استانهای گیلان، مازندران و مرکزی با بالاترین درآمد سرانه "کمترین میزان فرزندآوری" را دارند!
یک پژوهشگر حوزه جمعیت در رد این تصور عمومی که مهمترین مانع فرزندآوری، اقتصادی است، گفت: استانهایی که براساس اعلام مرکز آمار، بالاترین درآمد سرانه را دارند، استانهای گیلان، مازندران و مرکزی، پایینترین میزان نرخ باروری را دارند!
صالح قاسمی در گفتگو با خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران پویا درباره نقش اقتصاد یا فرهنگ در کاهش میزان فرزندآوری اظهار کرد: در نگاه اول، اقتصاد پررنگترین مانع برای فرزندآوری است اما کمی که دقیقتر میشویم میبینیم اینطور نیست!
وی ادامه داد: طبقاتی که مانع اقتصادی ندارند هم، فرزندآوری نمیکنند ضمن این که متوسط تعداد فرزندان طبقات برخوردار که مانع اقتصادی ندارند، از میانگین جامعه خیلی پایینتر است؛ پس یعنی مانع اقتصادی وجود دارد اما مانع اقتصادی، اصلیترین مانع نیست.
قاسمی با بیان این که سبک زندگی یک مانع پنهان در امر فرزندآوری است، تصریح کرد: مانع پنهان اما قویتری در امر فرزندآوری وجود دارد تحت عنوان سبک زندگی و نوع نگرش عمومی و اجتماعی مردم به فرزند؛ بهعبارتی متأسفانه در زمان حاضر، فرزند یک ارزش اجتماعی نیست و نگرش عمومی نسبت به آن مطلوب نیست.
نویسنده مجموعه کتاب «جنگ جهانی جمعیت» در رد این تصور عمومی که مهمترین مانع فرزندآوری، اقتصادی است، تصریح کرد: استانهایی که براساس اعلام مرکز آمار، بالاترین درآمد سرانه را دارند، استانهای گیلان، مازندران و مرکزی، پایینترین میزان نرخ باروری را دارند و همین سه استان بهترتیب گیلان، مازندران و مرکزی جزء سه استان سالمند کشور هستند! در واقع یعنی نقیض این مطلب را میبینیم.
وی درباره رابطه سطح تحصیلات و تعداد فرزند، متذکر شد: معمولاً افراد تحصیلکرده، سطح برخورداری اقتصادی و موقعیت اجتماعی بالاتری دارند و در طبقات اجتماعی الیت و نخبه جامعه قرار میگیرند اما تعداد فرزند آنها کمتر از میانگین جامعه است و باز این یعنی نگرش، بیشتر ایفای نقش میکند تا اقتصاد؛ اگرچه که اقتصاد بسیار مهم است و حتماً در این رابطه هم موانعی وجود دارد.
قاسمی با اشاره به این که در طبقات مختلف اجتماعی، وزن متغیرهای اقتصاد و سبک زندگی متفاوت است، تأکید کرد: حتماً در طبقات میانی و پایینتر، وزن موانع اقتصادی بیشتر میشود؛ اگرچه موانع نگرشی و سبک زندگیهایی که مانع فرزندآوری است، در طبقات متوسط و پایین هم همچنان پررنگ و مؤثر است.
وی افزود: لذا واقعاً نیاز به تحلیل دقیق و مطالعات کیفی وجود دارد که متأسفانه کمتر شاهد آن هستیم؛ براساس آنچه در دنیا بین جامعهشناسان و جمعیتشناسان مطرح است، همگی اقتصاد را مؤثر میدانند اما سبک زندگی و نگرش را مؤثرتر.
انتهای پیام/+