فیلم‌های مستند با وجود "سینما حقیقت" نیازی به جشنواره فجر ندارند

فیلم‌های مستند با وجود "سینما حقیقت" نیازی به جشنواره فجر ندارند

محمد حدادی فیلمبردار سینمای مستند معتقد است که حضور مستند در جشنواره "فیلم فجر"، مانند پیوندزدن دو عضو با گروه خونی متفاوت است!

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، فصل جدید برنامه تلویزیونی «نردبان» نزدیک به یک سال است که از شبکه مستند سیما پخش می‌شود. در فصل جدید با تغییراتی که صورت گرفت، محمد شکیبانیا مجری برنامه شده و اصغر احمدپور نیز کارگردانی این اثر را برعهده دارد. 

این برنامه، چندی است که پرونده «فیلمبرداری در سینمای مستند» را با رویکرد آموزش فیلمبرداری، معرفی تکنیک‌های آن و گفت‌وجو با فیلمبرداران سینمای مستند دنبال می‌کند. در این گفت‌وجوها محمد حدادی به عنوان عضو ثابت با دیگر فیلم‌برداران صحبت می‌کند. 

محمد حدادی چهره شناخته‌شده‌ای در بین اهالی سینما است. او فارغ‌التحصیل سینما (گرایش فیلمبردارى) از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر است و تاکنون جوایز متعددی را از جشنواره‌های داخلی و خارجی دریافت کرده است. 

تصویربرداری آثاری نظیر «خراسان، سرزمین آفتاب»، «رویاهای دم صبح»، «خانه‌ای برای تو»، «در جست‌وجوی فریده» و ... از جمله کارهای مشهور او در سینمای مستند در چند سال اخیر است. 

در زیر گفت‌وگویی با این فیلمبردار سینمای مستند داریم؛ او درباره برنامه نردبان، فیلمبرداری سینمای مستند، جشنواره‌های خارجی فیلم مستند، جشنواره حقیقت و فجر صحبت کرده است. در زیر این گفت‌وگو را می‌خوانید: 

تسنیم: چندی است که با حضور در برنامه تلویزیونی "نردبان" پرونده فیلمبرداری در سینمای مستند را بررسی می‌کنید، چگونه شد که در این برنامه حضور پیدا کردید؟‌

سری نخست برنامه‌ "نردبان" را به‌دلیل نگاه آماتوری‌اش، چه در سطح مخاطب و چه در محتوا و شکل و شمایلِ ساخت، دنبال نمی‌کردم تا اینکه همزمان با جشنواره‌ سینما حقیقت سال 1399 چند ویدئو در فضای مجازی دیدم که لوگوی نردبان را داشت و به‌شکل غیرقابل انتظاری باکیفیت و بحث‌ها و موضوعاتش هم خیلی جدی و گیرا بود، متوجه شدم که با تغییر تیم سازنده، تغییرات اساسی و بنیادینی اتفاق افتاده و رویکردی حرفه‌ای در تمام ابعاد در آن شکل گرفته است.

کمی بعد از جشنواره، تماسی از تهیه‌کننده‌ جدید برنامه داشتم و با پیشنهاد حضور ثابت در بخش گفت‌وگو مواجه شدم که قرار بود رویکردی آموزشی در زمینه‌ فیلمبرداری فیلم مستند داشته باشد و در آن با عوامل حرفه‌ای سینمای مستند کشور گفت‌وگو شود، واقعیتش این است که همیشه برای همکاری با شبکه‌های تلویزیون اکراه داشته‌ام اما پس‌زمینه‌ تازه و جدی برنامه و سویه‌ آموزشی بخش گفت‌وگو مجابم کرد این دعوت را بپذیرم و حالا بعد از پخش قسمت‌های متعدد، از این اتفاق احساس خوبی دارم.

ـ در ابتدا بد نیست که تکلیف عبارتی پرچالش را مشخص کنیم؛‌ عده‌ای از مستندسازان معتقدند که "فیلمبرداری" در سینمای مستند بی‌معنی است و باید به‌جای آن از عبارت "تصویربرداری" استفاده کرد، شما عمدتاً از عبارت «فیلمبرداری» استفاده می‌کنید، آیا این موضوع تعمدی است؟ به‌نظر شما کدام عبارت صحیح‌تر است؟

عبارت صحیح کدام است؛ تصویربرداری یا فیلمبرداری؟!

سؤال جالبی‌ است؛ بگذارید کمی به عقب برگردیم، کلمه‌ تصویربرداری و عنوان تصویربردار را فیلمبرداران سینما در ابتدای ورود و فراگیر شدن دوربین‌های ویدئویی در ایران به وجود آوردند تا بین خودشان (که هنوز از نگاتیو و فیلم و دوربین‌های آنالوگ برای فیلمبرداری در سینما استفاده می‌کردند) با کسانی که پشت دوربین‌های ویدئویی قرار می‌گرفتند و ماده‌ خام‌شان فیلم نبود، مرزکشی کنند، چون ناگفته معتقد بودند که کار آنها (به‌خاطر محاسبات بیشتری که باید برای اکسپوز کردن نگاتیو انجام می‌دادند) از شأن بالاتری برخوردار است و نباید با کارِ ـ به‌زعم آن‌ها ـ پیشِ‌پاافتاده‌ترِ فیلمبرداری با دوربین‌های ویدئویی مقایسه شود.

اما واقعیت این است که وقتی ما از «هنر» ثبت تصاویر فیلم صحبت می‌کنیم که در آن انتخاب‌های آرتیستیک و روایی کنار مسائل فنی و تکنیکی مرتبط با تصاویر مطرح است، باید از عبارت «فیلمبرداری» (Cinematography) استفاده کنیم. شاید نزدیک‌ترین معادل انگلیسی به تصویربرداری Videography باشد که در حقیقت به هر نوع ثبت تصویری وقایع گفته می‌شود که فاقد جنبه‌های هنری است یا الزاماً منجر به ساخت «فیلم» نمی‌شود و ممکن است حتی ثبت مراسم عروسی باشد که توسط یک نفر (Videographer) انجام می‌شود که خودش صدا هم ضبط می‌کند و در نهایت تدوین و احتمالاً صداگذاری و خلاصه همه‌کار می‌کند.

بله، ممکن است فیلم مستندی باشد که در آن، تمام این کارها را یک نفر انجام دهد اما وجه تمایز مهم‌تر، آن بخش هنری و آرتیستیک است که مرز فیلمبرداری و تصویربرداری را مشخص می‌کند، مثلاً مگر می‌شود به کار جان‌فرانکو رُزی در فیلم‌هایش (مثل آتش در دریا) «تصویربرداری» گفت در حالی که خلق فضا و اتمسفر فیلم تا آن اندازه وابسته به کار فیلمبرداری اوست؟ حتی اگر  تمام ‌کارها را خودش به‌تنهایی انجام داده باشد یا نهایتاً گروهی کوچک به‌همراه داشته است؟

با این توضیح، اصرار من به استفاده از عبارت «فیلمبرداری» به‌خاطر رسمیت دادن به این جنبه‌ هنری کار فیلمبردار در صحنه‌ فیلم مستند است که باید با در نظر گرفتن زیبایی‌شناسی خاص هر فیلم، همزمان از پس مسائل فنی و تکنیکی در کوتاه‌ترین زمان ممکن برآید و با کارش لایه و سطح دیگری در فیلم مستند ایجاد کند.

ـ به‌نظر می‌رسد که فیلمبرداری در سینمای مستند با سینمای داستانی دارای تفاوت‌های جدی است؛ شما این تفاوت‌ها را در چه‌چیزهایی می‌بینید؟ برای مثال در سینمای داستانی، کارگردان دارای سناریو است و می‌داند از چه‌چیزی تصویر بگیرد، این موضوع در حالی است که مستندساز برای نمایش «حقیقت» باید تمام زوایا را نشان بدهد، با این موضوع موافقید؟

مهم‌ترین تفاوت فیلمبرداری در سینمای مستند و داستانی چیست؟

از منظری که شما اشاره کردید فرق چندانی میان فیلمبرداری در سینمای مستند و داستانی وجود ندارد، چرا که در بعضی از رویکردها و انواع فیلم مستند می‌شود و باید که طرح و فیلمنامه‌ مشخص داشت و بر اساس آن و طراحی‌های پیش‌تولید، فیلمبرداری کرد. به‌طور کلی هم نباید تفاوت فیلمبرداری فیلم مستند و داستانی را این موضوع دانست، به این دلیل که در فیلم مستند هم شما از میان وقایع پیشِ‌روی‌تان (حتی وقایعی که در لحظه و تنها یک بار اتفاق می‌افتند) دست به انتخاب می‌زنید و این‌طور نیست که تمام اتفاقات و حوادث را اسکن یا به‌تعبیری «کپچر» کنید و حتی جزئی‌ترین تصمیمات و انتخاب‌ها را هم به مرحله‌ تدوین موکول کنید.

از نظر من مهم‌ترین تفاوت فیلمبرداری در سینمای مستند و داستانی را باید در تصمیم‌گیری آنی (و مهم و حیاتی) در صحنه‌ فیلم مستند دانست و از طرفی نباید تصور کنیم وقتی از فیلم مستند حرف می‌زنیم داریم از کیفیت پایین‌تر از فیلم داستانی حرف می‌زنیم. اگر طراحی‌های پیش از تولید فیلم مستند و هماهنگی کارگردان و فیلمبردار به‌شکل درست و استانداردی اتفاق بیفتد و البته فیلمبردار هم توانایی فنی و هنری کافی داشته باشد، باید از فیلم مستند انتظار کیفیت بصری هم‌عرض با سینمای داستانی داشت.

ـ به‌نظر شما فیلمبرداری در سینمای مستند ایران نسبت به مستندهای بین‌المللی جهان در چه زمینه‌هایی عقب‌تر و در چه زمینه‌هایی پیش است؟

جواب دادن به این سؤال کمی سخت است، چرا که وقتی بخواهیم مستندهایمان را با استانداردهای جهانی بسنجیم، باید تمام سینمای مستندمان را با متوسط کیفی سینمای مستند جهان بسنجیم، در حالی که آنچه از سینمای دنیا به دست ما می‌رسد عمدتاً بهترین تولیدات سال و فیلم‌های برجسته‌ای‌اند که به‌طور طبیعی در بالاترین استانداردها تولید شده‌اند.

جشنواره فیلم فجر , مستند ,

ـ در ادامه سؤال قبلی، می‌خواهم در مورد خلاقیت در تصویربرداری سینمای مستند بپرسم؛ به‌نظر شما مستندهای ایرانی خالی از خلاقیت در تکنیک‌های تصویربرداری شده است؟ چرا که عده‌ای از منتقدین معتقدند سینمای مستند در زمینه تصویربرداری اسیر کلیشه‌ها شده است و کمتر می‌توان مستندهایی را دید که در این موضوع خلاقیت به‌خرج داده باشند.

بالارفتن هزینه‌های تولید، باتجربه‌ها را "کم‌کار" کرده است

دقت کنید، کیفیت فیلم که عمدتاً محصول گران‌قیمتی به‌حساب می‌آید، رابطه‌ نزدیکی با بودجه و هزینه‌های تولید آن دارد. واقعیت این است که با بالا رفتن وحشتناک هزینه‌های تولید در این سال‌ها شاهد تغییر چندانی در بودجه‌ها نیستیم، این باعث می‌شود که زمان تولید کاهش پیدا کند و در عین حال جای کمتری برای باتجربه‌تر‌ها وجود داشته باشد و همین موضوع در نخستین گام‌ها روی کیفیت ظاهری فیلم‌ در تمام حوزه‌ها (از فیلمبرداری و صدابرداری تا تدوین و صداگذاری) تأثیر منفی می‌گذارد، من احساس نمی‌کنم که این فقرِ خلاقیت در فیلمبرداری بیشتر از دیگر بخش‌های سینمای مستندمان باشد.

ـ به‌نظر شما مستندهای ایرانی در جشنواره‌های خارجی معتبر چگونه ظاهر شدند؟ آیا تمرکز مستندسازان به پخش اثرشان از تلویزیون و یا در بهترین حالت نمایش در جشنواره سینماحقیقت مانعی نشده است که خیلی به فکر جشنواره‌های خارجی نباشند، در حالی که می‌توانند از این جشنواره‌ها جایزه‌های دلاری ارزشمندی کسب کنند؟

رعایت "مرزهای اخلاقی"، حلقه گمشده مستندهای ایرانی در جشنواره‌های خارجی

من گمان نمی‌کنم فیلم‌سازان ما از اینکه بتوانند در جشنواره‌های بین‌المللی حضور داشته باشند بدشان بیاید و همواره در تولید فیلم‌های مستندشان (حتی فیلم‌های مستندی که مشخصاً برای پخش از تلویزیون ساخته می‌شوند) حتماً نیم‌نگاهی هم به فستیوال‌های خارجی دارند اما این‌که بتوانند در این رقابت به مراحل بالاتر برسند مستلزم داشتن کیفیت‌های دیگر هم هست، چه در رویکرد فیلمساز به موضوع فیلم و چه در اجرای فنی و تکنیکی.

شاید بد نباشد اینجا به مورد دیگری هم اشاره کنم که خیلی از فیلم‌هایمان درگیرش‌اند و باعث بیرون ماندن‌شان از رقابت در مجامع بین‌المللی می‌شود، متأسفانه یکی از مسائلی که فیلم‌سازان ما در فیلم‌های مستند کمتر به آن توجه می‌کنند رعایت مرزهای اخلاقی نسبت به سوژه‌ها و شخصیت‌های جلوی دوربین است. وقتی آدم‌های واقعی به ما اعتماد می‌کنند و گاهی خصوصی‌ترین مسائل‌شان را در برابر دوربین ما قرار می‌دهند یا درباره‌اش حرف می‌زنند، وظیفه داریم از این شکنندگی مراقبت کنیم و از رویکرد فرصت‌طلبانه‌ای که ممکن است ظاهراً به‌نفع فیلم‌مان باشد اما در نهایت می‌تواند باعث سقوط اخلاقی فیلم‌مان بشود فاصله بگیریم، این موضوعی‌ است که به‌شدت در فضای بین‌المللی مورد توجه و از موضوعات مهم برای قضاوت فیلم‌های مستند است.

ـ شما تجربه حضور در جشنواره‌های خارجی و دریافت جایزه از آنها را دارید، اگر بخواهید خیلی ساده بگویید که این جشنواره‌ها چه مؤلفه‌هایی را از فیلمبرداران می‌خواهند و چه‌چیزهایی برایشان مهم است، چه می‌گویید؟

به‌نظر می‌رسد آنچه مهم است، داشتن رویکردی مشخص در وجوه بصری فیلم، هم‌سو با ایده‌ مرکزی کل اثر باشد در عین حال که وقتی شما دارید با سوژه‌های انسانی در فیلم‌تان کار می‌کنید این‌که چطور و تا چه‌اندازه توانسته باشید به آن‌ها نزدیک شوید و اعتمادشان را به‌عنوان اولین بیننده‌ اتفاقات زندگی‌شان، جلب کنید اهمیت پیدا می‌کند.

چند هفته پیش فراخوان جشنواره سینما حقیقت که به‌نوعی مهمترین ویترین سینمای مستند ایران است منتشر شد. عده‌ای از منتقدان معتقدند که در دو سال اخیر، مستندها دچار افت محسوسی شده و دیگر خبری از کارهای خوب نیست، حداقل این‌که تعداد آثار باکیفیت به‌شدت افت کرده است، آیا شما با این موضوع موافقید؟ اگر موافق هستید ریشه‌های این موضوع را در چه‌چیزهایی می‌دانید؟

آیا کیفیت مستندهای حاضر در جشنواره "سینماحقیقت" پایین آمده است؟!

این که هر سال کیفیت همه‌چیز دارد پایین می‌آید و نگاهِ با حسرت به سال‌های گذشته، احساسِ خیلی قابل اعتنایی نیست، باید با واقعیت‌‌ها مواجه شویم، واقعیت این است که هر سال تعداد مشخصی فیلم مستند خوب و باکیفیت داریم که تقریباً در هر شرایطی این فیلم‌ها ساخته می‌شوند اما اگر بخواهیم در مورد متوسط فیلم‌های حاضر در جشنواره‌ یکی دو سال اخیر صحبت کنیم شاید بشود این گزاره را تأیید کرد.

به‌نظر من این موضوع هم به بودجه‌ها و شیوه‌های تولید خیلی مرتبط است. وقتی شما مجبور می‌شوید به‌دلایل مختلف از عوامل کم‌تجربه‌تر، کم‌کیفیت‌تر و احتمالاً ارزان‌تر استفاده کنید در حقیقت دارید کیفیت محصول نهایی را از همان ابتدا پایین تعریف می‌کنید، در اینجا منظورم فقط بخش فنی فیلم‌هایمان نیست، از مهمترین قربانیان این شرایط ضعف در طراحی و روایت هم هست که می‌تواند کل سرنوشت یک فیلم را متأثر کند.

ـ بخش مستند در جشنواره فجر و تغییرات متعددی که در این جشنواره نسبت به مستند در سالیان اخیر صورت گرفته است، گلایه بسیاری از مستندسازان را به‌همراه داشته است، عده‌ای معتقدند که سینمای مستند برای جشنواره اهمیتی نداشته و دلیل این رفتارها نیز همین موضوع است، نظر شما چیست؟‌

حضور مستند در جشنواره فیلم فجر، پیوندزدن دو عضو با گروه خونی متفاوت است!

من سال گذشته در واکنش به این سیاست و رویکردِ به‌زعم من توهین‌آمیز یادداشتی نوشتم و از فیلم‌سازان مستند خواستم خودشان خواستار عدم‌حضور در جشنواره‌ فیلم فجر بشوند، چرا که این جشنواره، کارکرد دیگری دارد و اصلاً حضور مستند در آن مثل پیوند زدن دو عضو با دو گروه خونی متفاوت است. به‌عقیدۀ من سینمای مستندمان تا زمانی که جشنواره‌ تخصصی و باکیفیتی مثل سینما حقیقت دارد برای عرضه و کسب اعتبار هیچ نیازی به جشنواره‌ای مثل فجر که جشنواره‌ای محلی به‌حساب می‌آید ندارد، البته از طرفی هم لزوم ایجاد تحولات بیشتر در جشنواره‌ سینما حقیقت احساس می‌شود و باید سینما حقیقت جایگاه خودش و همچنین امکان عرضه و نمایش فیلم‌های مستند را در گستره‌ بیشتر و عمیق‌تری از مخاطبین ارتقاء بدهد.

ـ موضوع معیشت مستندسازان در ماه‌های اخیر و به‌ویژه با شیوع کرونا بسیار پررنگ‌تر شده است، بارها شاهد نامه‌هایی از سوی مستندسازان و انجمن‌های صنفی به رئیس صداوسیما و مقامات سینمایی کشور بودیم، شما به‌عنوان یکی از اعضای این خانواده بزرگ، عملکرد دولت و نهادهای فرهنگی در توجه به معیشت مستندسازان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟‌

بگذارید در این مورد اصلاً چیزی نگوییم، چون اوضاع بسیار اسف‌بارتر از آن است که بشود دربارۀ کیفیت آن حرفی بزنیم.

ـ دورنمای شما از سرانجام پرونده فیلمبرداری در سینمای مستند که در نردبان باز شده است، چیست؟ آیا می‌توان موضوعات دیگری نظیر تدوین، صدابرداری، موسیقی و... را به همین شیوه در برنامه بررسی کرد؟

آموزش فیلمسازی مستند در ایران بسیار ضعیف است

باید بپذیریم که آموزش فیلمسازی مستند در ایران بسیار ضعیف و الکن است، اگر شخص علاقه‌مندی بخواهد به‌شکل منسجم و مدوّن فیلم‌سازی مستند را فرا بگیرد امکانات و منابع زیادی در اختیار ندارد، به همین دلیل ایجاد و پیگیری رویکردی آموزشی در برنامه‌ نردبان بسیار محترم و قابل ستایش است و تا جایی که از بازخوردهای مخاطبان خبر دارم، ظاهراً توانسته است تا میزان خوبی به اهداف اولیه‌اش برسد و با تنوعی که در موضوعات، بحث‌ها و مهمانان وجود داشته بار علمی و آموزشی قابل‌توجهی داشته است. اگر تمام این دقایقی که به بحث درباره‌ فیلمبرداری در سینمای مستند اختصاص داده شده است، فایده‌اش تنها یک جمله باشد و آن اینکه برای ساخت فیلم مستند باید به تک‌تک تخصص‌ها فکر کرد و برایش برنامه‌ریزی مشخص داشت، برنامه به هدفش رسیده است. می‌شود و باید این بحث‌ها را دربارۀ دیگر زمینه‌ها هم طراحی و پیگیری کرد.

انتهای پیام/+

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
triboon
گوشتیران
مدیران