یک روایت جاسوسی جذاب از آخرین مبارزه فلسطینی‌ها با اسرائیل

یک روایت جاسوسی جذاب از آخرین مبارزه فلسطینی‌ها با اسرائیل

کتاب «چشم‌هایم در اورشلیم» در کنار یک ماجرای جاسوسی، یک عاشقانه جذاب هم دارد. نویسنده با انتخاب این خط و پرداختن به آن، در واقع مخاطب خود را گسترش می‌دهد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کتاب «چشم‌هایم در اورشلیم» از جمله تازه‌ترین آثار دفتر نشر معارف است که روانه کتابفروشی‌ها شده است. مراسم رونمایی از این اثر که به قلم مریم مقانی نوشته شده، قرار است امشب، 11 خردادماه، ساعت 21 در صفحه اینستاگرامی نشر معارف به نشانی nashremaaref با حضور محمد سرشار مدیر شبکه نهال صدا و سیما برگزار شود. محمدحسین فاضل، کارشناس حوزه کتاب، به همین مناسبت در یادداشتی به معرفی این اثر متفاوت درباره فلسطین در حوزه ادبیات مقاومت پرداخته است که در ادامه می‌خوانید:

«چشم‌هایم در اورشلیم» نگاه ویژه و تازه‌ای به اسرائیل دارد؛ یک رمان متفاوت از آنچه درباره فلسطین تاکنون نوشته شده است. موضوع، فضاسازی، شخصیت‌پردازی و ژانری که نویسنده برای پرداختن به موضوع فلسطین به عنوان مهمترین موضوع جهان اسلام، انتخاب کرده، قابل تقدیر است. مخاطب از همان ابتدا که کتاب را در دست می‌گیرد، با گونه دیگری از آثار ادبیات مقاومت مواجه می‌شود. معلوم است که نویسنده تلاش کرده با ایجاد نوآوری، ظرفیت دیگری از حوزه ادبیات مقاومت را پیش چشم مخاطبان خود بگشاید.

رمان «چشم‌هایم در اورشلیم» نوشته مریم مقانی از جمله اثر تازه نشر معارف است. ماجرای رمان با یک قرار ملاقات در آوریل 2035 در پاریس آغاز می‌شود. این قرار بین سفیر اسرائیل در فرانسه با تاجر یهودی سرشناسی، به نام «آدریل عُوادیا» رخ می‌دهد. «موشه شالو» قصد دارد تاجر یهودی را در جریان نقشه نابودی مسجدالاقصی به وسیله ماهواره نظامی در جشن سال نو یهودیان قرار دهد. اما سفیر نمی‌داند آدریل عوادیا، همان «بنجامین راحیل» افسانه‌ای و فرمانده بخش سایبری جنبش آزادی بخش قدس است؛ مردی که 20 سال است توسط مهمترین سرویس‌های امنیتی جهان تحت تعقیب قرار دارد و آن‌ها را به ستوه آورده است. او شخصاً برای نابودی این عملیات وارد فلسطین می‌شود که اگر موفق شود، دیگر اسرائیلی وجود نخواهد داشت. 

مریم مقانی، نویسنده خوش‌ذوق و خوش‌قلم این اثر است که در کارنامه‌اش فیلمنامه‌های شبکه نهال و چند رمان دیگر را دارد. تسلط نویسنده برای نگارش «چشم‌هایم در اورشلیم» و پردازش موضوع از زوایای مختلف نشان از بررسی موشکافانه او در این زمینه دارد. همین موضوع هم سبب شده کتاب از حالت شعاری و جملات معمول فاصله بگیرد و با روشی غیر مستقیم، مخاطب خود را وارد فضایی کند که در آن هم با فلسفه ایجاد اسرائیل، اهداف و آرزوهای آنها، نوع نگاهشان به انسان‌های دیگر ادیان و ملل و هم با آرمان‌های مردم فلسطین، مظلومیت آنها طی این دهه‌ها و ... آشنا شود؛ امری که رگه‌هایی از آن را می‌توان در لابه‌لای دیالوگ‌های شخصیت‌های مختلف اثر دید:

«- ما به قربانیای زیادی نیاز داریم. خون‌های بسیاری ریخته خواهد شد تا ما به اهداف برتر قوم برگزیده برسیم.

لبم را گزیدم تا او لرزش آن را نبیند. ارض موعود، دروغی بزرگ بود برای سوء استفاده از احساسات مذهبی مردم؛ دروغی که به ریختن خون‌ها و لگدکوب کردن غیر یهود، تقدس می‌بخشید.

موشه گفت: شما حق دارین نگران باشین؛ اما ما سال‌هاست داریم روی این برنامه کار می‌کنیم. همه چیز طبق میل ما پیش می‌ره.

- ما از طرف دوستامون در آمریکا و اروپا حمایت می‌شیم؟

 او نیشخندی زد و گفت: اونا طرف دارِ هر جنگی هستن که ما آغازگرش باشیم...».

«چشم‌هایم در اورشلیم» در کنار یک ماجرای جاسوسی، یک عاشقانه جذاب هم دارد. نویسنده با انتخاب این خط و پرداختن به آن، در واقع مخاطب خود را گسترش می‌دهد. راحیل عاشق ساراست. سارا که دختر دوست رزمنده‌اش است، در حالی که کودک بود، پدرش شهید می‌شود و راحیل او را بزرگ می‌کند. حالا که او بزرگ شده، قرار است در این عملیات با او همراه باشد و این کار راحیل را سخت‌تر می‌کند. وجود داستان عاشقانه هم فضای سخت و خشک یک رمان جاسوسی را تلطیف می‌کند و هم مخاطبان زیادی را به سمت خود جذب می‌کند:

«یاد اولین‌باری که سارا را از نزدیک ملاقات کرده بودم، افتادم؛ در مهمانی تولد 37 سالگی‌ام در فلورانس. او زیبا بود و هیجان‌زده و سعی داشت هر دو را پنهان کند. من هم هیجان‌زده بودم. سال‌های زیادی دورادور مواظبش بودم تا از همه خطرهایی که یک دختر بچه تنها و یتیم را تهدید می‌کرد، در امان بماند. دوست داشتم به سمتش بدوم و بگویم: «سلام سارا! این منم ... بنجامین راحیل. همون کسی که سال‌ها مثل پدر، مراقِبِت بود؛ دلسوزت بود؛ همه جا کنارت بود؛ فقط تو هیچ وقت نمی‌دونستی اون وجود داره»

با شناخت عمیق و خوبی که خانم مقانی نسبت به افکار و عقاید صهیونیست دارد، توانسته یک اسرائیل‌شناسی و صهیونشناسی دقیق در این کتاب در اختیار مخاطب قرار دهد؛ بدون اینکه مخاطب بداند که در یک کلاس آموزشی قرار دارد. وجود تلخ و خطرناک رژیم صهیونیستی به عنوان یک گروه تروریستی که سال‌هاست بزرگترین زندان جهان را در غزه و خاک فلسطین ایجاد کرده، قصه پر غصه‌ای است که هر نویسنده دردمند و دغدغه‌مندی را مجاب به نوشتن می‌کند. نویسنده تنها بر این نکات تمرکز نکرده است. این را می‌توان در وجوه مختلف موضوع از زبان شخصیت‌های داستان دریافت. بخشی از داستان به تلاش بنگاه‌های اسرائیلی برای سیطره بر مردم جهان اختصاص دارد. بنگاه‌های مالی و رسانه‌ای صهیونیست حتی به مواد غذایی و محیط زیستی ورود کرده و این بخش از زندگی مردم را در جهت استیلای خود بر جهان و نابودی ملت ضعیف به کار می‌گیرد.

مقانی مخاطبش را به یکی از جشن‌های سالیانه در سرزمین‌های اشغالی دعوت می‌کند. فضاسازی، توصیف و شناخت نویسنده از این مراسم چنان حساب‌شده و دقیق انجام می‌شود که مخاطب احساس می‌کند روی یکی از این صندلی‌ها نشسته و نظاره‌گر اطرافش است. جذابیت‌های بصری این مراسم در کنار ایجاد حس تعلیق و تعقیب و گریزها بر جذابیت داستان می‌افزاید. 

پایان‌بندی خوب داستان، نقطه موفقیت دیگر این کتاب است؛ پایانی شگفت‌انگیز که به هیچ عنوان مخاطب نمی‌تواند آن را حدس بزند. مقانی خوب توانسته از پس غافلگیری مخاطبش برآید.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
triboon
گوشتیران
مدیران