بزرگترین قصیدهپرداز زبان فارسی کیست؟
به نظر میرسد اشعار عنصری پس از درگذشت او و حامیان مقتدرش کمکم از صفحه روزگار محو شده است؛ آیندهای نامبارک برای هنرمندی که هنر خود را خرج دربار کرد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، سومین مجلد از مجموعه «تاریخ ادبیات ایران» با محوریت «عصر غزنوی» به زندگی و زمانه ملکالشعرای دربار غزنه، ابوالقاسم حسن بن احمد عنصری بلخی، شاعر نامآور سده پنجم هجری پرداخته است.
این کتاب که به کوشش محمد دهقانی نوشته شده، در واقع تلاش دارد زندگی و سبک شعری عنصری را پس از گذشت چند قرن از دید سخنوران و پژوهشگران در اعصار مختلف مورد بررسی قرار داده و اعتبار شعر شاعر را در میان همقطارانش نشان دهد. کتاب «عنصری» که توسط نشر نی اخیراً به چاپ رسیده، مجلدی است از مجموعه تاریخ ادبیات ایران که صرفاً تاریخ و ادبیات ایران پس از اسلام را دربرگیرد و میکوشد تاریخ ادبی ایران را در پیوند با تاریخ عمومی جهان ببیند و به تحولات فکری و فرهنگی کشورها و اقلیمهایی هم که به نحوی با ایران در ارتباط بودهاند، اشاره کند.
کتاب «عنصری» از چهار بخش تشکیل شده است؛ ابتدا مقدمه دهقانی است که در آن از زوایای مختلف زندگی ملکالشعرای دربار محمود را بررسی کرده و در ادامه اشعار به یادگار مانده از او در قالبهای قصیده و رباعی و بخشهایی از مثنوی وامق و عذرا را ارائه میدهد. نویسنده در مقدمه مفصلی که بر این اثر نوشته، در کنار بیان ارزش و اهمیت شعر عنصری، تلاش دارد به سؤالات مهمی درباره او پاسخ دهد.
او این مقدمه را با ارائه نظری از خاقانی شروانی درباره عنصری و ارزش شعر او آغاز میکند: خاقانی شاعر فحل و مغرور قرن ششم که به «حسان العجم» معروف بود و محققان و مورخان ادبیات فارسی حتی شاعر بزرگی چون حافظ را هم متأثر از او دانستهاند، در قطعهای تعریضآمیز خود را با عنصری سنجیده و طبعاً بر وی برتری داده است. این که او در داوری خود راجع به عنصری تا چه حد جانب انصاف را رعایت کرده است، البته فعلاً محل بحث نیست. مهم این است که عنصری، یک قرن پس از مرگش، هنوز از چنان شهرت و اقبالی برخوردار بوده که شاعر درجه اولی چون خاقانی هم خود را ناگزیر با او مقایسه میکرده و میخواسته است برتریاش را در قبال او به اثبات رساند.
به نظر خاقانی، آنچه عنصری را در دوگانه مدح و غزل به شاعری مشهور بدل کرد، در وهله نخست، نه توانایی ذاتی او بلکه برخورداریاش از معاشیق زیباروی و ممدوحی نیک و سخاوتمند چون محمود غزنوی بوده است:
به معشوق نیکو و ممدوح نیک
غزلگو شد و مدحخوان عنصری...
نویسنده در ادامه به ارائه نظرات پژوهشگران و صاحبنظران مختلف در اعصار گوناگون در باب شعر عنصری پرداخته و آن را از این منظر بررسی کرده است. به گفته کتاب؛ عموم شاعران و نویسندگان عنصری را از قدیمالایام شاعری بزرگ و بلکه سرمشق بیبدیل شاعران درباری به شمار آوردهاند. شاعر همعصر خاقانی، رشید وطواط، مقام عنصری را تا حد متنبی، شاعر بیهمانند عرب، فرا میبرد و درباره او مینویسد: «بیشتر تخلصات عنصری(در قصایدش) نیکوست و او در این معنی پارسیان را چون متنبی است تازیان را».
دولتشاه سمرقندی هم او را «سرآمد شعرای روزگار سلطان محمود» معرفی کرده و نوشته است که «در آخر سلطان محمود استاد عنصری را مثال ملکالشعرایی قلمرو خود ارزانی داشت و حکم فرمود که در اطراف ممالک هرکجا شاعری و خوشگویی باشد سخن خود را بر استاد عنصری عرضه دارد تا استاد غث و سمین آن را منقح ساخته در حضرت اعلی به عرض رساند.»
دهقانی برای نشان دادن دایره تأثیرگذاری و اهمیت شعر عنصری، به کلام دیگر سخنوران درباره شعر او نیز اشاره کرده است. به گفته او؛ منوچهری که همعصر عنصری بوده، او را «اوستاد اوستادان زمانه» خوانده و بر همه شاعران عرب و عجم برتری داده است. در میان معاصران ما نیز، استاد بدیعالزمان فروزانفر نیز عنصری را «بزرگترین استاد قصیدهپرداز و مدحسرای قرن پنجم بلکه زبان فارسی» دانسته و او را متأثر از دو شاعر بزرگ عرب، ابوتمام طائی و احمد بن حسن متنبی معرفی کرده است.
با این حال دهقانی یک طرفه به قاضی نرفته و نقل قولهایی که شعر عنصری را فاقد این میزان درجه و اعتبار میدانند، نیز نقل کرده است. او در همین رابطه به قصیدهای از خاقانی و نظر او درباره شعر عنصری اشاره کرده است؛ قصیدهای که در آن خاقانی عمده شهرت و توانایی شعری عنصری را مرهون ممدوح خوب و خوبرویان مقبول دانسته و هیچ هنر دیگری را برای او قائل نشده است؛ این در حالی است که اساتیدی چون مرحوم فروزانفر معتقدند این نظر خاقانی برخاسته از مفاخرات و عادت او در خودبزرگبینی بوده است. از سوی دیگر، زندهیاد مظاهر مصفا که خود از قصیدهسرایان معاصر است نیز برخلاف استاد فروزانفر، معتقد است شعر عنصری مبالغهآمیز است و فقط برای خوشامد سلطان ساخته شده است. به همین دلیل دادن لقب بزرگترین قصیدهپرداز شعر فارسی به ملکالشعرای دربار محمود، «سخنی یافه و گزافه است».
بخش دیگری از مقدمه کتاب حاضر، قصد دارد به این پرسش پاسخ دهد که چرا با وجود اهمیت و شهرت عنصری، دیوان او به صورت کامل به دست ما نرسیده است؟ دهقانی در همین رابطه به میراث منوچهری و فرخی، به عنوان دو شاعر همعصر عنصری اشاره میکند که به طور کامل از گذر زمان به دست مخاطبان امروز رسیده است؛ بیآنکه دست روزگار بر آنها گزندی وارد کرده باشد. نویسنده در این رابطه یکی از اصلیترین دلایل این موضوع را در این میداند که بخش اعظم اشعار عنصری وقف سلطان محمود شده و به همین دلیل، با وجود آنکه شاعر مردی دانشمند بوده و ملکالشعرای دربار غزنه، قریب به یکدهم از ابیات او باقی مانده است.
علاوه بر دیوان، از اشعار مثنویهای او مانند «وامق و عذرا» نیز تنها ابیاتی به دست ما رسیده است. دهقانی معتقد است که این موضوع در طول تاریخ وجود داشته و این را میتوان از کماطلاعی دیگر شاعران مانند سعدی از دو شخصیت «وامق و عذرا» استنباط کرد. به نظر میرسد اشعار عنصری پس از درگذشت او و حامیان مقتدرش در گذر ایام و پس از تغییر در دربار سلطان محمود، کمکم از صفحه روزگار محو شده است؛ آیندهای نامبارک برای هنرمندی که هنر خود را خرج دربار کرد.
نشر نی کتاب خواندنی «عنصری» را در هزار و 100 نسخه و در 120 صفحه در دسترس علاقهمندان به تاریخ و ادبیات کلاسیک قرار داده است.
انتهای پیام/