در این مجموعه تلویزیونی بازی کرد و در ابتدا درباره انتقاداتی که به این سریال به دلیل شباهت با سریال "ستایش" وارد بود، گفت:
"من سریال "ستایش" را ندیدم اما مهمترین نقدی که به سریال ما وارد بود به خاطر متن بود و زنستیزی که در آن وجود داشت. این نقدی بود که شد و من هم با آن موافقم. من طرفدار بانوان و جزو مخالفان این نوع متن بودم. من حتی یک سکانس از سریال "ستایش" را ندیدم و نمیتوانم درباره آن نظر بدهم."
او همچنین در ادامه درباره ایرادات محتوایی وارده به متن این سریال در زمینه حضور زنان و انفعالی که دارند، توضیح داد: متأسفانه باید اقرار کنم بدون خواندن فیلمنامه قرارداد بستم و به گروه اعتماد کردم. درباره نقش پرسیدم و دیدم خانم خانواده است. 5 یا 6 خط برایم توضیح دادند و من گفتم قرارداد میبندم. گروه یک و دو داشتند فیلمبرداری میکردند که من اضافه شدم و همه نقشها قراردادشان را بسته بودند. حالا نمیدانم به چه علتی هنوز بازیگر این نقش پیدا نشده بود. من گفتم فیلمنامهها را برایم به خانه بفرستید. قرارداد بستم و رفتم خانه و شروع به خواندن کردم. خودم جزو مخالفان و منتقد به شدت سخت نسبت به نوع نگاه آقای مطلبی به زنانم.
فرشادجو تأکید کرد: من جزو منتقدینم و برخی سکانسها بود که حتی دعوایم میشد و دلم میخواست با نویسنده کار صحبت کنم. فقط توانستم به امید آقای سلطانی که به نظرم کارگردان صبور و بینظیریاند کوتاه بیایم و کار کنم. یاد سریال "پدرسالار" افتادم که دهه 1370 پخش میشد و من آن زمان دبیرستانی بودم. کمند امیرسلیمانی به عنوان عروس آمد و عصیان کرد و سیستم عوض شد. من را یاد آن سریال انداخت که چنین پدر سلطهگری داشت ولی آن برای 30 سال پیش است.
این بازیگر تصریح کرد: من با حرفهای منتقد برنامه درباره کلیشهای بودن و مردسالار بودن این سریال موافقم. به نظرم همهچیز را نباید گردن زمان انداخت. به هر حال نویسنده این را نوشته بوده است، چند قسمت آماده بوده است یعنی من 24 قسمت را خواندم و آماده بود.
همه خانمها در این سریال ناراحت بودند
وی در واکنش به بازیگر نقش مقابلش (محمد حاتمی) که در این گفتوگو، کمبود زمان را عامل ضعف سریال خوانده بود، اذعان کرد: خیلی برایم عجیب است که آقای حاتمی از کمبود زمان صحبت میکنند. به هر حال وقت بوده که رسیدگی شود چطور میشود یک زن در این نقش ظاهر شود!؟ زنی که طبق گفته خودشان لیسانس دارد. حالا بچهدار شده و یک کمی احمق به نظرمیرسد. بعد کاملاً منفعل است و باید گذشت کند و ببخشد و هرچه مادرشوهرش میگوید همان را گوش بدهد. خانم سعیدی هم ناراحت بودند، همه خانمها در این کار ناراحت بودند.
فرشادجو در ادامه توضیح داد: خیلی زیاد افرادی که در این کار مسنتر بودند متلکم وحده بودند. خانم سعیدی و آقای ارجمند خودشان هم ناراضی بودند از این قضیه که چقدر نصیحتش کنم. نسرین چه کرده بود که باید اینقدر نصیحت میشنید؟ حوصلهاش را دارد؟ یک زن 40 ساله که بچههای 20 ساله دارد. میخواهد داماددار شود و حالا باید بنشیند نصیحت مادرشوهرش را بشنود. واقعاً نداریم، فکر نمیکنم حتی در روستاها و شهرستانهای ما این اتفاق بیفتد.
وی درباره متلکم وحده بودن کاراکترهای مادر و پدر یادآور شد: واقعاً ما یک جاهایی بعد از 7 صفحه جمله سر ناهار و شام، فقط میگفتیم بله آقاجون چشم آقاجون! نمیدانم روی چه حسابی این متن نوشته شده بود. هربار هم خواستم با آقای نویسنده صحبت کنم به خاطر کرونا پشت یک دیوارهایی بودند و هیچ وقت تشریف نیاوردند. تا روز سوم چهارم پخش که آمدند و گفتند خسته نباشید. خیلی خوب بود. همین!
مطلبی کار دیگری بنویسد نخوانده بازی نمیکنم
این بازیگر بیان کرد: سکانسی بود که من با مادرشوهرم نشستهام تا بهروز شوم و شوهرم من را بپسندد و نادم و پشیمان باشد! ما در این صحنه ژورنال نگاه میکردیم و من به کارگردان گفتم آقای سلطانی چه کسی الان ژورنال نگاه میکند! مجله خیاطی کسی نگاه نمیکند! الان اپلیکیشنها هست و به آن نگاه میکنید. ژورنال برای این دوره نیست. این سریال را آقای مطلبی دهه هفتاد نوشته است؟ من هنوز هم نمیدانم. شاید طرح برای قبل بوده است و بعداً تصویب شده است.
بازیگر نقش نسرین در سریال "یاور" گفت: به نظرم باید نویسندههای جوان برای نوشتن بیایند و از متنهای آنها استفاده شود. یک نگاه درستتری و بهروزتری نسبت به زنان داشته باشند. اگر آقای مطلبی کار دیگری بنویسند نخوانده بازی نمیکنم. نویسنده جوان و پر از انرژی بیاید. نگاه درستتر و واقعبینانهتر و منطقیتری داشته باشد، این توقع زیادی نیست.
برنامه "سریالیست" هر هفته پنجشنبه ساعت 23:15 روی آنتن میرود.
انتهای پیام/