سرودههایی در مدح "حضرت علی" (ع): حاکمی مثل علی در دل این امت نیست، جز علی هیچکسی لایق این خلعت نیست
با فرارسیدن عید بزرگ شیعیان، عید غدیر خم، نوسرودههایی از شاعران آیینی کشورمان منتشر میشود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، عید غدیر بزرگترین عید شیعیان است. همزمان با فرارسیدن این روز بزرگ، سرودههایی از شاعران آیینی کشورمان منتشر میشود.
عادل حسین قربان
چگونه شرح دهم با زبان، صفاتش را؟
چگونه وصف کنم شمّهای، زِ ذاتش را؟
برای ثبتِ کراماتِ ساقیِ کوثر
بشر، چطور، فراهم کند، دواتش را؟
به دستهای علی تکیه دارد، این یعنی:
گرفته است، از او، آسمان، ثباتش را
مماتِ ما، همه دست علیست...، مدیون است
جهان و عالمِ امکان، به او حیاتش را
علیست معنیِ ایمان،... به منکرِ حیدر
بگو قبول ندارد، خدا، صلاتش را
بدونِ حبّ علی، فقه و شرع، بیمعناست
بگو که جمع کند، مدّعی، بساطش را
کسی که، دل به نگاهِ علی دهد، مولا
ضمانتی کند از بندِ غم، نجاتش را
ولای او بنگر، که نکرده خلق، خدا
برای شیعهی مولا، عذابِ آتش را
مهدی علی قاسمی
دَم بگیرید همه ذکر مسیحا دَم را
سجده بر اوست که انسان بکند آدم را
گر خدا گفت به پیغمبر خود: "نادَ علی..."
ذکر او میبرد از هر دل غمگین، غم را
مثل او نیست کرامات کسی اینگونه
سیرهی زندگیاش طعنه زده حاتم را
روز خیبر همه دیدند میان اصحاب
که پیمبر به علی داد فقط پرچم را
امر کرده است خدا تا همه بیعت بکنند
کاشف کرب نبی، تاج سر خاتم را
حاکمی مثل علی در دل این امت نیست
جز علی هیچکسی لایق این خلعت نیست
مجتبی دسترنج
مولای زمین و آسمانهاست علی
محبوبِ تمامِ کهکشانهاست علی
از عالم ذر تا به قیامت باقیست
اُسطوره دوران و زمانهاست علی
سردار رشید خیبر و بدر و حنین
معروف میانِ پهلوانهاست علی
بس نام رسایش به زبان شیرین است
چون قند سر همه زبانهاست علی
در راهِ خدا جوانیاش را طی کرد
زین روست که الگوی جوانهاست علی
از "اشهد ان علی.."اش معلوم است
زیباییِ نغمه اذانهاست علی
در روز غدیر گفت احمد وصفش..
..حقا که امام مهربانهاست علی
شیوایی شعرِ ملتمس از مولاست
زیرا گلِ شعرِ شعرخوانهاست علی
وحید قاسمی
بیراهه رفتن خیلی بیمعناست
با دوست وقتی هم قدم باشی
کلاً بهشتُ میبری از یاد
وقتی نجف توی حرم باشی
پای ضریحش حالِ دل خوبه
حسِ خوشِ عاشق شدن داری
وابستگیهات تازه میفهمن!
از قبلها اینجا وطن داری
خیرِ دو عالم رو اگر میخوای
باید که عمار غدیرش شد
باید به دنبال نگاهش رفت
باید که سلمان مسیرش شد
وقتی که پا میذاری توو راهش
تقدیر بن بست و شکستی نیست
ایمان مونه که یداللهِ
بالای دستش هیچ دستی نیست
به مردی و مردونگی یک عمر
با اسم و رسمش آبرو داده
هر کی خرابِ عشق مولا شد
دنیا و عقبا خونه ش آباده
میشه خدا رو توو نگاهش دید
قبله به چشماش اقتدا کرده
خیلی عزیزه ساقی کوثر
کعبه براش آغوش وا کرده
خواستم بگم از عدل و انصافش
دیدم نشد! حیرت نمیذاره
دنیا هزار و چار صد ساله
خیلی به خوبیهاش بدهکاره
مرضیه عاطفی
آمد آن عید سعیدِ بی نظیر
شد زمانِ دستبوسیِ امیر
آمدم با تاجی از گل؛ سر به زیر
در کنار برکه نابِ غدیر
دستِ بیعت دادم و گفتم: بلی
«لا أمیرالمؤمنین إلا علی(ع)»
از خدا موسی زمین را قرض کرد
نوح، خود را خاک پایش فرض کرد
عاشقی را بی حد و بی مرز کرد
حضرت آدم سلامی عرض کرد
توبه کرد و گفت با صوتِ جلی:
«لا أمیرالمؤمنین إلا علی(ع)»
دست او را تا نبی(ص) بالا گرفت
دین تکامل یافت و معنا گرفت
مرتضی(ع) در قلب قرآن جا گرفت
زیر پایش نورِ عالم پا گرفت
هست در دست محمد(ص) مشعلی
«لا أمیرالمؤمنین إلا علی(ع)»
مرتضی(ع) شاهنشهِ دلخواه شد
آیه نازل شد ولی الله شد
دشمنش از عیدمان آگاه شد
هر که شد بیعت شکن گمراه شد
حفظ وحدت گرچه واجب شد ولی
«لا أمیرالمؤمنین إلا علی(ع)»
نام حیدر داده قیمت بر نگین
بُرده دل از آسمانها و زمین
آمد و با شعر من شد همنشین
میرسد در لحظههای آخرین
وقت جان دادن ندارم مُعضلی
«لا أمیرالمؤمنین إلا علی(ع)»
شد امام ِ اولِ عمارها
عاشقش بودند خوش کردارها
مُرد سلمان از نگاهش بارها
گفت قنبر با تو گل شد خارها
اصلِ قرانی و وحی مُنزَلی
«لا أمیرالمؤمنین إلا علی(ع)»
بیزره میرفت، با غیرت، اصیل
پیش رویش عدهای پست ذلیل
ضربههایِ ذوالفقارش بی بدیل
پشت سر فریاد میزد جبرئیل:
نیست مثل تو در این میدان یلی
لا أمیرالمؤمنین إلا علی(ع)!
انتهای پیام/